زیتون-طاها پارسا: در این روزنوشتها، مفاهیم و مقدمات علمی جنبشهای اجتماعی معرفی میشوند و جنبشهای معاصر و نزدیک از جمله جنبش تنباکو، جنبش ۵۷، جنبش دوم خرداد، جنبش اصلاحات، جنبش سبز و… در مقام مثال و نمونه به صورت موردی مطالعه خواهند شد.
رویکرد این نوشتهها به جنبشهای اجتماعی جامعهشناسانه است و قسمت اول و دوم که بهناچار اندکی طولانیتر از معمول خواهد بود، بهسان درآمدی است که بهمعرفی زبان و اصطلاحهای رایج در متن میپردازد. این زبان اختصاصی نیست و برگرفته از دانش و منابع پایه جامعهشناسی است اما تأکید بر آنها ضروری مینماید تا خواننده در ادامه سادهتر و دقیقتر به «خوانشِ متن» دست یابد.
عنوان اصلی این مجموعه «زندگی در خیابان» است اما عنوان فرعی هر روز متفاوت خواهد بود.
***
زندگی در خیابان | قسمت دوم
معرفی زبان و مفاهیم پایه
گروه اجتماعی، انبوهه اجتماعی، دسته اجتماعی
تیم فوتبال، یک گروه است. «گروه اجتماعی» شامل عدهای از افراد است، که به طور منظم، با یکدیگر کنش متقابل دارند و رفتارهایمعینی را از هم انتظار دارند، که از دیگران ندارند. رفتار مشترک یا همان کنش متقابل ِمنظم ، معمولاً سبب میشود تا اعضاء گروه از مشخصههای اجتماعی مشترکی برخوردار شوند و افراد گروه با این مشخصهها شناخته شوند و یک واحد اجتماعی را تشکیل دهند.
گروههای اجتماعی از نظر اندازه و اثر تفاوت دارند. «گروههای اولیه» معمولاً بر جنبههای مختلف زندگی تاثیر واضحی دارند و اعضای آن با پیوندهای شخصی و عاطفی با یکدیگر در ارتباطاند، مانند خانواده و گروههای دوستی. علاوه بر این افراد معمولاً برای مقاصد ویژهای در «گروههای ثانویه» هم گردِ هم میآیند و علیرغم برخورد منظم، روابطشان در این گروهها غیر شخصی است، مانند کمیته یا باشگاه.
تماشاگران یک مسابقهی فوتبال، یک انبوهه را تشکیل میدهند. «انبوهه اجتماعی» به مجموعهای از افراد اطلاق میشود که در یک زماندر یک مکان معین حضور دارند اما هیچگونه ارتباط مشترکی با یکدیگر ندارند. یعنی انبوهه اجتماع افرادی است که در کنش متقابلِنامتمرکز باهم بسر می برند. در درون انبوههها ممکن است انواع گروه یافت شود. مسافران منتظر در سالن یک فرودگاه، نمونهای از یکانبوهه است و خانوادهای که با هم سالن فرودگاه یا در یک صف رأیگیری ایستادهاند، گروهی است که در یک انبوهه حضور دارد.
پزشکها، براساس طبقهبندی شغلی، در یک دسته قرار میگیرند.«دسته اجتماعی» صرفاً یک گروهبندی آماری است و هرگاه افراد براساس یک ویژگی خاص طبقهبندی شوند، یک دسته اجتماعی تعریف شده است. افرادی که در یک دسته اجتماعی قرار میگیرند، الزاماً نه با یکدیگر کنشی دارند و نه در یکجا گرد آمدهاند و نه لزوماً به ویژگی مشترکی که در آن سهیم هستند، اهمیت میدهند. مثلا افرادی که دارای درآمد یکسان و یا شغل یکساناند، یا افرادی که شرایط شرکت در انتخابات را دارند و یا افرادی که طرفدار یک کاندیدای خاصهستند، نمونههایی از دستههای اجتماعیاند.
