زیتون– جمعی از فعالان سیاسی و مدنی ضمن صدور بیانیهای هشدار دادند که به دلیل روند اجرای پروژه غنیسازی اورانیوم در ایران «آژیر فقیرتر شدن مردم و احتمال رویارویی نظامی را به صدا در میآورند.»
امضا کنندگان این بیانیه در ادامه تاکید کردن این پروژه که از ابتدا «بر اساس یک بلندپروازی غیرواقعی و با هدف نظامی، تحمیل هزینه سرسام آور و بدور از نگاه و رای و تصمیم ملت ایران» بنیان نهاده شده «سرنوشت ملت ایران را به گروگان گرفته است.»
هفته گذشته بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی٬ با اعلام اینکه ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد غنیشده ایران به ۲۵ کیلوگرم رسیده است گفته بود: «به جز کشورهای دارای سلاح هستهای، هیچ کشوری قادر به این میزان از غنیسازی اورانیوم نیست.»
این سخنان سخنگوی سازمان انرژی اتمی در آستان آغاز دور جدید مذاکرات هستهای جمهوری اسلامی با کشورهای ۱+۴ ٬ موجب نگرانی کشورهای اروپایی طرف برجام شده بود.
به گزارش «زیتون» در ادامه این بیانیه آمده است: «ماجراجویی بلندپروازانه هستهای بعد از هزینههای فراوانی که بر دوش ملت ایران گذاشت، بالاخره با توافقنامه برجام میتوانست به یک فرجام مفید به حال کشور بیانجامد. فرصت سوزیها و مانع تراشیهای رهبر نظام در مسیر تغییر رویکرد سیاست خارجی کشور و ماجراجوئی های سرداران بی مسئولیت سپاه، عملا زمینه ای فراهم آورد تا ترامپ (تحت فشار جریان راست افراطی آمریکا) قصد زورمدارانه خود مبنی بر خروج دولت آمریکا از برجام را عملی کند و همین کلاف به گروگان گرفته شدن ملت ایران را پیجیده تر کند.»
در پایان این بیانیه تاکید شده است: «بلند کردن صدای این آژیر یک وظیفه همگانی است.»
امضا کنندگان همچنین نوشتند: «ما از دولت های طرف مذاکره جمهوری اسلامی نیز می خواهیم با واقع بینی حداکثری بر عهد و قرارهای خویش پایبند بمانند و نیز بدانند ملت ایران گروگان سیاست های اقلیت حاکم است. در هیچ سیاستی ملت ایران نباید مورد تنبیه و آسیب قرار بگیرد.»
متن کامل این بیانیه که برای انتشار در اختیار «زیتون» قرار گرفته٬ به شرح زیر است:
پروژه غنی سازی اورانیوم توسط جمهوری اسلامی سرنوشت ملت ایران را به گروگان گرفته است. این پروژه از ابتدا بر اساس یک بلندپروازی غیرواقعی و با هدف نظامی، تحمیل هزینه سرسام آور و بدور از نگاه و رای و تصمیم ملت ایران بنیان نهاده شده و گام به گام به صورت برنامه ای ضدملی پیش رفته است.
اینک پس از چند دهه این پرونده نیز بسان پرونده های مهم و ملی دیگر همچون گروگانگیریِ و جنگ به یک خسارت محض تبدیل شده است.
این پروژه بخشی از یک سیاست ضدتوسعه و در راستای سیاست کلان آمریکا و اسرائیل ستیزی بی حاصل و تلاش پرهزینه برای جهاد و جبهه مقاومت سازی و به اصطلاح گسترش عمق استراتژیک در منطقه بوده است. کل این سیاست مخرب و پرهزینه سرنوشت ملت در ایران را به گروگان گرفته است.
ماجراجویی بلندپروازانه هستهای بعد از هزینههای فراوانی که بر دوش ملت ایران گذاشت، بالاخره با توافقنامه برجام میتوانست به یک فرجام مفید به حال کشور بیانجامد. فرصت سوزیها و مانع تراشیهای رهبر نظام در مسیر تغییر رویکرد سیاست خارجی کشور و ماجراجوئی های سرداران بی مسئولیت سپاه، عملا زمینه ای فراهم آورد تا ترامپ (تحت فشار جریان راست افراطی آمریکا) قصد زورمدارانه خود مبنی بر خروج دولت آمریکا از برجام را عملی کند و همین کلاف به گروگان گرفته شدن ملت ایران را پیجیده تر کند.
با روی کار آمدن دولت جدید آمریکا افق های جدیدی گشوده شد اما برخورد با تاخیر و تعلل حکومت ایران باز گره دیگر بر این کلاف کور زده است.
اگر رهبر و جریان حاکم بر ایران آن قدر که خود را برای حفظ این پروژه به آب و آتش می زنند در فکر آب و نان و سلامت مردم بودند، وضع ملت و مملکت این نبود که هست.
