زیتون: «کلابهاوس در زیتون» ستونی است روزانه که به اتاقهای سیاسی این شبکه اجتماعی سرک میکشد…
***
روز گذشته در کلاب هاوس اتاقهای سیاسی فعالیت چندانی نداشتند. فضای سرد سیاست در روزهای انتخابات ریاست جمهوری دور از انتظار نبود. آن چیزی که از نظرسنجیهای نهادهای مختلف در طی این روزها منتشر شده است هم، میزان مشارکت مردم در انتخابات اخیر را زیر ۴۰ درصد نشان میدهد و این بی تفاوتی مردم به انتخابات و سیاست نباید اتفاق عجیبی هم باشد. یک دلیل دیگر سوت و کوری اتاقهای سیاسی دیشب هم بازی فوتبال ایران و بحرین بود. بازی دو تیم در مرحله مقدماتی جام جهانی که در صورتی نبردن این بازی توسط ایران راه صعود به جام جهانی سخت و یا غیرممکن میشد.
دیروز به همین خاطر بیش از ۴ اتاق کلابهاوس به این بازی اختصاص داشت. هرچه کاربران شبکههای اجتماعی به نحوه گزارش احمدی در شبکه سه سیما و همچنین گزارشگر تلویزیون اینترنتی آنتن انتقاد میکردند اما در یکی از گروهها مزدک میرزایی بازی را گزارش میکرد و تقوی را هم به عنوان کارشناس در کنارش داشت تا مردم این شانس را داشته باشند بازی را با صدایی بشنوند که کمتر اذیت شوند. در اتاقی دیگر هم مجید وارث، گزارشگر قدیمی فوتبال به گزارش بازی پرداخت و چند خبرنگار ورزشی هم به عنوان کارشناس در اتاق حضور داشتند. در اتاقی دیگر صدای گزارشگر رادیوی صدا و سیما پخش میشد و برخی طنزنویسان ورزشی در کنارش بازی را تحلیل میکردند و اتاقی دیگر هم به گزارشگری یکی از فعالان رسانه اختصاص داشت.
کلابهاوسهای قبلیِ ما را هم دریابید:
- روزی که ظریف آسِ دل تاجزاده را برید
- «نظامی ایرانی بازیچه روسها»
- اصولگرایان کلابهاوس: «نامزد غیرفاسد نداریم»
- بودجهقاپی در مجلس، واکسنخواری در شهرداری
- شبِ اسماعیل بخشی؛ روز کارگر را بهراحتی تبریک نگوییم
- «مردم پل پیروزی روحانیت بشوند»
- قلدری شورای نگهبان برای جلوگیری از «وهن نظام»
- بار سنگین ساختن جامعه بینفرت
- امروز جگرم خون بود
- میرحسین اهلِ «میدان و خیابان» بود
- «رهبر خارجی»؛ محصول جدید کلابهاوس
- «مسئولان جنس خوب زدهاند»
- اتاقهایی از آنِ انتخابات
- آتشِ «جنبش سبز» زیر خاکستر کلابهاوس
- جدل همقطاران سابق در کلابهاوس
- بیاطلاعیهای علی لاریجانی و حرکتِ ناتمامِ جوهری
- شبی که «دروغ ممنوع» نبود
- دوم خرداد در گذر زمان
- انتخابات آزاد است، «اما»…
- همهی رقبای رییسی
- انتخاب اصلح؛ سنگک یا بربری؟
- سلام! من میرحسین موسوی هستم
- قبری که درش از روبهرو باز میشود
- زیدآبادی در کلابهاوس: رای آوردن همتی خندهدار است
- تا مدتها فقط صدای نفیر گلوله توی گوشم بود
اما در اواخر بازی تیم ملی و بعد از آن، به رسم هر دوشنبه اتاق دوشنبههای سبز به راه افتاد. موضوع بحث بازسازی گفتمانی جنبش های اجتماعی با نگاهی به انتخابات پیش رو بود. برای این کار از امیر خرم از زندانیان سیاسی سابق و تحلیلگر مسایل سیاسی دعوت شده بود تا در این مورد صحبت کند.
او از این گفت که ایران از یک شبه اقتدارگرایی به نظامی اقتدارگرا تبدیل شده است. نظام اقتدارگرایی که یک منطقه سیاه در اختیار حاکمیت و یک منطقه سفید در اختیار مردم و یک منطقه خاکستری که نیروهای اپوزوسیون حق دارند به صورت محدود در آن کنش داشته باشند. اما در نظامهای اقتدارگرا آن منطقه خاکستری به نفع حاکمیت ضبط میشود.
