زیتون– جمعی از فعالان سیاسی ضمن صدور بیانیهای در حمایت از اعتصابات کارگری تاکید کردند که باید «حق کار شایسته٬ رفاه و توسعه به رسمیت شناخته شود.»
اعتصابهای کارگری در حوزه نفت و گاز و پتروشیمی از روز ۲۹ خرداد آغاز شده و اکنون در دستکم هشت استان ایران در جریان است. کارگران اعتصابی خواستار افزایش دستمزد، افزایش میزان مرخصی، برچیدهشدن شرکتهای پیمانکاری، بهبود شرایط بهداشتی و ایمنی کار و برخورداری از حق تشکلیابی و تجمع هستند.
در این بیانیه آمده است: «اصرار بر تداوم سیاستهای سراسر خطای پس از جنگ بویژه در عرصه اقتصادی،همچون بنیانی کج،ساختارناپایدار و بیثباتی را پدید آورده که باید هر لحظه انتظار فروپاشی آن را داشت. برای مثال سیاستهای خصوصی سازی که با تفسیر غیر قابل قبول از اصل۴۴قانون اساسی راه را برای توزیع گستردهی رانت حامیان سیاسی نظام فراهم آورد، به تاسیس یک شبه صدها شرکت پیمانکاریِ نیروی انسانی انجامید که با کمترین صلاحیتهای فنی، سرنوشت بخش کثیری از نیروی انسانی ملی و هزاران کارگر نگونبخت را در دست گرفتند.»
امضا کنندگان این بیانیه در پایان تاکید کردند: «سیاستهای نولیبرالی از سال ۱۳۶۸ بدینسو جز ابزاری برای شکلدهی و قوام یک طبقه مسلّط رانتی–استثماری و انهدام سازمان عادلانه کار نبودهاست. از یکسو تلههای طبقاتی و فضایی فقر هرچه میگذرد چون فروچالهها، تعداد بیشتری از مردم و مناطق گستردهتری را به کام خود میکشد و از سوی دیگر در این هاویهی فقر،بیکاری،بیآبی و بیپناهیِ ایجاد شده برای اکثریت مردم، شتاب انباشتِ غارتگرانه و پرفساد انحصارگران قدرت و ثروت و وابستگان آنها افزون میگردد. این معادله به سازمان و روابط ناهنجار و استثماری کار موجود منجر گردیده که بازسازی نسبی آن جز از راه مقاومتهای صنفی و سندیکایی و اعتصابهای سازمانیافته ممکن نخواهدبود.»
متن کامل این بیانیه که برای انتشار در اختیار «زیتون» قرار گرفته٬ به شرح زیر است:
به نام هستی بخش
بیانیه جمعی از فعالان سیاسی، اجتماعی، حقوق بشری و صنفی در دفاع از مطالبات کارگران اعتصابی
«حق کار شایسته،رفاه و توسعه را به رسمیت بشناسید»
کارگران و کارکنان شرکتهای پیمانکاریِ نیروی انسانی پس از نزدیک دو دهه تلاش برای برخورداری از «حقوق و مزایای مساویً برای کار مساوی»، یا «کار یکسان- مزد یکسان» مجبور به اعلام کارزار ۱۴۰۰ واعتصاب سراسری کارگران شرکتهای پیمانکاری در صنعتنفت شدهاند. اعتصابی که با مشارکت کارگرانِ دهها شرکت پیمانکاری شکل گرفته واز حمایت جمع کثیری از روشنفکران،حقوقدانان،فعالان سیاسی و اجتماعی وسندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهرانوحومه،سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفتتپه،اتحادیه آزاد کارگران ایران، شورای بازنشستگان ایران، کانون صنفی معلمان و نهادهای دانشجویان و معلمان و… برخوردار شده است.ما نیز پشتیبانی خودرا ازمطالبات این کارگران اعتصابی اعلام نموده، برای تحقق آن خواهیم کوشید.
