بحران کرونا در امروز ایران، مارا به فهم دو واقعیت نزدیک میکند. اول؛ نظام در ایران خود زمانی پیشقدم برای ایجاد یک بحران میشود و دوم؛ در ایران، نظام ما در مدیریت بحران بسیار ناکارامد است و کشوری که دائم از بحرانی به بحران دیگری میرود، بیکفایتی در مهار و یا مدیریت بحران میتواند ضایعات بزرگی را برای کشور رقم بزند، که تا بهحال زده است.
در پایان سال ۱۳۹۸ ویروس کرونا ابتدا در قم شناسایی شد. جمهوری اسلامی اطلاعات کافی را در مورد خطر و تهدید این بیماری از مردم مخفی کرد تا تظاهرات ۲۲ بهمن و انتخابات مجلس گذشته برگزار شود. در ششم اسفندماه سال ۱۳۹۸، پس از شرکت در اولین جلسه «ستاد مبارزه با کرونا» آقای روحانی گفت: «توطئه دشمنان ماست که با هراس افکنی زیاد در جامعه کشور را به تعطیلی بکشند.» اگرچه او در همین صحبت اعلام میکند که اقدامات ضروری در مورد کرونا از طرف ستاد ابلاغ خواهد شد اما باز مشکل را کوچک دانسته و میگوید که نیروهای حوزه سلامت در مبارزه با این ویروس توفیق حاصل مینمایند. در این رابطه باید گفت که وقتی برای ماهها، مسافرت به چین و پروازها از چین کنترل نمیشود و درِ حرمهای زیارتی خصوصا در قم برای هفتهها باز میماند، رئیس جمهور کشور نمیداند و یا اعتراف نمیکند که برای توفیق این ستاد باید اعتماد سازی ملی شود و نهادهای مختلف اجتماعی و دولتی در این رابطه میبایست به کمک این ستاد بروند. وقتی حریرچی، معاون وزیر بهداشت، در ششمین روز اعلام این بیماری در ایران با مبتلا شدن به بیماری کرونا در یک مصاحبه مطبوعاتی شرکت کرد، عمق فاجعه به نمایش گذاشته شد و بر بیاعتمادی مردم نسبت به دولت افزود. حضور بیمار او در این مصاحبه رسانهای از شجاعت او خبر نمیداد بلکه میخواست بگوید که این بیماری جدی نیست و باید به شکل یک سرماخوردگی به آن نگاه کرد.
رهبر جمهوری اسلامی، آقای خامنهای، در ابتدای شیوع کرونا و در چند هفته اول ایجاد این مشکل در کشور میگوید: «این بلا به نظر ما بلای آنچنان بزرگی نیست، از این بلاها بزرگتر داشتهایم و داریم. میتوانند با دعا و توسل و طلب شفاعت و وساطت از ائمه اطهار علیهم السلام و کمک از آن بزرگواران و توسل به ائمه اطهار علیهم السلام و نبی مکرم اسلام؛ خیلی از مشکلات را حل کنند. اما به طور مشخص دعای هفتم صحیفه سجادیه را بخوانید.» آقای خامنهای که اصولا به اسلامِ تعقلی، اعتقادی ندارد؛ بر احساس دینی تکیه میکند، و او که سیاست و عرصه مشارکت سیاسی را تکیف میداند و نه حق، و بر پایگاه اجتماعی اقلیتی خود و نه اکثریتی جامعه متکی می-شود، مردم را به دعا و ثنا دعوت میکند. به خاطر اینکه اینگونه فکر میکند و از دنیای علم خبری ندارد. صحبت او بیشتر در جهت اقناع پایگاه اجتماعی خود اوست به خاطر اینکه این بخش از اجتماع این رهبر را در همین حد و بضاعت فکری پذیراست. او نه برای اکثریت و نه خصوصا نیروی فرهیخته جامعه صحبت نمیکرد، بلکه نظر او بیشتر معطوف به پایگاه اجتماعی او بود. به شکل دیگر، او خود را رهبر همه مردم نمیداند او بخش خاصی را تکلیفی و از بالا رهبری میکند و بقیه را درصورت اعتراض سزاوار حقوق شهروندی نمیداند و با خشونت پاسخ میگوید.
