فقدان همبستگی ملی در اعتراض

آیا خوزستان تنهاست؟

زیتون ـ مهسا محمدی: اعتراض به بی‌‌آبی در خوزستان خیلی زود به خون نشست. شب گذشته و در سومین روز سراسری شدن این اعتراضات در این استان، مصطفی نعیماوی٬ ۲۶ ساله و از اهالی شادگان با شلیک مستقیم گلوله کشته شد.

موضع‌گیری مقامات درباره این خبر چنانچه انتظار می‌رفت سلب مسئولیت از خود بود. امید صبری‌پور، سرپرست فرمانداری شادگان همان الگوی قدیمی نظام را برای این قتل هم به کار گرفت و گفت که «افراد فرصت طلب و اغتشاشگر» این فرد که «یکی از تجمع‌کنندگان» بوده را کشته‌اند و به ایسنا گفت که «مسببان این حادثه» بازداشت شده‌اند. حال اعتراضات ادامه دارد و تعداد زخمی‌ها در حال افزایش است.

همچنین سازمان حقوق بشر ایران در توییتی خبر داد که قاسم خضیری، نوجوان ۱۷ ساله، که در اعتراضات شب گذشته در کوت‌عبدالله اهواز، بر اثر تیراندازی نیروهای امنیتی مجروح شده بود، در بیمارستان جان باخت.

اخبار تایید نشده هم در شامگاه شنبه از کشته‌ی سومی در این جریان خبر می‌دهد، نام این فرد علی مزرعه عنوان شده.

گزارش‌های تصویری از خوزستان حاکی از حضور کودکان در میان تظاهرکنندگان و زخمی‌هاست.

بی‌آبی قطره آخری بود که کاسه صبر خوزستانی‌ها را لبریز کرد. دیری است که این استان به جز گرمای تابستان و خشکسالی فصلی ناشی از آن، درگیر تداوم همه‌گیری کووید-۱۹ و خیز پنجم کرونا، قطع مکرر برق، بیکاری، عدم جذب نیروی بومی در پالایشگاه‌ها و شرکت نفت، سیل و بازگشت فاضلاب به آب شرب شهری و وضعیت نامساعد اقتصادی است.

این بار اعتراضات مردم خوزستان با شعار «انا عطشان» (تشنه  ‌‌‌ام) روز پنجشنبه آغاز شد و دست‌کم ۱۱ شهر این استان به این اعتراضات پیوستند. در دومین شب، شب جمعه، اعتراضات به شهرهای حمیدیه، ماهشهر، سوسنگرد، شوش، شادگان، مناطق کانتکس و عین‌دوی  اهواز، رفیع و هویزه رسید.

در شبکه‌های اجتماعی حتی تصاویری از خوزستانی‌های حاضر در مشهد منتشر شد که با همشهریانشان همراه شده‌اند. با وجود این حمایتی از این تظاهرات بجز در معدودی از استان‌های همجوار صورت نگرفت و اعتراض به سایر استان‌های ایران و حتی تهران کشیده نشده.

بحران فراگیر بی‌آبی، آیا آسیاب به نوبت است؟

«هشدار» و «بحران»، یرتکرارترین کلماتی هست که در سال‌های اخیر در ایران با «آب» همنشین‌اند. در اواخر اردیبهشت ماه سالجاری سازمان هواشناسی ایران با اشاره به کاهش ۸۵.۵ درصدی بارندگی نسبت به میانگین بلند مدت کشور، خبر از بروز «خشکسالی بی‌سابقه» در برخی مناطق کشور داد. اوایل تیرماه هم روزنامه شرق نوشت که امسال خشک‌ترین سال ایران در نیم‌قرن گذشته بوده.

علت بحران آب فعالیت‌ انسانی و به ویژه بهره‌برداری بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی است که دلیل عمده آن پاسخگویی به تقاضای بخش کشاورزی بوده است.

به گزارش مجله ساینتیفیک ریپورتز به نقل از بی‌بی‌سی، برخلاف بازی مسئولان با کارت خشکسالی و ترسالی و انداختن تقصیرها بر گردن آسمان، علت بحران آب « فعالیت‌ انسانی و به ویژه بهره‌برداری بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی» است «که دلیل عمده آن پاسخگویی به تقاضای بخش کشاورزی بوده است» بر اساس این تحقیق میزان بهره‌برداری از سفره‌های آب زیرزمینی در نزدیک به سه چهارم مناطق ایران بیش از سه برابر میزان ورودی آب به آن‌هاست. برداشت بی‌رویه از ذخایر طبیعی آب زیرزمینی بر اساس این مقاله تاثیراتی برگشت‌ناپذیر بر « آب، غذا و امنیت اجتماعی و اقتصادی» در کشور خواهد داشت.

