زیتون: «کلابهاوس در زیتون» ستونی است روزانه که به اتاقهای سیاسی این شبکه اجتماعی سرک میکشد…
***
کلاب هاوس بعضی روزها عوارض جانبی روز گذشتهاش را هنوز با خود دارد. دیروز هم یکی اتاقهای پرمخاطب به یکی از خندهدارترین و در عین حال ترسناکترین اظهارنظرهای روز گذشتهاش اختصاص یافته بود. جایی که محمدعلی آهنگران از این گفت که رهبر آینده میتواند از لبنان و یا عراق بیاید و لزومی بر ایرانی بودن او نیست! از همین رو اتاق «رهبر خارجی» به راه افتاد و کاربران در رابطه با آن با یکدیگر بحث کردند.
رشید داوودی که او هم مثل آهنگران از شاگردان سید حسن خمینی است در رابطه با ولایت فقیه صحبت کرد و از این گفت که ما گاهی اوقات یک اصطلاح را شنیدم اما آن طور که باید در مورد آن اطلاعات لازم را نداریم. او همچنین معتقد بود ولایت فقیه دیدگاه یا نظر یک شخص نیست و در طول تاریخ ۱۴۰۰ ساله عدهای پذیرفتند، عده ای رد کردند، عده ای در مورد اختیاراتش مناقشه کردند: «امام خمینی تاکید دارد آن مرجعی توسط خبرگان رهبری «تعیین میشود» که ولی منتخب مردم باشد یعنی گذشته از شریعت و فقه و حقوق باید اقبال عمومی را هم داشته باشد. ما در نظریه ولایت فقیه دیدگاه و کشف نداریم. البته آقای مصباح یزدی و محمد یزدی این دیدگاه را دارد ولی این دیدگاه امام خمینی و قانون اساسی نیست.»
یکی از حاضرین در اتاق از او پرسید پس چرا الان رفراندوم نمیگذارند. من چهل سال پیش حق رای نداشتم. چرا الان نمیتوانم اظهار نظر کنم؟
رشید داوودی هم گفت که این نظر او هم هست و او هم نمیداند چرا رفراندوم برگزار نمیشود: «لازم است یک قانون اساسی بعد از ۴۲ سال به روز شود. طبیعی است که شرایط چهل سال پیش با امروز تغییرات زیادی پیدا کرده است. در اصل ۱۷۷ قانون اساسی، چهار مطلب است که غیر قابل تغییر است. جمهوریت، اسلام، رهبری و ولایت فقیه و مبحث چهارمش یادم نیست. اما اینکه گفتند ولایت وفقیه قابل تغییر نیست، بله درست است. مگر می شود که جامعه ای را بدون رهبر و رییس تغییر کرد. بعدها ممکنه است بر اساس فقه پویای شیعه تصمیم گرفته شود که شورای سه نفره رهبری باشد، یا رهبری مدت زمان دار باشد.»
یکی دیگر از اعضای اتاق به این اشاره کرد که قانون اساسی غیر مستقیم به ایرانی بودن و آشنایی به قوانین ایران توسط رهبر اشاره کردهاست: «در قانون اساسی آمده است که ولی فقیه باید مسائل سیاسی را بشناسد و بتواند مدیریت انجام بدهد، یعنی باید حتما ایرانی باشد و ساختار سیاسی و مناصبات قدرت را بشناسد. با عقل من جور در نمی آید که کسی حتی یک مرجع مهم از آن سوی آبها بیاید و مجلس خبرگان او را انتخاب کند. اما وقتی میگویند «منافع ملی» این منافع ملی با عدل و عدالت جور در نمیاید. یک عادل نمیتواند در راستای منافع ملی ملتش و کشورش به کشور دیگری ظلم کند. این طور است که منافع ملی ما در تضاد است با اسلام»
فرج سرکوهی که این روزها یکی از کارشناسانی ست که پایبند کلاب هاوس شده هم در گروه حضور داشت و به حرفهای دیگر اعضای گروه اشاره کرد که توضیح دادند در این قانون اساسی رییس جمهوری باید ایرانی باشد، اما رهبر میتواند از کشور دیگری باشد. بعد به بسته بودن قانون اساسی اشاره کرد که اجازه تغییر قانون اساسی را نمیدهند. او به این هم اشاره کرد که این قانون اساسی اسلامی نیست و یا حتی شیعی هم نیست و تنها بر اساس قرائت خاصی از فقه شیعه نوشته شده است: «این نظام یک نظام رانتی و تبعیضی است. یعنی نفت میفروشد و معتقدان آن قرائت شیعه شهروند درجه اول هستند. حتی در مواردی هم که رفراندوم در آن ذکر شده است، مشروط به مجلس و اذن رهبری است. این قانون اساسی چنان خودش را بسته است که کوچکترین اصل آن هم قابل تغییر نیست. زمانی که این قانون اساسی به رای گذاشته شد، اکثریت مردم در خیابان بودند به آن رای دادند.»
