زیتون ـ یلدا امیری: مذاکرات احیای توافق هستهای که در دولت رئیسی بارها به تعویق افتاد، بعداز ظهر امروز، دوشنبه، ۸ آذرماه در هتل کوبورگِ وین آغاز میشود.
در آستانه این گفتگوها، رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، در برنامه ساندز شبکه بیبیسی گفت که اگر ایران بخواهد از مذاکرات بهعنوان پوشش برای تسریع برنامه هستهای خود استفاده کند، آمریکا و متحدانش فشار بر تهران را افزایش میدهند. مالی افزود: «اگر ایران فکر میکند که میتواند از این زمان برای ایجاد اهرمهای نفوذ بیشتر استفاده کند، سپس بازگردد و بگوید چیز بهتری میخواهد، ما و شرکای ما [فریب] نمیخوریم.» او تاکید کرد که توسعه برنامه هستهای ماهیت برجام را به خطر میاندازد.
بر اساس اخباری که زیتون از دو مقام سازمان انرژی هستهای جمهوری اسلامی به دست آورده، هشدارهای رابرت مالی نه تنها بیاساس نیست، بلکه اهداف هستهای که نظام به دستور مستقیم رهبر جمهوری اسلامی در مذاکرات پیشرو دنبال میکند، بسیار فراتر از این است. زیتون مطلع شده که آیتالله خامنهای چند هفته پیش از اعلام زمان مذاکرات، دیپلماتها و مقامات کنونی و پیشین سازمان انرژی هستهای را به جلسهای فراخوانده، و با اعلام اینکه «نظام تصمیم ندارد پیشرفتهای هستهای خود را به عقب بازگرداند» از افراد حاضر در جلسه پرسیده که «آیا احتمال موفقیت در مذاکرات وجود دارد؟»
یکی از مقاماتی که این خبر را به «زیتون» داد، نقل کرده که در این جلسه علیاکبر صالحی، رئیس پیشین سازمان انرژی هستهای به خامنهای گفته که «پیشرفتهای هستهای ایران برگشتپذیر نیست و غرب از این موضوع مطلع است.» صالحی افزوده: «اگر غرب با پیشرفت برنامه هستهای ایران کنار نیاید مذاکرات زمان بیشتری برای توسعه هستهای در اختیار ما قرار میدهد.» ظاهرا با این سخنان تصمیم آغاز مذاکرات گرفته میشود.
اما اهداف رهبر جمهوری اسلامی از نگاه تحلیلگران دور نمانده و از این رو حملههای روزنامه کیهان و حسین شریعتمداری، نماینده خامنهای در موسسه کیهان به این تحلیلگران بیدلیل نیست. این روزنامه ۵ آذر در ستون اخبار ویژه نوشت یک «سایت غربگرا» ادعا کرده که «منطق اهرمسازی» باعث غالب شدن مخالفان برجام در آمریکا میشود. کیهان افزود رضا نصری در مصاحبه با «انتخاب» گفته؛ اگر دولت جدید با نیت نمایش اقتدار بر موضوعاتی بیش از اندازه مانور دهد یا خواستههایی مطرح کند که تحقق آن برای دولت آمریکا مقدور نباشد، مخالفان برجام از این فضا برای تخریب مذاکرات استفاده کرده و لابی اسرائیل القا میکند که ایران قصد «اخاذی هستهای» دارد.
کیهان در ادامه پرسید؛ آیا دولت روحانی کم گفتار و رفتار نرم -بلکه منفعلانه و همراه با دیکتهها و زیادهخواهی آمریکا- نشان داد؟ و مدعی شد؛ پیشنهاد توافق موقت به دلیل تصمیم مجلس در بهکارگیری سانتریفیوژهای پیشرفته و غنیسازی ۲۰ درصد و ۶۰ درصد بود.
