زیتون: «کلابهاوس در زیتون» ستونی است روزانه که به اتاقهای سیاسی این شبکه اجتماعی سرک میکشد…
***
«باز بهمون ثابت شد که جای درستی وایساده بودیم»، «همون بود و نشون داد این مدت فقط بزک کرده بود»، «همون نبود وقیح تر از قبل شده بود و بی پروا تر دروغ میگفت». اینها را کاربران کلاب هاوس میگفتند. در اتاقهایی که بعد از آمدن محمود احمدی نژاد به کلاب هاوس به راه افتاده بود و برای افترپارتی دور هم جمع شده بودند تا حرفهای احمدینژاد را بشورد و ببرد.
البته از دو شب پیش که یکی از اتاقها صدای ضبط شده مصاحبه با احمدی نژاد را پخش کرده بود، او حسابی سوژه شده بود. ولی دیشب رییسجمهور اسبق به کلاب هاوس آمد تا خودی نشان بدهد. اعضای تیماش میگفتند بیش از صد هزار نفر در حال گوش دادن به حرفهای او هستند. توییتریها اما سریعا فاش کردند که این آمار هم مثل همان ۶۳ درصد سال ۸۸ است. در کلاب هاوس اتاق اصلی پر شد. اتاقی فرعی تا ۷ هزار نفر رسید و دو اتاق دیگر هم حدودا هر کدام ۳-۴ هزار نفر را در خود دیدند. با دست باز اگر حساب کنیم ۲۳ هزار نفر در کلاب هاوس، ۱۲۰۰ نفر در اینستاگرام، حدود ۵۰۰ نفر در تلگرام و ۱۳۰۰ نفر هم در آپارات او را دنبال میکردند. که میشود یک چیزی تو مایههای ۲۶ هزار نفر.
البته این تنها دروغ احمدینژادی نبود. او از این گفت که همیشه حامی زندانیان بوده و شاکی بود از اینکه چرا میگویند فقط به خاطر مشایی و بقایی به قوه قضاییه منتقد شده و سال ۸۸ از زندانیان و مردم حمایت نکرده است. بعد توضیح داد که «همیشه پشت پرده تلاشهایم را کردهام شما از کجا میدانید نکردهام؟ مگر یادتان نمیآید درخواست بازدید از اوین را دادم؟» ولی خب همزمان میکروفونها بسته میشد و خبرنگاران به پایین هدایت شده بودند که کسی نتواند بگوید که بله جناب! یادمان هست که به خاطر بازداشت جوانفکر؛ مشاور مطبوعاتیات هم اعتراض کردی و درخواست دادی بروی به اوین.
جمالالدین موسوی، حبرنگار بیبیسی هم از او چند سوال پرسید از جمله این که به ولایت مطلقه فقیه اعتقاد دارد؟ ماجرای ۴میلیون یورو اختلاف حساب بقایی و قاسم سلیمانی چه بود؟ و در آخر هم با توجه به پیامش به آنجلینا جولی پرسید که آیا به کارهای ایشان علاقه دارد و دنبالش میکند؟ احمدی نژاد هیچ کدام را جواب نداد جز آخری و با همان خنده معروفش گفت: «نه فقط به آنجلینا جولی، بلکه به شما هم علاقه دارم آقای موسوی».
او هم چنین درباره غائله دانشگاه الازهر مصر گفت که «کی گفته که در مصر به من کفش پرت کردند؟ اینها را شما از کجا میآورید؟ آنجا خیلی بیشتر از باقی روسای جمهور با من محترمانه برخورد کردند.» و مخاطبان هم فیلمهای سفرش به مصر در ذهنشان مرور میشود. کافی است در اینترنت سرچ کنیم، «محمود احمدی نژاد+دانشگاه الازهر» یا «پرتاب لنگه کفش به احمدی نژاد».
کلابهاوسهای قبلیِ ما را هم دریابید:
در روند اتاق، مخاطبان عادی و خبرنگاران در گروههای ۶ نفره سوال میپرسیدند و مشاوران احمدینژاد شروع به نوشتن میکردند. انگار احمدی نژاد خودش سوالات را گوش نمیداد و یا اگر گوش میداد هم بیشتر در حال جواب دادن بر اساس کاغذهایی بود که به دستش میدادند. راحت با میکروفون باز با آنها مشورت میکرد و حتی لحظاتی هم صدای آقای مشاور پخش میشد که با صدای آرام زیر صدای احمدینژاد میگوید و او تکرار میکند.
