آیت‌الله خامنه‌ای چه نسبتی با رنج مردم دارد؟

حسین علیزاده

پیرامون کردار و رفتار رهبر جمهوری اسلامی سخن‌ها بسیارگفته شده، اما، یکی از غرائب او پیام‌های تبریک و تسلیت اوست. این پیام‌ها قطعا تابع الگویی است. این چنین نیست که او غرض خاصی را در صدور یا عدم صدور پیام تبریک و تسلیت ندارد. هرآن‌که از اطرافیان اوست بهرمند از پیام‌های او  و هر که در این حلقه نیست پیامی دریافت نمی‌کنند.

در جدیدترین مورد، علی خامنه‌ای برای درگذشت والده حجت‌الاسلام آل‌هاشم نماینده ولی‌فقیه در استان آذربایجان شرقی و امام‌جمعه تبریز پیام تسلیت فرستاده است. چنین نیست که این پیام به دلیل جایگاه و منزلت متوفی (مادر امام جمعه) صادر شده باشد. از متوفی هیچ مقام و منزلت ویژه‌ای در دست نیست. جز اینکه فرزند آن متوفی امام جمعه منصوب رهبر در نماز جمعه تبریز و نماینده او در استان آذربایجان شرقی است، دلیلی برای صدور این پیام تسلیت نیست.
تا اینجا ایرادی نیست که او چرا برای یکی از منصوبان خود پیام تسلیت فرستاده است. پرسش آنجاست که خامنه‌ای چرا برای پروفسور مریم میرزاخانی هیچ پیام تسلیتی ارسال ننمود.

مریم میرزاخانی: یگانه ای در دهر
در ۲۳ تیر ۱۳۹۶، خبری به‌غایت تلخ ایرانیان و جامعه ریاضی‌دانان جهان را در غمی دردناک فرو برد. پروفسور مریم میرزاخانی، ریاضی‌دان نابغه ایرانی، در عنفوان جوانی (چهل سالگی) در اثر سرطان چشم از جهان فرو بست. گرچه زندگانی او کوتاه بود، اما، در همین عمر کوتاه، او فخر ایرانیان و بانوان جهان در عرصه ریاضیات شد. او تنها زن جهان و نخستین ایرانی بود که توانست مدال فیلدز(برجسته ترین جایزه در ریاضیات) را به نام خود کند. جایزه فیلدز بالاترین نشان علمی رشتهٔ ریاضیات است که هر چهار سال یک‌بار به دانشمندان برگزیده زیر ۴۰ سال اهدا می‌شود. از آن جایزه به نوبل ریاضیات نیز تعبیر می‌شود.

بنا به نوشته ویکی‌پدیا، نشریه پاپیولار ساینس در سال ۲۰۰۵، از مریم میرزاخانی به‌عنوان یکی از ده ذهنِ جوان آن سال در آمریکا و ذهن برتر در رشتهٔ ریاضیات تجلیل کرد. در منزلت علمی او همین بس که در سن ۳۱ سالگی به مقام استادی در دانشگاه استنفورد رسید و در تجلیل از جایگاه تاثیرگذار او به عنوان یک بانوی ریاضی‌دان، سال‌روز تولد او یعنی ۲۲ اردیبهشت (دوازدهم مه) از سوی اتحادیه بین‌المللی انجمن‌های ریاضی جهان به عنوان «روز جهانی زن در ریاضیات» نام‌گذاری شد. با این توصیف، به جرأت می‌توان او را «یگانه‌ی در دهر» در رشته ریاضیات نامید که هرگز ایران و جهان به خود ندیده بود.

هم‌دردی نکردن با غم مردم
هنگامی که خبر درگذشت پروفسور میرزاخانی مخابره شد، غمی جانکاه ایرانیان را در داخل و خارج درنوردید. واکنش ایرانیان در رسانه‌های اجتماعی به فوت او بسیار بود. تجلیل از او به عنوان یک زن نابغه و حسرت از عمر کوتاه او دو عنصر مهم در این واکنش‌ها بودند. در سطح مقامات رسمی نیز از رییس دانشگاه استنفورد تا حسن روحانی برای او پیام تسلیت فرستادند. اما، در این میان، دریغ از یکی همدردی زبانی از کسی که خود را رهبر همین مردم سوگوار می دانست؛ مردمی که برای از دست دادن «یگانه‌ی دهر»شان در غمی جانکاه فرو رفته بودند.
علی خامنه‌ای، اندک تألمی ازخود بابت درگذشت این نابغه ایرانی نشان نداد؛ هیچ، در همدردی با مردم داغداری که در اندوه ستاره فروخفته‌شان با هم همنوا شدند نیز همسو نشد. اما، چرا؟

مریم میرزاخانی شخصیت ناشناخته‌ای نبود که خامنه‌ای نامی از او نشنیده باشد. کافی بود از حداد عادل (پدر عروسش) می‌پرسید که این زن جوان چه نابغه یکتایی در ایران و جهان بود که توانسته به عنوان تنها زن جهان جایزه فیلدز را از آن خود کند. با این حساب و با واکنشی که در سرتاسر ایران در غم از دست دادن پروفسور میرزاخانی رخ داده بود، این احتمال منتفی است که خامنه‌ای اطلاعی از او نداشت. خیر، خامنه‌ای اراده برای تسلیت نداشت چرا که شریک درد مردم نبود.

