زیتون: «کلابهاوس در زیتون» ستونی است روزانه که به اتاقهای سیاسی این شبکه اجتماعی سرک میکشد…
***
پنجشنبه لاریجانی از صبح اعلام کرد که قراره به کلاب هاوس بیاد. فرید مدرسی هم با متنی در وصف سجایای لاریجانی در صفحه توییترش این «مژده» را به همه داد که آی جماعت لاریجانی میآید که بگوید که چه دالانهای خطرناکی به پستوهای نابلدان میرسد و انتظار داشت که همگی برای لاریجانی که در تعریفهای او مانند یک اپوزوسیون دور از قدرتِ تازه به ایران برگشته بود آب زنند راه را. وعده محقق شد. لاریجانی آمد. حدود ۲۵هزار نفر به صورت زنده و در اتاق اصلی و اتاقهای موازی حرفهایش را دنبال کردند. او هم جواب همه سوالات را داد، هرچند جوابهایش غالبا ربطی به سوالها نداشت. جوابهایش مثل عملکرد عارف در میان اصلاحطلبان بود؛ اما با یک تفاوت کوچک که عارف سکوت میکند و هیچ نمیگوید، اما لاریجانی حرف زد و هیچ نگفت. بعد از هر سوالی سکوت میکرد. به بهانه اینکه مشکل فنی وجود دارد مکث بلندی میکرد تا مخاطبان در اتاقهای موازی بگویند دارد از مشاورانش مشورت میگیرد. و هربار که با تاخیر میآمد یک چیز میگفت: «صدای من میاد؟» دیالوگی که بعد از این گفتگو از طرف ستادش حماسی شد و یک ویدیوی یک دقیقهای با همین تیتر برایش ساختند.
لاریجانی در مورد پخش برنامه هویت در زمان تصدیاش در سازمان صدا و سیما که مربوط به پخش اعترافات اجباری جمعی از شخصیتهای سیاسی و علمی بود، به سبک حسن روحانی که صبح جمعه باخبر شده بود گفت که دیر متوجه شدم و در سازمان به قدری کثرت برنامه وجود داشت که متوجهش نشدم. ولی نگفت پس چرا جلوی ادامه پخش آن و برنامههای مشابه را نگرفت. در مورد حصر هم به قول خودش صراحتا گفت که حل شدنیست و رییس جمهوری میتواند جلسه تشکیل دهد و به حصر خاتمه بدهد البته برخلاف روحانی حتی وعده رفع حصر هم نداد و تنها گفت رئیس جمهور میتواند این کار را بکند!
از او پرسیدند که درست است که سال ۸۸ پس از انتخابات به مهندس موسوی تبریک گفتید؟ او هم مثل تمامی سوالات جوابی داد که شاید به سوال ربطی نداشت و گفت: «من روز شنبه بعد از انتخابات دیدم شرایط کشور داره ملتهب میشود، رفتم پیش مهندس موسوی و خواستم تا شرایط ختم شود. ایشان گلایههایی داشتند گفتم برید خدمت رهبری و مسائل را مطرح کنید و از آقای حجازی وقت گرفتم برای طرح مشکلات. همین کار را برای آقای کروبی هم کردم. در مورد تعداد رای احمدی نژاد در سال ۸۸ مبنا میزان اعلام وزارت کشور است.»
او البته از پخش برنامه کنفرانس برلین دفاع کرد و مدعی شد پخش آن برنامه فرق داشت و آنها داشتن ابروی کشور را میبردند و بد و بیراه به نظام گفتند.
در مورد اصلاح طلب یا اصولگرا بودنش هم از او پرسیدند. لاریجانی هم مثل باقی سوالات برای جواب به کوچه علی چپ زد و گفت: «این تعابیر مال دو دهه اخیر هستند. و من از مردم عزیز خواهش میکنم در این انتخابات مهم شرکت کنند چون این انتخابات خیلی مهم است و سرنوشت کشور را شکل می دهد.» از جواب به سوال در مورد حجاب اجباری هم همینطور فرار کرد و آخرش جوابی برای سوال نداشت. وقتی که در اتاق به خبرنگاران داده می شد هم به نظر سلیقهای میرسید. کسی که با لحن انتقادی سوال میکرد فرید مدرسی به او هشدار اتمام وقت میداد و آن سوی ماجرا افراد دیگر کمی مورد لطف ملوکانه قرار میگرفتند.
