زیتون– عبدالله مومنی٬ زندانی سیاسی سابق٬ در یک رشته توییت در نقد عملکرد اصلاحطلبان در انتخابات و تکرار روشهای قبیلهای نوشت:
پس از دوم خرداد اساس سیاست اصلاحطلبانه مخالفت سرسختانه با موانع انتخاب آزادانه، حق انتخاب شدن و انتخاب کردن بود اما اکنون اصلاح طلبان مبدع اسحاق۱۴۰۰، با حذف پیش از موعد #تاجزاده مدل خودمانی نظارت استصوابی را ارائه کردهاند.
این قبیلهی محافظهکار که رخت اصلاح طلبی به تن کردهاند،باترجیح خود برمنافع ملی با تشکیل یک جبهه شبه دموکراتیک،وابستگان قبیلهای راتحت لوای چهره ملی برکشیدند ودر اولین کنش انتخاباتی بازیرپاگذاشتن اصول ادعایی خود وباتکرار زدوبندهای پیشین،خرگوشی جدیداز کلاهشان بیرون آورند!
رویکرد انفعالی و اعتمادسوز این قبیله «اصلاحطلبی» را اسیر منفعتطلبیهای فرقهای و باندی کرده است و اینک، برای دغدغهمندان تغییر و تحولِ مسالمتآمیز و خشونتپرهیز راهی جز نقد صریح اما منصفانه را باقی نگذاشته است تا شاید، سرعت گسست مردم و تغییرخواهان کاهش یابد.
تداوم گفتار و کنش این مصادرهکنندگان در گام نخست به هدر رفت سرمایه اجتماعی و بینیازی فرقهگرایان نااصلاحطلب منجر شد و میرود که در گام بعد به هدم هر گونه کنش سیاسی رفرمیستی ختم شود.
مواجهه با این جریان که به قاعده کسبوکار سیاسی، اسباب ستادگردانیشان را یکشبه از سعدآباد به مرکز شهر هم منتقل میکنند تنها از یک معبر میگذرد و آن اینکه انتخابات پیشرو به آزمون فیصله بخش تبدیل شود.
این آزمون، اصلاحطلبان گفتمانمحور و پیشرو را از اصلاحطلبان مقاطعهکار و حافظ سازوکارهای موجود تفکیک خواهد کرد؛ باشد که یکبار برای همیشه گزاره «شرایط حساس کنونی» پایان پذیرد
تا از این پس، خواست مردم، استمزاج قاعدهمند از بدنه اصلاحطلبی و رفتن بهسمت سازوکارهای جامعهپذیر و توجه به حساسیتهای مردم در طرح ننمودن نمادهای وضع موجود و در یک کلام اخلاق سیاسی به محور کنشهای انتخاباتی بازگردد.