صدای شیپورِ «جنگِ آب» شنیده می‌شود

زیتون ـ مهسا محمدی: رییس سازمان محیط زیست، آنچه را که در ایران در جریان است «جنگ آب» نامیده و می‌گوید این جنگ از شهرها فراتر رفته و به روستا‌ها کشیده شده است. رسانه‌ها هم خبر می‌دهند که سال پیش رو خشک‌ترین سال ایران طی ۵۰ سال اخیر خواهد بود. این جنگ را اما به نظر می‌رسد نه دولتمردان و رقبای انتخاباتی ۱۴۰۰ جدی گرفته‌اند و نه مردمی که هنوز وقتی شیر آب خانه‌هایشان را باز می‌کنند و جریان آب را می‌بینند، باور کرده‌اند.

عیسی کلانتری که خود از چهار سال پیش در مقام ریاست سازمان محیط زیست کشور قرار دارد، حالا ضمن انتقاد شدید از «سیاست های کلان و متخصصان کشور» گفته که کشور در حال «محو شدن»  است، «سیاستمداران کشور به توسعه پایدار اعتقاد ندارند» و طبیعت ایران قربانی این سیاست‌های کلان شده، او به متخصصان هم اخطار داد  که «باید بابت سکوت خود برابر تاریخ پاسخگو باشند.»

بعد از کلانتری، وزیر نیرو هم روز گذشته هشدار داد که تابستان امسال یکی از خشک‌ترین تابستان‌ها در پنج دهه اخیر خواهد بود. رضا اردکانیان ابراز امیدواری کرد که با همکاری همه دستگاه‌های دولتی و اجرایی و مردم «تامین آب آشامیدنی کافی و مطمئن» در همه استان‌ها ممکن باشد.

خودکفاییِ ریشه‌کن

کلانتری که در وبیناری با موضوع «استراتژی های ملی و بین المللی برای مقابله با پدیده های زیست محیطی خشکسالی و گرد و غبار»  سخن می‌گفت از وضعیت وخیم منابع آبی ایران خبر داد و گفت : «سالانه ۲۰ میلیارد متر مکعب از منابع طبیعی و آب های زیر زمینی اضافه برداشت و منابع آب نیز غارت می‌شود که با این روند ۲۰ سال دیگر ( ۱۴۲۰ ) اطراف زاگرس دیگر اثری از کشاورزی نخواهد بود چون منابع آب را غارت می‌کنیم.»

به گفته او سیاست‌ ایران در مواجهه با طبیعت بر مبنای توسعه ناپایدار است و در این کشور به منابع آب و خاک، منابع آب های سطحی و آب های زیر زمینی، مراتع و بیابان‌ها «تجاوز» شده است.

به گفته رییس سازمان محیط زیست تا اوایل دهه ۶۰  نابسامانی‌های طبیعی کمتری در کشور وجود داشت اما بعد از آن با افزایش جمعیت و اتخاذ سیاست های کلان  بر مبنای توسعه ناپایدار  چنین فاجعه‌ای به بار آمد. او در ادامه  بروز این فاجعه را به نوعی با سیاست غرب‌ستزی حاکمیت هم پیوند زده و تاکید کرد :«زمانی که توسعه پایدار در اوایل دهه ۷۰ و در سال ۱۹۷۰ میلادی در دنیا شروع شد ما تا سال های دهه ۱۳۸۰، توسعه پایدار را به عنوان سوغات غرب می شناختیم که برای جلوگیری از توسعه کشور ما به وجود آمده است.»

کلانتری: سیاست‌ ایران در مواجهه با طبیعت بر مبنای توسعه ناپایدار است و در این کشور به منابع آب و خاک، منابع آب های سطحی و آب های زیر زمینی، مراتع و بیابان‌ها «تجاوز» شده است.

خودکفایی‌ای که بر اساس این سیاست‌ها در دستور کار بود به تعبیر کلانتری یک «خودکفایی ریشه‌کن» بود. کلانتری اذعان دارد که بیلان منفی آب ایران از دهه ۶۰ تا به‌حال ۱۰۰ برابر شده است، به این ترتیب که در سال ۱۳۶۰، بیلان منفی آب ایران  در مجموع ۲۰۰ میلیون متر مکعب در سال بود اما این رقم در حال حاضر به ۲۰ میلیارد متر مکعب رسیده است. به گفته او سیاست‌ها در ایران بر این مبنا تنظیم می‌شد که به هر قیمتی باید نیازهای مردم در داخل کشور تامین شود و به همین خاطر «مراتع را شخم زده» و بر «تولید در داخل به هر قیمتی» تمرکز شد. برای تحقق این هدف هم  به دست اندازی به آب‌های فسیلی و کشاندن آن به سطح زمین، استفاده از این آب برای تولید، استفاده غیر علمی از آب های سطحی، عدم توجه به حق آبه های زیست محیطی، سدسازی های غیرپایدار زدند.

