زیتون ـ محمدرضا سرداری: انتخابات سیزدههم نیز بدر شد و نام سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور از پیش منتخب شورای نگهبان و رئیس فعلی قوه قضاییه تا ساعاتی دیگر رسما به عنوان فرد پیروز اعلام خواهد شد.
ستاد انتخاباتی رئیسی در نامهای محرمانه که در فضای مجازی منتشر شده خبر پیروزی را به اعضای ستاد خویش ابلاغ کرده اما از آنان خواسته تا اعلام رسمی نتایج سکوت کنند. نتایج غیررسمی انتخابات نیز نشان میدهد رئیسی با فاصله زیادی از رقبای خویش پیشی گرفته است. ناصر همتی و محسن رضایی هم پیروزی او را تبریک گفتهاند. اما انتخابات «تحقیر آمیز» ۱۴۰۰ با طیفبندیهای سیاسی چه کرد و آرایش سیاسی اصولگرایان و اصلاحطلبان در دوره پساروحانی چگونه صورتبندی خواهد شد.
انتخابات ۱۴۰۰ و فرو ریختن مرزهای اصلاح طلبی و اصولگرایی
پیش بینی بر سر آن که دقیقا چه نوع طیفبندیهای سیاسی در دوره پساروحانی میتواند شکل بگیرد، از هم اکنون کمی دشوار است. اما وقایع رخ داده در جامعه پس اعلام رد صلاحیتهای شورای نگهبان شکاف عمیقی میان ساختار اصلاح طلبی و اصولگرایی ایجاد کرده یا به عبارت بهتر شکافهای درونیشان را آشکار کرد تا جایی که این دو مفهوم را از معنا تهی کرده است. این را حتی از توئیت یک اصولگرای تندرو هم میتوان درک کرد، وقتی «همه» را دعوت به مشارکت در انتخابات میکند، دعوتی که طعنهای به اصلاحطلبان در بطن خود دارد.
اگر تا دیروز علی لاریجانی و محمود احمدی نژاد در دایره اصولگرایی قرار داشتند، امروز شرایط شکل دیگری به خود گرفته است. احمدی نژاد و هوادارانش که مدت زیادی است از اصولگرایان فاصله گرفته اند با عدم شرکت در این انتخابات دیگر عملا از جریان اصولگرایی خارج شدند و حتی یک گام دیگر برای خروج از نظام برداشتند. آینده نشان خواهد داد که احتمالا احمدی نژاد پس از این انتخابات پایگاه اجتماعی بیشتری را از دست خواهد داد و عملا از معادلات حذف خواهد شد. خاندان لاریجانی نیز پس از از دست دادن مناصب خویش در سران سه قوه، این بار از رقابت در انتخابات ریاست جمهوری نیز منع شدند تا عملا در کنار دولت روحانی و جمعیت موتلفه اصلاح طلب آن قرار گیرند.
با خروج لاریجانیها و احمدینژاد از دایره اصولگرایان، اصولگرایی مصادیق تازهای یافت.
با خروج لاریجانیها و احمدی نژاد از دایره اصولگرایان، واژه اصولگرایی مصادیق تازهای یافت. شاید محسن رضایی که غیرمستقیم بخشی از نظامیان اصولگرا را نمایندگی میکند، با بدست آوردن رای قابل ملاحظه ای در این انتخابات میتوانست نقش تازه ای در اردوگاه اصولگرایان بازی کند و به تعبیری جایگزین لاریجانیها شود اما نتایج غیر رسمی انتخابات چنین چیزی را تایید نمیکند. در این صورت رئیسی برای مدتی بدیلی در جبهه اصولگرایی ندارد و نقشی را در این طیف سیاسی بازی میکند که محمد خاتمی در سال ۷۶ برای اصلاح طلبان بازی کرد.
فروپاشی جبهه اصلاحات
هر چند زمینه فروپاشی جبهه اصلاحات در انتخابات سال ۹۸ مجلس فراهم شده بود، اما در این انتخابات به عرصه ظهور کامل رسید. جبهه اصلاحات ابتدا تلاش بسیاری کرد تا با نامزدی واحد وارد عرصه انتخابات شود. محمدجواد ظریف اولین گزینهای بود که میتوانست مورد اجماع همه ۴۱ تشکل عضو قرار گیرد و با اقبال عمومی مواجه شود. اما پیش از آن که شورای نگهبان دست به کار شود عوامل پشت پرده دست به کار شدند و فایل صوتی مربوط به وی را منتشر کردند تا فقهای سالخورده شورای نگهبان به زحمت بیشتری نیفتند. پس از آن چشم امید اصلاح طلبان به اسحاق جهانگیری و حتی علی لاریجانیِ دو زیست (اصلاحطلب ـ اصولگرا) بود. اما سربازان گمنام این بار به روشی که هاشمی رفسنجانی را در سال ۹۲ از صحنه بدر کردند، نسخه این دو گزینه اصلاح طلبان را نیز پیچیدند. از این جا به بعد انتظار میرفت که جبهه اصلاحات در اقدامی متحد از انتخابات کنار بکشد تا دست کم ائتلاف خویش را حفظ کند. اما مناسبات بعدی نشان داد که واقعیت جبهه اصلاحات چیست و اختلاف سلیقه میان این جبهه چه سمت و سویی دارد.
