زیتون: دور زدن تحریمها همواره در ایران و خارج از ایران معنای دوگانهای دارد. برای رهبران جمهوری اسلامی نشانه موفقیت و پیروزی آنان برای گذشتن از سد تحریمهای ایالات متحده است و همزمان در خارج از ایران جرمانگاری شده و دور زنندگان تحریم، متحمل جریمه نقدی یا راهی زندان میشوند. در این میان دسته سومی هم هستند که تحریمها چنانکه آیتالله خامنهای پیش از این توصیف کرد، برایشان نعمت است و از این نمد برای آنان در داخل کشور کلاه در میآید. تعداد کمی از آنان هم مانند بابک زنجانی راهی زندان میشوند.
محمد ذوالفقاری که در سال گذشته به دلیل اختلاس هشت هزار میلیارد تومانی مجرم شناخته شده و راهی زندان شده بود هم از جمله این افراد است. به گزارش خبرگزاری تابناک او بعد از آزادی از زندانِ ۱۰ روزه به جرم اختلاس، به بهانه فروش محمولههای بنزین، قراردادی معادل ۵۰۰ میلیون دلار با شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی منعقد کرد. حالا گزارشها حاکی از آن است که ذوالفقاری پس از صادر کردن این محمولهها، مبلغ دریافتی از فروش بنزین را به شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی بازنگردانده. شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی به دلیل پرداخت نشدن پولهای حاصله از فروش بنزین از ذوالفقاری شکایت کرده و پرونده در دستگاه قضایی در حال بررسی است.
محمد ذوالفقاری بر سر پرونده قبلی خود در سال ۹۹ هم به اتهام مشارکت در اخلال در نظام ارزی کشور به ۱۵ سال حبس محکوم شده بود که فقط ۱۰ روز در زندان ماند و خیلی زود به چرخه اقتصادی معیوب و فاسد جمهوری اسلامی بازگشت. در مورد اینکه اتهام جدید این مجرم ۳۷ ساله اختلاس است یا کلاهبرداری ابهام وجود دارد به دلیل اینکه مشخص نیست آیا او از ارز موسوم به جهانگیری یا همان ارز ۴۲۰۰ تومانی بهره برده یا بنزین را با ارز آزاد معامله کرده است. به گفته کارشناسان با مشخص شدن این موضوع میتوان فهمید که حجم بنزین صادر شده توسط وی چه میزان بوده است.
چرا این خبر مهم است؟
در وضعیتی که جمهوری اسلامی تحت فشار تحریمها امکان فروش نفت و فرآوردهای نفتی را ندارد به نظر میرسد که به هر ریسمانی چنگ میزند تا خود را از ورشکستگی کامل اقتصادی نجات بخشد. در این مسیر به جز موانع قانونی خارج کشور، دزدان خانگیای هم هستند که از این وضعیت سود برده و ارتزاق میکنند و در نهایت از زیر دست این سیستم فاسد و رانتی چیزی در خزانه کشور نمیچکد.
«دور زدن تحریم» با استفاده از رانت ارز دولتی و امکان بستن قرارداد نیم میلیارد دلاری در حالی که به جرم اختلاس به ۱۵ سال زندان محکوم شده باشی تنها در اختیار گروه خاصی از همین بدنه فاسد است که در سایه عدم شفافیت و نظارتناپذیر بودن به کار خود ادامه میدهند. در موارد معدودی هم که دستگاه قضا ورود میکند، موضوع رسانهای میشود و به ظاهر از لابیها کاری برنمیآید در نهایت یک فرد محکوم میشود و احیانا راهی زندان و حتی گاهی اعدام میشود، در حالی که آن چرخههای معیوب؛ رانت، اختلاس و کلاهبرداری به قوت خود باقی است و با تغییر دولتها و نیروهای حاکمیتی فقط افراد آن عوض میشوند.