اما، این نخستین بی‌اعتنایی خامنه‌ای به یک غم گسترده و عمومی نبود. پیشتر، خامنه‌ای برای نلسون ماندلا، رهبر مبارزه مسالمت‌آمیز با آپارتاید، نیز پیام تسلیت نفرستاده بود. این در حالی بود که جهان در غم مرگ او مغموم بود. در مراسم گرامیداشت نلسون ماندلا متجاوز از ۹۰ کشور جهان (بیشترشان در حد سران) شرکت کردند. او مردی بود که باراک اوباما در تجلیل از او گفت «جهان دیگر مثل او را نمی‌بیند.»

در توجیه چنین بی اعتنایی به جایگاه مردی که رژیم آپارتاید را واژگون کرد، گفته شد که خامنه‌ای برای هیچ مقام خارجی پیام تسلیت نفرستاده است. این سخن سریعا مورد ایراد قرار گرفت وقتی همگان به یاد آوردند که او برای فتحی شقاقی (رهبر جهاد اسلامی‌ فلسطین‌) پیام تسلیت فرستاده بود.
به همین منوال، خامنه‌ای در حالی پیام تسلیت برای پروفسور میرزاخانی را وانهاده بود که پیشتر برای برای شیخ باقر النمر (تبعه شیعه عربستانی که در این کشور گردن زده شد) پیام تسلیت ارسال کرده بود. علت پیام تسلیت او برای فتحی شقاقی و باقر النمر روشن است. همچنان که ایرادی بر او وارد نیست چرا برای مادر امام جمعه منصوب خود پیام تسلیت فرستاد. پرسش این است که چرا او یک تسلیت کوتاه بابت نابغه‌ی کشورش که فخر ایران و زنان جهان شد، صادر نکرد؟ مریم میرزاخانی حتی فعالیت و موضع‌گیری سیاسی نداشت تا شاید شائبه سیاسی بودن او توجیه برای این بی‌اعتنایی باشد.

از تسلیت گفتن خامنه‌ای برای فوت مادر امام جمعه تا تسلیت نگفتن او بابت فروخفتن یگانه‌ای چون پروفسور مریم میرزاخانی بسی ناگفته‌ها عیان می‌شود که رهبر ایران چه نسبتی با غم و رنج و درد ایرانیان دارد؛ او در کدام سو ایستاده است و مردم ایران در کدام سو.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

6 پاسخ

  1. به شتره گفتن چرا شدت پسه،گفت آخه چی چی من مث همه کسه؟
    شما یک رفتار متعادل ازاین ادم توی هرکنش و واکنشی پیداکن وبه مانشون بده که من بشما بگم چرا درمورد تسلیت وتبریکهاش اینطوری رفتارمیکنه!

  2. آقای خمینی و در پی او سران و پیاده نظام باند حزب الله پس از رسیدن به قدرت گفتند و تبلیغ بسیار هم کردند که ایران و میهن و ملت و ملی و بهبود اقتصاد و تخصص برای ما هدف نیستند، میهن و ملی هم خلاف اسلام است، هدف مکتب (اسلام با تعریف و موافق منافع خودشان) و حکومت اسلامی (تمرکز قدرت در دست ولی فقیه) است. بعد که به آقای خمینی اشکال کردند اسلام را هم به خطر انداختید گفت حفظ اسلام واجب ولی اوجب واجبات حفظ حکومت است ! چنان که برای گرفتن قدرت از هیچ جنایت و خیانت پرهیز نکردند برای نگهداشت آن هم بی پرواتر بودند و تا امروز هستند.
    بعضی آقایان را دیدم که در گفتگوها یک «از» به حرف آقای خمینی می افزایند ! اگر اشتباه و غفلت است یا چنانچه عمدی در کار است خواهشمندم تکرار نفرمایند. جنایت ها، خیانتها و غارتهای رهبران و بلندپایگان باند حزب الله بیشتر از آن است که برای اثبات یا گزارش آن، نیاز به تحریف تاریخ باشد.
    این هم حکومت نیست که ایدئولوژیک باشد یا نباشد. باندی است که نه تنها هیچ دلبستگی به ملت و کشور و زیستبوم ندارد بلکه برای سؤاستفاده و غارت به هیچ اصلی پایبند نیست و هیچ پروایی ندارد. آبرو که ندارند !
    بیش از چهل سال گذشت و رفتار ضد ایرانی را دارند ادامه میدهند. زمان گذشت و اگر این وضع ادامه یابد ایرانی نخواهد ماند.
    من به آقای علیزاده اشکال نمیکنم. ایشان و برخی از دوستانشان مدت زیادی نیست که از این باند جدا شده اند. بگذارید بنویسند. عنوان مطلب ایشان در واقع این است که خامنه ای نسبتی با رنجهای مردم ندارد.
    ولی خواهشمندم پیش بیایند، تا واقعیت ها را بیش از پیش دریابند.
    این باند برای ماندن نیاز به دشمن و بحران دارد. غافل از این که جنایت و خیانت علیه ملت و وابستگی به چینی ها و بدتر از آنها به روسها سرانجام دلخواهی برایشان نخواهد داشت.

