زیتون: «کلابهاوس در زیتون» ستونی است روزانه که به اتاقهای سیاسی این شبکه اجتماعی سرک میکشد…
***
آرزوهای ما را کشتند، ما مردیم!
ساگرد انتخابات خرداد ۸۸ و بیانیه میرحسین موسوی باعث شد که فضای خیلیها به آن سالها برگردد. برای همین عدهای در کلاب هاوس اتاقی راه انداختند و سر درش نوشتند: «۱۲سال پیش در یک روز شنبهای آرزوهای ما را کشتند و ما مردیم» همه نشستند کنار هم و از خاطرات آن ۲۳ خرداد معروف گفتند. روزی که همه با شوک شنیدن خبر پیروزی احمدی نژاد شروع کردند. تعداد زیادی از افراد در این اتاق بالا آمدند تا از خاطرات شخصی خود از آن روز و آن روزها بگویند. یکی از این گفت که از کنار دانشگاه میگذشت و اعتراض دانشجویان را بهت زده نگاه میکرد. دیگری از بهت کوچه میرعماد میگفت که احمدی نژادی ها چند متری پایینتر و پیش از اعلام رسمی نتایج به جشن و پایکوبی پرداخته بودند و دقایقی بعد به ستاد مرکزی مهندس موسوی در آن کوچه حمله شد.
یکی دیگر با بغض از خاطرهای گفت که برای اولین بار در جمع عمومی مطرحش میکرد. از اولین گاز اشک آوری که همه چیز را تا چند دقیقه تیره و تار کرد و وقتی به خودش آمد آثار خون را دید. دنبال منبع خون که میگشت چشمش به پسری افتاد که تا چند دقیقه قبلش کنار آنها شعار میداد. پسر غرق خون شده بود و او سعی میکرد تا جلوی خونریزی را بگیرد. از پسر اسمش را پرسید و آخرین چیزی که از زبان او شنید این بود که «نذارید راحت تموم شه». سرانجام آن پسر را از او جدا میکنند و میبرند.
عضو دیگر این اتاق از این گفت که سالها از دانشگاههای مختلف در دنیا پذیرش داشت و به علت ممنوع الخروج شدن از سال ۸۸ آنها را از دست داده بود. یکی دیگر از رابطه عاطفی اش گفت که به خاطر اختلاف عقیده در مورد سال ۸۸ به پایان رسیده بود.
دیگری گفت که آن روزها سرباز بوده و دو بار بعنوان نیروی های ضدشورش به خیابان آمده بود و میگفت در آن جمع خیلی افرادی هم حضور داشتند که میرحسین رای داده بودند و دوگانه سفید و سیاه در خیابان باعث خشونت بیشتر میشد.
بعضیها از این میگفتند که کاش آن روزها برنگردد و دوباره چنین روزهایی تجربه نشود. آنها همچنین از روزهای پیش رو میترسیدند و معتقد بودند روزگاری که احتمالا با حضور رییسی خواهیم دید سیاه تر از آن روزها خواهد بود و در مقابل هم عدهای حضور داشتند که از آن تجربهها راضی بودند و معتقد بودند ۸۸ باعث رشد آنها و تغییر نگاهشان به زندگی، سیاست و جامعه شد.
اما در این گروه چیزی که اکثرا بر روی آن توافق داشتند این بود که زندگیشان به بعد از ۸۸ و قبل از آن تقسیم شد. بعد از آن کودتای انتخاباتی دیگر آدمهای سابق نبودند. تلفیقی از خشم به خشونت و امید به تغییر از راه اعتراضات خیابانی مسالمت آمیز چیزی بود که آن روزها را هر چند سخت اما ماندگار کرد.
نگهبانِی برای نظام
شورای نگهبان طبق روال خود در حال مهندسی انتخابات است. پس از ردصلاحیتهای گسترده شورای نگهبان در انتخابات ریاست جمهوری اخیر نقش این نهاد در مهندسی انتخابات وارد مرحله جدیدی شد. روز گذشته اتاقی در کلاب هاوس به راه افتاد تا در مورد نقش این نهاد با نمایندگان سابق و اسبق مجلس صحبت کند. «شورای نگهبان و قبضه قدرت» نام این اتاق بود.
جلال جلالی زاده، نماینده مجلس ششم که در گروه حاضر بود از تجربیاتش در مورد تقابل شورای نگهبان با مجلس و اینکه شورای نگهبان در مقابل قوانین مترقی مصوب مجلس همیشه مقاومت میکند، گفت: «اگر مجلس از اصلاح طلبان باشد که تمام تلاششان را میکنند تا مجلس موفق نباشد. در مجلس ششم ما این تجربه را داشتیم که شورای نگهبان اجازه تصویب قوانین مربوط به حقوق شهروندی را نمیداد. برای مثال اگر مجلس در مقابل مصوبات مجلس مقاومت نمیکرد لزومی به تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام نبود. لایحههای دولتهای روحانی و خاتمی نیز پس از تصویب مجلس با مقاومتهای شورای نگهبان مواجه میشد. و گاهی سبب میشد که مصوبه مجلس تبدیل به شیر بی یال و دم و اشکم شود. مخالفت شورای نگهبان با مصوبات مجلس ششم و موافقتهایش با مصوبات مجلس هفتم نشان میدهد که چقدر عملکرد این شورا جانبدارانه است و تنها از مجلسی حمایت میکند که همسوی با ایشان باشد.»
