زیتون ـ یلدا امیری: ترکیب نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ به گونهای چیده شده که به نظر میرسد تک تیر نظام به سادگی به هدف بخورد. تا پیش از این هم نظر انتخاباتی آیتالله خامنهای و شورای نگهبان به اصولگرایان متمایل بود، اما انعطاف مختصری نیز در مورد اصلاحطلبان و میانهروها داشتند و همین باعث میشد این گروهها هم سهمی در قدرت داشته باشند.
بخشی زیادی از مردم در دورههای مختلف مخالف شرکت در انتخابات بودند و پایین بودن مشارکت همواره یکی از دغدغههای نظام بوده است، یکی از راهکارهایی که همواره توسط جمهوری اسلامی و گروههای میانه رو برای ترغیب مردم به شرکت در انتخابات استفاده میشد، دوقطبی کردن انتخابات و ایجاد دو گانه «بد و بدتر» از سوی اصلاحطلبان بود، با ایجاد هراس از آینده ای نامعلوم تا آنها که ناچار به انتخابی ار سر اجبار شوند.
این بار اما حلقه ورودی نامزدهای غیر اصولگرا بسیار تنگ و تقریبا بسته شد. محسن مهرعلیزاده و عبدالناصر همتی دو نامزدی که نام آنها در میان گروههای اصلاحطلب و میانهرو مطرح نبود، برای خالی نبودن عرصه تایید صلاحیت شدند. ظاهرا کارگردان انتخابات را به گونهای صحنهآرایی کرده که امکان ایجاد دو قطبی وجود نداشته باشد، اگرچه بخش زیادی از مردم ایران که اکنون گزینه تحریم را برگزیدهاند و حتی با حضور چهرههای شاخص تر نیز بعید بود به دو گانه بد و بدتر تن بدهند. اما چنانچه از شواهد پیداست صحنه آرای انتخابات این بار نمیخواهد دوقطبی جدی حتی در میان نامزدها شکل بگیرد، تا نامزد مورد نظرش با اطمینان به ساختمان خیابان پاستور برسد.
تلاش ناکام بعضی نامزدها برای دو قطبیسازی
فضای انتخابات پس از نامنویسی و فعالیتهای انتخاباتی علی لاریجانی علیه ابراهیم رئیسی و سعید جلیلی نشان داد که زمینه یک انتخابات دو قطبی وجود دارد و حضور لاریجانی ممکن است رقیبی دردسرساز برای رئیسی باشد. با رد صلاحیت لاریجانی این نگرانی از بین رفت.
همتی: «من در مقابل پنج کاندیدا هستم به ریاست آقای رئیسی و به صورت پوششی ایشان را پوشش میدهند»
عبدالناصر همتی و محسن مهرعلیزاده دو نامزد منتسب به میانهروها و اصلاحطلبان در مناظرهها تلاش زیادی کردند که در مقابل ابراهیم رئیسی یک دوقطبی ایجاد کنند، اما حملات آنها همانند حمله به قلعهسنگی با تیر و کمان بود. نداشتن قدرت سخنوری، عدم توانایی تحلیل درست و اشاره به مسائل پیش پا افتاده مهمترین نقاط ضعف آنها بود.
همتی تلاش کرد از فضای مناظرهها استفاده کند و شرایط را به گونهای نشان دهد که همه در مقابل او قرار گرفتهاند. او در مناظرهها میخواست فضایی دوقطبی میان خود و ابراهیم رئیسی و دیگر اصولگرایان ایجاد کند در همین راستا انتقادات زیادی علیه رئیسی مطرح کرد او در بخشی از مناظره گفت: «من در مقابل پنج کاندیدا هستم به ریاست آقای رئیسی و به صورت پوششی ایشان را پوشش میدهند، اگر دوستان پوششی بخواهند من جواب آنها را بدهم باید باید قسم بخورند که تا آخر رقابتهای انتخاباتی باقی میمانند، اگر قسم نخورند من جواب آنها را نمیدهم و پاسخ آقای رئیسی را میدهم.»
هنگامی که موضوع FATF به سوژه مجادله رضایی و همتی تبدیل شد رضایی، همتی را تهدید به ممنوعالخروجی و زندان کرد و همتی از رییسی در مقام رییس قوه قضائیه خواست که اماننامهای به او بدهد تا پس از انتخابات زندانی نشود.
