زیتون: «کلابهاوس در زیتون» ستونی است که به اتاقهای سیاسی این شبکه اجتماعی سرک میکشد…
***
۱۸ تیر یادآور جنبش دانشجویی، کوی دانشگاه، سعید زینالی، سرکوب و «ریش تراش» است. کلاب «جنبش سبز…» در سالگرد ۱۸ تیر ۷۸ اتاقی به راه انداخت تا فعالین دانشجویی گذشته و امروز در مورد آنچه در آن روزها بر جریانات دانشجویی گذشت و آنچه در پیش روست صحبت کنند. هر چند تعداد کمی از فعالین دانشجوییِ این روزها در این اتاق حضور داشتند.
اشکان فیاضبخش یکی از فعالین فعلی جنبش دانشجویی که در این اتاق حاضر بود هم به همین موضوع اشاره کرد و با انتقاد به مدیران این جلسه گفت که تنها زیر سی سالهی حاضر در این اتاق است که اکنون هم فعال دانشجویی است و متاسفانه در مباحث و معادلات مربوط به جنبش دانشجویی همیشه جای فعالین دانشجویی فعلی خالی است: «تکثر جریانات دانشجویی در این روزها هم چیزی نیست که با حضور یکی دو نفر بشود به طور کامل به موضوعات پرداخت.» این فعال دانشجویی به تشکل های دانشجویی در دوره حسن روحانی اشاره کرد که با وجود درخواست های بسیار زیاد برای راه اندازی انجمنهای صنفی و یا سیاسی نتوانستند به مجوز برسند. او یکی از مشکلات این جریانات دانشجویی را معطوف به قدرت بودن آنان دانست و اینکه عدهای سرانجام کارهایشان را رسیدن به قدرت و دستگاههای دولتی میدانستند و به طور کلی هم وقتی فکر میکنند به قدرت رسیدند که وارد دولت شده باشند.
فیاضبخش به سال ۹۶ -۹۷ اشاره کرد که تلاش برای احیای انجمنها تقریبا به ثمر نشست و گفت: «بعضی گروهها توانستند انجمنهایشان را احیا کنند و پس از آن طی نامهای به سید محمد خاتمی به این اشاره کردند که سیاست ورزی دولت محور شما شکست خورده است و این سرمایه اجتماعی را به هرز میبرد و انتخابات به انتخابات سرمایه اجتماعی را برای رای دادن بسیج میکند و عملا نتیجهای ندارد چرا که لنز این نوع رفتار لنز معطوف به دولت است و زیاد به تغییرات بنیادی نگاهی ندارند.»
ضیا نبوی هم پیش از او به همین موضوع اشاره کرده بود. این فعال سابق دانشجویی به ۱۸ تیر و جریانات بعد از آن اشاره کرد و اینکه برای خیلی ها ۱۸ تیر نقطه ورود به سیاست بوده است. او به این موضوع اشاره کرد که بسیاری از آن چیزی که ما الان از معضلات وضع موجود میدانیم از انباشت ستم و ظلم های مشابه و ناتوانی در پاسخگویی و تغییر شرایط است. پس از آن به عملکرد جریانات دانشجویی و نگاهشان به فعالیت دانشجویی پرداخت و گفت: «یک گروه با دغدغه کسب قدرت به میان میایند. و گروهی دیگر سیاست را در ورود مردم و چگونگی مشارکت مردم در امر عمومی میدانند. این سیاست عموما برای صدا دادن به فرودستان تلاش میکند که در بین آنها جنبشهای مختلف مانند جنبش زنان که مورد تبعیض قرار گرفتند، جنبش دانشجویی که مورد استثمار قرار گرفتند، جنبش دموکراسی خواهی که علیه سلطه عمل میکند، جنبش می توو که علیه ستم جنسی فعالیت میکند و موارد مشابه دیگر تعریف میشود.»