چرا این خبر مهم است؟
دولت آمریکا چندین بار اعلام کرده که شرط لغو تحریمها، بازگشت ایران به تعهداتش است. اشاره آمریکا به پیشرفتهای دو سال اخیر جمهوری اسلامی در برنامه هستهای است. تصمیم کنونی رهبر جمهوری اسلامی برای عدم عقب نشینی در توسعه هستهای، میتواند باعث برهم خوردن هرگونه مذاکره میان ایران و قدرتهای جهانی شود، این تصمیم به لغو کامل برجام و بازگشت پرونده هستهای ایران به شورای امنیت و آغاز تحریمهای بین المللی منجر میشود. اگرچه آیتالله خامنهای نشان داده که در مواقع خطیر تا لبه پرتگاه میرود ولی قبل از سقوط عقبنشینی کرده و مسئولیت را به گردن فرد دیگری میاندازد.
اما در مورد اخیر مسیر او تا لبه پرتگاه و ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت احتمالا چندین سال به طول خواهد انجامید. سالهایی که میتواند اقتصاد ایران را به نابودی بکشاند، تورم و بیکاری حاصل از آن مردم ایران را بیش از پیش در فقر فرو ببرد و فساد مالی فراگیر را افزایش دهد. معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون ۳۰ مهر اعلام کرد که در پایان سال ۱۳۹۹ سی میلیون ایرانی در فقر مطلق بودهاند.
اهرم فشاری که نماینده ویژه آمریکا از آن سخن میگوید و تندروهای حکومتی نام آن را اقتدار نهادهاند، رسیدن جمهوری اسلامی به حدی از غنیسازی است که امکانات کافی برای ساخت سلاح اتمی را فراهم کند. همانگونه که بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی اواسط آبان گفت که ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی به ۲۵ کیلوگرم رسیده و «به استثنای کشورهای دارای سلاح هستهای، هیچ کشوری قادر به تولید آن نیست». شکست مذاکرات و تحریمهای بینالمللی علاوه بر نابودی اقتصاد میتواند تندروها را به سوی ساخت سلاح هسته ای سوق دهد و ایران را از نظر اقتصادی به ونزوئلایی تبدیل کند که مانند کره شمالی بمب هستهای دارد.
کمی عمیقتر؛ اقتدار به شیوه کره شمالی
با پیروزی جو بایدنِ دموکرات در آمریکا بحث بازگشت آمریکا به برجام مطرح شد، مقامات دولت بایدن اعلام کردند در صورت بازگشت ایران به تعهداتش، ایالات متحده به برجام بازخواهد گشت. منظور الغای اقدامات دو سال اخیر جمهوری اسلامی است که از جمله آن اقدامات؛ پیشروی در برنامه هستهای در سال ۱۳۹۸ و سال ۱۳۹۹ با آغاز غنیسازی ۲۰ درصدی به دستور آیتالله خامنهای و تصویب «قانون اقدام راهبردی» مجلس است، که دسترسی بازرسان آژانس به تاسیسات هستهای محدود و اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی متوقف شد، علاوه بر این جمهوریاسلامی تولید اورانیوم ۶۰ درصدی و اورانیوم فلزی را آغاز کرد.
از همان سال ۹۸ که ایران پیشروی در برنامه هستهای خود را آغاز کرد بسیاری از تحلیلگران این احتمال را مطرح کردند که آیتالله خامنهای و اطرافیانش که تندروترین بخش حکومت هستند، از پیشرفتهای هستهای خود دست نمیکشند، کشورهای غربی و اسرائیل نیز تا کنون چندین بار در این مورد هشدار دادهاند.
آلن فراشون، سرمقالهنویس لوموند چند روز پیش نوشت؛ علی خامنهای عجلهای برای دستیابی به توافق در مذاکرات ندارد. او میخواهد با پیروی از سرمشق کره شمالی ایران را با ٨۳ میلیون جمعیت به یک «اقتصاد جنگی خودکفا» تجهیز کند. او و متحدانش میخواهند در خارج مذاکرات را کش بدهند و در داخل سلطه اجتماعی غیرقابل تحمل خود را تقویت کنند.
بیشتر بخوانید:
مذاکرات هستهای؛ ارعاب غرب یا اسقاط ایران
صادراتِ سوخت یا صادراتِ تحریم؟
گفتنی است که سخنان فریدون عباسی، نماینده مجلس در مصاحبه با روزنامه ایران، تاییدی بر این اخبار و تحلیلها بود. او گفت محسن فخریزاده علیرغم فتوای رهبر جمهوری اسلامی در زمینه تولید سلاح هستهای، در این حوزه «سیستم ایجاد کرده بود». او افزود، در زمینه سلاح هستهای، مساله فخریزاده «فقط دفاع از کشور خودمان نبود. زیرا کشور ما پشتیبان جبهه مقاومت است.»
