زیتون ـ یلدا امیری: جمهوری اسلامی در طول چهار دهه گذشته تلاش کرد مردم را قانع کند که انتخابات موقعیتی یگانه برای مشارکت در تعیین سرنوشتشان است. با وجود این در عمل همواره محاسبه «هزینه–فایده» نظام بر انتخاب مردم اولویت داشته است. از همان نخستین انتخابات در دی ماه ۱۳۵۸ که این «فایده» تا حدی با خواست و مردم همجهت بود و بنیصدر بهاعتبار نزدیکی به آیت الله خمینی پیروز شد، تا انتخابات ۱۴۰۰ که چند روز دیگر در سایه محدودیتهای شدید برگزار میشود، جمهوری اسلامی تلاش کرده انتخابات را کنشی «معنیدار» نشان دهد و هر بار با هزینهی بیشتر و بیشتر.
عقلانیتی که کارگزاران جمهوری اسلامی بدان باور دارند، بر پایه اصل هزینه و فایده به معنای رعایت منافع ملی استوار نیست، چرا که «حفظ نظام از اوجب واجبات است» و «کسب و اثبات مشروعیت قدرت» مهمترین هدف جمهوری اسلامی در برگزاری انتخابات است.
بر اساس منطق رهبر جمهوری اسلامی بهترین راه تضمین تداوم قدرت، غیر رقابتی کردن بازار سیاست است. در واقع آیتالله خامنهای و هوادارنش با اجتناب از رفتار متعارف و معقول، به تصمیمات پرهزینه بدون در نظر گرفتن تبعات آنها برای مردم تمایل دارند. حال اما این منطق انحصار قدرت و حذف رقبا قبل از صندوق رای توسیع یافته و در میان تمامی ارکان نظام و افراد وابسته به آن شایع شده است. اخبار حاکی از آن است که نامزد خاص و مورد حمایت نظام در راستای غیر رقابتیتر کردن انتخابات بعد از رقبای جناحهای دیگر، حالا سعی در حذف نامزدهای جبهه خود دارد.
فشار و تهدید برای انصراف
رئیسی در مناظرههای انتخاباتی گفته بود که معتقد به رقابت و مشارکت است. اکنون اما بر اساس اخباری که به «زیتون» رسیده رئیسی، مشاوران و اعضای اصلی ستاد او با اعمال فشار و حتی تهدید قصد دارند همقطار دیگر خود، امیرحسین قاضی زاده هاشمی را وادار به کنارهگیری از انتخابات کنند. یکی از اعضای ستاد قاضیزاده اعلام کرده که این نامزد انتخابات تا کنون در مقابل این فشارها کوتاه نیامده است.
این وضعیت البته نشان از درگیریها و شکاف درونی جناح حاکم با وجود در دست داشتن هم ابزار کنترل و حذف دارد.
بر اساس اخباری که به «زیتون» رسیده رئیسی، مشاوران و اعضای اصلی ستاد او با اعمال فشار و حتی تهدید قصد دارند همقطار دیگر خود، امیرحسین قاضی زاده هاشمی را وادار به کنارهگیری از انتخابات کنند.
مرتضی کاظمیان، روزنامهنگار و فعال سیاسی، روز ۲۳ خرداد در توییتر خود نوشت که «کانال تلگرام سپاه پاسداران با ۷۰۰ هزار عضو، قاضیزاده هاشمی را «پدیده انتخابات» معرفی کرده و از «ارائه برنامه با بیانی مناسب، همراه با متانت و ادب و دوری از تنش» او نوشته است، و جلب «آرای سرگردان». چقدر احتمال میدهید قاضیزاده، تکرار احمدینژاد ۸۴ باشد، و رییسی، رفسنجانی سوخته؟»
ابراهیم رئیسی، در دهه شصت عضو کمیته مرگی بود که حکم اعدام هزاران زندانی مخالف را امضا کرد. او پس از سالها نتوانسته تصویر «آیتالله اعدام» را در اذهان عمومی بهبود بخشد. بسیاری از فعالان سیاسی رئیسی را نامزد منتخب جمهوری اسلامی میدانند و این گمانهزنی را مطرح میکنند که ارکان مختلف نظام همانند جمله شورای نگهبان به دنبال هموار کردن راه پیروزی «نامزد طراز انقلاب اسلامی» در انتخابات پیش رو هستند.
