اتفاق مبارکی افتاده است. از رهبر جمهوری اسلامی تا اصلاحطلبان بروکرات با کنار گذاشتن اجماع و ائتلاف به گدایی رای مشغولاند. علی خامنهای که خود را از این صحنهآرایی خطرناک کنار کشیده و این بار کاسه و کوزه را سر شورای نگهبان شکسته است؛ به مردم توصیه کرده پای صندوق رای بروند و افراد خانواده، دوستان، همکاران، معاشرین، آحاد مردم و کسانی که با آنها سر و کار دارند را به شرکت در انتخابات دعوت کنند. آیا او نیز همچون اصلاح طلبان حامی شرکت در انتخابات نگران جمهوریت نظام است؟!
جبهه اصلاحات فروپاشیده است. پس از دوبار رایگیری این جبهه نتوانست از ناصر همتی حمایت کند. سپس چندین حزب و گروه عضو این تشکیلات از حزب کارگزاران و اعتماد ملی گرفته تا مجمع سیدهادی خامنه ای برادر رهبر جداگانه بیانیه دادند و از ناصر همتی حمایت کردند. برخی اصلاحطلبان نیز جداگانه از همتی حمایت کردند. محسن مهرعلیزاده نیز نامزدی پوششی از کار درآمد و از حضور در انتخابات انصراف داد.
برخی میخواهند سهروز مانده، در انتخابات عصای موسی را به دریا انداخته و بازی را بر هم بزنند. ایسپا که در ایران معتبرترین موسسه نظرسنجی خوانده میشود؛ در آخرین نظرسنجی خویش که روزهای ۲۳ و ۲۴ خرداد برگزار شده نرخ شرکت در انتخابات را ۴۲ درصد اعلام کرده است. ۵۹ میلیون در این انتخابات واجد شرایط رای دادن هستند. یعنی تا ۳ روز پیش از انتخابات حدود ۲۱ میلیون شهروند ایرانی تصمیم گرفته اند در انتخابات شرکت کنند. سهم نامزد مورد حمایت اصلاح طلبان بروکرات طبق نظر سنجی ایسپا ۳.۷ درصد یعنی ۸۴۰ هزار رای است در حالی که ابراهیم رئیسی و محسن رضایی به ترتیب حدود ۱۳ میلیون و یک میلیون هفتصد هزار رای دارند.
صحنه آرایی کاملا مشخص است. همه مخالفان اصلاحطلب میرحسین موسوی و جنبش سبز پس از بیانیه موسوی و رهنورد مقابل آنان صف آرایی کرده و از «فتنه سبز» اعلام برائت کردند. بهزاد نبوی که روزگاری می گفت «به موسوی خیانت نمی کنم» از همه زودتر بیانیه داد و از همتی حمایت کرد. در این معرکه برخی از چهرههای خوشنام و سرشناس نیز همراه شدهاند. از قرآنپژوهان و مولویپژوهشان تا کروبی محصور همه دغدغه شرکت در انتخاباتی دارند که گفته میشود پیشتر نتیجه آن معلوم است. حتی برای برخی فعالان رسانههای اصلاحطلب که پیشاپیش به محضر قاضیالقضات (همان نامزد انتخابات ریاستجمهوری ) رفته تا تجدید بیعت کنند. اصلاحطلبان دیگری نیز همچنان به دنبال رای الیتهای جامعهاند؛ تا پاسی از شب بیدارند تا در کلاب هاوس چهره های سیاسی و فرهنگی را مجاب به حمایت از همتی کنند. غلامحسین کرباسچی که در روزهای عادی کمتر سراغی از وی میتوان یافت؛ این روزها به شدت مشغول است تا صادق زیبا کلام را قانع به اعلام حمایت از همتی کند. در رومی دیگر عدهای مشغول مسعود بهنودند تا او را راضی به شرکت در انتخابات کنند اما او همچنان ناز میکند.
برخلاف نظر کسانی که معتقدند با رایندادن جمهوریت به خطر میافتد؛ باید صراحتا گفت که اینبار این رایدادن است که جمهوریت را به مخاطره میافکند. شرکتکردن در مناسباتی که انتخابات را از معنا انداخته، مشروعیتدادن به انتخاباتی دروغین و غیر شفاف و غیر پاسخگو است. انتخاباتی که هیچ یک از اجزای درون آن پاسخگو نیست. انتخاباتی که مردم در آن دخالت ندارند؛ شفاف و پاسخگو نیست نمی تواند انتخاباتی راستین باشد.