او پس از آن شرکت در انتخابات را یک تاکتیک سیاسی نام برد که اصلاحات انتخابات محور از آن به عنوان ابزار استفاده میکند. اما معتقد بود اگر اقتدارگرا شدن نظام را بپذیریم دیگر اجازه حضور اپوزوسیون در بخش خاکستری و نزدیکی به قدرت را نخواهد داد. در نتیجه استراتژی اصلاحات صندوق محور عملکرد خودش را از دست میدهد و در آن صورت دیگر تاکتیکهایی مثل حضور در انتخابات دیگر بلاموضوع خواهد شد.
امیر خرم در رابطه با اینکه با توجه به این تحلیل چه کاری میتوان انجام داد چند گام را برای ادامه فعالیت و تقویت این گفتمان مطرح کرد. او در گام اول از بازسازی گفتمان اصلاحات گفت. چیزی که کارشناسان دیگری هم در هفتههای گذشته مدام بر روی آن تاکید داشتند و جریان اصلاحات را از این جهت مقصر میدانستند. آنها هم همین امر را باعث عدم رغبت مردم به این جریان میدانستند . خرم این گفتمان را دچار پیری دانست و تنها راه مطرح شدن دوبارهاش را تغییر در گفتمان جریان اصلاحات به روز شدنش با توجه به خواست مردم دانست.
به عقیده خرم جریان اصلاحات دیگر نباید بر اصلاحات انتخابات محور تاکید داشته باشد و باید به سمت جنبش محور شدن برود. لازمه آن را هم تعطیلی تاریخی این گفتمان دانست تا بتواند پس از حضور دوباره گفتگوی جریان اصلاحات را بازسازی کند. ولی با توجه به حرفهای احمد خرم جنبش محور شدن جریان اصلاحات میتواند مورد استقبال اصلاحطلبان قرار نگیرد. چون عده زیادی هنور انتخابات را هنوز تنها راه انجام اصلاحات میدانند. چیزی که خرم مخالف آن بود، او کنش سیاسی اجتماعی را معطوف به صندوق رای نمیداند و حوزه عمومی را وسیعتر از حوزه قدرت میداند و معتقد است در خارج از این حوزه هم میتوان به کنشگری سیاسی ادامه داد و اگر کنشگران به آن تن ندهند راهی جز انفعال ندارند.
او معتقد بود باید از طریق نهادسازی اقدام به آگاه سازی مردم کرد و از طریق آن این گفتمان را بسط داد تا پس از مدتی تبدیل به جنبش اجتماعی شود.
امیر خرم در ادامه گفت: «اصلاحات جنبش محور در این راه دو رقیب دارد. یکی اندیشه براندازی است و دوم شورش اجتماعی که منجر به فروپاشی خواهد شد. براندازی یک پروژه است اما شورش یک فرآیند است. در شرایط موجود من معتقدم که جامعه پذیرای براندازی نیست. به همین علت من اندیشه براندازی میگویم نه گفتمان براندازی و هنوز نمیتواند از لحاظ نظری تبدیل به یک گفتمان جنبش محور شود. اما از لحاظ عملی هم گفتمان براندازی سه مشکل دارد. یکی اینکه مردم اقبالی به اپوزوسیونهای خارج از کشور ندارند. دوم اینکه مردم اطمینانی به نتیجه اجرای این پروژه ندارند و سوم اینکه انسجامی بین حامیان این پروژه در داخل و خارج کشور شکل نگرفته است و هنوز صدای واحدی آن را نمایندگی نمیکنند.» او در مورد فروپاشی و شورش هم گفت که این پروسه سه شرط برای اجرا دارد. اول اینکه اکثریت قابل توجه جامعه به نقطهای برسند که دیگر چیزی برای از دست دادن نداشته باشند. دوم اینکه علاوه بر این امیدی هم به بهبود اوضاع در کوتاه مدت و بلند مدت نداشته باشند و سوم هم استهلاک ماشین سرکوب نظام هست. این اتفاق به گفته او در صورتی اتفاق میافتد که ایدئولوژی نظام در بین عوامل سرکوب خدشهدار بشود و آنها در یقینی که به نفع حکومت داشتند دچار تردید شوند.