ما تردید نداریم که ریشه بسیاری از نابرابریها،فسادها،ناکارامدیها وتبعیض های کنونی را جز از طریق شناخت و واکاوی قوانین،رویه ها و مناسبات رانتیِ درون ساختار نمیتوان توضیح داد و هر گونه راه حل نهایی برای توقف بحرانهای متوالی کنونی جز از طریق اصلاح این ساختار ممکن نیست. اصرار بر تداوم سیاستهای سراسر خطای پس از جنگ بویژه در عرصه اقتصادی،همچون بنیانی کج،ساختارناپایدار و بیثباتی را پدید آورده که باید هر لحظه انتظار فروپاشی آن را داشت. برای مثال سیاستهای خصوصی سازی که با تفسیر غیر قابل قبول از اصل۴۴قانون اساسی راه را برای توزیع گستردهی رانت حامیان سیاسی نظام فراهم آورد، به تاسیس یک شبه صدها شرکت پیمانکاریِ نیروی انسانی انجامید که با کمترین صلاحیتهای فنی، سرنوشت بخش کثیری از نیروی انسانی ملی و هزاران کارگر نگونبخت را در دست گرفتند. در سال۱۳۶۹نیز دومین تبصرهی مادهی هفتم قانون کار با صراحت به قراردادهای موقت و پیمانی،جنبهی قانونیوحقوقی بخشید و وضعیت امروز سراسر رنج کارگران شرکت های پیمانکاری را رقم زد.
این تبصره به پیمانکاران اجازه داد تا درکارهاییکه «طبیعتِ آنها جنبهی مستمر دارد» _از جمله کارهای مربوط به نفت و گاز و پتروشیمی _ قراردادهای موقت و مدتدار منعقد کنند و بنا به میل و ارادهی خود دست به اخراج و تعدیل نیروی کار بزنند. از آن تاریخ کارگران و کارکنان شرکتهای پیمانکاریِ نیروی انسانی تلاش زیادی را برای رهایی ازاستثمار مضاعف و نقض حقوق قانونیوانسانی خود انجام دادند، تا آنکه به تصویب هیات وزیران،هرگونه به کارگیری نیروی انسانی برای انجام وظایف و فعالیتهای کارشناسی،کمک کارشناسی و تخصصی از طریق شرکتهای طرف قرارداد و سایر تشکلهای حقوقیِ غیردولتی به طور تمام وقت یا پارهوقت در دستگاههای اجرایی، از سال۱۳۸۵کلاً ممنوع شد، امّا از آن زمان حتی تحقّق این مصوبه در پروژههای عمرانی و در وزارت نفت نیز با مقاومت پیمانکارانِ متّکی به باندهای قدرت روبرو شد.
علیرغم صراحت بیچون و چرای مختصّات حقوقی، نظام و سازمان کار در ایران بهشکل ویرانگرانهای استثماری–رانتی است و جز با برهم زدن این مناسبات و تضمین و به رسمیت شناختن حقوق بنیادین کار، محو کار کودکان، رفع تبعیضدرکار، اشتغال همه افراد جویایکار،آزادی تشکیل انجمنها و تشکلهای مستقل برای حمایت از منافع صنفی و حرفهای و مشارکت در مذاکرات و تصمیمسازیهایی که بر منافع آنها مؤثر است، بهبود وضع کنونی و خروج از بحرانها امکانپذیر نخواهدبود.
دیر زمانی است که در ایران میثاق حکومت با مردم برای رفع هرگونه ستمگری و ستمکشی و ایجاد زمینه مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خویشو پیریزیاقتصادی عادلانه برای ایجاد رفاه و رفع محرومیت و تبعیض، عامدانه زیرپا نهاده میشود. سیاستهای نولیبرالی از سال ۱۳۶۸ بدینسو جز ابزاری برای شکلدهی و قوام یک طبقه مسلّط رانتی–استثماری و انهدام سازمان عادلانه کار نبودهاست. از یکسو تلههای طبقاتی و فضایی فقر هرچه میگذرد چون فروچالهها، تعداد بیشتری از مردم و مناطق گستردهتری را به کام خود میکشد و از سوی دیگر در این هاویهی فقر،بیکاری،بیآبی و بیپناهیِ ایجاد شده برای اکثریت مردم، شتاب انباشتِ غارتگرانه و پرفساد انحصارگران قدرت و ثروت و وابستگان آنها افزون میگردد. این معادله به سازمان و روابط ناهنجار و استثماری کار موجود منجر گردیده که بازسازی نسبی آن جز از راه مقاومتهای صنفی و سندیکایی و اعتصابهای سازمانیافته ممکن نخواهدبود.