وزیر بهداشت دولت روحانی، آقای نمکی، هم که در تملق و چاپلوسی، سبقت را از همه ربوده، مکرارا اطلاعات غلط و نادرست در مورد کرونا به مردم میداد. او روزی گفته بود: «بسیاری از کشورهای اروپایی با ما تماس میگیرند که شما چه کردید تا توانستید این موج سنگین که به اندازه چند کشور اروپایی بوده را جمع کنید. کاری که ما کردیم فقط یک معجزه بود.» در سایه این اغراق و دروغگویی، به محض اینکه خبر نادرست تولید واکسن برکت را به رهبر جمهوری اسلامی ایران دادند، او آنرا غرور ملی دانست و خواست در مورد ایجاد این واکسن مقاله نوشته شود. باز مجددا رهبری وارد این توصیه میشود، که از دنیای کشف واکسن و تولید آن کاملا بیخبر است بهخاطر اینکه از توسعه دنیای علم خبری ندارد. وقتی احمدی نژاد در زمان خود اعلام کرد که دختری در قم در یک زیرزمین خانه انرژی هستهای تولیدکرده است، او پرده از جهالت خود برداشت و آنچه امروز در جامعه ما یا به شکل چاپلوسی و یا بیاطلاعی اعلام میشود در همین چهارچوب است و فرق فاحشی نکرده است. در جلسه هیئت دولت رئیس جمهور فعلی ایران، ابراهیم رئیسی، میگوید: «اگرچه ذکر مناقب اهل بیت(ع) در ایام محرم برکات زیادی دارد اما با توجه به شرایط سخت کرونایی کشور، رعایت حداکثری پروتکلهای بهداشتی از ضرورتهایی است که عاشقان اهل بیت(ع) و مسئولان هیئتهای عزاداری باید به آن توجه ویژه داشته باشند. حفظ جانِ مردم، اولویت اول است، متولیان ورزشگاهها و اماکن غیرمسقف، با هیاتهای عزاداری نهایت همکاری و همراهی را داشته باشند تا بتوانیم هم به عزاداریهای محرم بپردازیم و هم اصول بهداشتی را به طور کامل رعایت کنیم تا کشور از این شرایط سخت به سلامت عبور کند. متولیان ورزشگاهها و اماکن غیرمسقف، با هیاتهای عزاداری نهایت همکاری را داشته باشند.»
باز، رئیس جمهور ایران با بی اطلاعی مطلق از اینکه ویروس کرونا و خصوصا جهش دلتای آن چگونه شیوع پیدا میکند، از اماکن غیر مسقف صحبت میکند و نمیداند که فاصلهگذاری هوشمند در یک فضا فرق آنچنانی نمیکند که در فضای مسقف و غیرمسقف باشد. اما این جهالت فقط مربوط به حکومت داران در جمهوری اسلامی نمیشود. امیر حسین قاضی زاده، که کاندید مقام ریاست جمهوری در این دور است و گویا حرفه او پزشکیست، در مصاحبه ای با تلویزیون جمهوری اسلامی ایران میگوید که واکسن چینی ۹۳% و واکسن فایزر ۹۵% ایمنی دارد در حالیکه واکسن فایزر بر پایه پژوهشی mRNA تولید شده و بخاطر همین هم میزان ایمنی آن بالاست در حالیکه واکسن چینی برپایه ویروس تضعیف و یا کشته شده شکل گرفته و ایمنی آن بیش از ۸۰% نیست.