آن وسط یکی که اسمش را صدا نکرده بودند از اینکه نوبت رعایت نمیشود و سلیقهای افراد را انتخاب میکنند ناراحت شده بود و گفت به نشانه اعتراض اتاق را ترک میکند. او گفت سوالی هم ندارد و یک جمله میگوید و میرود و گفت: «بعنوان کسی که جوانیاش در دوران ریاست جمهوری شما تباه شده است میخواهم بگویم که خس و خاشاک خود شمایی آقای احمدی نژاد!» و گروه را ترک کرد و رفت.
گروه پر بود از سوالاتی که پرسیده میشد و توجیهاتی که احمدی نژاد میآورد و نهایتا چیزی جز خوراک برای هوادارانش نداشت. احمدی نژاد این بار هم دروغ گفت، البته بی آنکه به دوربین زل بزند.
در مسیر دادخواهی
در اتاق دیگری به موضوع سقوط هواپیمای اوکراینی با شلیک موشک سپاه و روند پیگیری خانوادهها پرداختند. انتخاب پیام اخوان به عنوان وکیل خانواده قربانیان را نقطه عطف این پرونده دانستند. حامد اسماعیلیون هم در گروه حضور داشت و باز هم مثل همیشه با حرفهایش بغض را به گلوی شنوندگان آورد و گفت: «ما همدیگر را در میان گریه و اشک و بغض پیدا کردیم. ما ششم ماه اول در تمامی جلسات فقط گریه کردیم. نه اینکه کشتارهای ۶۷ و دادگاههای سه دقیقهای را فراموش کرده باشیم. نه اینکه محمد مختاری و …. عزت ابراهیم نژاد و ندا آقا سلطان و اکبر محمدی٬ دی ۹۶ و پویا بختیاری و نیکتا اسفندیاری و نوید افکاری را فراموش کرده باشیم. ما هنوز هم پاهامان لرزان است اما تصمیم گرفتیم یک غافله را به سرانجام برسانیم و این جنایتکاران را در یک پرونده پای میز محاکمه ببریم.»
او از این گفت که از مردم انتظار حمایت دارند و اگر هم حمایت نمیکنند باز گلهای از آنها ندارند: «من نمی دانم یک انسان تا چه زمانی میتواند با خشم زندگی کند اما آن چه ما را به جلو میبرد خشم و اندوه است. میدانیم که مردم زندگی میکنند. مردم از خشم و اندوه خسته میشوند…آقای پیام اخوان چون در استخدام دولت است اجازه مصاحبه ندارد. اما انتظارات ما از ایشان و آینده واقعی است. ما انتظار نداریم که مسببان این فاجعه را فردا محاکمه کنند. اما اول باید رسوا شوند این جنایت کارانی که به بچهها هم رحم نمیکنند پس از آن امیدوارم نوبت محاکمه هم برسد.»
بهنام دارازاده هم کمی بیشتر از جزئیات پرونده و روندش گفت. او از دیوان دادگستری لاهه گفت و اینکه الان چه اکراین و چه کانادا اگر در این دیوان طرح دعوا کنند، ممکن است آنچه خانواده قربانیان میخواهند رخ بدهد: « ای سی سی، دیوان کیفری بین المللی هست و اگر اثبات شود ایران از هواپیمای مسافربری اکراین به عنوان سپر انسانی استفاده می توان پرونده را به آن جا ارجاع داد، اما ایران در آن نهاد عضو نیست. یعنی راه پیش روی ما بسیار طولانی و سخت است و انتخاب پیمان اخوان بهترین گزینه برای پیمودن این راه است.»
حامد اسماعیلیون هم باز بحث نا امنی آسمان ایران را پیش کشید و انتظار داشت جامعه جهانی به آن پاسخ دهد: «جمهوری اسلامی به یک هواپیمای مسافربری سه دقیقه بعد از بلند شدن از باند موشک زده٬ دو موشک زده به فاصله سی ثانیه زده. بعد با بلدوزر به محل سقوط رفته. وسایل قربانیان را دزیده. ما نمیخواهیم کس دیگری عزادار شود. نمیخواهیم دارایی هیچ مادر دیگری یک سنگ قبر باشد. ما یک پتیشن منتشر کردیم با خانواده بازماندگان با عنوان آسمان ایران امن نیست.»
در آخر هم زندگی نامه ریرا اسماعیلیون فرزند حامد اسماعیلیون خوانده شد. کودکی که روز یکشنبه سالروز تولدش است.
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…