تقی رحمانی هم با نگاهی تاریخی به شورای نگهبان، از ابتدای انقلاب تا به امروز را مرور کرد و گفت: «انقلاب ایران با نظریه ولایت فقیه پس از پیروزی شکل دیگری به خود گرفت. خمینی آمد به فقهای سنتی مهمترین جایگاه تفسیر قانون داد. پس از آن به دلیل قدرت روحانیون چپ مجمع تشخیص مصلحت نظام تشکیل شد. آقای کاشانی در این مورد گفته خیلی خوبی دارد: «ما عصر در مجمع تشخیص مصلحت نظام با مصوباتی موافقت میکنیم که صبح در شورای نگهبان با آن مخالفت میکردیم. اما در دوران رهبر خامنهای به مرور شورای نگهبان قدرتمندتر شد و کار به جایی رسید که شورای نگهبان امروز حتی قانون اساسی را نیز به نفع خود تفسیر میکند.»
رضا یوسفیان هم به دو برخورد بد شورای نگهبان با مجلس اشاره کرد و گفت: «یکی در روند تایید صلاحیتها که جوابگو نبود چطور عمل میکند و بعد در سیر انتخابات که برخی صندوقها را ابطال میکند. مانند ابطال صندوقها در مجلس ششم و محروم شدن رجایی از حق خودش. بخش دوم هم با مصوبات مجلس بود. شورای نگهبان هرچه جلوتر آمد با منطق نرمال جامعه فاصله گرفت. امروز دیگر کاملا غیر قابل فهم شده است که با چه منطقی رد یا تایید میکند. مباحث شورای نگهبان سیاسی است، نه حقوقی. یعنی میگوید من این گونه قانون را تفسیر میکنم و همین است که هست.»
کلابهاوسهای قبلیِ ما را هم دریابید:
او به رد مصوبات هم اشاره کرد و از این گفت که شورای نگهبان فقط میتواند بگوید برخلاف قانون اساسی یا شرع است؛ ولی به تدریج وارد حیطههایی شد که نه قانون بود و نه شرع.
به عنوان مثال به قانون آزادی ماهواره در مجلس ششم اشاره کرد و گفت: «قانون آزادی ماهواره در مجلس ششم تصویب شد. اما شورای نگهبان با دلایل عجیب با آن مخالفت کرد. مثلا می گفتند که فرکانس ماهواره با تلویزیون ایران تداخل میکند. یعنی یک سری مسایل فنی را طرح کرده بود که نه ربطی به قانون و شرع داشت.»
رمضان یوسفی هم معتقد بود شورای نگهبان از مجلس ششم به بعد خیلی بیشتر از آنچه در قانون بود و فراتر از فرا قانونی عمل کرد: «این شورا اما از مجلس ششم به بعد شد جناح بازی. شورای نگهبان کسانی را که به متن قانون اساسی به عنوان یک میثاق ملی وفادار بودند را قلع و قمع کرد. و شد شورای نگهبان یک جناح خاص. اما به نظر من شورای نگهبان یک ویترین است و این دیگران هستند که برای شورای نگهبان تصمیم می گیردند. کسانی که ملت برایشان مهم نیست.»
او به بحث FATF هم اشاره کرد و معتقد بود که شورای نگهبان بر خلاف مصالح ملی رفتار کرده است. اما اگر یک شورای نگهبان با هویت ملی وجود داشت، این اتفاقات رخ نمیداد و حال کار به جایی رسیده است که شورای نگهبانی که وظیفه داشت تنها مصوبات مجلس را با شرع و قانون مطابقت دهد، حال قانون تصویب میکند و خودش اجرا و ابلاغ هم میکنند.
پروانه سلحشوری نماینده سابق مجلس هم از این گفت که شورای نگهبان پس از مجلس ششم بنا را بر این گذاشت که دردسر مجلس غیر همسو را از سر خود رفع کند: «در این میان برخی از نمایندگان مجلس دهم به این دلیل با شورای غیر نگهبان غیر همسو بودند که ما شناخته شده نبودیم. اما در مجلس ششم و مجلس دهم سنگری که باعث عدم اعمال جمهوری خواهی میشود، همین شورای نگهبان است. ما باید در مجلس با نظارت استصوابی مخالفت میکردیم. ما بارها و بارها با این تظارت استصوابی در نطقها مخالفت کردیم. اما آن زمان با ما همراهی و همکاری نکردند تا کار به جایی رسید که خود آقای لاریجانی هم امروز رد صلاحیت شد. در مورد قوانین هم همین طور بود. قانونی مانند حداقل سن ازدواج می خواستیم تصویب کنیم، اما باز هم شورای نگهبان دست را باز گذاشت برای ازدواج کودکان. به خصوص به عنوان یک زن عرض میکنم که با وجود اینکه قوانین به شدت قدیمی و غیر قابل اعمال هستند، شورای نگهبان از خود هیچ انعطافی نشان نداد.»
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی…
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در…
کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…
ناترازیهای گوناگون، بهویژه در زمینههایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…