از این بوم تا آن تخته رنگ

نورالدین زرین کلک

زیتون– اول خرداد ۱۳۹۵، وقتی خبر مرگ پرویز کلانتری را به بهترین رفیق همه عمرش دادند،  شعری برای او سرود.

در سومین روز درگذشت مرحوم پرویز کلانتری متن این سروده به همراه دست خط  زرین کلک ، برای انتشار در اختیار «زیتون»  قرار داده شد، که در ادامه می آید:

 

***

پرویز کلانتری شعر نورالدین زرین کلک سایت زیتونقطار زندگی ات
ایستاد عاقبت
در ایستگاه آخر
*
چه نرم می رفتی
از برنجزارهای گیلان
از پل های مسجد سلیمان
و از تونل دراز کندوان
*
دود سفیدت
آسمان آبی را رنگ می کرد
و صدای هو هوی آوازت
عاشقان را
وعده ی دیدار بود
*
چه راه درازی پیمودی
ازین ایستگاه تا آن ایستگاه
از این بوم تا آن تخته رنگ
و ازین سر حیاط تا آن ته حیات
*
پرویز کلانتری زرین کلک سایت زیتون 5همچنان و همیشه می رفتی
تا از ایستگاه هزار کابوس هراس
شاگردان نقش بر جان
و دوستان جان در نفس
و مردم سر سنگی و فروتنت را
به سرزمین های لذت جادو ببری
*
به بهشت زرد کویرها
به طلای کاهگل بام ها
به وسوسه ی مهتاب شیروانی ها
و به خنکای کوچه های تنگ سراب
*
قطار زندگیت سرشار بود
از حرف های تازه و انار
از زمزمه ی بنفش و بهار
و از اندیشه های ترد و آبدار

*
ایستگاه قرنطینه را بگذار
و در آخر کهکشان پارک کن
آرام… آرام
همچنان که همیشه
همه ی قطارها باید خستگی در کنند.

نورالدین زرین کلک

 اول خرداد ۹۵ –  کالیفرنیا

 

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

تنها یک روز پس از تصویب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر ضرورت آتش‌بس فوری در غزه، اسماعیل هنیه، رییس دفتر سیاسی حماس مستقر در دوحه، طی سفری کوتاه به تهران با علی خامنه

ادامه »

آقای خامنه‌ای! رهبر جمهوری اسلامی ایران که بیشتر علاقه دارید خودتان را رهبر «انقلاب» بدانید، شما در تاریخ ۱۴ یا ۱۵ خرداد ۶۸ در

ادامه »

چهره‌ی مچاله‌شده از گریه و لابه‌ی بسیارِ او، بِرندی شده بود. بر بالای هر منبری که می‌رفت، در جمعِ هر

ادامه »