اما با بروز کرونا چه اتفاقی در درون کشور در حال افتادن است؟ آنچه در کشور ما با بروز و شیوع کرونا اتفاق افتاده است، سیاسی کردن پروسه درمان و جلوگیری از شیوع این بیماری، رانتخواری اقتصادی حول و حوش آن و حفظ منافع ایدئولوژیک و رابطه رهبر سیاسی با پایگاه اجتماعی نظام است. رهبر جمهوری اسلامی ایران با دادن یک حکم حکومتی گفت: «ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی کرونا ممنوع است. این را من به مسئولین هم گفتهام. اینها اگر بلدند واکسن درست کنند… چرا میخواهند به ما بدهند؟ خب خودشان مصرف کنند.» رهبر جمهوری اسلامی ایران به غیر از تحریم واکسنهای آمریکائی و انگلیسی که اصولا متعلق به چهار شرکت فایزر، بیونتک، مادرنا و استرازنکا هستند و ربطی مستقیم به دولت این کشورها ندارند، باز اطلاعات نادرست به مردم داد. واکسن فایزر، تحقیقات اولیه آن توسط کمپانی بیونتک که متعلق به یک زوج مسلمان ترک در آلمان صورت گرفته اصولا متعلق به دولت آمریکا نیست. کمپانی مادرنا هم توسط یک لبنانی الاصل در آمریکا بنیان گذاری شده است. واکسنهایی که این کمپانیها ساختهاند از ابتدا بسیار موثر بودهاند. به خاطر اینکه از یک پروسه علمی عبور کرده بودند. لذا رهبر جمهوری اسلامی در زیر یک نگاه ایدئولوژِیک دو اطلاع نادرست به مخاطبین خود داده است اول اینکه او این واکسنها را که متعلق به این کشورها دانست. دوم اینکه او میگوید که اگر روش واکسنسازی را میدانند به مردم خودشان این واکسنها را تزریق کنند. اگر کسی اندکی از علم بهداشت و درمان در این کشورها خبر داشته باشد میداند که اصولا علم واکسنسازی از همین کشورها شروع شده است. واکسن فعلی بسیار موثر کووید که برپایه mRNA توسط فایزر و مادرنا تولید شده است کاملا برپایه یک کشف جدید در صنعت و علم واکسن سازی ساخته شدهاند. اما رهبر جمهوری اسلامی که در نگاه ایدئولوژیک خود، دست از فهم حقیقت برداشته است در صورت لزوم و اجبار وقتی که کشور وارد مرحله بسیار خطرناک کرونا میشود در یک پیام تلویزیونی میگوید: «چند نکتهی لازم دربارهی طغیان بیماری همهگیر کرونا لازم بود عرض بکنم به مسئولین و به مردم عزیزمان… بیماری وحشی طغیان کرده، نه فقط در ایران، بلکه در همهی جهان تقریباً یک دوران طغیانی را دارد میگذراند… خوب وقتی که بیماری، ویروس، دشمن شکل جدیدی پیدا میکند، آرایش دفاعی ما و شیوهی کار ما هم بایستی تغییر پیدا کند. او با شیوهی جدیدی وارد میشود، ما هم بایستی شیوهنامه و روشهای جدید و مستحکم و مواضع محکم را باید اتخاذ کنیم برای مقابلهی با این بیماری که امروز یک خطر عمده است و مسئلهی بیماری کرونا امروز به نظر من مسئلهی اول کشور است، مسئلهی فوری و فوتی کشور است که بایستی دنبال بشود..خوشبختانه در داخل تولید واکسن انجام گرفت و تولید داخلی به نحوی موجب شد که واردات خارجی هم آسانتر بشود، همین طور که مسئولین این را بر زبان آوردند و گفتند، یعنی مسئلهی واردات این جوری بود که دولت، وزارت بهداشت مبالغی واکسن از بعضی جاها خریده بود، بعضی کشورها و از این کواکس و غیره و حتی بهای واکسنها را هم پرداخته بود، بدعهدی کردند و ندادند… بعد از آن که ما واکسن خودمان وارد بازار شد و آمد و مردم شروع کردند به استفاده کردن، این بهتر شد، یعنی راه واردات باز شد… به هر حال هم برای واردات، هم برای تولید داخلی باید تلاش مضاعف بشود و بتوانند واکسن را هر جور که ممکن است برای همهی مردم برسانند، میلیونها واکسن بایستی در اختیار قرار بگیرد. هر جور ممکن است به همه مردم واکسن برسانید.»