با وجود این در نبود یک ساز و کار استاندارد و قابل قبول بینالمللی و در سایه تحریم به نظر میرسد جمهوری اسلامی برای دور زدن تحریم چارهای به جز مراجعه چندین باره به همین دزدان خانگی ندارد.
کمی عمیقتر؛ اختلاس و کلاهبرداری در سایه تحریم
شنیدهها حاکی از آن است که ذوالفقاری به حلقهای از متنفذین حاکمیتی به نام «حلقه کرمان» متصل است که از نزدیکان فرمانده پیشین سپاه قدس، قاسم سلیمانی، هستند. در شرایطی که ذوالفقاری عملا مجرمی است که حتی دوران محکومیت خود را هم سپری نکرده به واسطه روابطی که دارد برای یک قرارداد نیم میلیارد دلاری طرف قرارداد شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی قرار میگیرد و باز هم به همان سیاق پیشین رفتار میکند. با وجود این به نظر میرسد در پرونده جدید هم لابیهای او دست از تلاش برای حل و فصل این «گرفتاری» جدید برنداشته و در حال سرپوش گذاشتن بر تخلفها و فعالیتهای احتمالا کلاهبردارانه او هستند. به این شیوه که به سراغ صرافیهایی که در تامین ارز خرید بنزین به ذوالفقاری کمک کرده بودند رفته و از میان آنان برای او شریک جرم تراشیده اند. نهادهای اطلاعاتی و امنیتی این صرافان را متهم شناختهاند و نام چند تن از آنان را در پرونده آورده و از آنان خواستند برای تامین مبلغی که ذوالفقاری به شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی بدهکار است اقدام کنند.
ذوالفقاری در پرونده پیشین خود به «خالی فروشی» در سامانه نیما متهم و محکوم شده بود. در واقع پرونده اختلاس او یکی از صدها پرونده فسادی بود که در نتیجه چند نرخی شدن ارز در ایران رخ داد.
نیما سامانهای است که صادر کنندگانی که ارزی در خارج از کشور داشتند را به واردکنندگان دارای ریال متصل میکرد. با ادعای صادرکننده مبنی بر داشتن ارز ، صرافىها به مشترىهای وارد کننده مواد اولیه خود اعلام میکردند که ارز موجود است و معادل مبلغ ریالی را از آنان دریافت کرده و به صادر کننده تحویل میدادند. پس از آن صادر کننده دو هفته وقت داشت که ارز را تحویل بدهد. خالی فروشیها و از جمله «خالی فروشی» ذوالفقاری هم در این مرحله رخ داد. محمد ذوالفقاری، مدیرعامل شرکت توسعه تجارت دلفین با برند چای کاپیتان، در اواخر سال ۹۸ در سامانه نیما اعلام کرد که یک میلیارد و صد میلیون درهم امارات برای عرضه به واردکنندگان در اختیار دارد. پس از اعلام محمد ذوالفقاری ۴۰۰ شرکت تولیدی به واسطه ۴۰ صرافی اقدام به خرید این ارزها کردند.
بنابر گزارشهای موجود ذوالفقاری در همان زمان به عنوان عضو هیات مدیره شرکتهای دیگر چون توسعه تجارت دلفین، گسترش بستهبندی دلفین و ستاره تابان کیش خود به ترتیب مبالغی حدود ۱۲ میلیون یورو، ۳۸ میلیون یورو و ۱۴ میلیون یورو ارز از بانک مرکزی دریافت کرده بود.
او در نهایت تعهدات ارزی خود به سامانه نیما را تامین نکرد.
مالباختگان با عدم دریافت ارز، در تیر ماه سال ۹۸ دست به اعتراض و تجمع زدند و بعد از کارشناسى قوه قضاییه مشخص شد که سرمایه این ۴۰۰ شرکت تولیدی با ۴٠ هزار کارگر که سرمایه های ریالی خود را برای خرید ارز و واردات مواد اولیه به شرکت محمد ذوالفقاری داده بودند از میان رفت. در نهایت ذوالفقاری به اتهام مشارکت در اخلال در نظام ارزی کشور به ۱۵ سال حبس محکوم شد. حبسی که فقط ۱۰ روز آن را تحمل کرد.
