زیتون ـ یلدا امیری: پنج سال و اندی پس از قطع روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی و عربستان، که به دنبال تنشهای متوالی اتفاق افتاد، در ماههای اخیر اخباری از مذاکرات دوجانبه برای حل اختلافات منتشر شده است. مسئولان وزارت خارجه جمهوری اسلامی از اهمیت روابط دو کشور میگویند و مقامات عالی رتبه عربستان نسبت به موفقیت مذاکرات ابراز امیدواری میکنند.
عراق نقش فعالی در میانجیگری میان دو کشور ایفا کرده و بغداد میزبان چند دور از این مذاکرات بوده است. بخش اعظم اختلافات میان جمهوری اسلامی و عربستان مسائل منطقهای است.
همزمان با این پالسهای صلح و آشتی، قاسم رضایی، جانشین فرمانده نیروی انتظامی، رهبر جمهوری اسلامی را فرمانده نیروهای مسلح خوانده و با تجلیل از سیاست نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی، در مورد نیروهای مستشاری در منطقه و موفقیتهای آنها سخن گفته است. او این نیروها را «شکستناپذیر» توصیف کرده است.
چرا این خبر مهم است؟
تنشهای بسیاری میان ایران و عربستان در طول بیش از هشت دهه اخیر همواره وجود داشته، اما پس از انقلاب ایران وارد دوران تازهای شد.
پس از انقلاب، ایران به مدت چند سال تقریبا از صحنه بینالملل بیرون رفت و عربستان منافع بسیاری کسب کرد، اما پس از بازگشت جمهوری اسلامی به مناسبات منطقهای تنشها از سر گرفته شد. در دوره ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی روابط بهبود یافت اما سلسله حوادثی که از دوره احمدی نژاد آغاز شد دو کشور را وارد یک جنگ سرد کرد.
با اینکه اتفاقاتی مانند فاجعه مرگ زائران کعبه در منا، اعدام شیخ نمر النمر، روحانی شیعه در عربستان و حمله تندروها به سفارت عربستان در تهران و مشهد، بهانه قطع روابط دو کشور شد و عربستان، به دخالت در مسائل داخلی کشورش اعتراض کرد، اما دلیل اصلی اختلافات هراس عربستان از نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی در کشورهایی مانند عراق، سوریه، لبنان، یمن و بحرین بود، تلاش برای ایجاد «هلال شیعه» توسط جمهوری اسلامی که پادشاه اردن آن را خطری برای جهان عرب معرفی کرد، واقعیتی انکارناپذیر است. برای جمهوری اسلامی نیز پادشاهی سعودی مانعی در گسترش نفوذ منطقهای و متخد دشمناش، ایالات متحده، است.
اکنون دو طرف دلایلی برای حل اختلافات دارند؛ عربستان دلایلی عموما سیاسی – اقتصادی دارد و جمهوری اسلامی هم با توجه به اینکه تمایل دارد از انزوای منطقهای خارج شود و عربستان پدرخوانده کشورهای شیخنشین منطقه خلیج فارس است، هم کمابیش دلایلی از همین جنس دارد .
چه گفته شد؟
سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی روز ۱۹ مهر، با اشاره به برگزاری چهار دور مذاکره، گفت که روابط دو کشور میتواند یکی از ستونهای صلح و ثبات در منطقه باشد، او افزود: «توافقات جمهوری اسلامی با عربستان تاکنون این بوده که در فضای عمومی، مذاکراتی که پشت درهای بسته در حال انجام است، پیگیری نشود.» و با بیان اینکه بیشترین تمرکز بر مسایل دوجانبه و منطقه خلیج فارس بوده، تاکید کرد: «سرنوشت یمن توسط مردم یمن رقم میخورد. عربستان باید اقدام به توقف جنگ و محاصره کند.»
همزمان جلیل رحیمی جهان آبادی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، گفت که کاهش تنش بین ایران و عربستان باعث بهبود رابطه ما با جهان عرب میشود و افزود که اگر بتوان به روابط دوجانبه ایران و عربستان، ترکیه را هم افزود و مثلث سه گانهای شکل بگیرد و بعدها مصر را اضافه کرد میتوان به جهان اسلام و کشورهای منطقه قدرت بیشتری داد در عین حال نفوذ خارجیها کاهش مییابد.
حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه نیز ۱۶ مهر گفت که مذاکرات ایران و عربستان در مسیر درستی قرار دارد، اما دو طرف نیازمند گفتوگوهای بیشتر هستند، او عربستان را یک کشور بسیار مهم در منطقه، «مانند جمهوری اسلامی» دانست و افزود که لبنان یکی از موضوعات مذاکرات ایران و عربستان است.
ملک سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان سعودی، ۳۱ شهریورماه، در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ابراز امیدواری کرد که مذاکرات با ایران به نتیجه برسد.
اگرچه فیصل بن فرحان، وزیر خارجه عربستان روز ۱۱ مهر گفت: «این گفتوگوها هنوز در مرحله بررسیهای اولیهاند. امیدواریم که مذاکرات مسائل موجود بین دو کشور را حل کنند. این هدف ما است.»
در این میان اما به نظر می رسد سخنان اخیر جانشین فرمانده نیروی انتظامی، چندان به مذاق مذاکره کنندگان عرب خوش نیاید، رضایی گفته که «نیروی مسلح ما در داخل جغرافیای سیاسی ایران و در مرزها به عنوان مستشار بت شکن است.» و «مدافعان حرم پوزه استکبار را به خاک مالیده و استکبار از منطقه خارج شده، مردم آنها را از افغانستان با ذلت و خواری فراری دادند.» رضایی «جبهه مقاومت را بخشی از مسیر نیروی مسلح و شعاع انقلاب» دانسته است. علاوه بر این از سرکوب اعتراضات مردمی سال های ۹۸ ،۹۹ و ۸۸ به عنوان افتخارات یگان ویژه یاد کرده است.