اما باز رهبر جمهوری اسلامی به مردم شریف کشورمان اطلاعات غلط میدهد. اول اینکه او نمیگوید که چه شد که شیوع این ویروس در کشور به اینجا رسید. اگر در ایران از ابتدا با این بیماری به طور علمی مبارزه میشد، آیا به اینجا میرسیدیم؟ در مورد واکسن سازی در ایران هم اطلاعات نادرستی به مردم میدهد. هنوز از واکسن ملی در سطح وسیع خبری نیست که اگر بود او نباید دستور به خرید واکسن از خارج میداد. در مورد خرید واکسن هم از خارج نادرست میگوید بخاطر اینکه اقای ظریف نوشت که ۲۴ میلیون واکسن از خارج در زمان دولت روحانی خریداری شد و ۲۰ میلیون دیگر هم در راه بود که جلوی آن توسط مافیای اقتصادی کشور گرفته شد. رهبر جمهوری اسلامی ایران همان کسیست که در ۲۸ آبان، در بحبوحه کشتار آبانماه گفته بود: «بنده در این قضیّه [اقتصاد] سررشته ندارم یعنی تخصّص این کار را ندارم، گفتم هم به آقایان… گفتم من صاحبنظر نیستم لکن اگر سران سه قوّه تصمیم بگیرند، من حمایت میکنم… مسئولین کشور تصمیم گرفتند.» اما وقتی به واکسن کرونا رسید او برای خود اظهار نظر را در یک امر تخصصی با دادن یک حکم حکومتی برای خرید واکسن واجب دانست. در زیر حکم حکومتی او “شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا” تا به افزایش قیمت بنزین بپردازد و در پیامی به مجلس هشدار داد که در موضوع افزایش قیمت بنزین ورود و دخالت نکنند. لذا رهبر جمهوری اسلامی در زمان تصمیم بر سر یک سیاست بدون آنکه تخصصی داشته و یا نداشته باشد اگر توانست موضوع را سیاسی کند و در چهارچوب ایدئولوژی او قرار گرفت در آن دخالت میکند.
اما در حیطه رانتخواری اقتصادی باید گفت که بخش عظیمی از اقتصاد کشور ما در حال حاضر در دست سپاه پاسداران و نهادهای وابسته اقتصادی به این نهاد نظامی است. پس از رونمایی از حداقل هفت تلاش برای واکسن سازی ضد کرونا در ایران، که ستاد فرمان امام و نهادهای وابسته کنترل آن را به دست دارند و مربوط به رهبری ایران و نظامیان میشوند، محمود نیلی احمد آبادی، رئیس دانشگاه تهران، میگوید: «به هر حال منابع انسانی، مالی و تجهیزاتی کشور محدود است و مسالهای مثل واکسن موضوع پیچیدهای است، از این رو ما باید منابع خود را در همه زمینهها با هم تجمیع کنیم تا با هزینه کمتر و کیفیت بالاتر زودتر به نتیجه برسیم، وقتی کار به این شکل تقسیم میشود، آن اثربخشی که انتظار میرود را ندارد.» او باز ادامه میدهد و اشاره میکند که چین با بیش از یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون جمعیت فقط دو کارخانه واکسن سازی دارد اما در ایران اقلا هفت کارخانه میخواهند واکسنسازی کنند. این حجم رقابت فقط در کشوری اتفاق میافتد که مافیای اقتصادی در چهارچوبهای فسادیِ نهادینه شده میتوانند دست به چنین کاری بزنند در حالیکه در هیچ جای دنیا منابع مالی و تخصصی در این حد نمیتواند به چندین شرکت اختصاص پیدا کند. کشور امریکا بیش از ده کارخانه داروسازی بزرگ دارد اما فقط چهار تا از آنها در این راه تلاش و سرمایه گذاری کردند. کشوری مثل ژاپن و کره جنوبی بیشتر بر روی واکسن استرازنکای انگلیسی-سوئدی تمرکز کرده و از ابتدا وارد خرید واکسن از کشورهای غربی شدند. اما عجیب اینجاست که کشور ژاپن ۳.۵ میلیون دوز واکسن استروزنکای انگلیسی را به ایران هدیه میکند، واکسنِ کشوریکه رهبر جمهوری اسلامی خرید واکسن را از آن تحریم کرده بود، مشکلی ایجاد نمیکند و این واکسن به راحتی وارد ایران میشود.
آقای خامنهای در ۱۹ دیماه ۱۳۹۹ میگوید: «واکسنی که برای کرونا آماده شد، مایه افتخار و عزت کشور است… برخی آمدند به من گفتند اینها قابل قبول نیست. انشاء الله بهترش را هم درست خواهند کرد. از همه دستاندرکاران تولید واکسن تشکر میکنم.» تا به امروز خبری از آن افتخار ملی در شکلی که قول داده شده بود نیست و ایران با حداقل هفت شرکت داروسازی مجبور است از بیرون مرزهای کشور واکسن وارد کند و واکسنهایی که در ایران ایجاد شده، هنوز تایید سازمان بهداشت جهانی را کسب نکردهاند. رهبری در این گفته خود اذعان میکند که گروهی کیفیت این واکسنها را با چالش روبرو کردهاند. حتما این گروه متخصصینی بودهاند که از علم و پروسه واکسن سازی مطلع بودهاند. مازاد بر آن در کشور سرم، دستگاه اکسیژن، دستکش پزشکی و… به اندازه کافی وجود ندارد و میلیونها انسان با تهدید از دست دادن جانشان روبرو هستند.
