رویدادهای اخیر و چشمانداز آینده کشورمان و اینکه آقای رئیسی و دولت پنهانِ پشتیبان او چگونه میخواهد به معادلهای عملی برای پایان دادن به بحرانهای متعدد ایران برسد سخنی را به یاد من آورد که سالها پیش آقای «مالکم ریفکین» وزیر اسبق امور خارجه بریتانیا به من گفته بود. در حاشیه یک کنفرانس بین المللی که تحت عنوان «شکاف سیاسی میان اسلام شیعی و اسلام سنی» با همت بنیاد خیامی در موسسه معروف «چاتم هاوس» برگزار شد و من از دستاندرکاران آن کنفرانس بودم آقای ریفکین به تفاوت میان یک فرد بدبین و یک فرد خوشبین اشاره کرد و با بیانی طنزآلود و نمکین گفت: انسان بدبین کسی است که فکر میکند اوضاع و شرایط نمیتواند از آنچه که هست بدتر شود؛ و فرد خوشبین کسی است که زمینه را برای بدتر شدن وضعیت همیشه مساعد میبیند.
یک نگاه اجمالی به چشمانداز آینده دولت رئیسی در اوضاع و احوال کنونی ایران، مصداق غیر قابل انکاری از طنز تلخ آقای ریفکن است؛ زیرا که دولت رئیسی امروز وارث شرایطی است که نه میتواند از یکسو به امکاناتی از قبیل بیش از ۶۰۰ میلیارد دلار درآمد بادآورده نفت که دولت احمدینژاد آن را تماما به باد داد دسترسی داشته باشد و نه در موقعیتی است که بتواند از جو مثبت و پشتیبانی معنوی که مردم ایران و جامعه بینالمللی در ابتدای امر در برخوردشان با «دولت تدبیر و امید» از خود نشان دادند، بهرهمند گردد. این «جیب خالی» اما مانع «پز عالی» نشده و تنها نقطهی اتکاء آقای رئیسی امروز، شعارهای توام با تهدیدات پر سرو صدا، و بیپشتوانه خود و رهبر انقلاب است که بر هیچ پایه اصولی استوار نیست.
اینک نزدیک به ۲ ماه از روی کارآمدن دولت رئیسی میگذرد و در این ایام شاهد هیچ تحرک سازنده داخلی و خارجی نبودیم جز عقبنشینی حاکمیت از رهنمودهای جاهلانه رهبر انقلاب مبنی بر منع خرید واکسنهای کرونای ساخت آمریکا و انگلیس، که تاکنون برخلاف تمام آمارهای دستکاری شده دولت، به شهادت بسیاری از پزشکان دست اندرکار در داخل کشور، در ۲ سال اخیر جان بیش از حداقل نیم میلیون ایرانی بی گناه را گرفته است.
جز این عقبنشینیِ دیرهنگام، کشور شاهد هیچ تحرک سازنده دیگری به ویژه در ارتباط با پیشبرد مذاکرات برجام و حل ابتدائیترین نیازمندیهای مردم که در این دوران به قابلیت دولت برای تامین روزمره آب و برق تنزل یافته، نبوده است.
در این فاصله، اقدامات ایران در برنامههای اتمی و همکاریهای نیمبندش با آژانس بینالمللی انرژی اتمی به مراتب تحریک آمیزتر از گذشته شده و با توجه به عدم رغبت رهبر انقلاب برای هر نوع دیالوگ پیرامون مسائلی از قبیل سیاستهای منطقهای و موشکی ایران، بعید بهنظر میرسد که ما در آیندهای نزدیک شاهد گشایشهایی اساسی در زمینه برداشتن تحریمهای اثرگذار اقتصادی باشیم. ادامه وضعیت موجود که با افزایش تولید اورانیوم غنی شده دز سطح بالا و نزدیکتر شدن دسترسی ایران به سلاح اتمی همراه است، تنشهای جدید و بی سابقهای در منطقه همراه با فعالیتهای وسیع و پشت پرده دیپلماتیک علیه ایران را به دنبال دارد که نمونه بارز آن در اظهارات اخیر و تهدیدآمیز نخست وزیر جدید اسرائیل در جریان مجمع عمومی سازمان ملل متحد، مشاهده شد.
دیر یا زود، دولت رئیسی که رفتارش حتی مقامات روسی را نیز به صدا در آورده، به میز مذاکرات اتمی باز خواهد گشت ولی به احتمال زیاد به دست آوردی از قبیل آنچه که ظریف در مذاکرات سال ۲۰۱۵ به آنها رسیده بود، نائل نخواهد آمد. تمایلات دولت رئیسی به اتکاء و نزدیکی بیشتر با «شرق» در شرایطی که ایران به ویژه در یکسال اخیر اضافه بر آمریکاستیزی با اروپا هم مسألهدار شده بیش از یک رویای غلط و فریبنده نیست؛ زیرا در نهایت روابط سیاسی نزدیک و میزان مراودات اقتصادی، بهخصوص میان چین با کشورهای عربی خلیج فارس و اسرائیل تعیینکننده است.
ایران در ۴۲ سال گذشته علیرغم دسترسی به درآمدهای سرشار نفتی (که حداقل چندین برابر درآمد آنچه که از ابتدای کشف نفت در ایران تا زمان انقلاب بوده!) در زمینه سطح درآمد ملی و میزان رفاه عمومی با یک روند نزولی شدید، بهویژه در مقایسه با بیشتر همسایگان منطقهایمان روبرو بوده است؛ نتیجهی بحرانهای پیاپی و خودساخته که تاثیر آن در سالهای اخیر به حدودی رسیده که مردم عادی برای دسترسی به حداقل نیازمندیهای روزمرهشان از قبیل آب آشامیدنی و برق متوسل به تظاهرات پیگیر شدهاند. متاسفانه، اینطور بهنظر میرسد که دولت پنهان در محاسبات خودش به این نتیجه رسیده است که ادامه بحرانهای متعدد و در تنگنا قرار دادن مردم، بهترین سیاست برای تداوم موقعیت و حفظ قدرت در صحنه سیاسی ایران است.
به این ترتیب، انگار تنها ماموریت حساب شده دولت پنهان برای رئیسی در پی انتخابات مهندسی شده اخیر که با مرور زمان شهرتی بدتر از روحانی خواهد یافت، صرفا ایجاد «صافکاریهای لازم» برای روی کار آوردن مجتبی خامنهای به منظور حل مشکل جانشینی است که حفظ منافع این اقلیت کوچک که تمام اهرمهای اصلی قدرت را در انحصار خود گرفته به آن بستگی دارد.