زیتون: «کلابهاوس در زیتون» ستونی است روزانه که به اتاقهای سیاسی این شبکه اجتماعی سرک میکشد…
***
تا مرد سخن نگفته باشد…
شب گذشته پیروز حناچی شهردار تهران هم دلش را به دریا زد و به دعوت سایت انتخاب به کلاب هاوس آمد تا بلکه بتواند در روزهای پایانی شهرداریاش گزارش عملکردی از خودش ارئه کند. اتاق «گفتگو با شهردار تهران (پیروز حناچی) شهرداری زیر ذربین» به راه افتاد و پس از صحبتهای حناچی افراد به گروه اضافه شدند تا سوالاتشان را از شهردار تهران بپرسند. سوالات گاهی تند میشد. این تندی بعضی اوقات شهرداری قالیباف را هدف میگرفت و گاهی خود حناچی را. اما حناچی در کل نشان داد در تیررس مطبوعات نبودنش زیاد بیدلیل نبود. چون آنجا که حرف از دفاع از حقوق مردم در اعتراضات و پس گرفتن شکایتاش از آنها و یا شکایت از عیسی شریفی شد تمام کاری که حناچی کرده است در یک کلمه خلاصه میشود: «هیچ!»
سعید شریعتی از حناچی در مورد فسادهای شهرداری قالیباف پرسید و اینکه در پروژههای بزرگ آن زمان مثل پل صدر و تونل توحید هزینهها از مبلغ پرداخت شده کمتر بوده است و با توجه به آن شهرداری آماری از مبالغ دقیق فسادها دارد؟ شریعتی در مورد پرونده عیسی شریفی و تخلفاتش هم از حناچی پرسید و اینکه آیا شهرداری او از عیسی شریفی شکایتی کرده است؟
حناچی اما گفت همه پروژههای بزرگ را با یک چوب نباید زد و بعضی از آنها توجیه فنی داشته اما در اجرا مشکل داشته. برای مثال هم به تونل نواب اشاره کرد اما مثال نقضش را پل صدر دانست و معتقد بود این پروژه مثل آن است که کلیهات را بفروشی و خرج عمل زیبایی کنی: «من منتقد پروژه پل صدر بودم زیر در تضاد با «شهروند محوری» در شهر است. در راستای شعار آسمان آبی زمین پاک بادی مترو را توسعه می دادیم. معمولا پیمان کاران و مشاورین وقتی می خواهند پروژه ای را اجرا کنند به دلیل منافع اقتصادی که دارند براورد اولیه را با هزینه کم معرفی میکنند و بعد هزینههای واقعی شروع میشوند. پل صدر حتی چهار صفحه توجیه ندارد. برآوردهای اولیه با برآوردهای نهایی تغییرات جدی دارد. به جای این پروژه اگر دو خط مترو ایجاد می کردیم تاثیر بیشتری داشت. و زمانی این پروژه را در ایران اجرا کردند که در تمام دنیا اتوبانهای دو طبقه را جمع کردند و شروع کردند به پیاده راه ساختن.»
حناچی در مورد پرونده عیسی شریفی هم سعی کرد از جواب دادن فرار کند و فقط گفت چون شاکی آن پرونده سپاه بوده شهرداری دیگر از عیسی شریفی شکایت نکرده است. او که از حاتم بخشیاش به عیسی شریفی معاون قالیباف میگفت، جای دیگری وقتی بحث پرونده شکایت شهرداریاش از معترضان آبان مطرح شد این کار را گردن گرفت و نهایتاش گفت اگر خسارات وارده به شهر را جبران کنند ما شکایتمان را پس میگیریم.
اما بحث عیسی شریفی به این راحتی بسته نمیشد و یکی دیگر از کاربران دوباره این موضوع را پیش کشید و پرسید: «شما به موضوع یاس اشاره کردهاید اما هرگز شفاف نکردید که آیا شهرداری به این موضوع پرداخته است یا نه؟ چرا شما پیگیری قضایی نکردید. هم اساسا چرا شما علیه مسئولین آن موقع چرا اعلام جرم کیفری نکردید؟ به شما فشار آورده اند یا خودتان محافظه کاری کردید؟»
حناچی هم سعی کرد باز خیلی مختصر و مفید اطلاعاتی که پیش از این تقریبا منتشر شده بود را روخوانی کند: «در مورد این پرونده سنگین ما دو کار انجام دادیم به موازات احصای رقمها با شرکت تاسیسکننده راس التجارت توافق کردیم و املاک را پس گرفتیم. مثلا املاکی که بیش از شصت سال بود در تصرف شهرداری بود اما سند نداشتیم و با یادداشت یکی از مدیران وقت این ملک واگذار شده بود. گزارش هم به مراجع نظارتی دادیم و به بازپرس قوه قضاییه هم گفتیم و امیدوار بودیم گزارشهایمان در پرونده تاثیر گذار باشد. پیگیری هم کردیم.»