سازمان اجتماعی، بوروکراسی، الیگارشی
بیمارستان یک نوع سازمان است. «سازمان اجتماعی» گروه نسبتا بزرگی از افراد است که برای دستیابی به هدفهای معینی ایجاد شده و بر اساس روابط غیر شخصی اداره میشود. برخلافِ سایر نظامهای اجتماعی که اغلب در دورههای طولانی و در نتیجهی رسم و عادت به وجود آمدهاند، سازمانها اکثراً با اهداف معینی طراحی و ایجاد میشوند. سازمانها اغلب در ساختمان یا فضای محدودی قرار دارند که مخصوصاً برای تحقق اهداف آنها ساخته شده است. ساختار سازمانی، اصطلاحات خاص خود را دارد و برای بررسی عملکرد سازمانی از این اصطلاحات استفاده میشود. دانشگاهها یا شرکتهای بزرگ نمونههایی از سازمان هستند. یک حزب سیاسی نیز نمونهای از یک سازمان رسمی است. اصطلاحاتی مانند مدیریت، موفقیت، پیروزی، استراتژی، تاکتیک و عضویت نمونههایی از اصطلاحات «مدیریتِ سازمانی» محسوب می شوند .
سازمانها اغلب از بروکراسی به عنوان یک مدل و الگوی تعریف شده برای برقراری ارتباطِ میان اعضا و رسیدن به اهداف خود استفاده میکنند. «بوروکراسی» حاوی برنامهها، ضوابط ِ اعمال قدرت و روند اداری و دفتری انجام امور در یک سازمان است. توسعه و گسترش سازمان نیز یک فرایند بوروکراتیک است. بوروکراسی اگرچه برقراری نظم، افزایش دقت و مدیریت کارآمد را تا حدی در سازمان تضمین میکند اما از آنجا که بوروکراسی تمایل به رشد دارد، معمولا فرایندهای غیر ضروری و هزینهبری را هم به سازمان تحمیل میکند. شیوههای نصب و عزل مدیران ، آئیننامهی داخلی ، ادبیات رایح نامهنگاری و پرکردن فرم ها و ساعات حضور و غیاب، نمونههایی از بوروکراسی در یک سازماناند .
بوروکراسی شیوهای برای اعمال قدرت است ، و به همین علت ممکن است منجر به الیگارشی شود. «الیگارشی» تمرکز قدرت در دست تعداد اندکی از اعضای سازمان است که در راس تصمیمگیری حضور دارند.
جنبش اجتماعی
قرارداد تالبوت در سال ۱۲۶۸ شمسی، منجربه ظهور یک جنبش اجتماعی شد. «جنبش اجتماعی» یک «اعتراض جمعی» برای پیشبرد «منافع مشترک» و یا تامین «هدف مشترک» از طریق عمل مستقیم و خارج از حوزه ی نهادهای رسمی است. میان انواع گوناگون جنبش، تفاوتهای بسیاری وجود دارد. بسیاری از جنبشهای اجتماعی کوچکاند و شاید تعداد آنها بیشتر از چند ده نفر نباشد، اما جنبشهایی هم وجود دارند که میلیونها نفر را در سراسر جهان در بر میگیرند. بهلحاظ زمانی هم عمر جنبشها از چند روز تا چند دهه متفاوت است. همهی جنبشهایی که پیروز میشوند به پایان میرسند چون هنجارها و ارزشهای مورد نظر آنها نهادینه میشود. جنبشهایی هم که شکست میخورند ممکن از شکلی به شکلی دیگر درآیند و یا خواستههای آنها منحل شود.
مثلا: تلاش دانشجویان یک دانشگاه به قصد بهبود وضعیت سلف سرویس، در صورتی که با عمل مستقیم جمعی مانند ایجاد سر و صدا در سلف سرویس، گرفتن غذا و ریختن آن و یا نشستن در راهروهای ادارهی رفاه همراه باشد، نمونه ای از یک جنبش اجتماعی(صنفی) کوچک و محدود است و جنبش فمینیستی نمونهای از یک جنبش اجتماعی وسیع است که با هدف برابری حقوق زن و مرد آغاز شده است و اغلب با اعمال جمعیِ متنوع و متفاوتی همراه است .