  3. مقاله زیبایی بود که یاد و خاطره ارزشمند پروفسور میرزاخانی را زنده کرد. هر قلمی که از خوبیهای عالمان و دانشمندان واقعی بنویسد ، قابل سپاس است. خداوند همه ی ما را رهرو و دنباله رو ان استاد فرهیخته قرار دهد. روحش شاد.

  4. با سلام، جناب علیزاده، طرح سوال شما تعجب برانگیز است چرا که پاسخ سوال بروشنی معلوم است.
    در نظام های ایدئولوژیک، نگاه حداقل بخشی از مسولان به موضوعات و به جامعه نگاهی ایدئولوژیک است. نگاه ایدئولوژیک مولد تبعیض است، هرکس که به زعم آن ها با گفتمان و خواسته های آن ها(که یکی از آن ها حفظ ظواهر است) هماهنگ نباشد مورد اعتنا قرار نمی گیرد. مریم میرزا خانی هم حداقل به حسب هیئت ظاهری با این نگاه همخوانی نداشته بنابراین از این بابت تعجبی ندارد، که چرا نسبت به ایشان حداقل در حد یک پیام هم عنایت نشده است. اگر توجه داشته باشید در جلسات سخنرانی برای جوانان هم عمدتا تیپ های خاصی شرکت داده می شوند، که درصد محدودی از جامعه را شامل می گردد، در حالیکه یک مسئول متعلق به همه جامعه است و کنش او باید بگونه ای باشد که همه حس کنند که به همه تعلق دارد…

  5. آقای خامنه ای یک روزی از رتبه
    اول های روحانیت بود برای
    ما.پنجاه سال پیش .
    نام ایشان همرا ۲۶ روحانی دیگر
    در یک اعلامیه بود که همه
    زندان بودند.
    وآن اعلامیه حداقل ۵ تا ۱۰
    سال ، داشتنش در زمان
    پهلوی ، زندان داشت .
    ایشان خود ، فقر ، ظلم ،
    شکنجه و…را کامل
    تجربه کرده است .
    من فقط فکر میکنم
    ایشان در سانسور کامل است
    شاهان نیز، و پهلویها،
    نیز.و ملت بازنده این ماجراست.

  6. من واقعا هدف از این قبیل نوشته‌ها رو نمی‌فهمم. به نظر من نویسنده احتمالا داره توی یه سیاره‌ای دیگه زندگی می‌کنه یا شاید تو یه جهان موازی. واقعا این مسخره نیست که بیایم تسلیت فرستادن یک حاکم مستبد ایدئولوژیک به منصوبین و مؤیدین ایدئولوژی خودش رو با تسلیت نفرستادن برای خانواده یک دختر ریاضی‌دان خارج از ایدئولوژی حاکم (که اصلا از دست همین حاکمیت فرار کرده به سمت دژمن ساختگی این نظام!)، مقایسه کنیم؟!
    بنظرم نگارنده پیش‌فرض‌هاش خیلی خیلی دور از واقعه.
    این در بهترین حالت می‌تونست نقدی باشه مثلا به صدر اعظم آلمان اگه مرتکب چنین کاری شده بود.

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که در بقای آن نقش دارند، بسیار چالش‌برانگیز است. آیا می‌توان پذیرفت که کسانی که به دلایل مختلف به نظام دیکتاتوری

ادامه »

امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندی‌ها و خودآگاهی‌هایی است که انسان‌هایی عاشق، اندیشمند و بیزار از خشونت و

ادامه »

  در حالی‌که با نفس‌های حبس‌شده در سینه منتظر حمله نظامی اسرائیل به کشور‌مان هستیم، به نگارش این یاداشت کوتاه

ادامه »