Categories: یادداشت

تفاوتی میان الهه هیکس و عبدالکریم لاهیجی

الهه هیکس و عبدالکریم لاهیجی دو چهره بین‌المللی ایرانی هستند که هر یک خدمات قابل توجهی در مستندسازی نقض حقوق بشر درایران عرضه کرده‌اند.
خانم هیکس (شریف پور) اینک مدیر گروه حقوق بشر و برنامه‌ریزی «سازمان دیده‌بان حقوق بشر» است. شهرت او نزد ایرانیان به دلیل جایگاه برجسته او در این نهاد مهم حقوق بشری است. به این ترتیب، جایگاه او حتی از یک کنشگر حقوق بشر نیز بالاتر است. یک کنشگر حقوق بشر تمام تلاش خود را مبذول می‌کند تا نهادی مانند سازمان دیده‌بان حقوق بشر را نسبت به نقض حقوق بشر مطلع سازد. این سازمان یافته‌های خود را مستندسازی کرده و در اختیار شورای حقوق بشر سازمان ملل قرار میدهد.

چنین جایگاه والایی را دیگر ایرانی فرهیخته یعنی دکتر عبدالکریم لاهیجی نیز دارد. او اینک رییس «فدراسیون جهانی جامعه‌های حقوق بشری» است که به نوبه خود نقش موثری در بازتاب دادن نقض فاحش حقوق بشر در ایران داشته و دارد. لاهیجی نیز جایگاهی فراتر از یک کنشگر حقوق بشر دارد. او به خوبی آگاه است که هرگونه قول و فعلی که از او صادرشود در ارزیابی گزارشی که سازمان او منتشر می‌کند، تاثیرگذار است. از این رو، لاهیجی «کم‌گوی و گزیده‌گوی» است و هرگز جایگاه خود را به یک کنشگر حقوق بشر تقلیل نمی‌دهد چه رسد به کنشگر سیاسی.

الهه هیکس: کنشگر سیاسی یا یک چهره بین‌المللی حقوق بشری؟
کنشگر (فعال) سیاسی شاخه‌ای از کنشگری (Activism) است که با هدف حفظ وضع موجود در عرصه سیاست یا تغییر آن فعالیت می‌کند. کنشگر حقوق بشر همین وظیفه را برای خود در عرصه حقوق بشر قائل است.
برای مثال مشارکت یا عدم مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری یک عرصه از عرصه‌های کنشگری سیاسی است. یک کنشگر سیاسی تلاش خود را مبذول می‌کند که مردم را برای مشارکت در انتخابات ترغیب یا آنان را از مشارکت منصرف سازد. چنین وظیفه‌ای در جایگاه و منزلت کسی همچون دکتر لاهیجی نیست. لذا او در امر ترغیب یا منصرف ساختن مردم از مشارکت در انتخابات یا اظهار نظر نمی‌کند یا چنان محتاط سخن می‌گوید که موضع شخصی او با منزلت بین‌المللی درآمیخته نشود. به نظر نمی‌رسد که خانم الهه هیکس این ظرافت را رعایت می‌کند.
این حق خانم هیکس است که مردم را برای مشارکت در انتخابات ترغیب کند اما این‌که او جایگاه خود را به یک کنشگر سیاسی تقلیل دهد و در مناظرات داغ دو طرفه با دیگر کنشگران وارد شود، قطعا به وظیفه‌اش در دیده‌بان حقوق بشر آسیب می‌زند. مثلا در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، آقای فرخ نگهدار معتقد به مشارکت بود. او یک فعال سیاسی است و دقیقا در جایگاه فعال سیاسی کنشگری کرد. اما، خانم هیکس که عینا معتقد به مشارکت در انتخابات بود، روشن نمی‌ساخت که آیا این موضع را به عنوان یک کنشگر سیاسی گرفته یا یک نهاد بین‌المللی؟

