زیتون: «کلابهاوس در زیتون» ستونی است روزانه که به اتاقهای سیاسی این شبکه اجتماعی سرک میکشد…
***
«سهم زنان از کشورداری»
روز گذشته اتاقهای زیادی پس از اعلام خبر فارس در مورد تایید صلاحیتها به این موضوع اختصاص داشت. عدهای نمیخواستند باور کنند این خبر واقعیت دارد و عدهای دیگر کار را تمام شده میدانستند در نظامی که دیگر جایی برای آنها ندارد. اما هنوز همه چیز در حد گمانهزنی بود و از طرفی این خبر باعث شد اتاقهای موضوعی هم دقایقی درگیر این خبر شوند. اما سهم زنان از کشورداری یکی از اتاقهای دیروز بود که سعی داشت این مساله را با حضور زنان فعال در حوزه سیاست پیش ببرد. زهرا شجاعی که تنها زنی از جریان اصلاحات بود که برای ثبت نام به وزارت کشور رفته بود، از این گفت که اگر رییسجمهوری شود بر اساس مطالعاتی که در دوره اصلاحات انجام دادهاند، بهترین مدل برای امور زنان یک مدیریت فرابخشی است که رییس آن بشود معاون زنان. و البته تاکید کرد که این معاونت با معاونت زنان کنونی متفاوت است و این معاونت امروز فقط به اسم معاونت است: «با توجه به اختیارات معاون رییس جمهوری و اینکه او نیاز به رای مجلس ندارد من معاونت زنان را ترجیح می دهم. من با قرار دادن عنوان خانواده کنار زنان هم مخالفم که این خلط مطلب است.»
یکی از حاضران در اتاق هم معصومه ابتکار معاونت زنان ریاست جمهوری را مخاطب قرار داد و از او پرسید که چطور برای نسلهای آینده کادرسازی میکنند و استفاده از زنان جوان در پستهای مختلف را چگونه پیش میبرند؟
معصومه ابتکار هم که از دوران معاونتش دفاع کرد از این گفت که در معاونت زنان یکی از تلاشهایش این بوده که به حقوق دختران و توانافزایی دختران و فرصت و ظرفیتسازی برای دختران تمرکز داشته باشند و البته با این روند به آینده هم امیدوار بود: «به نظر من هم ما باید به آینده امیدوار باشیم برای اینکه خیلی از این زیر ساختهایی که فراهم شده با تلاش همه آحاد جامعه فراهم شده و نباید به دلیل رد صلاحیتها نباید ناامید شویم و نباید اجازه بدهیم که شرایط به شکل قبل برگردد. ما این تجربه پر هزینه را در یک دوره داشتیم و امروز باید به جای غر زدن و انتقاد باید به دنبال راهکارهایی برای عبور باشیم. بارها با دیوارهای بلند مواجه شدیم اما با تلاش و هم فکری و ائتلاف های خوب سیاسی از آن دیوارهای بلند عبور کردیم.»
کلابهاوسهای قبلیِ ما را هم دریابید:
او از استان سیستان و بلوچستان مثال زد و اینکه مدیران زن بسیار قوی در این استان وجود دارند: «اولین استانی بود که معاون استاندار زن داشتیم و زنان این استان در امور سیاسی٬ اجتماعی و اقتصادی تاثیر گذار هستند.»
او همچنین معتقد بود نباید فقط بر روی وزارت زنان تاکید کرد: «ما همش به دنبال وزیر زن هستیم. اما یک فرماندار مانند خانم ریگی به عنوان فرماندار قصر قند توانستند به بهترین شکلی حتی درگیری های قومی را رفع کنند. این دقیقا همان فرصت سازی برای زنان است. این هم قدرت مدیریت زنانه است که میتواند همگرایی ایجاد کند و اختلافات را رفع و فصل کند و نشان میدهد که تغییری در حال صورت گرفتن است.»