نمونه: در سال ۱۲۶۸ شمسی ، ناصرالدین شاه با عقد یک قرار داد، امتیاز تنباکو را در ایران به مدت پنجاه سال به یکی از اتباع انگلیسی به نام تالبوت سپرد. اعطای این امتیاز به تالبوت موجب نگرانی تولیدکنندگان، خریداران و فروشندگان تنباکو در ایران شد و این نگرانی مشترک، عامل همبستگی آنان شد. این همبستگی سبب شد تا اعتراض جمعی بر ضد امتیاز انحصاری تنباکو در بازار شهرهای عمده مانند تهران، تبریز، اصفهان، شیراز، مشهد آغاز شود. در شیراز سید علیاکبر فال اسیری داماد و مشاور میرزای شیرازی خروشید و در مشهد تعداد زیادی از تجار و افراد معتبر با مراجعه به مجتهدان شهر اظهار داشتند که امتیاز تنباکو موجب شکست آنها خواهد شد و به این ترتیب پشتیبانی مجتهدان را خواستار شدند. عده زیادی در مسجد گوهرشاد گرد هم آمدند و دست به تحصن زدند. در اصفهان یکی از تجار معتبر ترجیح داد که کلیه موجودی توتون و تنباکوی خود را بسوزاند تا از تسلیم آن به شرکت انگلیسی خودداری کند. اقدام حکومت که با توسل به زور و قوای نظامی، تلاش میکرد مغازه ها را باز کند و تحصن را بشکند، خشم مردم را بیشتر کرد. تعطیلی بازار، جلوگیری از ورود کارگزاران تالبوت به مزارع تنباکو، پاره کردن آگهیهای شرکت انگلیسی، سوزاندن تنباکو، نوشتن عریضه، فرستادن نمایندگان متعدد نزد شاه و تحصن در حرم شاه عبدالعظیم و مهمتر از همه صدور فتوای میرزا محمدحسن شیرازی، مرجع تقلید وقت، مبنی بر تحریم تنباکو، از اقدامات اقشار معترض در شهرهای مختلف بود. این جنبش سرانجام توانست در سال ۱۲۷۰ قرارداد تالبوت را لغو کند.
جنبش تنباکو در کمتر از دو سال پیروز شد. هدف جنبش لغو قرارداد تالبوت بود و نگرانی مشترک اقشار مختلف، آنها را به اعتراض مشترک با توسل به مجموعهای از عملهای مستقیم واداشت. واضح است که این عمل جمعی خارج از حوزه نهادهای رسمی بود، چون شخص اول مملکت و بالاترین نهاد رسمی آن زمان عامل اصلی این قرارداد بود.
تشخیصِ مرز میان جنبشهای اجتماعی و گروههای ذینفع و سازمانهای رسمی دشوار است و گاهی این مرز، اصلاً روشن نیست. در واقع اغلب جنبشهایی که تداوم مییابند و استقرار پیدا میکنند، بهتدریج ویژگیهای بوروکراتیک پیدا میکنند و چه بسا ممکن است که با نهادینهشدن رفتار و خواستهها، به قالب یک سازمان رسمی درآیند. تبدیل گروهها و سازمانهای اجتماعی به یک جنبش اجتماعی هم، اگرچه کمتر رخ می دهد، ولی ممکن است. البته پیوستن سازمانها و گروهها به یک جنبش، برای تامین اهداف مشترک مرسومتر است .
مثلا: فعالان یک جنبش دانشجویی، پس از رسیدن به اهداف خود ممکن است به شکل یک انجمن رسمیِ دانشجویی در کنار هم باقی بمانند و سازمانی را برای دفاع از حقوق صنفی و البته در چارچوب سازمانی تشکیل دهند و یا یک جنبش سیاسی، ممکن است پس از پیروزی در انتخابات و یا تغییر قانون مورد نظر، به پایان برسد و یا با نهادینهشدن خواستها به قالب یک یا چند نهاد (حزب) درآید. از طرفی یک حزب سیاسی برای تامین اهداف عدالتخواهانهی خود، ممکن است به جنبش فمینیستی بپیوندد و منابع مادی و معنوی خود را در اختیار آن بگذارد .
انواع جنبشهای اجتماعی
نوعی از طبقهبندی رایج جنبشها، طبقهبندی بر اساس «اهداف و منافع» آنهاست. بر این اساس جنبشها ممکن است خواهان تغییرات فراگیر، جزئی، کلی، کیفی و یا محدود باشند. در این نوع طبقهبندی :
–جنبشهای دگرگونساز جنبشهایی هستند که هدفشان دگرگونی فراگیر، سریع، جامع و اغلب خشن در هنجارها و ارزشهای اجتماعیست.
–جنبشهای اصلاحطلب هدفهای محدودتری دارند و خواهان تغییر در برخی از جنبههای نظم اجتماعیاند و صرفاً به انواع ویژهای از نابرابری توجه نشان میدهند و هنجارها یا ارزشهای محدودتری را دنبال میکنند.
