زیتون ـ احسان نادرپور: درست در زمانی که از رهبر، رییس جمهور و نمایندگان مجلس گرفته تا اعضای شورای شهر و مدیران رده دوم و سوم جمهوری اسلامی، همگی، با صفت «انقلابی» شناخته میشوند، آش انقلابیون آنقدر شور شد که صدای همقطارانشان را هم در آورده است.
طی روزهای اخیر علیرضا زاکانی، شهردارِ ترازِ انقلابیها، با انتصاب دامادش، حسین حیدری، به سمت مشاور و دستیار ویژه شهردار در حوزه هوشمندسازی، فناوریهای نوین و نوآوری شهری، اعتراضات زیادی را به جان خرید، تا بتواند پستی را برای این داماد دست و پا کند.
با وجود بالا گرفتن اعتراضات، زاکانی دست از «انتصابات فامیلی» برنداشت و روز گذشته هم در حکمی جدید سعید کرمی، باجناق داوود گودرزی، رییس سازمان بازرسی شهرداری تهران را به عنوان سرپرست مرکز حقوقی شهرداری تهران منصوب کرد.
انتصاباتی از این دست باعث شد زاکانی که در انتخاب خود او به عنوان شهردار هم حرف و حدیثهای فراوانی وجود داشت، بار دیگر در تیتر اخبار قرار بگیرد.
امتیازات داماد زاکانی بودن
یکی از سوالات اساسی که در این بین مطرح شد این است که آیا حسین حیدری به جز داماد زاکانی بودن ویژگی دیگری هم دارد که او را برای این پست مناسب کند؟
علی اصغر قائمی، عضو شورای شهر تهران در این مورد میگوید: «من به شخصه در رزومه داماد آقای زاکانی سابقه کار در حوزه انتصابی ندیدم یا اگر هم بوده خیلی مختصر بوده است. به نظر میرسد که این تصمیم با بیاحتیاطی صورت گرفته است.» او همچنین اعلام کرد که شورا نمیتواند دخالتی در عزل منصوبان زاکانی داشته باشد.
این عضو شورای شهر به نکته دیگری هم اشاره کرد که اساس کار زاکانی را زیر سوال میبرد، او گفت: «چند وقت پیش دکتر زاکانی ابلاغیهای را صادر کردند که طی آن به کارگیری بستگان منع قانونی خواهد داشت، البته ظاهرا استثنایی در این ابلاغیه وجود دارد و آن هم این است که با تشخیص مدیریت منابع انسانی این کار امکان پذیر خواهد بود. حال اینکه خودشان خلاف ابلاغیه اقدام کردهاند یا خیر قابل بررسی است اما بخش مهمتر توجه به این است که انتصاب صورت گرفته آیا بر اساس شایسته سالاری بوده یا خیر؟ این موضوع باید برای اعضای شورا محرز شود.»
اشاره قائمی به بخشنامهای است که زاکانی در روز ۲۷ مهر سالجاری خطاب به مدیران، مشاوران، شهرداران و مدیران رده میانی شهرداری صادر کرده است. در این بخشنامه آمده است: «هرگونه جذب نیروی انسانی در شهرداری، مگر در مواردی که «ضرورت آن با هماهنگی و اخذ مجوز از سوی حوزه معاونت برنامه ریزی، توسعه سرمایه انسانی و امور شورا» اثبات شود، ممنوع است.»
در این بخشنامه همچنین تاکید شده که جذب و بکارگیری نیروی انسانی جدید تحت هر عنوان و با هر نوع وضعیت استخدامی اعم از (تمام وقت، نیمه وقت و پاره وقت، پیمانکاری، شرکتی، مشاورهای، حق الزحمهای، ساعتی و پروژهای و حتی انجام خدمت به طور رایگان یا افتخاری) در شهرداری تهران ممنوع است.
زاکانی اما کماکان بدون توجه به بخشنامه چند روز گذشتهاش برای توجیه این انتصاب در توییتر خود نوشت: «آقای مهندس حیدری هیچ رابطه استخدامی با شهرداری و دریافتی از آن نخواهد داشت و صرفا از تجربه و دانش علمی ایشان درحوزه هوشمندسازی تهران استفاده خواهمکرد. این امر غیرقانونی نبوده و این حکم صرفا برای اشراف و نظارت دقیق بنده از طریق ایشان در این پروژه مهم صادرشده است.» این در حالی است که مشخصا در بند دو بخشنامه تاکید شده است که «حتی انجام خدمات به صورت رایگان و افتخاری» هم ممنوع است.
هولدینگ رانتیِ زاکانیها
نام حسین حیدری پیش از این هم در رسانهها چرخیده بود. نامی که چندان جدی گرفته نشد. شرکت مشترک او و همسرش مریم زاکانی به همراه رامبد جوان، چیزی نبود که خیلی بتواند از دید عموم مخفی بماند و چراغ خاموش پیش برود. شرکتی به نام «ایده نگار عرش» که موضوع فعالیت آن، تحقیق و پژوهش و مشاوره و انتقال فناوری و نصب و راه اندازی تجهیزات رایانهای و مخابراتی و اتوماسیون اداری و صنعتی و تجهیزات مهندسی و همچنین شرکت در نمایشگاه های داخلی و خارجی و دریافت وام و تسهیلات مالی و اعتباری است.