منبع بسیاری از گرد و غبارهای داخلی هم به گفته کلانتری برداشت اضافی از منابع آب زیرزمینی است. گرد و غبارهای استان کرمان از حوزه جازموریان می‌آید و  گرد و غبارهای استان فارس و استان خوزستان هم منشا داخلی دارند.

با وجود تحلیل رفتن مراتع و منابع، تعداد  ۶۵ میلیون واحد دامی در سال ۶۱ که همان زمان هم زیاد بود، به ۱۲۰ میلیون واحد دامی در حال حاضر رسیده چرا که با افزایش جمعیت باید منابع لازم برای آنان تامین شود.

در بخش دیگری از توضیحات وزیر کشاورزیِ اسبق، تخریب سرزمین در ایران به یکی دیگر از سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی پیوند خورده  که با دستور اکید رهبر جمهوری اسلامی هنوز هم به جد دنبال می‌شود؛ سیاست افزایش جمعیت. او گفت که با افزایش جمعیت مخالف نیست اما «افزایش جمعیت هر سال نباید با تخریب منابع طبیعی همراه باشد و به قیمت غارت منابع آبی کشور تمام شود».

تخریب سرزمین در ایران به یکی دیگر از سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی که با دستور اکید رهبر جمهوری اسلامی هنوز هم به جد دنبال می‌شود پیوند خورده. سیاست افزایش جمعیت.

افزایش جمعیت به همراه اتخاد سیاست تکیه بر تولید داخل و خودکفایی آن چیزی است که به محو ایران منجر می‌شود و نه توسعه پایدار آن. حقآبه کشاورزی هنوز هم به حقآبه محیط زیست ارجحیت دارد و این در مورد دریاچه ارومیه، تالاب جازموریان، گاوخونی و سایر منابع و مخازن آبی در حال نابودی همچنان هم برقرار است.

مسئولان پرسشگر، متخصصان مقصر

کلانتری در ادامه به متخصصان حوزه محیط زیست تاخت و گفت که آنها جرأت و جسارت حرف زدن ندارند با آنکه می‌دانند تصمیمات بالادستی غلط است سکوت کرده‌اند. در نهایت هم تاکید کرد که «ما مسوولین ۴۰ سال اخیر باید به تاریخ و در قبال تصمیماتی که در کلان گرفته شده و کشور را از نظر طبیعی ویران کرده، پاسخگو باشیم.»

رییس فعلی سازمان محیط زیست در حالی به همه مسئولان و غیرمسئولان می‌تازد که بیش از ۱۲ سال از ۴۰ سالی که به آن اشاره دارد را وزیر کشاورزی بوده و مجری سیاست‌هایی که حالا به گفته او به «ریشه‌کن» شدن طبیعت ایران منجر شده است. از سوی دیگر او در حالی به متخصصان محیط زیست می‌تازد و آنان را شریک جرم معرفی می‌کند که فعالیت محیط زیستی دیگر حالا در اذهان عمومی هم در ایران بار امنیتی پیدا کرده و همین حالا هم فعالان این حوزه در زندان به سر می‌برند. علاوه بر آن متخصصانی مانند کاوه مدنی هم که برای انتقال دانش و تجربه خود در دولت  حسن روحانی به سازمان محیط زیست پیوسته و به عنوان معاون این سازمان مشغول به کار شده بودند چندان دوام نیاوردند. مدنی بعد از آنکه در بهمن ۱۳۹۶ در جریان بازداشت فعالان محیط زیست بازداشت شد، در یک سفر دیپلماتیک به خارج از کشور، دیگر به ایران بازنگشت. بعد از آن مدنی در فروردین ماه ۹۷ از سمت معاونت سازمان حفاظت محیط زیست استعفا داد. این متخصص محیط زیست به گفته خودش در مدت حضورش در این سازمان مدام تحت فشار نهادهای امنیتی بود.

کاوه مدنی ایران را به پیرمردی معتاد تشبیه کرد که سال‌هاست برای توسعه نامتوازن خود به افیون آب مبتلا شده‌است.