–جنبشهای رستگاربخش جنبشهایی با رویکرد معنوی و اخلاقیاند که صرفا درصدد نجات افراد از شیوههایی زندگی هستند که به زعم آنها فاسد پنداشته میشود .
-و جنبشهای تغییردهنده، هدفشان تنها تغییر جزئی در رفتار افراد است.
مثلا: جنبشهای انقلابی و جنبشهای مذهبیِ رادیکال نمونههایی از جنبشهای دگرگونسازاند که یا خواستار انقلاب در ساختار حکومت و یا خواهان تحول در مبانی مذهباند. جنبش دانشجویی نمونهای از یک جنبش اصلاحطلب است و جنبش فمینیستی نمونهای از یک جنبش رستگاربخش محسوب میشود. جنبش ترک اعتیاد هم میتواند نمونهای برای یک جنبشِ تغییر دهنده باشد .
نمونه: آنچه در سالهای آخر حکومت محمدرضا پهلوی در ایران رخ داد ، با نام انقلاب اسلامی یا انقلاب ۵۷ شناخته شده است. اما مطالعهی آن، از منظر جنبشهای انقلابی نیز خالی از لطف نیست و چه بسا به مذاق جامعهشناسی جدید خوشتر بیاید:
تضاد ارزشها و تضعیف بسیاری از هنجارهای رسمی حکومت شاهنشاهی در سالهای آخر آن، بحرانهای متعددی را در جامعه دامن زده بود. احزاب رسمی و نهادهای غیر رسمی، امکانی برای فعالیت موثر نداشتند و جنبشها و نهادها و فعالان اصلاحطلب هم در بازگشت تعادل به جامعه موفق نبودند. در آن دوران یک جنبش اصلاحطلب فراگیر با رهبری یک شخصیت کاریزماتیک و مرجع تقلید به نام روحالله خمینی و فعالان سیاسی پرتجربهای چون مهدی بازرگان و محمود طالقانی و روشنفکران فعال و صاحبنفوذی چون علی شریعتی و با اتکا به هویت دینی و بهرهگیری از ساختارهای اجتماعی سنتی سالیانی پیش، دوران نهفتگی خود را گذرانده بود. این جنبش روز به روز گستردهتر میشد و از طرفی دیگر خواستههای آن برای بازگشت به قانون و کاهش اختیارات شاهنشاه نادیده گرفته میشد. بیتدبیری حکومت در مواجهه با این جنبشِ اصلاحطلب، ورود گفتمان چپ و حضور موثر عناصر آن در بدنهی جنبش و توام شدن این گفتمان با قرائتهای انقلابی از دین، جنبش اصلاحطلب را به تدریج تندرو و عجول و خواستههای آن را گستردهتر و عمیقتر کرد و سرانجام افزایش بحرانهای اجتماعی و سیاسی و برخورد قهرآمیز حکومت در هفدهم شهریور ۱۳۵۷، آن را به یک جنبش دگرگونساز و انقلابی مبدل ساخت.
این جنبش فراگیر در چند ماه پیروز شد و مانند اغلب جنبشهای انقلابی با خشونت توام شد. جنبش انقلابی ایران پس از پیروزی، تغییرات وسیعی در نامها و سازمانها و موقعیتها ایجاد کرد و داعی ارزشها و هنجارهای جدیدی در جامعه شد و البته به قاعدهی همهی جنبشهای تندرو از مخالفان خود هم انتقام سختی گرفت، آن چنانکه هم اکنون با نام «انقلاب» اسلامی مشهورتر است. جنبش ۵۷ پیش از استقرار کامل هنجارها و ارزشهای مورد نظر، با یک جنگِ زودهنگام در مرزهای غربی خود مواجهه شد و این جنگ، تسخیر سفارت آمریکا و بروز اختلاف میان سران، مجالِ نهادینهشدن بسیاری از خواستههایش را از او گرفت.
پایان قسمت دوم
- زندگی در خیابان | ۶: دولتِ بیوجدان و حقِ اعتراض
- زندگی در خیابان | ۵: جنبش اجتماعی بهمثابه «ساختار فرصت سیاسی»
- زندگی در خیابان | ۴: جنبش اجتماعی بهمثابه «بسیج منابع»
- زندگی در خیابان | ۳: جنبش اجتماعی به مثابه «یک رفتار جمعی»
- زندگی در خیابان | ۲: ساختارهای پایه و جنبش اجتماعی
- زندگی در خیابان | ۱: معرفی زبان و مفاهیم پایه