مذاکرات وین در دولت پس از ۶ دوره در ۲۲ خرداد پایان یافت و دولت از تفاهم کلی سخن گفت. روحانی در روزهای پایانی دولتش صراحتا گفت: «فقط تحریم باقی مانده که آن هم دست خودمان است و میتوانیم همین هفته تصمیم بگیریم که آنرا تمام کنیم.» اما روحانی رفت و خامنهای ترجیح داد این کار را به دولت رئیسی بسپارد، تصمیمی که امروز دلایل آن روشن شده است.
آیتاللهخامنهای در آخرین دیدار با دولت روحانی از مفاد پیش نوییس توافق احیای برجام به تندی انتقاد کرد و گفت که خط قرمزهای تعیین شده او رعایت نشدهاست. اکنون دولتی بر سرکار است که تمامی اوامر او را اجرا میکند، خواستههای جدیدی مانند لغو تمامی تحریمها و تضمین عدم خروج مجدد آمریکا از توافق میتواند موضوعاتی برای کش دادن مذاکرات و پیشرفت در برنامه هستهای باشد.
عباس اصلانی، پژوهشگر مرکز مطالعات راهبردی خاورمیانه، در مصاحبه با روزنامه دولتی ایران، گفته که یکی از عوامل سختتر شدن این دور از مذاکرات آشکار شدن ماهیت رفع واقعی تحریمها با رفع تحریمها بر روی کاغذ و به لحاظ حقوقی است و باعث شده تا ایران حساسیتها و ملاحظات جدیدی را در خصوص رفع تحریمها اتخاذ کرده و همزمان خواهان تضمینی جدید و عدم تکرار رفتارهای سابق آمریکا شود.
در حالی که مردم ایران با شدیدترین بحرانهای اقتصادی دسته و پنجه نرم میکنند، جمهوری اسلامی جاهطلبیهای نظامی، منطقهای و ایدئولوژیک را هدف اصلی خود قرار داده و اقتصاد کشور هزینه را این اهداف میکند. به نظر میرسد رهبر جمهوری اسلامی و منصوبانش در دولت سیزدهم به دنبال «اقتداری» هستند که کره شمالی سالهاست آنرا به قیمت گرسنگی مردم و قحطی به دست آوردهاست.
2 پاسخ
چند وقت پیش مقاله ای را به سایت زیتون فرستادم در این خصوص که امریکا قصد دارد ایران را در همین شرایط خاص تضعیف شده حفظ کند و این کار شدنی نیست مگر اینکه ایران به سلاح هسته ای مجهز شود یا لااقل توانایی داشتن سلاح هسته ای را داشته باشد چرا که جنبش های مردمی هر سال بیشتر و بیشتر می شوند
البته این مقاله مورد توجه زیتون قرار نگرفت
و توضیح دادم که تنها راه ممکن برای حفظ این رژیم داشتن یا حداقل توانایی ساختن سلاح هسته ای می باشد
لذا امریکا که دور از دسترس ایران می باشد ترجیح می دهد ایران هسته ای باشد و به سلاح هسته ای دست پیدا کند تا بماند
ایران با داشتن سلاح هسته ای آرام می گیرد و خطرش هم کمتر می شود چرا که وارد بازی بین المللی خواهد شد ولی مثل پاکستان هر روز ضعیف و ضعیفتر خواهد شد
بدون تولید و مجهز شدن به سلاح هسته ای، رژیم ایران بیش از چند سال دوام نخواهد آورد و مجبور است یا به خواسته های مردم و تغییرات بنیادین تن بدهد یا از صحنه سیاست جهان حذف شود
اما امریکا به ماندن چنین رژیم حراف ولی ضعیف بسیار نیازمند است
بر این باور هستم که برخلاف اروپا و اسرائیل که در دسترس ایران می باشد امریکا ترجیح می دهد جمهوری اسلامی سلاح هسته ای داشته باشد ولی بماند
اگر جمهوری اسلامی برود تمام نقشه های امریکا در خاورمیانه نقش بر آی خواهد شد
ایران قدرتمند و دموکرات بسیار به ضرر امریکاست
اما اروپا حسابش جداست
اروپا ایرانی دموکرات می خواهد تا از بازار آن استفاده کند و بتواند مشکلات اقتصادی اش را حل و فصل کند
تنها دلیلی که اروپا برجام را تا امروز حفظ کرده است نیز همین می باشد
برای درک بهتر معضل امروز ایران باید توجه داشت که یک پکیج گنده از معضلات وجود دارد که بایستی به ماهیت این معضلات از دید افراد دست اندر کار نگاه کرد و تجربیات انباشته شده ظرف این ۴۳ سال گذشته را نیز مورد مداقه قرار داد ، آنوقت میشود از اوضاع تبیین بهتری داشت.