کلابهاوسهای قبلیِ ما را هم دریابید:
یکی از فعالین اصولگرا هم سعی کرد بحث وابستگی سیاسی حناچی به اصلاحطلبان را پیش بکشد و از این گفت که برخلاف ژست کارشناسی که میگیرد، کاملا عملکردش سیاسی است: «اگر یک اتوبان امام علی ساخته بودید، اگر خط مترو کشیده بودید معلوم نیست چطور عالم و آدم را پر میکردید. شما فقط جلسات عملیات روانی میگذارید و مدیرت قبلی را تخریب میکنید. آیا این وظیفه شماست که دائم به دیگران حمله کنید؟ اگر شما فضا را سیاسی را نمیکردید، میشد نشست بحث کارشناسی کرد. اما این شیوه مارکسیستی و نئو مارکسیستی است که شهرداری تهران را تبدیل کرده است به توپخانه اصلاح طلبان علیه اصولگرایان.»
حناچی هم ازخودش دفاع کرد و از این گفت که وقتی طرح جامع یک شهر را که باید در دو دهه به اجرا در بیاد را اجرا میکنید، شما میشوید قهرمان. او سپس گریزی به شهرداری قالیباف زد و گفت: « در یک سال ۲۵ میلیون متر مکعب پروانه مسکونی صادر کرده اند و این یعنی احاله مشکل به آینده . من با این کار مخالفم حتی اگر به نظر شما بیعرضگی باشد. نباید یک برنامه دو دهه را پنج ساله اجرا کرد و بخشهای مهم شهر را به این روش نابود کرد. در مورد مترو هم ما تلاش کردیم مطابق با شعارهایی که دادیم مترو را پشتیبانی کردیم و سی و پنج درصد نرخ رشد بودجه مترو داشتیم و این تطابق شعار با عمل است.»
نوبت به محمد تقی کروبی رسید تا سوالش را از حناچی بپرسد: «سوال من جنبه نمدمال کردن ندارد، در راستای آزادی اطلاعات و حق دانستن مردم میپرسم. در محافل سیاسی بحث از این است که در دوره ۱۲ ساله میلیاردها از منابع مردم تهران در پروژههای فرا مرزی هزینه شده است. از جمله پس از سال ۲۰۰۶ در لبنان. لطفا در این مورد روشنگری کنید»
حناچی که در طول صحبتهایش بارها ارتباطش قطع شده بود، پس از سوال کروبی دوباره ارتباطش قطع شد و بعضی کاربران گفتند به خاطر سوال سختی بود که کروبی پرسیده و او از زیر بار پاسخ در رفت. حناچی که به گفتگو برمیگردد جواب کروبی را اینگونه میدهد: «در بودجه شهرداری هیچ ردیفی برای چنین خرجهایی وجود ندارد. اگر هم خرجی شده باشد احتمالا از طریق همین هولدینگ یاس است. اما ما هر کمکی که به اجازه قانون به خیریهها و سمنها پرداختیم با ذکر رقم در بودجه آوردیم. البته این رقمها به شدت کاهش پیدا کرده و ما قانونمند کردیم و بدون نظارت شورای شهر عمل نکردیم. حتی برای کمک به آتشسوزی زاگرس و سیل لرستان و اینا هم بدون نظارت شهرداری عمل نکردیم و کمکهای قانونی ما در این زمینهها یک هشتم شده است.»