نوزدهم تیرماه هزار و چهارصد
رضا آقاخانی-هاشم آقاجری-محمد ابراهیم زاده-پیمان احمدی-مژگان احمدیه-سعید اردشیری-حسن اسدی زیدآبادی-آرمان اسعد-کمال اطهاری – حمیدرضا امیری-پدرام امیریان- سید عبدالمجید الهامی- اکبر امینی ارمکی-کریم آسایش-سعادت بابویی-زری باجلان – مصطفی بادکوبه ای-مسعود باستانی – علی اکبر باغانی -تیمور باقری-مژگان باقری-آرزو باهر-رسول بداقی-رمضان بدرقه-رویا بلوری-قربان بهزادیان نژاد-علیرضا بهشتی شیرازی-اشکان پارساپسند-بامداد پارساپسند-غلامحسن پارساپسند-مهری پاکدل – روح الله پوردیان-علی پیرای – مهسا تاجیک-مصطفی تنها- هدی توحیدی-حسین ثاقب-اعظم جعفری-امین چالاکی-روح الله چکاره-سیاوشحاتم-سعید حجاریان- زهره حری-محمد علی حسن نژاد-منصور حسین زاده-بهزاد حق پناه-علی حقیقتجوان-فرشاد حمیدی-محمد سعید حنایی کاشانی- فرامرز خداشناس-امیر خرم-محمد خزائی-محمدرضا خمسه-زهرا خندان-امید خوارزمیان-ابراهیم خوش سیرت-محمد داوری – رضا دبیر-جواد دردکشان-محمود دردکشان-مجید دری-خسرو دلیرثانی-معصومه دهقان – علی دینی – صادق ربانی-علیرضا رجایی-محترم رحمانی-محمد مهدی رحمتی-جواد رحیم پور-زهرا رحیمی–مهدی رسولی-حمیدرضا رسولیان-بهمن رضا خانی-سعید رضا دوست- الهه رضاقلی – محمد رضایی-داود رضوی -حسین رفیعی-مریم رنگی طهرانی-ایرج رهنما-رضا رئیس طوسی-رقیه زارع پورحیدری-محمد علی زحمتکش – مهدی زمانی-محسن زیارتی شاه عوض-سیدعلی سادات الحسینی-محمد تقی سبزواری – حسین سربندی-میثم سعادت-جواد سعیدی-حسن سعیدی-نسرین سلیمی-سمانه سهرابی-سیاوش لاهوتی-سیدمحمد سیف زاده-لاله شاکری-ابوالفضل شاهچراغی-رزمجو شایان-احسان شریعتی-ارمین شریفی-صبا شعر دوست-علی اکبری شکوه-پوریا شکیبایی-میلاد شمالی -رضا شهابی-عبدالحمید شهرابی-اصغر شیری-فیروزه صابر-افسانه صالحی- محمد امین صالحی-علی صبوری-محمود صدیقی پور-فرشته طوسی-امیر طیرانی-حمیدرضا عابدیان-انوش عادلی-محمدلطیف عباسپناه-عبدالله مومنی-لیلا عسگری- روئین عطوفت – طاهره علایی طالقانی- سیده لیلا علوی-سیده مینا علوی- شهین علوی- سید ابوذر علوی- سیده سمیه علوی- محمدعلی عمویی- میلاد فدایی اصل- علی فرید یحیایی- محبوبه فرح زادی- حسین فلّاح -محمد تقی فلاحی- عزیز قاسم زاده-ابوالفضل قدیانی- نظام الدین قهاری- محمد کارخانه چین-رحمان کارگشا- امین کاظم نژاد -حسین کریمی- محمد کریمی- حسین کشوردوست کلتی- روح الله کلانتری- الناز کیانی- بهناز کیانی- بهنام گرجی- فاطمه گوارایی- اسکندر لطفی علی لیراوی- رضا مالکی- حسین مجاهد- مصطفی محب کیا -فخرالسادات محتشمی پور -ناصر محرم زاده- حمیدرضا محمدنژاد -میثم محمدی- نرگس محمدی- محمد محمدی اردهالی- سعید مدنی-سها مرتضایی- رادا مردانی- روح الله مردانی- رضا مسلمی- شکرالله مسیح پور- امیرحسین مصلی- مهدی مظفری- میثم معتمد نیا- احمد معصومی- حسین معصومی- علی اصغر ممبینی- سعید منتظری-نوید موذن- سید حسین موسوی- سیدحسین موسوی- فاضل میبدی- صابر میری- الهام ناسوتی- عبدالله ناصری- ضیا نبوی- روح اله نخعی- فرشاد نوروزیان- محمد رضا نیک نژاد – ایمان واقفی- صدیقه وسمقی- علیرضا هاشمی- قاسم هوشیاری زاده- مریم یحیوی-
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…