از نظر من در ایران رهبری وجود دارد که وظیفه ای استثنایی را بعهده گرفته، مقصد اصلی او بظاهر اسلام اما نیت واقعی او بسط شیعه و برتری دادن شیعه در این جنگ کهنه در بین همه متحجرین اسلامی است، از شیعه تا سنی که دینشان شده مذهب و مذهبشان دین! شاید اگر این رهبر عالیقدر ، برتر از مراجع تقلید، نائب امام زمان به گذشته خودش برمیگشت که روضه خوانی برایش ثواب داشت و هم زکات، و از این شغل امرار معاش میکرد و شکم زن و بچه اش را سیر میکرد طرز فکرش هم تا این حد متحول نمیشد که رویای جهانی کردن مذهب شیعه، رویایی دست یافتنی شود، و خیال کند که نظر خداوند بسمت جهانی شدن شیعه برگشته و او را چون پیغمبری برگزیده تا این امر الهی بدست او محقق گردد! باور کنید اگر عمق افکاری که در سر او می چرخد را جستجو کنید، نهایت همین است که من می گویم، اما این فرد فکر بازی ندارد تا برای جامه عمل پوشاندن به تن این رویا واقعیتها را در نظر بگیرد زیرا یک آخوند سنتی و متحجر است، روشهای او ، طرز فکر او، حتی در حد و اندازه های خمینی هم نیست! حیله گری را خوب آموخته اما حیله های آخوندی تجربه ۴۳ ساله نشان داده که حداکثر میتواند یک جماعت کوچکی را بفریبد، نه یک جمعیت بیش از هشتاد میلیونی با تعداد زیادی جوان که تحصیلات دانشگاهی دارند، ذکر اعمال و رفتار ریز و درشت او در طی مدتی که رهبر بوده، مجموعه بزرگی از بی تدبیری و کم سوادی و سود بردن از راه حلهای پیش پا افتاده با چاشنی نامردمی و جنایت توام بوده و حاصل همه بیخردی های او صف ناراضیان و معترضانی است که از سال ۸۸ به این سو در مقابلش صف آرایی میکنند و جواب او تنها یک چیز است، سرکوب! اینها همه باعث شده که دید او به اوضاع تغییر کند ، رویایش را برباد رفته ببیند و در جستجوی پایانی باشد که پس از او مذهبش زنده بماند و کسی نباشد که در تاریخ از او بعنوان نابود کننده شیعه در ایران یاد شود، که اینهم یکی دیگر از توهمات اوست که خیال میکند تبدیل به سنگین ترین وزنه در امر دین و مذهب و اسلام شده و بود و نبودش تاریخ را جابجا میکند، اگر این اتفاق هم رخ دهد، بخاطر شخص او تنها نیست ، بلکه این پتانسیل منفی در ذات این مذهب است که آن را آسیب پذیر کرده، انقلاب اسلامی با تولید دو رهبر دیکتاتور که حاضر نبودند در کنار اسلام عزیزشان اسمی از مردم در کنارش قرار بگیرد با ارزشهای امروزین جهان هماهنگ نیست و این اصلی ترین عاملی است که اسلام و شیعه و سنی به حاشیه رانده شوند، مثلا در این ۴۳ سال تمام هم و غم اینان این بود که جایگاه تاریخی ایران پیش از اسلام را نابود یا اگر قادر به اینکار نبودند چنان تضعیف کنند که نتواند در مقابل اسلام قد علم کند! در حالیکه تا پیش از اسلام انقلابی همین تاریخ وجود داشت و با اسلام تنشی ایجاد نکرده بود! اشکال هر تمامیت خواهی، از هر جنس و هرنوع در این است که زیاده خواهی های خودش را زیاده نمیبیند، بلکه انرا قانونی و از روی عدل و عدالت میداند که دیگران اگر انسان هستند و حیوان و حشره و خار و خاشاک و میکروب نیستند باید به آن تن در دهند، در یک مقایسه ساده بین ایران قبل از اسلام با ایران بعد از اسلام نتیجه چه خواهد بود؟ چه به ما اضافه شد بعد از اسلام؟ چه از کف دادیم بعد از اسلام؟ برای ما دلیل می آورند که انوشیروان و قوانین آن روزگار اجازه نمیداد که عموم مردم تحصیل علم کنند و اسلام اجازه داد ، همین اسلام شما بعد از هزار و چهارصد سال مخالف تحصیل زنان است ، بین طالبان علنی و در بین شما پنهانی ، با گفتن اینکه زن باید بچه بدنیا بیاره و پیزی شوهرش رو جا بکنه، زن باید در گرمای پنجاه درجه چادر مشکی سرش کند و مقنعه ببندد و جوراب کلفت بپوشد و اگر مرد هم به فلان شما! شما باید از اسلام موجود حرف بزنید و نقایصی را برطرف کنید، اگر میشود که برطرف بشود ، نه اینکه داستانهای نوستالوژیک از اسلام و علی و فاطمه و حسن و حسین برای مردم تعریف کنید و چون به خلوت می روید آن کار دیگر بکنید! در دوره هخامنشیان زنان همپای مردان کار میکردند و برابر با مردان دستمزد میگرفتند، از بی حیایی و بی عفتی زنان در آن روزگار حتی یک نشانه کوچک دارید؟
خامنه ای آخرین برنامه ای که برای ایران دارد برپایی جنگی است که بوسیله آن خودش و اسلام عزیزش را از سرنوشت مقدری که برایشان رقم خورده برهاند و این شک و شبهه را در اذهان آیندگان ایجاد کند که مردم ایران از بیعت با اسلام سر بر تافتند و اگر میبینید کشور ایران دویست سیصد سال به عقب بازگردانده شده باعثش خود مردم بودند، اگر کشور تجزیه شد خود مردم کردند! دامن اسلام از این کثافتکاریها مبرا و پاک است، این طرز فکر بیخود بسراغ او نیامده و واقعیتها همه نشان از سقوط عنقریب این نظام فریب دارد، مردم جلویش صف کشیده اند و شمشیرها از رو بسته میشود و از دیگر سو حریف قدرش در مقابلش و در برابر اینهمه شاخ و شانه کشیدنهای علی گلابی او یک قدم به عقب نرفته، کل کل کردن با این دشمن بزرگ و نیرومند مستلزم خرج و هزینه هر روز افزونتر است که کفگیر به ته دیگ خورده و از این بیشتر هم مردم را نمیشود چلاند، مذاکره ، مذاکره جنگ است ، یا اینطرف ، یا آنطرف، امکانش هست که با برپا شدن یک جنگ ، مردم به میدان بیایند و برای خاطر کشورشان هم شده اقا را خلاصی بخشند، مردم برای همین چیزها خوبند نه اینکه به ایشان بخورانیم و پروارشان کنیم، مردم بایستی فدای اسلام شوند، نه اینکه ما اسلام را که صاحب اختیارش هستیم برای مردم خرج کنیم! بنظر من مردم قبل از اینکه دشمنی به این خاک نزدیک شود باید خودشان را از شر این ارازل و اوباش خلاص کنند تا هم مملکت آسیب نبیند و تجزیه نشود و هم آیندگان تکلیف خودشان را با حکومتهای اسلامی بدانند، اگر چه در این راه کشته شویم!
دیدگاهها بستهاند.