اما رهبریکه مرتب میتواند حکم حکومتی دهد، وقتی به عاشورا و عزاداریها میرسد نمیتواند حکم حکومتی درباره ممنوعیت این گردهماییها را خصوصا در این زمان و با جهش نوع دلتای این ویروس صادر کند. او به خاطر اینکه نمیخواهد پایگاه اجتماعی خود را ناراضی کند که بخش عظیمی از مداحان را نیز در بر میگیرد از این حکم حکومتی که صلاح مردم در آن است امتناع میکند. مداحان در این ماه منافع اقتصادی بزرگی دارند و برایشان جان مردم اهمیت آنچنانی ندارد. در زمان او مراسم عزاداری در ایران با مداحان بیخدا اوج گرفته است. کار بهجایی رسیده است که خبرگزاری یک سایت اصولگرا و امنیتی مینویسد، «هر کار بخواهند انجام میدهند. حتی اگر در میانه رکوردشکنی کرونا در جامعه، انبوهی از جوانان ولایی را گرد آورند تا زیر نور قرمز لخت شوند، با ریتم «دوپس، دوپس» برقصند و نامش را «عزاداری محرم» بگذارند. تا بعد از برگزاری مراسم بیشمار از این نوع در سرتاسر کشور، در جامعه پخش شوند و به هر میزان که مایل باشند به گسترش بیماری کمک کنند.» این در زمانیست که سیما سادات سالاری، از وزارت بهداشت میگوید: «تعداد بستریها به شدت افزایش پیدا کرده است، شاخصهای بستری به صورتی است که میتوانیم بگوییم وضعیت قرمز تیره یا سیاه است و سرعت انتقال به شدت افزایش یافته و در محیط بسته و حتی باز میتواند به راحتی منتقل شود. تجمعات میتواند عامل منفی باشد که ویروس را گسترش دهد. استانهای شمالی و جنوبی وضعیت بسیار اسفناکی دارند و هر هفته روند افزایشی بسیار شدید است. تصور نمیکنیم که این قله پیک باشد و روند رو به رشد همچنان در حال افزایش است.» رئیس جمهور، اقای روحانی در روزهای پایانی خود در جلسه ستاد مبارزه با کرونا میگوید، تامین فوری سرم و اکسیژن، بازنگری در پروتکلهای بهداشتی و تعیین ضمانت اجرا، واردات واکسن به میزان مورد نیاز، تامین ارز لازم برای واردات واکسن بدون محدودیت، سازماندهی ظرفیتهای مردمی و نیروهای مسلح برای ارائه خدمات درمانی و اقدامات پیشگیرانه ضروریست. معلوم نیست که چرا یکسال و یا شش ماه پیش پرداختن به این امور ضروری نبود. امیر علی سوادکوهی، فوق تخصص مراقبتهای ویژه پزشکی میگوید: «بیمارستانها از ظرفیت تهی شدهاند. در وسط بخش اورژانس بعضی از بیمارستانها مریض خوابیده است. در بیمارستانهای دولتی، مردم در حیاط دراز کشیدهاند.» این به معنی این است که سیستم درمانی کشور در مرز فروپاشی قرار گرفته است. در بیمارستانهای دولتی، مریضهایی با میزان اکسیژن ۵۰% در حال فوت کردن هستند و اکسیژنی وجود ندارد که به سیستم تنفسی آنها کمک کند.