اقدامات کنونی ابراهیم رئیسی در فشار و تهدید سایر نامزدها نشان دهنده حد بالای اختیاراتی است که نظام به او داده است. رئیسی میداند که تلاش او برای حذف نامزدی که احتمالا بخشی از نیروهای نظامی به او اقبال نشان داده اند، افشا خواهد شد. اما رئیس قوه قضائیه با اتکا به پشتوانه محکم خود در نظام و با توجه به اصل هزینه و فایده متداول در جمهوری اسلامی هراسی از برملا شدن این اقدامات ندارد و احتمالا این رسوایی را هزینه ناچیزی برای رسیدن به جایگاه ریاست جمهوری میداند.
در میان این کشمکش وبسایت دیدهبان ایران نیز در گزارشی در این مورد نوشت: تلاشهای نیروهای انقلاب برای کنارهگیری همه کاندیداها به نفع ابراهیم رئیسی ظاهرا به نتیجه رسیده است. سرانجام پس از فشارها و چانهزنیها ظاهرا زاکانی و قاضیزاده هاشمی سهم خود را از کابینه رئیسی گرفته و کنار میکشند.
گزارشها حاکی از آن است که علیرضا زاکانی در مسجد جامع نارمک با اشاره به لزوم اتحاد کاندیداهای جریان انقلاب گفته است که «مراقب باشیم مردم را پای صندوق های رای دچار تشتت نکنیم و تصمیمی انقلابی بگیریم.» او که ظاهرا از ابتدا قصد کناره گیری داشته که «۵ نامزد باهم همافزایی داشته باشند.»
قاضیزاده هاشمی هم علیرغم گزارشهای حاکی از «مقاومت»اش در توییتی نوشته است: «در مسیر فدا شدن برای انقلاب و مردم همچون برادران شهیدم کماکان چون کوه ایستادهام. قطعا باعث باخت جبهه انقلاب نخواهم شد و از هیچ اقدامی برای عمل به حجت شرعی دریغ نخواهم کرد.»
وقتی هاشمی به هزینهای برای نظام تبدیل شد
منطق هزینه و فایده با معیار بهترین اقدام برای «نظام» اما در جمهوری اسلامی داستان درازدامنی است که این روزها یک نمونه روشن دیگر آن هم به موضوع روز بدل شد.
اکبر هاشمیرفسنجانی با نفوذترین سیاستمدار جمهوری اسلامی بعد از رهبر، چه در زمان آیتالله خمینی و چه در زمان آیتالله خامنهای محسوب میشد و در سالهای بعد نیز، با وجود اختلافات میان او و آیتالله خامنهای، همچنان از تعیینکنندهترین شخصیتهای سیاستی بود. برخی او را صندوقچه اسرار جمهوری اسلامی مینامیدند.
حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات دولت دهم روز ۲۲ خرداد در یک نشست خبری از نقش خود در رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ سخن گفت. مصلحی با اشاره به اینکه شورای نگهبان بر اساس مصالح کلان نظام تصمیمگیری میکند و به همین دلیل جاهایی هزینه – فایده را در نظر میگیرد، گفت: «در دوران وزارتم در مورد یکی از شخصیتها بررسیهایی در کف خیابان انجام دادم که نشان میداد اگر این آقا بیاید، رأی میآورد.»
مصلحی گفت که تایید و رد صلاحیت آن فرد و هزینه-فایده هرکدام از آنها را مشخص کرده و در نهایت جمعبندی خود را به شورای نگهبان ارائه کرده است. او افزود که یکی از حقوقدانان شورا از او پرسیده «شخصیت این فرد چه میشود؟» و او پاسخ داده که «من با شخصیت کاری ندارم من دارم هزینه- فایده برای نظام میکنم.» مصلحی گفت: «ممکن است گاهی لازم باشد یک شخصیت فدای نظام شود. ما شخصیتهایی مثل شهید بهشتی را برای انقلاب و نظام دادیم، پس گاهی لازم است شخصیتهایی را برای نظام کنار بگذاریم.»
مصلحی: «ممکن است گاهی لازم باشد یک شخصیت فدای نظام شود. ما شخصیتهایی مثل شهید بهشتی را برای انقلاب و نظام دادیم، پس گاهی لازم است شخصیتهایی را برای نظام کنار بگذاریم.»