همتی در دومین مناظره انتخاباتی با انتقاد از انحصار، به دوگانه بد و بدتر اشاره کرد و گفت: «انتخاب الان انتخاب بین بد و بدتر و خوب و خوبتر نیست، انتخاب بین افرادی هستند که معتقد هستند نباید بگذاریم این دری که روی کنشگری شهروندان و نفس جامعه را بگیرد و انتخابی که می تواند این درها را ببندد.»
مهرعلیزاده نیز در مناظره اول تلاش کرد فضادی دوقطبی را بین خود و رئیسی شکل دهد و انتقادات تندی به رئیسی کرد. او به رئیس قوه قضائیه گفت که داشتن تنها شش کلاس سواد چطور میخواهد کشور را اداره کند و کنایه «سندروم پست بیقرار» یا طعنه به «رها کردن ریاست جمهوری برای پست بالاتر» را مطرح کرد.
رئیس قوه قضائیه میداند با وجود پشتوانه محکم نظام نیاز نیست دلنگران حملات رقبا باشد.
مهرعلیزاده در مناظره نیز با کنایه به رئیسی، خطاب به مردم گفت: «اگر رای شما اثر نداشت چرا گزینه انتخاب ها را محدود کرده اند؟ چرا همه امکانات را بسیج کرده اند و مه و خورشید و فلک را به کار گرفته اند تا یک نفر خاص را رییس جمهور کنند؟ چرا علی رغم شعار مشارکت حداکثری، به دنبال مشاکت حداقلی هستند؟ ندیدید چگونه با ما سخن می گویند؟ ندیدید به جای ارائه برنامه، می گویند اقتصاددان ها را به خط می کنیم یا کاندیداها را ممنوع الخروج می کنیم؟»
با وجود تمامی این انتقادات اطمینان و خونسردی رئیسی در پاسخ دادن و یا به عبارت بهتر پاسخ ندادن به این نقدها عملا حرارت گفتگو ها را زیاد نکرد، به نظر میرسد رئیس قوه قضائیه میداند با وجود پشتوانه محکم نظام نیاز نیست که دلنگران حملات رقبا باشد.
چالشهای هاشمی و خاتمی با رقبا
نخستین بار در جمهوری اسلامی فضای دوقطبی در انتخابات ریاست جمهوریِ سال ۱۳۷۲ شکل گرفت. احمد توکلی فهرست بلندی از انتقادات علیه هاشمی رفسنجانی مطرح کرد. توکلی از بیعدالتی اقتصادی و اجتماعی، ناکارآمدی سیاستها و مدیریتها، تجملگرایی مقامات دولت، و بیاعتنایی به مشارکت سیاسی مردم گفت. نطق توکلی در برنامه تلویزیونی، انتخابات را پس از سالها تا حدودی به رقابتی جدی تبدیل کرد. سخنان او در میان مردم بازتاب گستردهای پیدا کرد.
نخستین بار در جمهوری اسلامی فضای دوقطبی در انتخابات ریاست جمهوریِ سال ۱۳۷۲ شکل گرفت و احمد توکلی فهرست بلندی از انتقادات علیه هاشمی رفسنجانی مطرح کرد.
توکلی در این انتخابات موفق شد بیش از ۴ میلیون رای را به خود جلب کند که موضوع بیسابقهای در تاریخ انتخاباتهای ریاست جمهوری تا آن زمان بود. پیش از این انتخابات به غیر فردی که از ابتدا ریاستجمهوریاش قابل پیش بینی بود، بقیه نامزدها رای قابل توجهی کسب نمیکردند. میزان آراء هاشمی حدود ده و نیم میلیون بود.
یکی از مهمترین دوقطبیهای انتخاباتی در سال ۱۳۷۶ و میان علی اکبر ناطق نوری و سید محمد خاتمی شکل گرفت. انتخاباتی که اکثریت جامعه به گزینه مطلوب رهبر جمهوری اسلامی و محافظهکاران نه گفتند. علی اکبر ناطق نوری، رئیس مجلس پنجم و محمد خاتمی وزیر فرهنگ و ارشاد دولت هاشمی بود که به دنبال بروز اختلاف نظر با تندروهای جناح راست از وزارت استعفا داده بود. از آغاز رقابتها این استدلال شکل گرفت که اگر به محمد خاتمی رای ندهیم علیاکبر ناطق نوری رای خواهد آورد و تندروها حاکم میشوند. اقداماتی که علیه خاتمی انجام شد نیز این باور را در مردم تقویت کرد.