شرکت «ایده نگار عرش» در واقع پس از همکاریهای رامبد جوان با دیگر شرکت حسین حیدری و مریم زاکانی تاسیس شد. شرکتی به اسم «عمید رایانه شریف (عرش)» که علاوه بر انجام پروژههایی با سازمان تامین اجتماعی، مترو، فروشگاه رفاه، فدراسیون فوتبال، همراه اول و… با برنامه خندوانه هم همکاری داشت و همین همکاری موجب تاسیس شرکتی دیگر برای همکاری رامبد جوان و خانواده زاکانی شد تا شهرت جوان و رانت خانواده زاکانی بتواند کارها را راحتتر پیش ببرد. ایدهی نام شرکت جدید هم از ترکیب نام همسر رامبد جوان (نگار جواهریان) و نام شرکت همسر حسین حیدری شکل گرفته و «ایده نگار عرش» را شکل داده است.
بیشتر بخوانید
رانتهای خانوادگی نماینده «فسادستیز»
«مشارالیه متصف به هتاکی و فحاشی و بددهنی است»
جدا از آن، دو شرکت دیگر هم با نامهای «ستاره نوین جوان آریا» و «عماد رایانه شریف» هم تقریبا با اساسنامهای مشابه به نام حسین حیدری ثبت شده است که در آنها هم علاوه بر برخی اسامی تکراری به نظر میرسد پای خویشاوندان دیگری هم در میان است.
دعوا بر سر رانت
پیش از این هم در تیرماه سال ۹۹ زمانی که یک بار دیگر خاندان زاکانی بعد از راه یافتن او به مجلس به فساد و استفاده از رانت متهم شده بودند، علیرضا زاکانی در توییتر خود نوشت که «تمام رانت خانوادهام معرفی دو دامادم برای نوکری مردم در اردوهای جهادی، سیل و زلزله بوده است». به نظر میرسد در آن زمان دوستان زاکانی این توضیح را از او پذیرفتند و مبنی را بر این گذاشتند که دامادهای او بیمزد و منت برای «نوکری مردم» به کار گرفتهشدهاند. این بار اما به نظر میرسد که برای زاکانی بازی با این کارت دیگر جواب نمیدهد.
در دور جدید رانتخواریهای زاکانی این فقط مخالفان جمهوری اسلامی و اصلاحطلبان و رقبای جناحی زاکانی نیستند که به اقدامات او معترضند، بلکه این بار حتی صدا و سیما، نیروهای موسوم به ارزشی و اصولگرایان تندرو و حتی کانالهای تلگرامی رسمی سپاه پاسداران هم در مقابل زاکانیِ شهردار صف کشیدهاند. حتی کار به جایی رسیده که زاکانی پیگیریهای صدا و سیما را برای ارائه توضیح در این باره بیپاسخ گذاشته و حاضر به مصاحبه نشد.
کانال تلگرامی سپاه پاسداران علاوه بر پوشش اخبار این انتصابها با رویکردی انتقادی، ویدئویی هم منتشر کرده که در آن به تناقضگوییهای زاکانی میپردازد. در این ویدئو زاکانی خطاب به یکی از نمایندگان مجلس پیشین که گویی ۲۲ نفر از نزدیکانش را استخدام کرده است میگوید «مگر قوم و خویش های ما نیستند؟ ما کی شبکه درست کردیم؟»
این در حالی است که زاکانی در روزهایی که در مرکز پژوهشهای مجلس بود هم خویشاوندانش را تنها نگذاشت و مسعود فیاضی، برادرِ داماد دیگرش را هم طی حکمی به عنوان معاون مطالعات فرهنگی مرکز پژوهشهای مجلس منصوب کرده بود تا نشان دهد هیچ ابایی از انجام انتصابات فامیلی و همزمان شعار علیه آن ندارد.
این که بعد از حدود ۴ دهه فساد و رانتخواری سیستماتیک و فراجناحی در ساختار جمهوری اسلامی، بخشی از بدنه نظام که معمولا یا در برابر این کار سکوت میکرد و یا با آن همراه بود، زبان به اعتراض گشوده است، لزوما به معنای تغییر ماهیت و ستادستیز شدن آن نیست. شاید بتوان این واکنش را بیشتر به اختلافات درونگروهی بابت نشستن رقبایی ناخوانده بر سر سفره انقلاب مرتبط دانست. بعد از یکدست شدن حاکمیت «انقلابی» و رفع خطر غیرخودیها حال اختلافاتِ درونیتر و تضاد منافع داخلی به این شکل بروز کردهاست و خود را نشان میدهد.