با تایید صلاحیت محسن مهرعلیزاده و عبدالناصر همتی دو دوستگی در میان جبهه اصلاحات عیانتر شد. بخشی از اصلاح طلبان از این دو نامزد خواستند تا در اعتراض به وضعیت موجود و اقدام شورای نگهبان انصراف دهند اما بخش دیگری از جریان بروکرات اصلاح طلب تلاش کردند تا خود را به این دو نامزد نزدیک کنند و با حضور در ستادهای انتخاباتی این دو نامزد تلاش کردند تا بقیه را نیز همراه خویش سازند. فعالان اصلاح طلب با برپایی کلابهای شبانه در شبکه اجتماعی کلابهاوس تا پاسی از صبح مشغول مجاب کردن یکدیگر به رای دادن یا ندادن و حمایت یا عدم حمایت از این دو نامزد بودند.
پس از برگزاری مناظرات انتخاباتی تلاشها برای حمایت از همتی به عنوان نامزد جبهه اصلاحات بیشتر شد. اما انتشار بیانیه میرحسین موسوی که تلویحا به عدم شرکت در این انتخابات اشاره داشت و آن را تحقیرآمیز خواند، آب سردی بر تنور انتخابات بود. اما بروکراتها دست بردار نبودند. بهزاد نبوی و غلامحسین کرباسچی کوشیدند تا مهدی کروبی و محمد خاتمی را به حمایت از همتی ترغیب کنند. سپس علیرغم آن که جبهه اصلاحات اعلام کرده بود نامزدی برای انتخابات ریاست جمهوری ندارد با فشار جناح بروکرات دو بار این موضوع در دستور کار جبهه اصلاحات قرار گرفت اما رای نیاورد. اما این تصمیمگیری نیز کارساز نشد و بخشی از طرفداران همتی از جمله حزب اعتماد ملی و کارگزاران سازندگی جداگانه از نامزدی همتی حمایت و بدین ترتیب پایان کار جبهه اصلاحات را صادر کردند.
آرایش اصلاحطلبان در دوره رئیسی
با شکاف ایجاد شده در میان جبهه اصلاحات، به نظر میرسد واژه اصلاحطلبی نیز به تدریج رنگ خواهد باخت و جای خویش را به گفتمان اعتدالیون خواهد داد. اصلاح طلبانی که در بیانیهای با عنوان «ائتلاف برای جمهوریت» پشت سر همتی جمع شدند به اردوگاه حسن روحانی خواهند پیوست و با قرار گرفتن اصولگرایان معتدل زیر هویت تازه ای اعلام موجودیت خواهند کرد. از بهزاد نبوی و غلامحسین کرباسچی تا علی لاریجانی و حسن روحانی با گفتمان اعتدال گرایی و جمهوری خواهی اگر در دوره رئیسی اجازه فعالیت پیدا کنند، میتوانند در قالب یک جبهه جدید تعریف شوند. بخش دیگری از اصلاح طلبان بروکرات نیز احتمالا جذب ابراهیم رئیسی خواهند شد که نشانههای آن از ملاقات جنجالی مدیران رسانههای اصلاحطلب با ابراهیم رییسی در روزهای منتهی به انتخابات پیدا بود.
اصلاح طلبانی که در انتخاب شرکت نکردند و بیانیه نه ملی به «استبداد، ارتجاع و نقض حاکمیت ملی» را امضا کردند در قالب هویت تازهای از جنبش سبز، گفتمان اصلاحات ساختاری را شکل خواهد داد.
در مقابل اصلاح طلبانی که در انتخاب شرکت نکردند و بیانیه نه ملی به «استبداد، ارتجاع و نقض حاکمیت ملی» را امضا کردند در قالب هویت تازهای از جنبش سبز، گفتمان اصلاحات ساختاری را شکل خواهد داد. گفتمانی که بر تاسیس و راه اندازی جنبشهای اجتماعی تاکید دارد و اصلاحات با ابزار صندوق رای را دیگر ناکارآمد میخواند. این گفتمان بیش از پیش به آرمانهای «جنبش سبز» نزدیک شده و خواهد کوشید تا جنبش مذکور را با عنوانی چون « جنبش خشونت پرهیز علیه تحقیر» سازماندهی کند. در این جنبش میتوان از چهرههایی چون ابوالفضل قدیانی، بهاره هدایت، آذر منصوری، فائزه هاشمی، پروانه سلحشوری، سعید حجاریان، مصطفی تاجزاده، هاشم آغاجری، مهدی محمودیان و عبدالله مومنی یاد کرد.
آینده تحول خواهی در ایران
هر چند به نظر می رسد دوره رئیسی فضای سیاست بسته تر از پیش خواهد شد، اما این بدان معنا نیست که آرایش سیاسی ایران صرفا میان جریانتن نامبرده دور خواهد زد. در دوره رئیسی ممکن است گسستهای سیاسی در کشور بیشتر شود و اگر مناسبات خارجی ایران با دنیا همان روال دوره احمدی نژاد را طی کند این احتمال که فعالیتهای براندازانه نیز تشدید شود وجود دارد. ابراهیم رئیسی همچنین پرونده سنگینی در زمینه حقوق بشر دارد که می تواند تعامل دولت وی با جهان بویژه کشورهای غربی را دچار مشکل سازد. وجود چنین پیشینهای در واقع بر ناکارآمدی جمهوری اسلامی در عرصه جهانی خواهد افزود و حتی ممکن است جنبش گذار از جمهوری اسلامی را وارد فاز عملیاتی کند.
در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور
رسانههای گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاستهای آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، بهطور…
زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…