 این تاثیرات برگشت‌ناپذیر با نگاهی به تغییر اقلیم و حتی ترکیب جمعیتی مناطق مرکزی و جنوبی ایران که در برابر بحران خشکسالی آسیب‌پذیرتند به راحتی قابل مشاهده است. موج مهاجرت روستاییان به شهرها و آسیب‌های زیست ‌محیطی در اثر خشک شدن تالاب‌ها، دریاچه‌ها و رودخانه‌ها  به کلی چهره طبیعی و حتی ترکیب جمعیتی این مناطق را تغییر داده است، اما به اطمینان خوبی می‌توان گفت که این تغییرات و آثار آن قطعا به این نقاط محدود نمی‌ماند.

در سال جاری در مورد مشخص خوزستان ۱۱ شهر این استان در بحران خشکسالی و بی‌آبی قرار دارند، ۶۶۰ روستا فاقد لــوله‌کشی آب و کل روستاهای استان با ۷۸ تانکــر سیار آبرسانی می‌شوند و به گفته صــادق حقیقی‌پور، مدیرعامل آب ‌و فاضلاب سابـق خوزستان، روستاهای دارای مشکل تامین و توزیع آب حدود ۷۰۰ تا است.

سدسازی‌های بی‌رویه بر کارون، طرح‌های انتقال آب از سرشاخه رودخانه‌های این استان، لایروبی نشدن کارون، شلتوک کاری یا خشکه‌کاری، اشتباه مسئولان در اعلام بی‌جای ترسالی در سال ۹۸ با بروز سیل و توجه نکردن به توصیه‌های کارشناسان برای سروسامان دادن به کشاورزی سنتی در ایران و در پیش نگرفتن الگوی توسعه پایدار مستقل از آب خوزستان را به تشنگی و بی‌آبی کشاند.

در سال ۹۸ و با بروز سیل، بسیاری از مسئولان از جمله وزیر نیرو اعلام ترسالی کردند، در حالی‌که به گفته کارشناسان این پیش‌بینی‌ها درست نبود و کاهش یا افزایش بارندگی به این شکل پدیده‌های تصادفی هستند، به گفته کاوه مدنی ایران دچار بدمصرفی است.

خوزستان تنهاست؟

حال که کارشناسان عوامل انسانی و مدیریت غلط منابع آب را عامل اصلی بروز بحران آب در ایران می‌دانند، قابل پیشبینی است که با ادامه این روند این مسئله دیر یا زود جدی‌تر از آنچه که هست گریبانگیر سایر استان‌ها هم خواهد شد. چرا که الگوی مدیریتی و یا به عبارت بهتر رها‌شدگی و مصرف بی‌رویه آب و زمین در ایران فقط مختص مرکز و جنوب ایران نیست.

ارجاع بحران خوزستان به سران سه قوه و تیراندازی و کشتن معترضان، یاد آبان را در اذهان عمومی مردم ایران زنده کرد و بایت آن هشتگ «آب مثل آبان» در توییتر ترند شد.

دامنه اعتراضات خوزستان به خیابان‌های تهران نرسیده تا طبقه متوسط تهران اگر تا حالا متوجه نشده بهتر بداند که چرا در سال ۸۸ تنها ماند و شهرستان‌ها چرا به اعتراضات جنبش سبز نپیوستند. اما اخبار حاکی از آن است که بحران آب این استان به گفته استاندار خوزستان به جلسه آتی سران سه قوه راه یافته است. این ارجاع به سران سه قوه و تیراندازی و کشتن معترضان، یاد آبان را در اذهان عمومی مردم ایران زنده کرد و بایت آن هشتگ «آب مثل آبان» در توییتر ترند شد.

به جز این پیش‌بینی که شتری که بر در خانه خوزستانی‌ها نشسته به زودی به سراغ سایر استان‌ها هم خواهد رفت نگاهی به واکنش کاربران خوزستانی شبکه‌های اجتماعی نشان از آن دارد که آنها به جز عملکرد، حکومت از عدم وجود همبستگی اجتماعی و همراهی نکردن سایر استان ها برای دست یافتن به  این مطالبه اولیه و برحق خود در رنجند.