حال سایت اصولگرای تابناک با تاکید بر اینکه خانواده این مجرم ـ متهم ۳۷ ساله در بریتانیا به سر میبرند نسبت به فرار و خطر « خروج پولهای بیت المال و تکرار سناریو خاوری» اظهار نگرانی کردهاست و از قوه قضاییه اژهای خواستند که برای بازداشت او دست بجنبانند.
سناریوی خاوری، سناریوی بابک زنجانی و مواردی از این دست تا زمانی که جمهوری اسلامی بخواهد چرخ اقتصاد کشور را به شیوههای پنهانی، غیرشفاف و خلاف قوانین بینالمللی بچرخاند، پرتکرارترین سناریوهای پیش رو خواهد بود. چیزی که بیش از هر چیزی تکرار این سناریوها را تضمین میکند سیستم تا بن دندان فاسد و رانتی حاکم بر کشور است. جمهوری اسلامی با وجود اینکه به وضوح چارهای ندارد، در برابر بازگشت به توافق هستهای مقاومت میکند و در عوض از یک سو بر طبل اقتصاد مقاومتی میکوبد و از سوی دیگر دست در دست اختلاسگران و کلاهبرداران همزمان تحریم و مردم را دور میزند، در این میان هم منابع ایران هدر رفته و همهچیز در مسیر نابودی در حرکت است.
یک پاسخ
وقتی به نهایت خواسته دستگاه حاکمه ، از این دست و پا زدنهای مردم بیچاره کن نگاه می کنیم تازه عمق بیچارگی دستگیرمان می شود ! حاکمیت فعلی مشروعترین خواسته اش در واقع برتری دادن مذهب شیعه بر سنی می باشد ، رو کم کنی با امریکا نه اینکه به منظور احقاق حقوق پایمال شده مردم ایران از آمریکا باشد بلکه سعی در این است تا دخالتهای آمریکا در این منطقه مسلمان نشین که اکثریت آن سنی مذهب می باشند برداشته یا کم شود تا اینان بتوانند بر سنیها تسلط داشته باشند ! در بین اینهمه سیاست ورزی صوری که برای گمراه کردن قدرتهای برتر جهان است ، در مورد نگاه به سنیها در داخل و خارج از ایران ، جز با گفتن چند کلمه حرف بی ضرر مبنی بر وحدت شیعه و سنی و تلاش برای نزدیکی هر چه بیشتر با برادران و خواهران سنی ، در عمل آنچه که قابل مشاهده است جز دشمنی مستمر نیست ، ببینید دارند چه بلایی سر اهل سنت ایران می آورند، ببینید رفتار آنان با کشورهای عربی چگونه است!؟ در مذاکراتی که در حال حاضر با عربستان دارند هیچ نشانی از نزدیکی با این سنی مذهبان مشاهده نمیشود و سختترین و خشکترین نوع مذاکره را در پیش گرفته اند! تنها می خواهند زهر عملکردهای آنها گرفته شود ، نمی خواهند دوستی با آنان برقرار کنند ، این نفرت و انزجار از سنیها، در بین متحجرین شیعه مسبوق به سابقه است در زشتترین اشکال آن، از جمله در کتابی که یادم نیست از شریعتی بود یا ال احمد که خواندم و گفته بود در یکی از سفرهای حج شاهد بوده که همین حجاج ایرانی در وسط کشمش گوه می گذاشته و تعارفی به سنیها می خورانده اند ، در زمان دور هم جمع شدنها در حج از این شیرینکاری و انجام دادن تکلیف و ثوابهایش برای یکدیگر داد سخن میداده اند و به روح شیعه اشان آرامش می بخشیده اند ! مهم نیست که آنان علی را جزو خلفا میدانند و از اصحاب نزدیک به پیامبر و همانقدر به او احترام میگذارند که به