زیتون: «کلابهاوس در زیتون» ستونی است روزانه که به اتاقهای سیاسی این شبکه اجتماعی سرک میکشد…
***
اعتصاب کارگران پیمانی شرکتهای نفت مدتی است که به راه افتاده، خبرش اما میان خبرهای سیاسی و پساانتخاباتی کمتر دیده شده است. حالا کاربران شبکههای اجتماعی روی آن مانور میدهند تا بیش از پیش دیده شود و صدای این کارگران به گوش همه برسد. تاکنون کارگران و کارکنان بیش از ۶۱ شرکت در ۸ استان کشور به اعتصاب سراسری کارگران شرکت های نفتی پیوستند. اعتصاباتی که از ۲۹ خرداد استارتش خورده و دامنهاش روز به روز گستردهتر میشود. این اعتصابات تحت عنوان «کمپین بیست ده ۱۴۰۰» به راه افتاده است که خواستههای اصلی آن افزایش سطح دستمزد، پرداخت حقوق معوق و تغییر نوبت مرخصی است. روز گذشته در اتاق «اعتصاب کارگران پیمانی نفت: رسانه و جنبشهای اجتماعی» در این مورد صحبت شد. فعالین کارگری معتقدند رسانهها آنطور که باید و شاید به این موضوع نپرداختهاند. یکی از حاضرین در این اتاق معتقد بود خبرها در این مورد یا دستکاری میشوند و یا حذف و در نتیجه رسانههای داخل ایران امکان رساندن این اخبار به مردم را ندارند. این فرد که فعال رسانهای بود از این گفت که فعالین کارگری نباید گاردی برای ارتباط با رسانههای خارج از کشور داشته باشند چرا که این تنها راهی است که میتوان اخبار را بدون روتوش به دست مردم رساند و در پیشبرد این جنبش قطعا کمک خواهد کرد.
خبرنگار یکی از رسانههای فارسی زبان خارج از ایران هم در جواب به اینکه به گفته برخی، رسانههای خارج از ایران به این اعتصابات نپرداخته اند، گفت: «من ۱۲ سال است که در خارج از ایران کار میکنم و چیزهایی که میشنوم برای من فعال رسانهای عجیب است. باید کسانی که چنین ادعایی دارند از نزدیک ببینند تا باور کنند. تا کنون پیش نیامده که کسی بالای سر من بیاید و بگوید یک خبر را کار نکنم یا فلان بخش را حذف کن یا فلان جمله را اضافه کن. نکتهای که اتفاق میافتد این است که من روزنامه نگار باید یاد بگیرم وقتی چنین اتفاقی در ایران رخ می دهد؛ به جای اینکه با کارشناس اقتصادی یا فردی خارج از ایران صحبت کنم؛ باید سعی کنم و دنبال افرادی که کارگر هستند و از بطن ماجرا خبر دارند حرف بزنم. در این چند روز که این اتفاقها افتاده است در اتاق مربوط به بخش کارگری آدمهایی آمده اند که داخل ماجرا بودند و کارگر بودند و ما آن را پوشش دادهایم.»
او در ادامه از این گفت که باید به طور روزانه یاد بگیریم که ادبیاتمان را به ادبیات جنبش کارگری نزدیک کنیم تا بدانیم از چه جملههایی باید استفاده کرد تا بدانیم وقتی از اداره شورایی صحبت میشود معنای آن چیست.
او معتقد بود نمیشود رسانهها را حذف کرد به بهانه این که شبکههای اجتماعی جای آن را پر میکند چرا که خبر مال رسانه است و نمیشود طبقه بندی کرد برای کسانی که از رسانههای مختلف استفاده میکنند.