میزان فوت از کرونا، در یک میلیون نفر؛ در چند کشور مختلف و همسایه به این شرح است:
ترکیه با ۸۵ میلیون جمعیت، ۶۱۹
ایران با ۸۵ میلیون جمعیت، ۱۱۳۶
اندونزی با ۲۷۶ میلیون جمعیت، ۴۱۶
عراق با ۴۱ میلیون جمعیت، ۴۷۴
پاکستان با ۲۵۵ میلیون جمعیت، ۱۰۸
امارات با ۱۰ میلیون جمعیت، ۱۹۹
عربستان با ۳۵ میلیون جمعیت، ۲۳۷
کویت با ۴ میلیون جمعیت، ۵۴۹
مصر با ۱۰۴ میلیون جمعیت، ۱۵۹
و قطر با ۳ میلیون جمعیت، ۲۱۴
اما چه شد به اینجا رسیدیم؟ به جز یک نظام ناکارآمد، رقابت مافیای اقتصادی در جلوگیری از ورود واکسن خارجی، تحریم خرید واکسن خارجی توسط رهبری که برای مافیای اقتصادی واکسن چتر حفاظتی ایجاد کرد و جهالتی که رهبران سیاسی کشور در مورد طبیعت و نوع شیوع این ویروس با آن روبرو بودهاند، نظام مرزهای خود را برای کمک از خارج بروی کشور بست. آقای دکتر علیرضا زالی، فرمانده ستاد مقابله با کرونا در تهران میگوید: «وقتی اولین مورد کرونا در قم مشاهده شد خواهان قرنطینه قم شدم و گفتم انتخابات شهر قم تعطیل شود، اما بعضیها مرا مسخره کردند و گفتند این بیماری را براحتی کنترل میکنیم… وقتی کارشناسان سازمان جهانی بهداشت به ایران آمدند ما بجای مشورت با آنها مدام از آنها میخواستیم در رسانهها از نظام سلامت ایران تعریف کنند. ما آمارهای مرگ و میر را از سازمان جهانی بهداشت پنهان کردیم… کمکهای جهانی و پزشکان بدون مرز را از فرودگاه برگرداندیم در حالی که اطلاعات چندانی درباره ویروس نداشتیم و از مشاورههای بین المللی استفاده نکردیم. چرا چین که دوست صمیمی ما است به ما واکسن کافی نمیدهد؟… دلتا ۳ ماه در هند طول کشید، آنها بهسرعت همه را واکسینه کردند. ما نباید غصه قیمت واکسن را بخوریم حتی باید ۲ برابر قیمت بخریم و مردم را واکسینه کنیم… چطور در تحریم حاضریم تجهیزات نفتی را ۳ برابر قیمت بخریم، ولی در مورد واکسن این کار را نمیکنیم. هیچ راهی نداریم جز ۲ هفته تعطیلی که از همین امروز باید آغاز شود.»
دکتر زالی میگوید در ایران ۷۲۰ میلیون یورو خرج رمدسیویر شده است. با برآورد دقیق نویسنده این سطور، این رقم را میتوان بیش از دو برابر هزینه خرید واکسن از خارج دانست. هر واکسن استرازنکا حدود سه دلار برای هردوز تخمین دقیق زده شده است. اگر ایران ۸۵ میلیون دوز این واکسن را میخرید، کمتر از ۳۰۰ میلیون دلار باید برای آن پرداخت میکرد. اما باز مافیای اقتصادی در درون کشور با حمایت رهبری به دنبال خرید واکسن نرفت و به سراغ دارویی رفت که درمان مستقیم این ویروس کشنده نیست. این مافیا، محدودیتی برای وارد کردن این دارو نداشته است اما برای ورود واکسن آنهم از اروپا و آمریکا با تحریم رهبری روبرو بوده است. روسیه هم که اصلا بر تعهد خود باقی نماند و به ایران واکسن نداد و چین هم باز ترجیح میداد به کشور ما به اندازه کافی واکسن نفروشد، در حالیکه هزینه آن با صادرات نفتی ما به این کشور، از پیش پرداخت شده بود.
عدد کشته شدگان و شهدای جنگ ایران و عراق که توسط صدام حسین جنایت کار بر کشور ما تحمیل شد، روزی حدود ۶۸ نفر تخمین زده شده است اما در حین ۱۸ ماهی که ایران با این ویروس دست و پنجه نرم میکند، به طور متوسط روزی ۱۷۵ نفر از هموطنان خود را از دست دادهایم. در همه کشورهای دنیا، بهداشت و سلامت در بخش امنیت ملی کشورتعریف میشود. چرا اینگونه است؟ اگر شما نیروی کار خود را در یک بیماری از دست دهید و یا وقتی که در دانشگاه تهران بیش از ۲۰ استاد از کرونا فوت میکنند و کادر پزشکی و درمانی کشور، پزشکان و پرستاران خودرا از دست میدهد، کشور با بحران امنیتی روبرو میشود. تعجب آور این است که این نظام و رهبری آن که ساختن یک موشک را فخر، و در جهت حفظ امنیت ملی میدانند، چگونه میتوانند از جان مردم به راحتی بگذرند؟ چگونه شد که این نظام نه تنها از اخلاق دست کشید که از بصیرت هم چشم پوشی کرد؟ چطور شد که ساخت موشک در کشورما بر حفظ جان انسانها ترجیح داده شد و چرا مردان سیاسی جمهوری اسلامی اینقدر در حفظ جان شهروندان کشور بیتفاوت شدهاند. چه شد که از پرداخت کمتر از ۳۰۰ میلیون دلار برای خرید واکسن خارجی دریغ شد؟ آِیا جان ۸۵ میلیون مردمان شریف کشور ما ارزش ۳۰۰ میلیون دلار را نداشت؟ شاید بهترین جواب این باشد که وقتی گروهی ایدئولوژیک فکر کردند، چشمان خودرا به اخلاق، حقوق شهروندی، وظیفه شناسی سیاسی و کلا منافع ملی میبندند، همینگونه میشود. رهبر جمهوری اسلامی ایران باید بدون شک پاسخگوی این فاجعه ملی باشد.