ابوبکر و عمر و عثمان ارادت دارند ، اینها به ان سه خلیفه و حتی عایشه که بقول خودشان همسر پیغمبر و ناموس او بوده و ام المومنین خوانده میشود بدترین توهینها را میکنند و اینرا وظیفه شرعی خود میدانند، حال شما خود بخوانید حدیث مفصل از این مجمل! اعتقاد دیگر این جماعت شیفته علی ، نسخه پیچیدن برای دردهای مردم با تکیه بر مبارزه حاضر که هم زیارت است و هم سیاحت و ادعای اینکه چنانچه ما موفق شویم و بتوانیم دست آمریکا و بالطبع دست سنیها را از معادلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی این منطقه کم کنیم ، شما هم همراه ما به آسایش خواهید رسید ! خدا نکند آسایش مورد نظر شما نصیب کسی شود ، شما مردم را گاو فرض کرده اید که چیزی جز شکم و زیر شکم مشکل آنان نیست؟ اگر کسی در این روزگار ، براندازی اینان را حتی با دخالت خارجی طلب میکند معنی اش این است که به خواسته های کثیف اینان واقف شده و از روزی میترسد که حتی آمریکا هم نتواند حریف اینان شود! آن روز تکلیف ما با اینها چه خواهد بود؟ اینهایی که از همین الان همه دستاوردهای بشر را پس از هزارها سال با رنج و مرارتهای بیشمار کسب کرده اند به هیچ می شمارند و بجای آن خرافاتی را علم کرده اند که یک پشیز ارزش ندارد ! ابتدای این انقلاب را تحریف کرده اند، در مقابل اینهمه آدمی که هنوز در قید حیات هستند و خود شاهد بوده اند که خمینی میگفت ما یک دمکراسی در ایران بوجود می آوریم که هم پای دمکراسی فرانسه باشد! آب و برق و اتوبوس مجانی در اختیار مردم می گذاریم! این حرفها و بیش از اینها کجا رفت ؟ که حالا ادعا میکنید نخیر ، ما قصدمان از روز اول ،انقلاب ابدی و جنگ بی پایان با بلاد کفر و راهنمایی مردم بسوی بهشت ، اگر با زبان خوش بود که چه بهتر و اگر نخواستند با زبان ترش! امامی که از روز اول سیلی زدن و تو دهن این و اون زدن و قلم شکستن و در مقابل پرسش از او که پس چرا در فرانسه گفتید خواهان دمکراسی هستید و جواب بدهد ” خدعه کردم” نبود ، مردمی که مغبون شده اند چه وظیفه ای دارند؟ اینرا از نظر شرعی خودتان جواب بدهید! یک روز برای بدست آوردن قدرت از چنگال کسی که تبلیغ میکردید به مردم ظلم میکند از هیچ تلاشی کوتاهی نکردید، حتی با کشتن صدها انسان بی گناه در سینما رکس آبادان! حالا تا کسی صدایش بر علیه شما که اینهمه کلاه سرش گذاشته اید در می آید از هر تهمت و فحش و انگ زدن و وصله چسباندن به او دریغ نمی کنید! نکته بسیار مفیدتر به حالتان که انراهم درک نمیکنید، وقوف به این واقعیت است که ور ور جادوهای شما تا زمانی کابرد داشت که مردم کم و بیش به شما اعتماد داشتند، حالا آن اعتماد از بین رفته و جای خود را به تنفر روز افزون داده، در این وضعیت که دائم به خودتان تلقین میکنید انشاالله گربه است ، روزی که خیلی هم دور نیست فرا میرسد که توپ، تانک، مسلسل تان هم جواب هجوم مردم را نخواهد داد، حلوای تن تنانی، تا نخوری ندانی!
دیدگاهها بستهاند.