کلابهاوسهای قبلیِ ما را هم دریابید:
لاریجانی مانند روحانی از شجریان هم مایه گذاشت و گفت شجریان با من دوست بود. حالا که شجریان در میان ما نیست طبیعتا کسی هم نمیتواند به سراغش برود که راست و دروغ حرف لاریجانی را جویا شود. پس تیری در تاریکی انداخت تا یک شخصیت محبوب ملی را خرج خودش کند. لاریجانی از برجام هم دفاع کرد و نشان داد که میخواهد روی این موضوع بیشتر مانور بدهد و دو قطبی موافق و یا مخالف برجام راه بیاندازد. سوالی که لاریجانی منتظر بود خبرنگاران از او بپرسند را نهایتا از زبان فرید مدرسی شنید تا او پاس گلی که گویا از قبل هماهنگ شده بود و قرار بود در کلیپ لاریجانی از آن استفاده شود را به او بدهد. مدرسی در مورد تصویب ۲۰ دقیقهای برجام در مجلس پرسید. لاریجانی هم بادی به غبغب انداخت و گفت: «اگر کسی اینقدر توانمند است که تصویب یک معضل مهم ایران و جهان را در بیست دقیقه به سرانجام برساند؛ شایستگی بالایی دارد و به او رای بدهید. معیشت مردم و تورم طاقت فرسا بر مردم نباید بازیچه بازیهای سیاسی عدهای شود.»
از او پرسیدند که آیا به نسبت گذشته عقایدش تغییر کرده که امروز اینگونه حرف میزند؟ لاریجانی در جواب دست به دامان ملاصدرا شد و گفت «اگر به حرکت جوهری معتقد باشید؛ بله تغییر کردهام» لاریجانی که دم انتخابات یادش افتاد دچار تغییرات جوهری شود سوالات در مورد برادرش انقدر زیاد بود که نتوانست نشنیده بگیرد و مجبور شد بگوید هرچه که بوده به او ربطی نداشته و او شخصیتی جدا از دیگر برادرانش دارد. او معتقد بود برادرانش پاشنه آشیلش نیستند و سعی نکنند بینشان اختلاف بیاندازند.
آخر ماجرا هم باز برای رئیسی که جانشین برادرش در قوه قضاییه شده کری خوانی کرد و در پایان گفتگوی حدودا چهار ساعتهاش، ابراهیم رئیسی را به مناظره درباره سیاستهای دیپلماسی و سیاست خارجی در فضایی غیر از صداوسیما و در حضور سلایق مختلف مردم دعوت کرد. حوزهای که مطمئن است بیشتر از رئیسی بر آن تسلط دارد و میخواهد از همان نقطه به رئیسی ضربه بزند و مردم را به سمت خودش بکشاند.
چرا رفتید گوش دادید؟
همزمان با این اتاق، اتاق دیگری هم راه افتاده بود. با یک سوال: «مگه شما تو شهرت میری پای سخنرانی حکومتیها بنشینی؟» آنها انتقاد داشتند به کسانی که به اتاق امثال لاریجانی میروند و باعث میشوند حرف آنها بیشتر شنیده شود و مردم گمراه شوند. یکی میگفت وقتی شما به آن اتاق میروید فالوور های شما هم به دنبالتان به این روم میآیند و فکر میکنند موضوع خوبی مطرح میشود: «وقتی خبرنگاران مورد اعتماد مردم به این اتاق ها میروند و مردم به آنها اعتماد دارند باعث میشوند مردم رو حساب اعتمادشان به این اتاق بیایند به امید اینکه آنجا حرف خوبی میزنند. بعضیها هم پول خرج ایجاد این شبکه کردهاند و با دعوت از مسئولان یک کاسبی بین بعضی خبرنگاران شکل گرفتهاست و یکی دو تا خبرنگار مخالف هم میآورند تا بین مردم عادی جو به راه بیافتد.»
یکی دیگر هم از این گفت که نمیشود به خبرنگاران ایراد گرفت و آنها دارند به وظیفه اطلاعرسانی خودشان میرسند و خبرنگار وظیفه دارد نظرات دو طرف را ببیند و تحلیل کند. اما فرد دیگری معتقد بود اینها همه برای سرگرمی دیده میشود و خیلیها به داخل رومها میروند تا فالوور بگیرند و یا سوژه برای توییتشان محیا کنند.
دیگری از این گفت که کلاب هاوس نمایشگر جامعه ایرانی نیست و اینکه اینجا مردم به اتاق صحبتهای لاریجانی میروند دلیلی بر این نیست که کف جامعه هم علاقه ای به شنیدن حرفهای لاریجانی و یا مسئولان جمهوری اسلامی و نامزدهای ریاست جمهوری دارند.
بعضی ها هم معتقد بودند نباید خبرنگاران را برای خودمان «گنده» کنیم و آنها دیگر مانند دهه هفتاد تاثیرگذاری خاصی در کف جامعه ندارند و مردم اصلا به آنها نگاه نمیکنند. وقتی مردم یکی را دنبال میکنند دلیل موافقتشان با آن فرد نیست و گفت: «مردم هم اگر این رومها را و این افراد را دنبال میکنند صرفا به این خاطر است که اینها در زندگی مردم تاثیرگذارند و نمیشود بگوییم چرا مردم گوش میدهند یا میخوانند. این کار مردم دلیلی بر این نمیشود که آنها مهر تاییدی به نظام، عملکرد مسئولان و یا حتی خبرنگاران میزنند.»
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی…
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در…
کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…
ناترازیهای گوناگون، بهویژه در زمینههایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…
آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…