همین چند روز پیش بود که کاوه مدنی در کلاب‌هاوس در گفتگو با تعدادی از متخصصان افغانستانی درباره کشمکش‌های ایران و افغانستان درباره حوزه آبی هلمند، ایران را به پیرمردی معتاد تشبیه کرد که سال‌هاست برای توسعه نامتوازن خود به افیون آب مبتلا شده، سدسازی کرده، چاه‌‌نیمه حفر کرده، از سفره‌های آب تجدید ناپذیر استفاده کرده و حالا نمی‌تواند به راحتی از آن دست بکشد. این استاد دانشگاه به همسایه در حال توسعه که راه سدسازی و توسعه منابع آبی را برای رشد و پیشرفت در پیش گرفته، اخطار داد که این ره که می‌روند به ترکستان است. همان توصیه‌ای که کلانتری متخصصان را برای نگفتن آن قابل سرزنش می‌داند.

سیاست‌های غلط جمهوری اسلامی، در هم‌افزایی با تغییرات اقلیمی و خشکسالی، شیره جان طبیعت ایران را مکید. حالا این سیاست‌ها نه تنها به توسعه منجر نشده و  اصرار بر استقلال و خودکفایی منافعی درازمدت عاید مردم این سرزمین نکرد، بلکه دیگر بحث چنانچه وزیر نیرو خبر داد بر سر تامین آب آشامیدنی مردم است؛ آبی که اگر همه عوامل دست در دست هم بدهند، «امیدوار» است امکان تامین آن برای همه استان‌ها باشد.  با وجود این چنانچه از شواهد پیداست با وجود صداهای هشداردهنده پراکنده‌ای که به گوش می‌رسد بعید است صدای شیپور جنگ آب از میان زد و خوردهای جنگ انتخابات شنیده شود. در وعده‌های انتخاباتی کاندیداها هم اثری از «بی‌آبی» و فجایعی که از پی آن خواهد آمد نیست، با این اوصاف به نظر می‌رسد که مردم ایران باید بنشینند و تماشا کنند که «سیاست‌های کلان» حاکمان چگونه سرزمینشان را «محو» می‌کند.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

6 پاسخ

  1. انگلیس و اسراییل متحدا از علم جغرافیا در عالیترین سطح اند
    و از خشکسالی و علاجهای
    ان میدانند
    ایران میتواند از روابط
    حسنه گروه موتلفه اسلامی و انجمن حجتیه با شخصیت‌های بریتانیایی
    استفاده کند و تجربیات انها را
    بکار گیرد

  2. از واشنگتن، امریکا
    اگر دانشجوی دانشگاههای غربی باشید ، بعضا بشما امکان ورود به
    لایه هایی از سازمانهای فوق مطلع
    و خاص داده میشود .
    کشورهای غربی و درجه اولد
    در مورد همه دیگر کشور ها
    خود را مطلع میکنند .

    من ۴۰ پیش در فرانسه و ده سال
    پیش در امریکا مقداری در باب
    جغرافیای ایران مطالعه کردم .

    گزارشات وحشتناک بود .

  3. از دوستان در این سایت خواهش میکنم در باره زیستبوم گزارشها و نوشته هایی بگذارید. در سایت جایی ثابت برای این موضوع داشته باشند.
    باقیمانده باند حزب الله در حکومت، زیستبوم را نیز مانند زبان و فرهنگ، خاموش و بی سروصدا دارند نابود می کنند.
    فراموش نکینم که آقای خمینی و باند حزب الله پس از قدرت گرفتن بارها اعلام کردند که میهن و کشور و ملت و ملی و ایران برایشان نه تنها مهم نیست بلکه خلاف اسلام است ! گفتند اصل و هدف برای ما مکتب و حکومت اسلامی است. زمانی که گفتند شما اسلام را هم دارید نابود میکنید، «بنیانگذار» گفت حفظ اسلام واجب ولی اوجب واجبات حکومت است ! تازگی برخی یک «از» به آن افزودند ! خواهشمندیم تاریخ را تحریف نکنند.
    می بینیم که بنام بازسازی عتبات چه هزینه ها در عراق و سوریه و دیگر جاها میکنند. چه سرمایه ها ریخت و پاش، غارت و به خارج فرستاده میشود. بار تریلی هم میکنند و میبرند ! دیگر (تا جایی می بینم و میشنوم) کسی سخنی از ۱۸/۵ میلیارد دلاری که میبردند و مرزبانان ترکیه گرفتند سخن نمیگوید. با تبلیغ انحرافی خود حکومت بجای غارتِ بی رحمانه، سخن از اختلاس است ! این را نیز باید گفت ولی فاجعه بیشتر از اختلاس است.
    بهوش باشیم و فراموش نکینم که چه آدمهایی بر ایران سلطه یافتند و نشان دادند که ایران و ایرانی بلکه هیچکس برای اینها مهم نیستند، برای «اوجب واجبات» از هیچ خیانت و جنایت پروا ندارند.
    ایران را دریابید.
    هیچ کس یا نهاد با اعتباری نیست که از مردم بخواهد روزهای تعطیل بدون هرگونه شعار از خانه ها بیرون آیند تا رفته رفته جنبش سامان یابد.
    ایران در حال نابودی است. به همدلی، همبستگی و همکاری ملی نیاز داریم. در این راه بکوشیم.