3 پاسخ
لطفا به این آمار (دیروز ۲۵ مرداد ۱۴۰۰) سازمان چهانی بهداشت هم توجه داشته باشید.
میزان مرگ بر حسب یک میلیون جمعیت
ایالات متحده ۱۹۱۷
برزیل ۲۶۵۸
روسیه ۱۱۷۳
فرانسه ۱۷۲۳
انگلیس ۱۹۱۸
آرژانتین ۲۳۸۹
اسپانیا ۱۷۶۶
ایتالیا ۲۱۲۸
آلمان ۱۰۹۹
وقتی آمار ایالات متحده از تمام کشورهای اکثرا عربی که در متن نام برده شده بالاتر است در حالیکه در آن کشور بیش از ۵۵ درصد مردم واکسینه شده اند و آمار انگلیس هم با وجود ۶۱ در صد واکسیناسیون همگانی سر به فلک کشیده باز هم نویسنده محترم می تواند مسئولان ایران را متهم کند! که عدم استفاده از واکسن انگلیسی و امریکایی در آن کشورها و برزیل(با درجه سواد بالای ۹۴ در صد) ، آرژانتین(با همان درجه باسوادی) باعث مرگ و میر بالا بوده؟ و آیا اصولا رابطه خیلی دقیقی بین واکسیناسیون و مرگ و میر را می توان بیان کرد؟ قول معروفی است که ” بیان بخشی از واقعیت می تواند جنایت باشد” . استفاده گزینشی از یک مطلب و حذف بخش های غیر دلخواه و یا ارائه چند عدد گزینشی برای اثبات باورهای سیاسی آیا بیان بخشی از واقعیات و حذف بقیه آن نیست؟ این همان استدلال قاتل بودن پراید و نادیده گرفتن نحوه رانندگی آن نیست؟
درود بر مردم ایران
دیر زمانی است که سایهُ شوم فلاکت و نحوست، همچون جغدی بر شبانگاه آرام ایران خیمه زده، خواب خوش بر ایرانی حرام نموده، لبخند از لبها ستانده، سیمای جوانانش را چون کهنسالانِ در حال مرگ، نقاشی نموده است.
خورشید رقصان را بر آنان، تنها برای تفتاندنِ تن زارشان به خدمت گمارده است. ماه خندانِ بی تابِ تابان را، تنها بر شمار سال گماشته است.
دیر زمانی است که داستان های راستین خُرد مردانِ تا بازو بخون آغشته، در گوشها نعره می اندازد. خُرد مردانی که با دستان کثیف و زبان آلوده خود هر گونه پاکی را از فرزندان ایران زمین زدوده اند. شیران این بیشه را در تنگنای خُم تریاق و الکل به خموشی وادار نموده اند.
دیر بازی است که چنگال تیز این خُرد مردان درنده خو، گلوی میلیونها ایرانی را به سختی فشرده است. با دستاویز های گونه گون و امیدهای واهی، چندین دهه از زندگانی نازنینِ ساکنان این سرزمین را به نابودی کشانده است.
فرا رسیده است زمان اندیشیدنِ به آنچه وحشت از آن داشته ایم. آنچه را غولی بی شاخ و دم می پنداشتیم، آنکه را زور مدار می دانستیم، در برابر چشمان مان برگهای سبز و تازهُ درختان آبیاری شده به دست ایرانیان را بر زمین می ریزند تا از شور زندگانی آنان بکاهند. غافل از آنکه این تنومندان، جسورتر ازگذشته، ریشه ها بیشتر دوانده، برگهای خوش رنگ و خوش اندام تری ببار می نشاند،. همچون بر پهنای خود می افزاید که دیگر کسی را یارای بر زمین انداختنش نیست.