کلابهاوسهای قبلیِ ما را هم دریابید:
- آتشِ «جنبش سبز» زیر خاکستر کلابهاوس
- جدل همقطاران سابق در کلابهاوس
- بیاطلاعیهای علی لاریجانی و حرکتِ ناتمامِ جوهری
- شبی که «دروغ ممنوع» نبود
- دوم خرداد در گذر زمان
- انتخابات آزاد است، «اما»…
- همهی رقبای رییسی
- انتخاب اصلح؛ سنگک یا بربری؟
- سلام! من میرحسین موسوی هستم
- قبری که درش از روبهرو باز میشود
- زیدآبادی در کلابهاوس: رای آوردن همتی خندهدار است
- تا مدتها فقط صدای نفیر گلوله توی گوشم بود
- جدایی اصلاحات از انتخابات
- گفتند برای پیکر بی جان بهنام سند بگذاریم
- کرباسچی و زیدآبادی مناظره کردند
- «جنبش سبز» در کلابهاوس
- صفبندی نمایندگان سابق علیه شورای نگهبان
- رضایی: من مثل بایدن و میترانم
- اسیدپاشی آنلاین
یکی دیگر از حاضرین در گروه اما هنوز معتقد بود که رسانهها این اخبار را پوشش نمیدهند و این اتفاق را با اعتصاب ۶۲ روزه مطبوعات در سال ۵۷ مقایسه کرد و گفت زمانی که مطبوعات دوباره به چاپ رسیدند حجم اخبار اعتصابات به قدری زیاد بود که نتوانستند همه آن را پوشش دهند: «از منظر فرو گذاشته شدن و ساکت ماندن این اخبار یک شباهت تاریخی وجود دارد. به مجردی که روزنامهها چاپ شدند؛ با وجودی که مردم بی نیاز از مطبوعات بودند چرا که آثار این اعتصابات روی زندگی شان نمایان بود و به طور مثال صف های طویلی برای نفت شکل گرفته بود، ولی تکاپوی بسیار جالبی در روزنامه آیندگان پا گرفته بود که سعی میکرد مردم را به استواری و پایمردی دعوت کند تا با رعایت نظم اجتماعی بتوانند باعث پیروزی اعتصابات بشوند. این یعنی فراتر از ماجرای کارگرها به مصرف کنندگانی اشاره میکرد که از جایی به بعد آنها به کارگران معترض میشوند. در صورتی که آنها با برخوردشان میتوانستند حامی مسیر کارگران باشند. شاید در آیندهای نزدیک اگر زودتر افکار عمومی در مورد نتایج این اعتصابات و خواستههایشان با خبر بشوند نتایج این اعتصابات را خواهیم دید و آثار این اعتصاب به روشی دیگری افکار عمومی را مخاطب قرار میدهد.»
یکی دیگر از حاضرین در گروه هم گفت که شعار کارگران قرار نیست شنیده شود و رسانه مستقلی برای پوشش این اخبار وجود ندارد. او دست های پشت پرده را علت شنیده نشدن صدای کارگران میدانست و معتقد بود در داخل کشور که رسانهها وابستهاند و معدود خبرنگارانی فقط تلاش شخصی خودشان را میکنند. در خارج از کشور هم اکثریت رسانههای فارسی زبان چیزی را نمایندگی می کنند که خیلی جاها هم تطابق ندارد و هم تضادی با منافع و خواست کارگران وجود دارد که منجر به عدم پوشش این اخبار می شود: «ما این تجربه را در آبان ۹۸ هم داریم این موضوع را که رسانهها چیزی را در اعتراضات این شکلی برجسته میکنند.ناگهان میبینیم پهلوی، که پدرش در برخورد و کشتار کارگران در کرج سابقه داشت، اعلام همبستگی میکند با اعتصاب کارگران و رسانههای خارج این خبر را به شکل گسترده پوشش میدهند. و واقعیتی که کارگر آن را فریاد میزند حذف میشود.»
2 پاسخ
ار خبر نگار جماعت بعیده بعد ۴۳پای کسی را بکشد بمیان وبگوید که چرا پهلوی اظهار همبستگی کرده درحالیکه او در آن زمان جوانکی بیش نبود!
پیشاپیش #جمهوری خواه هستم وسلطنت طلب نیستم،.
مملکت باید امار وحساب و کتابش روشن و شفاف باشد .
اطلاعات امار و مالیات باید در
دسترس عموم باشد .
ارژش افزوده , سرمایه , هزینه ها
و در امدها شفاف شود .
مدیران و رهبران فاسد و نادان و باید
تصفیه شوند.
دیدگاهها بستهاند.