محمد صدر در خاطرات سیاسی از دولت اصلاحات می نویسد: «در کل جامعه شایعه کردند که نظر مقام معظم رهبری بر روی آقای ناطق نوری است و این مطلب را به صراحت آیتالله مهدوی کنی در دو روز قبل از انتخابات بیان نمود. دوم خراب کردن چهره آقای خاتمی در میان مردم با پخش شایعه تکرار واقعه مشروطیت و بازگشت بنیصدر دوم به صحنه و القای این که در صورت آمدن آقای خاتمی اسلام در خطر قرار میگیرد.»
او در بخش دیگری نوشته است که مجلاتی مانند «شلمچه و یالثارات» علیه خاتمی سمپاشی میکردند. «روزنامههای رسالت، کیهان و در این اواخر حتی رادیو و تلویزیون به تبلیغات علنی علیه آقای خاتمی میپرداختند.» او به فیلم «عصر عاشورا» نیز برای ضربه زدن به خاتمی اشاره کرده است.
اما در نهایت سید محمد خاتمی با آراء بی سابقه ۲۰ میلیون و ۸۸ هزار و ۳۳۸ پیروز انتخابات شد.
احمدینژاد و دوگانه سازیهای بحران آفرین
تقابل احمدینژاد با رقبای انتخاباتی بحرانهای بزرگی برای جمهوری اسلامی رقم زد. بحرانهایی که حاصل حمایت تمامی ارکان حکومت و آیتالله خامنهای از او بود. هنگامی که در سال ۱۳۸۴ محمود احمدی نژاد از سد شورای نگهبان عبور کرد کسی گمان نمیکرد این نامزد بی نام و نشان که تنها مدتی شهردار تهران بوده بتواند با جبههگیری در مقابل اکبر هاشمی رفسنجانی که یکی از قدرتمندترین سیاستمداران جمهوری اسلامی بود در انتخابات پیروز شود. انتخابات ۱۳۸۴ که با هفت نفر آغاز شده بود با «دو قطبی رفسنجانی–احمدینژاد» به نفع فردی تمام شد که در سپهر سیاسی جمهوری اسلامی نام و نشانی نداشت.
احمدی نژاد در تبلیغات انتخاباتی «رجایی زمان» و «مردی از جنس مردم» معرفی شد و هاشمی را نماد اشرافیگری نامیدند و «اکبرشاه». البته نقش پر رنگ بسیج و سپاه در جمع آوری رای برای او، حمایتهای پنهان آیتالله خامنهای از احمدی نژاد عاملی مهم در پیروزی او بود. مهدی کروبی، رییس سابق مجلس شورای اسلامی که نفر سوم انتخابات شده بود نامهای به رهبر جمهوری اسلامی نوشت و در این نامه مجتبی خامنه ای را عامل اصلی بسیج نیروهای نظامی و شبه نظامی برای انتخاب محمود احمدی نژاد اعلام کرد. کروبی از تقلب در این انتخابات نیز سخن گفت.
جنجالی ترین انتخابات و عمیقترین دو قطبی در تاریخ جمهوری اسلامی در سال ۱۳۸۸ اتفاق افتاد که هزینههای زیادی برای مردم و حتی حاکمیت داشت. در حالیکه اغلب نهادهای منصوب آیت الله خامنهای و جریان حاکم علنا خود را حامی احمدینژاد میخواندند، حضور میرحسن موسوی همه چیز را به گونه ای دیگر رقم زد. مناظره موسوی و احمدینژاد نیز مناظره ای متفاوت بود. احمدینژاد برابر استدلالهای موسوی ناچار شد خطاب به مردم اعلام کند این انتخابات میان او و موسوی نیست و هاشمی و ناطق و خاتمی هم در جبهه مخالفان او هستند. همین مناظره بود که سبب شد هاشمی رفسنجانی نامه مشهور «بدون سلام» را خطاب به رهبر جمهوری اسلامی بنویسد.
در این انتخابات با دخالت های گسترده نیروهای نظامی و حاکمیتی احمدی نژاد پیروز اعلام شد، در نتایج اعلامشده محمود احمدینژاد با بیش از ۲۵.۵ میلیون رای، پیروز و همچنین اعلام شد که میرحسین موسوی نزدیک به ۱۳.۵ میلیون رای داشته است. تعداد آرای دو نامزد دیگر، محسن رضایی و مهدی کروبی، بهترتیب نزدیک به ۷۰۰ هزار و نزدیک به ۳۵۰ هزار بود.
سه نامزد دیگر یعنی میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محسن رضایی، به نتایج اعلامشده اعتراض کردند و از مواردی از مخدوشبودن این انتخابات سخن گفتند. بعد از تاکید آیتالله علی خامنهای بر درستی آن انتخابات و نتایج اعلامشده، موسوی و کروبی به اعتراض خود ادامه دادند و آن انتخابات را «کودتا» نامیدند.