هاشمی در ۱۲ آبان ۱۳۹۵ در دیدار با «جمعی از مورخان، استادان و دانشجویان تاریخ»، گفته بود: «وزیر وقت اطلاعات در زمان بررسی صلاحیتها، به شورای نگهبان رفته و گفته بود با این اقبالی که روزبهروز و بلکه ساعتبهساعت به ایشان میشود، با رای بیسابقهای میآید و همه رشتههای ۱۰ساله ما را پنبه میکند»
سخنان مصلحی با واکنش های بسیاری روبرو شد. از انکار شورای نگهبان تا مطرح شدن تهدید علیه جمهوریت و حق انتخاب مردم.
عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان از در انکار در آمد و در توییتر نوشت: «آقای مصلحی هرگز چنین مطلبی را در جلسه شورا بیان نکرد و نسبت به دیگر مطالب کلی ایشان نیز به شدت اعتراض شد و اعضا آن را قبول نداشتند. نمیخواهم برخورد آقایان را در جلسه با ایشان بگویم. شورا گزارش نهادهای قانونی را بررسی میکند و نهایتا بر اساس تشخیص و رای اعضا نتیجه اعلام می گردد.»
اسحاق جهانگیری، معاون اول روحانی در رشته توییتی سخنان مصلحی را «تامل برانگیز» خواند و پرسید که «چه جریان و رویکردی مصلحت نظام را در رد صلاحیت هاشمی می داند» او هاشمی را «استوانه نظام» خواند.و خواست که « از تاریخ پند بگیریم و نادیده گرفتن قانون و حقوق اساسی ملت را در قبال مصلحت سنجیهای امنیتی و سلیقههای سیاسی تهدیدی برای جمهوریت، مردم سالاری، عدالت، آزادی و امنیت ملی بدانیم.» جهانگیری به عنوان رئیس ستاد هاشمی از شورای نگهبان خواست که فیلم و صوت آن جلسه منتشر شود.
علی شکوری راد دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران هم در نامهای به رهبر جمهوری اسلامی نهادی که هزینه ـ فایده میکند را فاسد خواند و نوشت: «جامعهای که در آن قانون به هر دلیل پس زده شود خواه ناخواه و دیر یا زود گرفتار فساد میشود و وقتی نهادی که موضوع موجودیت آن نگهبانی از قانون اساسی است خود قانون را پس زده و «هزینه و فایده» کردن را جایگزبن آن کند خود به منشاء فساد تبدیل میگردد و آن را به همه ارکان نظام سرایت میدهد.»
تشبیه هاشمی رفسنجانی به بهشتی توسط مصلحی باعث شد که برخی از اصلاحطلبان به شبهاتی که در مورد مرگ او وجود دارد اشاره کنند. محمود صادقی، نماینده پیشین مجلس در توییتر نوشت: «با این گزارش وزیر وقت اطلاعات درباره هزینه-فایده تایید و رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی، احتمالا چند وقت دیگر شاهد گزارش هزینه-فایده زندگی و مرگ او نیز خواهیم بود.»
به نظر میرسد این واکنش گسترده به اظهارات مصلحی ناظر به ادامه تکرار این الگو است. منطق غیر رقابتی کردن بازار سیاست، اگر چه چهار دهه تداوم قدرت را خصوصا برای آیت الله خامنه ای به دنبال داشته است، اما دیر یا زود هر حکومتی ناچار می شود که نهایتا صدای مخالفان را بشنود. چنانچه از شواهد پیداست این صدا در انتخابات امسال تحریم فراگیری است که در نظرسنجی های مراکز آمار هم نمایان شده است و مشارکت زیر ۴۰درصدی را نشان میدهد. ادامه روندی که جمهوری اسلامی در پیش گرفته بیش از آنکه فایدهای برای نظام و کارگزارانش داشته باشد، در نهایت هزینههای غیر قابل پیشبینی هم برای آنان و هم مردم خواهد داشت. برای افکار عمومی بیتوجه به انتخابات حتی اگر زمانی حذف هاشمی رفسنجانی اهمیتی داشت، بعید است امروز ماندن یا رفتن این هاشمی با یکی از این سازوکارهای حذف مهم باشد. اما چیزی که در این میان روشن شد تکرار همان شیوه برای دوست و دشمن نظام است، گویی که تنها شیوه «سیاستورزی» ممکن در چارچوبهای نظام اسلامی باشد.