فارغ از جمهوری اسلامی که همواره مخالفان خود در استان‌های مرزی، از خوزستان تا استان‌های غربی با این بهانه که آنها جدایی‌طلب هستند سرکوب می‌کند و دم از ایرانی متمرکز و یکدست می‌زند، ایده ایران یکپارچه در میان افکار عمومی جامعه ایران نیز هوادارن پروپا قرصی دارد. ایده‌ای که در این بزنگاه از سوی خوزستانی‌ها به چالش کشیده شده و بابت آن هشتگ «خوزستان تنهاست » زده شد.

در شبکه‌های اجتماعی اما حرف از خوزستان هست و فیلم‌های اعتراضشان دست به دست می ‌‌شود.

از سوی دیگر بر اساس گزارش خبرگزاری رسمی دولت جمعیت هلال احمر استان خوزستان از «خیران» برای تامین آب مردم این استان کمک خواسته. ایرنا به نقل از علی خدادادی نوشته جمعیت هلال احمر استان آمادگی دریافت «کمک‌های مالی خیران از طریق واریز بانکی و یا کمکهای غیرنقدی در شعب این جمعیت برای تامین آب شرب در مناطق بحرانی خوزستان» را دارد. اما مشخص نیست در غیاب یک راه حل اساسی برای حل بحران بی‌آبی در کشور از یک سو و در فقدان همبستگی اجتماعی لازم برای به پای کار کشاندن حاکمیت از سوی دیگر، آیا بطری‌های آب معدنی که خیرین برای خوزستان می‌فرستند عطش و خشم مردم این سرزمین را فرو می‌نشاند یا نه؟

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

3 پاسخ

  1. مردم چه کنند؟ من تنها بروم در خیابان فریاد بزنم؟
    اصل مسئله مردم ایران این است که سازمان و رهبری نیست.
    نه شاه گذاشت شخصیت های ملی با اعتبار در میان توده های مردم پدید آیند و نه در این دوره گذاشتند.
    کسی نیست بگوید مردم از فردا ساعت ده صبح بیایند بیرون. هماهنگی نیست.
    همین اندازه هم چند تن باید از جان بگذرند و در ایستگاههای مترو فریادی بزنند تا دیگران نیز همراهی کنند.
    ندانسته ننویسید.
    همین دو سال پیش در تهران آن طور که گزارش دادند حدود ۱۵۰۰ نفر را کشتند. سالهای پیش کم و بیش همین طور.
    مگر مردم تهران از کجا آمده اند، همین شهرستانیها و از دیگر استانها هستند.

  2. من به باقی متن کاری ندارم، این یه تیکه رو بی‌زحمت نویسنده یا یکی توضیح بده یعنی چی؟!
    «دامنه اعتراضات خوزستان به خیابان‌های تهران نرسیده تا طبقه متوسط تهران اگر تا حالا متوجه نشده بهتر بداند که چرا در سال ۸۸ تنها ماند و شهرستان‌ها چرا به اعتراضات جنبش سبز نپیوستند.»
    الان من تهرانی مثلا طبقه متوسط از کجا باید بفهمم چرا حمایت نشدم سال ۸۸؟ ضمن احترام کامل به اعتراض به حق مردم خوزستان که خیلی اساسی‌تر از هر اعتراض دیگه‌ای در سال‌های اخیر هست، چون مسئله مرگ و زندگی‌شون مطرحه، بفرمایید سال ۸۸ که به تقلب و دیکتاتوری اعتراض شد، مگر من تهرانی مثلا برای دیسکو یا کاباره اعتراض کردم؟!
    اتفاقا اگه همون سال، هموطنانم از همه قشار بی‌جهت برچسب مطالبات خرده‌بورژوایی نمی‌زدن به جنبش سبز و فریب موجود کلاشی مثه ا.ن. رو نمی‌خوردن، اون جنبش که یه سری داشت و یه سری مطالبات مشخص می‌تونست ثمرات خوبی داشته باشه (منظورم جنبش پس از اعتراضات هست نه قبل انتخابات!)

  3. تاریخ قاجاریه را بخوانید
    دقیقا همین مشکلات خشکسالی
    بیماری فساد ظلم تبعیض……..
    حالا کی این آفراد شرشان از سر
    این ملت کم میشود. که اثارش
    اینگووه ظاهر نشود خدا داند

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

فقدان همبستگی ملی در اعتراض

رسانه‌های گوناگون و برخی “کارشناسان” در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور مکرر از مفهوم “فشار حداکثری” (Maximum Pressure) استفاده می‌کنند. این اصطلاح شاید برای ایجاد هیجان سیاسی و عوام‌فریبی رسانه‌ای کاربرد

ادامه »

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان

ادامه »

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده

ادامه »