زیتون: «کلابهاوس در زیتون» ستونی است روزانه که به اتاقهای سیاسی این شبکه اجتماعی سرک میکشد…
***
رویاهای آخرین اصلاحطلب
صبح روز گذشته مشخص شد که شب قرار است در کلاب هاوس چه خبر باشد.
حوالی عصر رومهای زیادی در کلاب هاوس تشکیل شدند، در خصوص حجاب اجباری٬ حقوق اقلیتهای جنسی و … اما دیشب کلاب هاوس ایران زیر سایه کاندیداتوری مصطفی تاجزاده بود و دیگر اتاقها نسبتا بدون مخاطب ماندند.
مصطفی تاجزاده، جنجالیترین نامزد انتخابات ۱۴۰۰، پیش از فیلتر شورای نگهبان، اعلام کرد که به کلاب هاوس میآید تا به مردم بگوید برای چه نامزد این انتخابات شده است.
همین کافی بود تا حدود ۱۶ هزار نفر در کلاب هاس و ۵ هزار نفر در اینستاگرام پای حرفهایش بنشینند. سوالها زیاد بود و پرسشکنندگان بیشتر. به خاطر همین هم حاضرین در اتاق سه نفر سه نفر سوالهایشان را از تاجزاده میپرسیدند.
اما تاجزاده چندان حرف جدیدی برایشان نداشت. شاید آمده بود که اولین باشد، یا آمده بود که در جایی از تاریخ نوشته شود یک نامزد انتخابات اصلاح طلب هم برای اولین بار در مورد کشتهشدگان اعتراضات ۸۸ از لفظ شهید استفاده کرده است. یا اولین نامزد انتخابات که تمام قد و مستقیم و بدون به کار بردن واژههای چندپهلو علیه خامنهای و سپاه پاسداران حرف بزند و بگوید «من آمدم سپاه را بنشانم سر جای خودش». تاجزاده شروعش هم مانند گذشته نبود. کمی نسبت به رهبری آرامتر صحبت میکرد و میگفت رهبری باید درایت نشان دهد. اما از جایی که یکی از حاضرین در مورد لحن آرامترش گفت و اینکه از صحبتهایش تیتر در نمیآید، کم کم لحنش تندتر شد و به تنظیمات همیشگیاش برگشت.
اما این وسط وقتی کار به سوالات اصلی میرسید تاجزاده یا از جواب طفره میرفت یا پاسخی میداد که نشان از آن داشت که گویا هنوز هم سایراصلاحطلبان را از خودش جدا نمیداند. آنجایی که از کابینه احتمالیاش از او پرسیدند و نام تعدادی از اسامی اعضای دولت اصلاحات از جمله امینزاده، رضا خاتمی، میردامادی، رمضانزاده و … را به زبان آورد نشانهای از همان نگاه به دوران طلاییشان در اصلاحات بود و همان همیشگیها.
او حتی مهمترین سوال این روزها در مورد نامزدیاش را هم چندباری بدون پاسخ گذاشت. که «آقای تاجزاده، شما نامزد انتخابات شدید، اگر بر اساس همه پیش بینیها ردصلاحیت بشوید بعدش چه؟» تحریمیهای انتخابات که تا این لحظه از تاجزاده حمایت کرده بودند، همگی نگران پاسخ این سوال بودند. پاسخی که جای تاجزاده را در زمین سیاست مشخص میکرد، که آیا میخواهد در تیم نهاد اجماع ساز اصلاحطلبان پا به توپ شود یا اینکه مانند یک لژیونر از تیم اصلاحطلبان به تیم مردم بپیوندد و آیندهاش را آنجا بسازد.
کلابهاوسهای قبلیِ ما را هم دریابید:
تاجزاده اما دست همه را در پوست گردو گذاشت و حاضر نشد جواب این مهمترین سوال را بدهد تا همه ته دلشان نگران باشند که نکند این هیاهوی «من آمدهام» به حمایت از دیگری ختم شود و نه تحریم انتخابات.
تاجزاده در جواب یکی از همین سوالات که پرسیده بودند در صورت رد صلاحیت چطور میتواند گفتمان خود را محقق کند گفت: «ما دو تا گرایش به صورت فراگیر در سطح کشور داریم، گرایش نظامیگری یعنی گرایشی که به دنبال تشکیل یک دولت نظامی است. که هم در داخل ایران و هم در فضای پیرامون ایران یک فضای امنیتی ایجاد کند میدانند اقلیت هستند اما میخواهند با مشت آهنین به اهداف خود برسد. گرایش دوم مدنیگرایی هست که ما برگردیم به اصول جمهوریت و اصلاحات. حاکمیت باید یکی از این دو را انتخاب کند. اما داستان با انتخابات تمام نمیشود. من برای همین است که آمدم به صحنه وگرنه میتوانستم مثل سابق حرف بزنم. الان آمده ام پرچمی بلند کنم و با صدای رسا بگویم که نظامیان باید برگردند به درون پادگان. بخصوص پس از پخش نوار دکتر ظریف این سوال مطرح شده که دولت پنهان تا کجا می خواهد نفوذ کند.»