در انتخابات ۱۴۰۰ پیروز مردمسالاری است. مردمی که تصمیم دارند نشان دهند رای آنان ارزش دارد و کسی نمی تواند آن را رایگان به عاریه بگیرد و دنبال کار خویش برود. شهروندانی که تصمیم گرفته اند آگاهانه رای ندهند تا دیگر کسی بدعهدی و خلف وعده نکند؛ با آنان صادق باشد؛ پشت پرده زد و بند نکند و اگر توان اجرای کاری را ندارد با مرم سخن بگوید و استعفا دهد. شهروندانی نیز که تصمیم گرفته اند آگاهانه رای دهند باید دلایل موجه زیادی ارائه کنند. باید شفاف شرح دهند که برای چه رای خواهند داد؟ آیا رای آنان مشروعیت دادن به نظامی است که تبعیض سیاسی، مذهبی و جنسیتی و قومی را نهادینه کرده یا رای آنان می تواند تحولی در کشور ایجاد کند. روز ۲۸ خرداد که برخی به درستی آن را به ۲۸ مرداد تشبیه کرده اند باید در خانه ماند و به قول حافظ می خورد، که شیخ و حافظ و مُفتیّ و مُحتسب چون نیک بنگری همه تـزویر می کنند
8 پاسخ
با سلام و تشکر از عنایت شما به این یادداشت. مقصود از مبارک بودن، کشف معنای واقعی رای و نیاز به آن برای مشروعیت از سوی مسئولان جمهوری اسلامی و همچنین جناح اصلاح طلب است. این امر که در این دوره رقابت میان مشارکت و عدم مشارکت در انتخابات یا در واقع رقابت بر سر مشروعیت یا عدم مشروعیت نظام بود را امری مبارک می دانم. امیدوارم تک تک ما قدر رای خویش را بشناسیم و آن را به راحتی هزینه نکنیم و چک سفید به حاکمان ندهیم.
سلام،
اکنون نتیجه مشخص وپیش بینی نویسنده آقای سرداذی دراین مقاله درست از آب درآمد! اما،کسی دراین روزها اشاره ای نکرده به تلافی آن چند تحقیر شکست اصولگرایان عقده ای از شکست مفتضحانه ۷۶ و بعد در ۹۲ونود وشش که با بی خردی اصلاح طلبان به رهبری چریک پیر بهداد نبوی آنجام گرفت!
همه. ایا شامل نویسنده هم میشود.
و یا ایشان میتواند تععین کننده ی تزویر و ریا باشد؟
سیاست عرصه ی روزمرگی است و هر لحظه این بت عیار برنگی در می اید.
در عالم واقع کشور ما از عربستان و امرکای ترامپی خیلی جلو تر استو
اما از حد خودش خیلی پایین تر است
پیش به ان روز!
جناب محمدرضا سرداری
درود بر شما
” سلام….
درکِ مبارک بودنِ این موضوعِ مبرهن و همواره آشکار برایِ من خیلی سخت وغیر ممکن است ، البته شاید نویسنده عزیز به تازگی به این موضع همیشگی و تکراری را کشف کرده اند..”
” سلام …
اصلا نمیتوانم درک کنم که چرا این اتفاقِ تکراری و همیشگی ، که احتمالا به تازگی برایِ نویسنده عیان و مبرهن شده ، از دید دیرهنگام ایشان … مبارک ... خوانده شده ، این نه تنها مبارک نیست بلکه بسیار نامیمون و زشت و نا مبارک است ،،، و حتی من هم حوصله وارزش توضیح برای نامبارک بودنِ اصل قضیه را ندارم ، ..
نریمان تهرانی.”
خیلی مقاله زیبایی بود و مخصوصا این شعر حافظ را نیز بسیار به جا استفاده کرد
می خورد، که شیخ و حافظ و مُفتیّ و مُحتسب
چون نیک بنگری همه تـزویر می کنند
دست مریزاد .
دیدگاهها بستهاند.