  4. با سلام
    دکتر کلانتری شکوه می کند که چرا سیاستمدارانی که سال ها وزیر کشاورزی بوده اند سکوت اختیار می کنند و یا به فکر نیستند و راهی خلاف مصلحت حفاظت از منابع آبی در پیش می گیرند، اینکه بعد از اینهمه تجربه و صدای اعتراض باز هم همان روش ها دنبال می شود بعید است که ناشی از عدم آگاهی و بیسوادی باشد، پس علت چیست؟
    علت می توانند چند چیز باشد:
    – عافیت طلبی و نداشتن تعهد نسبت به وظایف خود که باعث شده شهامت و جسارت لازم نداشته باشند
    – همراهی با کسان و یا مراکزی که بدنبال ایجاد پروژه های بزرگ(سد سازی…) و کسب منافع و درآمدهای کلان هستند،
    – ساختار سیاسی معیوب، روند معیوب تصمیم گیری سیاست های کلانی و عدم هماهنگی برخی با برخی دیگر، مثلا تاکید بر افزایش جمعیت بدون توجه به تاثیر آن بر دیگر حوزه ها، تعدد مراکز تصمیم گیری و تعارضات احتمالی با هم، نبود سیستم حزبی و برنامه ای مشخص برای وزرا و پیگیری آن ها، و دخالت نهادهای صاحب قدرت غیر منتخب که در دایره چرخش قدرت قرار نداشته ، لذا امکان پالایش سیاست ها و عملکردهای اشتباه نه تنها در حوزه کشاورزی و منابع آبی بلکه در دیگر حوزه ها نیز ضعیف و یا غیر ممکن است
    وقتی سیستم حزبی و سازوکارهای جامعه مدنی بخوبی شکل نگرفته و از طرفی جریان های سیاسی نیز براساس وزن مقبولیت اجتماعی خود در قدرت دخیل نیستند قطعا نگرانی های از این بابت نیز بخوبی قابل پیگیری نخواهد بود و فعلا در حد” فریاد درخواست کمک بدون پاسخ” باقی خواهد ماند

  5. جنگ آب در ایران تازگی ندارد . دستکم در ۱۰ قرن اخیر ، تاریخ ایران و وجود سرزمینی بنام ایران با جنگ های ایلات صحرا نشین و هجوم و حمله آنها برای یافتن چراگاه ها و مخازن مطمئن آب ، معنی پیدا کرده است . قاجارها آخرین آنها بودند که تهران را مرکز حکومت خود قرار دادند . شاید اگر ( هم شاید و هم اگر ) پهلویها هنوز در ایران بودند ، میشد به یک برنامه ریزی برای حل مشکل کم آبی و خشکسالی در ایران امیدوار بود . حکومت ملّایان این امید را هم از ما گرفته است . باور نمی کنم که در مخیله ملّا های حاکم و لاشخوران سودجوی اطراف آنها ، اصلآ نگاهی به آینده باشد و یا احدی نگران این مهم :” تا ما هستیم ، اتفاقی نیفتد . بعد از ما خدا بزرگ است ” . با این روند ، تصور میکنم جنگ آب در آینده ای نه چندان دور در ایران ، اجتناب ناپذیر باشد .

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

رسانه‌های گوناگون و برخی “کارشناسان” در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور مکرر از مفهوم “فشار حداکثری” (Maximum Pressure) استفاده می‌کنند. این اصطلاح شاید برای ایجاد هیجان سیاسی و عوام‌فریبی رسانه‌ای کاربرد

ادامه »

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان

ادامه »

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده

ادامه »