بزرگترین اعتراضات خیابانی در تاریخ جمهوری اسلامی بهخصوص در شهرهای بزرگ برگزار شد. نیروهای انتظامی و امنیتی ایران با این اعتراضها برخورد کردند. بر اساس گزارشها، دهها نفر در جریان این سرکوبها کشته شدند و صدها نفر نیز بازداشت شدند که برخی از آنان همچنان در حبس هستند. از اواخر بهمن ماه سال ۱۳۸۹ تا کنون مهدی کروبی، میرحسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد در حصر خانگی به سر میبرند.
زد و خوردهای انتخاباتی روحانی
یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۹۲ عرصه جدال میان محمد باقر قالیباف شهردار تهران و حسن روحانی بود. قالیباف که پیش از آن از نامنویسی هاشمی رفسنجانی در انتخابات انتقاد کرده و این کار هاشمی را «بزرگترین ظلم به مردم» نامیده بود. پس از رد صلاحیت هاشمی در مقابل حسن روحانی که برگزیده او بود، قرار گرفت.
در جریان سومین مناظره اظهارات حسن روحانی درباره آمریکا و این که «آمریکا کدخدای جهان است و باید با آن مذاکره کرد»، با واکنش تند قالیباف روبرو شد.
پس از وقایع سال ۱۳۸۸ صدا و سیما در شکل برگزاری مناظره ها تغییر رویه داد. مناظره های دو نفره جای خود را به جلساتی گروهی داد که به شکل پرسش و پاسخ از سوی مجری پیش میرفت. روندی که به ظاهر شیوهای کمخطر جلوه میکرد، اما بازهم در سه مناظره تقابل های آشکاری شکل گرفت.
در جریان سومین مناظره اظهارات حسن روحانی درباره آمریکا و این که «آمریکا کدخدای جهان است و باید با آن مذاکره کرد»، با واکنش تند قالیباف روبرو شد.
قالیباف در جریان سخنرانی تبلیغاتی خود در شهر اهواز گفت: «اگر واقعا کدخدایی اربابتان آمریکا را قبول دارید، باید مثل آنها عمل کنید، زیرا در رقابتهای انتخاباتی آنجا، نامزدی که در جنگ ویتنام حضور داشت، به خاطر بمباران مردم این کشور بر خود میبالید و به طرف مقابل میگفت که من این افتخار را داشتم که در این جنگ حضور داشته باشم، ولی شما سرباز فراری این جنگ هستید.»
در یکی از مناظره ها مطرح کردن موضوع دانشجویان توسط قالیباف دستمایه حملاتی تند از سوی روحانی شد. قالیباف گفت که در زمان فرماندهی نیروی انتظامی به روحانی که دبیر امنیت ملی بوده گفنه که به مناسبت ۱۸ تیر به تحکیم وحدت اجازه برگزاری مراسم داده شود و افزود: «اما شما جناب روحانی گفتید بابا دنبال دردسری؟ ول کن. چه مجوزی؟ بنده اصرار داشتم دانشجو باید حرف خودش را بزند اما در چارچوب قانون.»
روحانی در پاسخی تند گفت: «آقای قالیباف خیلی دلم نمی خواست بگویم اما شما مرا ناچار کردید، آنجا بحث این بود که شما می گفتید دانشجویان بیایند تا ما گاز انبری برنامه داریم تا کار را تمام کنیم. ما می گفتیم راه این نیست که مجوز بدهیم بعد گاز انبری آنها را دستگیر کنیم، راه این است که از ابتدا به آنها بگوییم یا مجوز نیست یا اگر هست بیایند کار خودشان را انجام دهند، تظاهرات کنند و مبدأ و انتها نیز معلوم باشد.»
سال ۹۶ نیز مناظرهها به شیوه سال ۹۲ برگزار شد، ولی صحنه تقابل کلامی و انتقاداتی میان روحانی و جهانگیری از یک سو و رئیسی و قالیباف از سوی دیگر بود. البته در این مناظره ها نیز روحانی همواره کارت برنده در دست داشت.
روحانی در سفر خود به کرمانشاه در یک سخنرانی تند به عملکرد گذشته و وعدههای رئیسی و قالیباف، نامزدهای اصولگرایان، حمله کرد. او گفت: «چرا نمیگویید به جوانها، که نظرتان این است آنها فرصت نیستند، تهدید هستند برای کشور. شما میخواهید ایران در حصر و محاصره بماند. شما میخواهید ارتباط جوانان ایران را با دنیا قطع کنید».