تفاوتهای جنبش سبزیها و دوم خردادیها
دوشنبههای سبز روز گذشته هم به رسم هر روزهاش برنامه داشت. از تقی رحمانی دعوت کرده بودند. سوال این هفته این اتاق این بود که آیا جنبش سبز را میتوان در راستا و ادامه دوم خرداد دانست یا خیر؟
تقی رحمانی هم در ابتدا یادی کرد از ندا آقا سلطان٬ هاله سحابی و هدی صابر و پس از آن به سراغ محصورین و زندانیها و تبعیدیان رفت. او از این گفت که به جنبش سبز تعلق دارد اما واقعیت این است که برای او دوم خرداد و اصلاحات یک امکان بود.
از نظر او ٬ جریانش و بهخصوص مهندس سحابی٬ همراهی انتقادی داشتند با جنبش سبز. او از این میگفت که آنان از جایگاه خودآگاه بودند و میدانستند که جایگاهشان کجاست: «ما جایگزین مهندس موسوی نبودیم٬ ریل گذار بودیم.»
تقی رحمانی میگفت که دوم خرداد دیگر تکرار نمیشود. همانطور که هیچ وقت گذشته تکرار نمیشود. جنبش سبز هم به آن شکل دیگر تکرار نمیشود و دوم خرداد یک جنبشی بود که جنبش سبز آن را گسترش داد: «جنبش سبز متولد ۲۵ خرداد بود. زمانی که دیگر میرحسین موسوی خود را ملتزم به رعایت چهارچوبهای نظام نمیدید. رهبران جنبش سبز «خودی و غیر خودی» را آرام آرام شکستند. این نوع نگاهها جنبش سبز را متفاوت میکند با دوم خرداد. به واسطه وجود طبقه متوسط و موجود بودن رسانهها جنبش سبز را متفاوت کرد.»
رحمانی از این گفت که موسوی و کروبی در پی تشکیل مجلسی بودند متشکل از چهرههای برجسته قومی٬ ملی و مذهبی که در همان قدم اول صدمه خورد. اما این ایده حتی از ذهن اصلاح طلبان و دوم خوردادیها هم نمیگذشت. او در ادامه چند سوال هم مطرح کرد از جمله اینکه؛ آیا جنبش سبز فقط یک خاطره است؟ آیا یک جنبش موثر است؟ آیا جنبش سبز به طرف تشکیلات رفته است؟ حال باید پرسید آیا جنبش سبز میتواند تبدیل به جبهه سبز شود؟
او معتقد بود فرمولهایی در شکستن قدرت وجود دارد که باید به آنها پرداخته شود. اما به عقیده او مشکل جاییست که به زعم او «دوستان» موضعگیری نمیکنند و هنوز دنبال راضی نگه داشتن حاکمیت هستند. او حتی معتقد بود مواضع موسوی، کروبی و خاتمی هم با یکدیگر هماهنگ نیست. اما این را بنای دعوا ندانست و گفت که این میتواند به نفع اصلاحطلبان باشد تا خودشان را حتی یک بلوک جدای از تفکرات آنها بدانند: «اگر ما فقط به دنبال تسخیر قدرت نباشیم. اتفاقا شکلگیری این بلوک که من به آن میگویم جنبش سبز لازم است و در غیر این صورت شاید از بین نرود ولی بی اثر خواهد شد. آقای مدنی هفته پیش مثالی زد که نهضت ملی همیشه در اذهان باقیست. ولی نهضت ملی رهبری هم داشت. ولی نهضت ما با نهضت ها فرق میکند و ما از یک جنبشی حرف می زنیم که هنوز پتانسیلهایی دارد. رهبران زندهای دارد و از سخنان و مواضع اینها تفاوتهای مهمی با دوم خرداد میشود پیدا کرد.»
او معتقد بود گاهی بلوک میبندند تا درگیری ایجاد کنند و گاهی بلوک میبندند تا تعادل ایجاد کنند. همانطور که بسیاری از جنبش سبزیها اجرای بدون تنازل قانون اساسی را قبول ندارند و اما اصلاح طلبان هنوز روی قانون اساسی تاکید میکنند. او معتقد بود که این اتفاقی است که برای آینده و نتیجه بخش بودن روند جنبش سبز و تغییرات در ایران ناگزیر است. رحمانی گفتن و مطرح کردن این تفاوتها را تاثیربخش دانست و گفت این باعث میشود هر کس سر جای خودش بایستد و جنبشها زودتر به نتیجه برسند.
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…