جنجالی که هیکس به راه انداخت
اگر اهل پیگیری گفتگوها در «کلاب هاوس» باشید، دیده‌اید که برای بیش از سه روز اتاق‌های متعددی له و علیه خانم هیکس درباره یک توییت او در جریان بود. برخی از این اتاق ها با حداقل ۲۰۰۰ هزار شنونده برای ۲۴ ساعت در جریان بود. این یعنی حداقل ۴۸۰۰۰ ساعت حضور شنیداری تنها در یک اتاق درباره یک توئیت او در جریان بود. حال اگر این تعداد ساعت را ضرب در ۲ یا ۳ اتاق دیگر با همین ظرفیت کنیم رقم نجومی حاصل می‌آید. اما، هیکس چه گفته بود و چه کرده است که این همه جن‌جال برانگیخت؟
ماجرا از آنجا آغاز شد که با بالاگرفتن اعتراضات در خوزستان به کمبود شدید آب و وضعیت بد معیشتی، خانم هیکس در توئیتی به زبان انگلیسی نوشت: «متاسفانه بسیاری از اعضای مسلح سازمان مجاهدین خلق در میان معترضان در خوزستان هستند. این گروه مورد حمایت اسرائیل است. از آن کمک مالی می‌گیرد و توسط آن آموزش دیده است.»

به این ترتیب، خانم هیکس در یک گزاره اخباری (Declarative) حضور نیروهای مسلح وابسته به سازمان مجاهدین را در اعتراضات خوزستان قطعی تلقی کرده است.
چنین ادعایی آن هم از سوی یک مقام بین‌المللی به‌سان برق و باد، به دو دلیل، جنجال برانگیخت. یکم برای اینکه حتی مقامات جمهوری اسلامی تا آن زمان چنین ادعایی نکرده بودند. دوم برای اینکه این ادعا می‌توانست زمینه سرکوب خونین معترضان را فراهم آورد.
خانم هیکس که متوجه حجم انتقاد به خود شده بود، در تماسی با تلویزیون «ایران‌اینترنشنال» خواستار ارائه توضیحات شد. او در این مصاحبه نه تنها هیچ دلیل بر مدعای خود اقامه نکرد، بلکه در واکنشی عصبی انبوهی از الفاظ رکیک و ناسزا را به مهدی مهدوی‌آزاد، روزنامه نگار، روانه کرد. مهدوی‌آزاد در این مصاحبه به خانم هیکس گفت اگر دلیل برای اثبات مدعایش ندارد یا «فردی بی اطلاع از سیاست است یا مامور دستگاه اطلاعاتی ایران.»
در ساعت‌ها گفتگو که در طی چند روز در کلاب هاوس در جریان بود، عده‌ای در موافقت با خانم هیکس و بسیاری در مخالفت با او درآمدند. در یکی از این گفتگوها خانم هیکس با صدای لرزان و چشم گریان حضور یافت که نشان حال بد اوبود.
بی‌تردید این جنجال به زودی فرو خواهد خفت ولی خانم هیکس می‌ماند و یک پرسش ساده که اگر او نیز همچون دکتر لاهیجی «کم‌گوی و گزیده‌گوی» می‌بود و اگر منزلت خود را به یک کنشگر سیاسی تقلیل نمی‌داد، آیا برای خود، سازمانش  و شاید خانواده‌اش بهتر نبود؟

Recent Posts

بی‌پرده با کوچک‌زاده‌ها

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی…

۲۸ آبان ۱۴۰۳

سکولاریسم فرمایشی

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در…

۲۸ آبان ۱۴۰۳

مسعود پزشکیان و کلینیک ترک بی‌حجابی

کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…

۲۸ آبان ۱۴۰۳

چرا «برنامه‌های» حاکمیت ولایی ناکارآمدند؟

ناترازی‌های گوناگون، به‌ویژه در زمینه‌هایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…

۲۸ آبان ۱۴۰۳

مناظره‌ای برای بن‌بست؛ در حاشیه مناظره سروش و علیدوست

۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظره‌ای بین علیدوست و سروش…

۲۴ آبان ۱۴۰۳

غربِ اروپایی و غربِ آمریکایی

آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…

۲۳ آبان ۱۴۰۳