فرا رسیده است، زمان خود کنار گذاشتن، زمان دستگیری از هموطن، زمان چاره جویی، زمان بستن گلوی ظالم، زمان شیر غُرّان شدن، زمان ببر شدن بر ستمکاران، زمان دریا شدن بر بی گناهان و ضعیفان، زمان خورشید شدن بر زیر سایه ماندگان، زمان دوستی، زمان بخشندگی، زمان بیگانگی با هر بدی است.
ایران زمین را انقلابی دگر می باید تا این تیر از کمان جسته را بر غلافش بنشاند. دگردیسی از گونه ای که خیرگی آموزگارانه یی بر چشمان دنیا آورد.
زمان گسستگی از یکدگر نیست، زمان فراق نیست. زمان سر از زانوان بدر آوردن است. زمان اطراف را نظر افکندن است. زمان جستجوی خویشتن و هم دگر است.
بیابید یاری خواه را، یاری دهید یاری دهنده را. خود از خود پیشرو شوید در این رسم.
سپاس از ایرانیان
علیرضا
۱۴ اوت ۲۰۲۱
درود بر مردم ایران
۱
دیر زمانی است که سایهُ شوم فلاکت و نحوست، همچون جغدی بر شبانگاه آرام ایران خیمه زده، خواب خوش بر ایرانی حرام نموده، لبخند از لبها ستانده، سیمای جوانانش را چون کهنسالانِ در حال مرگ، نقاشی نموده است.
خورشید رقصان را بر آنان، تنها برای تفتاندنِ تن زارشان به خدمت گمارده است. ماه خندانِ بی تابِ تابان را، تنها بر شمار سال گماشته است.
دیر زمانی است که داستان های راستین خُرد مردانِ تا بازو بخون آغشته، در گوشها نعره می اندازد. خُرد مردانی که با دستان کثیف و زبان آلوده خود هر گونه پاکی را از فرزندان ایران زمین زدوده اند. شیران این بیشه را در تنگنای خُم تریاق و الکل به خموشی وادار نموده اند.
دیر بازی است که چنگال تیز این خُرد مردان درنده خو، گلوی میلیونها ایرانی را به سختی فشرده است. با دستاویز های گونه گون و امیدهای واهی، چندین دهه از زندگانی نازنینِ ساکنان این سرزمین را به نابودی کشانده است.
فرا رسیده است زمان اندیشیدنِ به آنچه وحشت از آن داشته ایم. آنچه را غولی بی شاخ و دم می پنداشتیم، آنکه را زور مدار می دانستیم، در برابر چشمان مان برگهای سبز و تازهُ درختان آبیاری شده به دست ایرانیان را بر زمین می ریزند تا از شور زندگانی آنان بکاهند. غافل از آنکه این تنومندان، جسورتر ازگذشته، ریشه ها بیشتر دوانده، برگهای خوش رنگ و خوش اندام تری ببار می نشاند. و همچون بر پهنای خود می افزاید که دیگر کسی را یارای بر زمین انداختنش نیست.
فرا رسیده است، زمان خود کنار گذاشتن، زمان دستگیری از هموطن، زمان چاره جویی، زمان بستن گلوی ظالم، زمان شیر غُرّان شدن، زمان ببر شدن بر ستمکاران، زمان دریا شدن بر بی گناهان و ضعیفان، زمان خورشید شدن بر زیر سایه ماندگان، زمان دوستی، زمان بخشندگی، زمان بیگانگی با هر بدی است.
ایران زمین را انقلابی دگر می باید تا این تیر از کمان جسته را بر غلافش بنشاند. دگردیسی از گونه ای که خیرگی آموزگارانه یی بر چشمان دنیا آورد.
زمان گسستگی از یکدگر نیست، زمان فراق نیست. زمان سر از زانوان بدر آوردن است. زمان اطراف را نظر افکندن است. زمان جستجوی خویشتن و هم دگر است.
بیابید یاری خواه را. یاری دهید یاری دهنده را. خود از خود پیشرو شوید در این رسم.
سپاس از ایرانیان
مسعود
تابستان ۱۴۰۰ ه.ش
دیدگاهها بستهاند.