روحانی در بخشی از سخنانش که به نظر میرسید اشاره آن به ابراهیم رئیسی بود، گفت: «میگویند ما میخواهیم با فساد مبارزه کنیم. من از شما میپرسم چهار سال دولت در دست ما بوده است، ولی شما در طول ۳۸ سالی که وظیفهتان نظارت بود، جلوی فساد را گرفتید؟»
ساختن دوگانه بد و بدتر و ایجاد دوقطبی به دلیل عدم تاثیر گذاری نهادهای انتخابی و بی اعتمادی روزافزون مردم به کلیت نظام نه دیگر ممکن است و نه در نظام خواهان دارد.
او به قالیباف در مورد پرونده املاک نجومی گفت: «در خصوص حقوق نجومی خودمان مطرح کردیم و آن را به بیتالمال بازگرداندیم، ولی املاک نجومی را چه کردید؟ چرا قوه قضاییه که مسئول شده راجع به املاک نجومی اطلاع دهد چرا به مردم اطلاع نمیدهد؟ ما ۲۹ اردیبهشت برای عدالت و مبارزه با فساد میخواهیم رای دهیم».
مهمترین بخش مناظرههای ۹۶ دو حمله روحانی به رئیسی بود که یکبار او را فردی که در کارنامه اش تنها اعدام دیده میشود خواند و بار دیگر با اشاره از بهرهبرداری تبلیغاتی رئیسی از جایگاه متولی آستان قدس رضوی گفت: «آقای رئیسی بگذارید یک امام رضا برای مردم بماند.»
مشکلات و خواسته های مردم در دورههای مختلف انتخاباتی تغییر چندانی نکرده است، معضلات جامعه ایران مانند فقر، فساد، آزادی و ارتباط با جامعه بینالملل حل نمیشوند، تنها دستمایهای برای تبلیغات و حملات نامزدهای انتخابات قرار میگیرند. به صورت تاریخی همواره اصلاح طلبان و میانهرو ها تلاش می کنند مطالبات اقشار شهری را نمایندگی کنند و اصولگرایان و حامیان آنها در نهادهای غیرانتخابی میخواهند تا اقشار فقیر و کم درآمد را بسیج کنند. اما حالا دیگر به نظر می رسد ساختن دوگانه بد و بدتر و ایجاد دوقطبی به دلیل عدم تاثیر گذاری نهادهای انتخابی و بی اعتمادی روزافزون مردم به کلیت نظام نه دیگر ممکن است و نه در نظام خواهان دارد.
یک پاسخ
آنچه در مدت هجر تو کشیدم هیهات/در یکی نامه محال است که تقریر کنم!
وقتی بخواهیم به دلایل رنجش مردم از این سیستم بپردازیم مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد، شمه ای از عشق شورانگیز ماست/این حکایتها که از فرهاد و شیرین کرده اند ، راه و رسم جمهوری اسلامی پس از خمینی عوض شد و خامنه ای خواست تا قصه تازه ای از سر شروع کند ، قصه ای که در آن خودش ملک جمشید باشد و خمینی کسی که با وجود بنیانگذاری انقلاب اما اسم اعظم را در مورد اسلام بخوبی خامنه ای نفهمیده! در زمان حیات خمینی نیز در چند نوبت دست افشانی کرد و کرشمه آمد که خمینی نوکش را چید و این ماند تا بعد از رفتن خمینی از این دنیا که هاشمی بخاطر ایده و افکاری که در سر داشت خواست از خامنه ای روی پرده نمایش استفاده و در پشت پرده خودش کارگردان باشد بعلت اینکه هاشمی از همان اوایل انقلاب داغ بدنامی به پیشانیش خورد میدانست که رهبر شدنش مصادف با بدخلقی های مردم نسبت به او از همان اول کارش خواهد بود و چاره را در آن دید که شخصی را در اس قرار بدهد که گوش بفرمان او باشد و در واقع انگیزه حضور خامنه ای در راس و بعنوان شخص اول کشور با اینگونه انگیزه ها شروع شد ، روزگاری رسید که خامنه ای خود باوری بهش دست داد تا جایی که حضور هاشمی در کنار خودش را سنگین دید و این بار را از دوش خودش برداشت! اصلا اگر راستش را بخواهید من فکر میکنم تولد ج.ا تولد هیولا بود!
دیدگاهها بستهاند.