به گفته او «این جنبشها با مکانیزم های رسمی و ساختاری هماهنگ نیست و به نظر من جنبش دانشجویی هم باید در همین سطح تعریف کرد. جایی که ما به آن سیاست مردمی و سیاست راستین میگوییم. این جنبشها هم معطوف به اتفاقاتی است در داخل دانشگاه اتفاق میافتد؛ مانند اعتراض به سهمیه بندی جنسی، پولی سازی دانش، ستاره دار شدن و… است و هم اتفاقاتی که خارج از دانشگاه اتفاق میافتند. در جریاناتی که خارج از دانشگاه اتفاق میافتد هم جنبش دانشجویی واکنش نشان میدهد که با آنها اتصال برقرار کند؛ مانند پیوندهایش با جنبش زنان و جنبش دموکراسی خواهی و …»
کلابهاوسهای قبلیِ ما را هم دریابید:
مهدیه گلرو یکی دیگر از فعالین دانشجویی حاضر در این گروه هم ابراز امیدواری کرد که تا سالهای سال ۱۸ تیر هم مانند ۱۶ آذر در یاد مردم باقی بماند و پس از آن به پویایی این جنبش به عنوان یکی از ویژگیهای اجتناب ناپذیر آن اشاره کرد و گفت: «پویایی باعث میشود که نسلهای مختلف نگاهها و افقهای متفاوتی داشته باشند. در قیاس با سایر جنبش های اجتماعی آنچه در جنبش های دانشجویی می بینیم یک پویایی دیالکتیک است و اینکه بحث سن هم وجود دارد. به این معنا که شما علی الابد نمی توانید فعال دانشجویی باقی بمانید و هرکسی بعد از فعالیت دانشجویی یکی از عرصهها را انتخاب میکند و بعد دیگر ممکن است دیگر نخواهند فعالیت سیاسی خود را ادامه دهند.»
او پس از صحبت در مورد پویایی جنبش دانشجویی به استقلال فعالان دانشجویی اشاره کرد و گفت: «جمهوری اسلامی در مورد دانشگاه دست به مشابه سازی جریانات سفارشیِ دانشجویی زد. بحث تشکیل تحکیم وحدت از همان جنس است که بدلیل پویایی و نسل به نسل عوض شدن دانشجویان به نفع تشکل سازی دانشجویی قرار گرفت و هر وقت جنبش دانشجویی در مستقل ترین وضعیت خود بوده تاثیرگذار تر بودند اما هر زمان که از آن ها خواستند استفاده کنند و یا بالعکس خود این جریانات خواستند از جریانات حاکمیتی استفاده کنند اثرگذاریشان کاهش یافته است.»
بهاره هدایت هم در این اتاق حاضر شد و از این گفت که جریانات دانشجویی که او در آن فعال بود ارتباطش را با نخبگان درون کشور حفظ کرده و فهم جریانات دانشجویی و نخبگان از شرایط کشور حاکی از فهمی بود که از درون میجوشید و وابسته به نظریات غربی نبود و گفت: «ما مجموعه لیبرال بودیم ولی دست و پا برای رسیدن به قدرت نمیزدیم و آنطور نبود که از دل آن اتفاقات نماینده مجلسی در بیاید که البته پیش از آن اینگونه بود. بچه ها برای جنگیدن و حکم گرفتن و زندان رفتن میآمدند و این چیز طبیعی بود. و دغدغه شان این نبود که قرار است فرماندار بشویم و نشدیم. ارتباطاتمان با جنبش های زنان سندیکای اتوبوسرانی و… برقرار بود و در بزنگاهها موضع گیری داشتیم و فعالیت میکردیم.»
حسین نقاشی فعال دانشجویی سابق هم از حاضران در گروه بود که به جریانات دانشجویی اشاره می کرد و تفاوت قایل شد بین جریانات دانشجویی و جنبش دانشجویی. چرا که او جنبش را امری دائمی نمی دانست و معتقد بود جنبشها در یک بازه زمانی مشخص شکل میگیرند. نقاشی به فضای دانشگاه در دورههای پیش از این اشاره کرد که در دانشگاه تهران هر تفکری می توانست یک میز را در محیط قرار بدهد و برای عقاید خودش تبلیغات کند و با دیگران دانشجویان بحث کند. چیزی که این روزها در دانشگاههای مختلف دیگر چندان وجود ندارد: «صحن دانشگاه در دوره خاص زمانی تکثر را در خود میدید هرچند برخوردهای زیادی هم با آنها میشد اما حداقل در ظاهر میشد حضور آنها را در عرصه عمومی دید ولی در حال حاضر صحن دانشگاه از حضور جریانات متعدد خالی شده است. نگرانی من از این است که ما المانهایی را برای جنبش دانشجویی تعریف میکنیم و خودمان میشویم شاخص همان جنبش دانشجویی و فهمی را به مخاطب ارائه میدهیم که این شاخصه ها در من گوینده و یا جریان من وجود دارد و ما اکثریت هستیم. در صورتی که باید تنوع را پذیرفت».
در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور
رسانههای گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاستهای آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، بهطور…
زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…