کلابهاوسهای قبلیِ ما را هم دریابید:
سرکوهی میگفت که در نظام جمهوری اسلامی همان شاه دارای فر ایزدی را تبدیل کردند به ولی فقیه و از این انتقاد میکرد که در دنیای که هر پنج سال چهره اش عوض میشود، چهل سال است یک قانون اساسی را زندگی کردیم: «ما این را زیسته ایم. ما تازیانه را بر گوشت و پوست و خونمان زیسته ایم. اما بحث این نیست که رهبر ایرانی باشد یا نباشد. این موضوع را مطرح می کنند چون دچار بن بست شده است. کاریزمانی خمینی را دیگر ندارد و نسل های جدید کوتوله های مبتذل هستند. این ها چهره ندارند برای همین است که به دنبال چهره های جدید می گردند. البته از نظر قانونی می توانند این کار را بکنند، ولی از نظر سیاسی نمی توانند.»
فرج سرکوهی در آخر به رژیمهای توتالیتر گریزی زد و گفت که همه آنها همین سرنوشت را دارند. او معتقد بود این رژیم ها بر اساس مکتب میآیند، سرکوب میکنند و تثبیت میشوند. ولی در نسل بعد پس از نهادینه شدن فساد ریزش آغاز میشود و در نسلهای بعدی به تدریج تنها میتوانند به نهادهای امنیتی تکیه کنند.
هزارهها از کابل تا ژنو
خونهای ریخته شده در کابل هنوز گرم است و این بار کلاب هاوس این فرصت را به افغانستانیها و علیالخصوص هزارهایها داده است که بیشتر از داغشان بگویند تا شاید با این کار صدایشان بیش از پیش توسط دنیا شنیده شود.
او به واکنش رسانهها اشاره کرد و از این گفت که با وجود همه رسانههای غربی و تریبونهای دولتی طالبان جنگ روایتها را برده است. این کاربر هزارهای معتقد بود زمانی که به مناطق هزاره نشین حمله میشود، اهداف نظامی مطرح نیست بلکه دانشآموزهای زیر سن ۱۴ و ۱۵ سال را میکشند: «کار به جایی رسیده است که با افتخار طفل یک روزه را میکشند. این کار را با برنامه ریزی و عمدی هم میکنند. یعنی یک گروه مسلح وارد زایشگاه میشود و مادر و طفل یک روزه را میکشند. این یک جنایت جنگی است. اما وقتی داعش یا طالبان یا گروه های دیگری زنان خبرنگاران را در لنگرهار می کشند، می خواهند زنان دیگر خبر نگار نباشد، دیگر زنانی نباشند که متفاوت فکر میکنند و به پرده تلویزیون میروند.»
یکی دیگر از حاضرین در گروه هفت هزار و نیم دختر در این مکتب درس می خواندند و هفت هزار پسر. چهارده هزار دانشآموز در این مدرسه درس میخواندند اما حتی یک گارد هم نداشتند: «همان روز گروههای امنیتی ما میدانستند که یک گروه انتحاری وارد شهر شدهاند اما کسی پیگری نکرده است. و عصر همان روز این اتفاق افتاده است. بسیاری از این اتفاقات خونین با کمی تمهیدات امنیتی قابل پیشگیری بود.»
کاربر دیگری به کمبود حوزههای امنیتی در غرب کابل و مناطق هزاره نشین اشاره کرد و به نظرش این کمبود سیستماتیک است: «در شهر کابل حدود پنج میلیون زندگی میکنند و شهر ۱۸ حوزه امنیتی دارد. اما دو میلیون انسان در غرب کابل تنها دو حوزه امنیتی دارد. همین نشان می دهد که چطور از امنیت هزاره های شیعه محافظت نمیشود. اگر توازن تامین امنیت در کابل وجود داشت، غرب کابل این همه مورد حمله قرار نمیگرفت و این همه قربانی نمی دادیم.»
در آخر هم یکی از کاربران پیشنهاد داد که باید یک تجمعات و تظاهرات بگذارند. باید در اروپا بخصوص ژنو یک تجمع یکپارچه برگزار کنند تا رسانهها بیایند و گزارش بگیرند و صدای اعتراضات را پخش کنند.
در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور
رسانههای گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاستهای آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، بهطور…
زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…