جمله آخر رو بگم، «سازمان اطلاعات سپاه باید منحل شود»
یکی دیگر از اتاقهای مورد اقبال روز گذشته نامش بود: «حسین طائب، محمود علوی؛ دست برتر اطلاعاتی و امنیتی ایران کیست؟» در این اتاق که توسط فعالین اصولگرا به راه افتاده بود در مورد موازی کاریهای دو نهاد امنیتی در جمهوری اسلامی صحبت میشد. در جایی قرار شد بحثها به این سمت برود که آیا وجود دو نهاد موازی اطلاعاتی در کشور کار منطقی و درستی است یا نه. سوالی که به علت درگیریهای شخصی در گروه چندان به آن رسیدگی نشد. مهدی مهدوی آزاد و جواد خادم در یک سو قرار داشتند و پنج شش نفر از اصولگرایان در سمتی دیگر. اما مشکل آنجا بود که وقتی این دو نفر قصد صحبت داشتند و حرفهایشان به سپاه یا رهبری جمهوری اسلامی برمیگشت، وسط صحبتها میپریدند اجازه ادامه صحبت به آنها نمیدادند.
مهدوی آزاد به عنوان یکی از معایب وجود دو نهاد موازی، به دعواهای بین وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه در پروندههای مختلف اشاره کرد. پروندههایی مانند عبدالمالک ریگی، پرونده محیط زیستیها و… او همچنین به اعتراضات سال ۸۸ اشاره کرد و از این گفت که به علت گرایش برخی از اعضای وزارت اطلاعات به مردم، سپاه، اطلاعات سپاه را راهاندازی کرد. البته او دوگانه خوب بودن و بد بودن را در مورد این دو نهاد قبول نکرد چون هر دو را تابع صحبتهای ولی فقیه میدانست. مهدوی ازاد در بخشی از صحبتهایش به این اشاره کرد که آقای خامنهای هرکاری عشقاش بکشد انجام میدهد و این نهادها هم حرف شنوی از او دارند.
همین باعث شد که خون اعضای دیگر به جوش بیاید و به او حمله کنند. مجید کریمی، تهیه کننده و فعال اصولگرا خطاب به مهدوی آزاد گفت: «مگه اینجای صدای امریکا است که تریبون داشته باشی هرچی دلت بخواد بگی؟ این چه حرف غیرمنطقی و غیرعلمی ست که رهبری هر کاری عشقش میکشد انجام میدهد. این که استدلال و سند و تحلیل نشد.»
خطابی که چند با به جواد خادم هم شده بود. وقتی خادم برخی خبرهای مربوط به اطلاعات سپاه را اعلام کرد و با توجه به آن گفت اطلاعات سپاه به علت نفوذپذیریاش با توجه به این اخبار امنیت چندانی ندارد؛ باز هم از او سند خواستند و خادم در پاسخ گفت آن چیز که عیان است چه حاجت به بیان است.
مهدوی آزاد به قانون اساسی هم اشاره کرد و اینکه در چند جای آن تنها وزارت اطلاعات را به رسمیت شناخته است و اساسا اطلاعات سپاه جایی در قوانین ندارد. و تنها بر اساس نیاز آقای خامنهای تشکیل شده است: «همانطور که ایشان در حوزه اقتصادی قلمرو برای خودش درست کرد در حوزه امنیتی هم نیاز به این قلمرو پیدا کرده بود. و چیزی شبیه به گارد ریاست جمهوری صدام حسین شکل گرفت.»
او به خاطرات رییس اسبق صدا و سیما اشاره کرد و نقش حسین طائب در قراردادهای بازرگانی صدا و سیما را پیشنهاد کرد که حاضران بخوانند. اما جایی که به دخالت های سپاه پاسداران در سوریه اشاره کرد و مدعی شد این دخالتها موجب زمین خوردن این سازمان اطلاعاتی میشود دوباره چند نفری وسط حرفش پریدند و اجازه صحبت به او ندادند. بعد از آنکه مدیر کمی گروه را آرام کرد مهدوی آزاد به پرونده اسدالله اسدی اشاره کرد و از این گفت که وقتی او میخواست بمب را در کیفش بگذارد و به تهران بیاورد موساد خبر داشته و به سرویس های دیگر خبر میدهد و مهدوی آزاد این را حاصل نفوذ دانست. پس از آن دوباره اتاق شلوغ شد و باز هم وسط حرفش میپریدند که او گفت فقط جمله آخر را بگم: «سازمان اطلاعات سپاه باید منحل شود.»
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی…
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در…
کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…
ناترازیهای گوناگون، بهویژه در زمینههایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…
آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…