این تعلل به شائبه پیگیری یک سیاست پر ریسک و خسارتبار دیگر، یعنی تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای یا رسیدن به آستانه آن، بار دیگر بر نگرانی های ملی دامن زده است.
چه این ماجراجویی شوم و بدفرجام در پیش گرفته شده باشد و چه با تعلل سعی در به اصطلاح امتیازگیری های بیشتر برای اقلیت حاکم بر ایران در نظر باشد، نتیجه برای کشور و ملت ایران یکی است: فقر و فلاکت بیشتر و حتی رسیدن به مرزهای خطر رویاروئی نظامی ویرانگری که آن سویاش ناپیداست.
اقلیت حاکم با رهبری و حمایت ولایت فقیه بر سیاست و اقدامات ضدملی خود سماجت میورزد و با تصوری وهم آلود می پندارد که می تواند با نگاه به شرق و مراودات کهن اقتصاد پایاپای با این کشورها و کشورهای همسایه، کشتی به گل نشسته اقتصاد کشور با کسری بیش از پنجاه درصد بودجه را نجات دهد. اما همه آمارها در باره اقتصاد داخلی و نیز روابط خارجی عکس این توهم را نشان می دهد. ضمن اینکه بیش از هفت دهک از مردم ایران هر روزه با پوست و گوشت شان طاقت فرسایی این سیاست را لمس می کنند.
ما جمعی از کنشگران سیاسی و مدنی با گرایش های گوناگون به حاکمان ایران هشدار می دهیم که با ادامه سماجت ها و اصرار بر سیاست خارجی ضدملی به طور عام و سیاست زیانبار هسته ای به طور خاص موقعیت کشور و مردم ایران را از آنچه که هست وخیم تر نکنند. مسیر غنی سازی اورانیوم و پیشرفت پروژه هستهای و انتهای سیاست خارجی حاکمان ایران بن بست است و راه به جایی جز ویرانی ایران نمی برد و در صورت اصرار بر آن در نهایت به رویاروئی نظامی میانجامد.
ما آژیر خطر گسترش هرچه بیشتر فقر، فروپاشی اقتصادی و حتی احتمال یک رویارویی نظامی در صورت تداوم این سیاست ها را به صدا در می آوریم و از همه دلسوزان وطن با هر گرایشی که دارند می خواهیم در یک هم صدایی ملی ایران قبل از آنکه دیگر فرصتی باقی نمانده باشد، خواهان پایان دادن به سیاست خارجی ویرانگر و بلندپروازی هسته ای و برداشتن دست حاکمان ایران از گلوی اقتصاد و زندگی روزمره مردم شوند. ما فرصت دست یازیدن به راه حل های دیپلماتیک را رو به پایان میبینیم.
بلند کردن صدای این آژیر یک وظیفه همگانی است.
ما از دولت های طرف مذاکره جمهوری اسلامی نیز می خواهیم با واقع بینی حداکثری بر عهد و قرارهای خویش پایبند بمانند و نیز بدانند ملت ایران گروگان سیاست های اقلیت حاکم است. در هیچ سیاستی ملت ایران نباید مورد تنبیه و آسیب قرار بگیرد.
نام امضا کنندگان این بیانیه به شرح زیر است:
ئالان توقیفی٬ الهه امیرانتظام٬ احمد پورمندی٬ احمد علوی٬ احمد نجاتی٬ اسماعیل زرگریان٬ اسماعیل صفرزاده٬ بهروز بیات٬ بهروز خلیق٬ بهزاد کریمی
پرویز مختاری٬ پروین ملک٬ توران همتی٬ تورج ابوذرخانی٬ جمشید خون جوش٬ حسن گلشاهی٬ حسن نایب هاشم٬ حسین علیزاده٬ حسین بحیرائی٬ حمید زنگنه٬ خسرو بندری٬ خسرو میرمالک ثانی٬ رسول تیهوئیان٬ رضا شیرازی٬ رضا علیجانی٬ رضا قریشی٬ رضا کریمی٬ رضا مسموعی٬ زهرا قضات٬ سمیه قضات
سمیرا جمشیدی٬ سهیلا گلشاهی٬ سهیلا گلشاهی٬ شعله زمینی٬ صادق کار٬ عصمت بهرامی٬ علی اکبر موسوی (خوئینی)٬ علی ایزدی٬ علی کلائی٬ فرید اشکان٬ کاظم علمداری٬ ماشاالـه قدس٬ مجید قانی٬ محسن یلفانی٬ محمد اولیائیفرد٬ محمد پوردوائی٫ محمدصادق علی اصغری
مریم اهری٬ مریم تنگستانی٬ مزدک عبدیپور٬ مزدک لیماکشی٬ مسعود سفری٬ مسعود شب افروز٬ معصومه شاپوری٬ منصور فرهنگ٬ منصوره شجاعی٬ منوچهر مختاری٬ مهدی ممکن٬ مهدی نوربخش٬ مهرداد درویشپور٬ نیره توحیدی و یدی قربانی.