کمی عمیقتر؛ تعارضات و منافع منطقهای
سیاست خارجی جمهوری اسلامی بر مولفههایی مانند گفتمان انقلابی، پافشاری بر برنامه هستهای و توان موشکی، نیروهای نیابتی، اسرائیل ستیزی و حمایت از شیعیان جهان تاکید دارد، در سالیان اخیر این مولفهها در خدمت آرزوی آیت الله خامنهای برای ایجاد «تمدن اسلامی نوین» به کار گرفته شد، رهبر جمهوری اسلامی به دنبال رهبری شیعیان جهان است.
عربستان سعودی مهمترین کشور عرب و سنی مذهب منطقه است، اما نیروهای نیابتی شیعه که از حمایت جمهوری اسلامی برخوردارند، تقریبا در تمامی کشورهای اطرافش حضور دارند. متحدان غیردولتی جمهوری اسلامی با اعمال نفوذ در دولتها بر سیاستها تاثیر می گذارند. عربستان نگرانیهای سیاسی و مذهبی بسیاری در این زمینه دارد. برخی از تحلیلگران اختلافات دو کشور را با درگیری تاریخی بین اسلام سنی و شیعه مرتبط میدانند.
بیشتر بخوانید:
ایران و عربستان؛ دشواریهای بازگشت به وضعیت سفید
جنگ اقتصادی و اطلاعاتی میان ایران و عربستان
مهمترین اختلاف منطقهای ایران و عربستان کشور یمن است. گروه شیعه حوثی مدتهاست در یمن زندگی میکنند و هرگز جنگنجو و مسلح نبودند. جمهوری اسلامی با حمایت مالی و تسلیحاتی از این گروه، جنگ یمن را در حیاط خلوت عربستان به راه انداخت و حتی سپاه به حوثیها در حمله به تاسیسات نفتی عرستان کمک کرد. در این میان عربستان هم خود را حامی دولت رسمی یمن میداند و با حوثیها میجنگد، در واقع کشور سنی عربستان نمیتواند بپذیرد که جمهوری اسلامی با حمایت از حوثیهای شیعه حکومتی شیعی برپا کند.
عربستان در لبنان حامی گروههای سیاسی سنی است و جمهوری اسلامی از شیعیان این کشور حمایت میکند. این گروهها بعد از سالها جنگ داخلی توافق کردند به شکل مشارکتی کشور را اداره کنند. اما با اعمال نفوذ حزب الله که مورد حمایت ایران است، سعد حریری سیاستمدار سنی مذهب در تشکیل دولت شکست خورد و نجیب میقاتی موفق شد.
جمهوری اسلامی در جریان جنگ داخلی سوریه حامی بشار اسد، رئیسجمهور این کشور بود و در جنایات حکومت اسد شریک شد. ریاض اما در آغاز اعتراضها در سوریه در سال ۲۰۱۱، خواستار برکناری اسد شده بود.
برای جمهوری اسلامی بهبود روابط دیپلماتیک با عربستان باعث افزایش مشروعیت منطقهای و بینالمللی خواهد شد و از انزوایش خواهد کاست و احتمالا زمینه برای مشارکت اقتصادی در منطقه فراهم میکند.
محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان چند سال پیش در مصاحبهای با العربیه گفت که «با دیدن علی خامنهای، رهبر معظم ایران، حتی هیتلر نیز مرد خوبی به نظر میرسد.» اما اکنون کشورش به دلیل منافع به دنبال رفع تنش با ایران است. بن سلمان میخواهد عربستان را از وابستگی به پول نفت رها کند و پروژههای عظیمی رونمایی کرده است، او منتظر سرمایه خارجی برای این پروژهها بود. اما جنگ منطقهای با جمهوری اسلامی و قطع کمک دولت بایدن به جنگ یمن و طرح پروندههای حقوق بشری بن سلمان رغبت سرمایهگذاران بینالمللی را برای طرحهای بزرگ سعودی کاسته است. رها کردن نبردهای بیپایان سرمایههای زیادی را آزاد و وارد اقتصاد عربستان میکند. عربستان میخواهد با قدرتهای منطقهای کنار بیاید و آغاز گفتوگوها با جمهوری اسلامی نشانه این تصمیم است.
برخلاف بازیگران سیاسی در جمهوری اسلامی که رفاه و آسایش مردم ایران را در راه جنگهای نیابتی منطقهای فدا میکنند و هر اعتراضی را در خیابانها با گلوله پاسخ میدهند، مقامات عربستان نیرویی مانند سپاه و توان عملیاتی ندارد، ظاهرا حکومت عربستان تمایلی به اختصاص دادن همه منابع کشورش در این بازی قدرت ندارد، به همین دلیل جمهوری اسلامی در این کشاکش سیاسی و مذهبی با عربستان دست برتر را دارد.
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…
تردیدی نیست که تداوم نزاع اسرائیل و فلسطین که اینک منطقهی پرآشوب و بیثبات خاورمیانه…
تصور پیامدهای حمله نظامی اسرائیل به ایران نیروهای سیاسی را به صفبندیهای قابل تأملی واداشته…
ناقوس شوم جنگ در منطقۀ خاورمیانه بلندتر از هر زمان دیگری به گوش میرسد. سهگانۀ…