اما یکی از حاضرین از تاجزاده خواست که تفاوتش را با دیگر اصلاحطلبان بگوید و پرسید منتسب به طیفی از فعالان سیاسی هستید به عنوان اصلاح طلبان که بدنه آن ریزش کرده است و زیر ضرب انتقاد بدنه قرار گرفته است، شما چه تفاوتی با این افراد از جمله جلایی پور، عارف، کرباسچی و …دارید؟
تاجزاده که خودش را جزو از اکثریت در سکوتِ اصلاح طلبان تعریف میکرد، گفت: «ما یک طیف بودیم از دوم خرداد تا الان. در این طیف گرایشهای مختلف وجود داشته و بسته به شرایط این گرایش ها تغییر میکردند. ما طیفهای داشتیم که بخشی هایشان بهبود گراتر بودند و بخش هایی خیر. ما در ۲۵ سال گذشته اما انسجام خود را حفظ کردیم. نگاه اصلاح ساختاری نگاه اکثریت در طیف اصلاح طلب بوده اما اکثریت در سکوت. برای من اولویت اصلاحات است بر اصلاح طلبان. من اولین بار از مهندس سحابی شنیدم که سرنوشت ایران گره خورده به سرنوشت جمهوری اسلامی. برای این است که ممکن است ما مجبور باشیم که گاهی اوقات از برخی حقوقمان چشم پوشی کنیم تا یک کل با ارزشی را یک پارچه نگه داریم.
فرخ نگهدار هم گفت: «اگر ده الی بیست میلیون رای به جامعه بیاید و بگوید خواست مشخصی دارد، نظام به این موضوع تن خواهد داد اما اگر به چند هزار تقلیل پیدا کرد به سادگی نادیده گرفته و رد خواهد شد. اما باید این سوال را بپرسم که اگر رد شدید از سوی شورای نگهبان چه خواهد شد؟
تاجزاده اما باز هم مستقیما این سوال را پاسخ نداد و در عوض اعلام کرد اگر تایید صلاحیت بشود مهدی کروبی به او قول حمایت داده است: «از من انتقاد شد که چرا در بیانیه اعلام حضور خود را از تبار مشروطه خواهندی و از انقلاب گذر کردی؟ باید بگویم که من فرزند این انقلاب هستم. من افتخار می کنم که در عصر جمهوریت زندگی کردم هرچند که بعدها به انحراف کشیده شد. مردم ما چهل سال زودتر از رضا پهلوی به جمهوریت رسید. من اظهار امیدواری میکنم که هرچه زودتر این حصر بشکند. عصبانیت از وضعیت موجود نباید باعث شود که ظرفیت موجود را نبینیم. برخی به من هشدار میدادند به محض ثبت نام فضا امنیتی میشود و من دستگیر میشوم و انتخابات به سرنوشت دیگری دچار خواهد شد. عوامل زیادی در پیش است، یکی از مهمترین عامل ها رهبری هست که چقدر می خواهد فضا را بازکند. اما رفتار مردم می تواند به گونهای باشد و چنان موجی ایجاد کند که اراده آقای جنتی و دوستانش را بشکند. ما تنها مسیولیت نامزدهای غیر نیابتیمان را مانند آقای خاتمی و میرحسین موسوی را میپذیریم. با آقای کروبی مشورت کردم و ایشان بزرگوارانه اعلام کردند که اگر من تایید صلاحیت بشم از من حمایت میکنند.»
این اتاق حدودا ۶ ساعتی طول کشید. تاجزاده به نظر میرسید اون شور و حال گذشته را ندارد و صدایش کمی خستهتر از قبل بود. بعضی لحظات که از امیدها و رویاهایش میگفت لحنش تغییر میکرد. از این میگفت که در زندان این رویاها از سرش میگذشت. که میشود جور بهتری هم کشور را اداره کرد و امروز شاید میخواهد آخرین امیدش را برای تحقق رویاهایش استفاده کند و لوبیا را درون خاک بگذارد تا شاید معجزهای اتفاق بیافتد.
در آخر مروری میکنیم به خلاصه رویاها و نظرات شب گذشته تاجزاده در کلاب هاوس برای آینده ایران:
در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور
رسانههای گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاستهای آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، بهطور…
زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…