زیتون– جمعی از فعالان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حقوق بشری در اعتراض به سرکوب مردم و کشاورزان محروم اصفهان بیانیهای صادر کردند. این بیانیه در پی اعتراضات هفتههای اخیر کشاورزان اصفهانی به کمبود آب برای کشت پاییزه و خشک شدن زاینده رود، منتشر شده است.
در این بیانیه، اعتراضات اخیر « نمادی از بحرانهای ساختاری که منافع ملی، تمامیت ارضی، سلامت و رفاه مردم ایران » معرفی شده است و در بخشی از آن آمده است: « انکار واقعیت های بحرانزا بویژه در سالهای اخیر، از جمله بحران آب و محیط زیست، بیکاری، فساد، تورم افسار گسیخته، سیاست خارجی تنش زا در صحنه بینالملل به حدی رسیده که تاب تحمل کوچک¬ترین تحرک مطالبه¬گر و دادخواهانه مردمی در دستگاه حاکم را زایل کرده و سرکوب را جایگزین پاسخگویی کرده است». امضاکنندگان این بیانیه تاکید دارند که این دست سرکوبها باعث میشود «زخمهای دیگری» نیز سر باز کنند و «حکایت کشتارهای جمعی دهه سیاه ۶۰»، «سرکوب دانشگاه در ۱۸ تیرماه ۱۳۷۸ »، «فراق جوانان به خون غلطیده در اعتراض به انتخابات ۸۸»، «صدای آبان ۹۸ »، «جانهای شیرین از دست رفته مسافران پرواز اوکراینی با موشک سپاه»، و «فوت بیش از ۱۳۰ هزار نفر از کرونا» دوباره سر بر میآورند.
در پایان هم به عنوان « فعالان سیاسی و اجتماعی و حقوق بشری با اعتقاد به استقلال کشور و پاسداری از منافع ملی و نیز جمهوریت مبتنی بر دموکراسی و عدالت اجتماعی از حکومتگران» خواهان آزادی سریع بازداشت شدگان و پیگرد قانونی عاملین و آمرین حمله به کشاورزان و مردم معترض در بستر زاینده رود شدند « باشد که عقل در لحظاتی بر خشم فایق آید.»
متن کامل این بیانیه که برای انتشار در اختیار «زیتون» قرار گرفته به شرح زیر است:
اعتراضهای مدنی و خشونت پرهیز کشاورزان اصفهان در فقدان آب و مطالبه احیای زاینده رود و در ادامه پیوستن اقشار مختلف مردم به تجمع حدود یک ماهه در پل خواجو، نمادی از بحرانهای ساختاری است که منافع ملی، تمامیت ارضی، سلامت و رفاه مردم ایران را تهدید میکند.
دغدغههایی که از مشکل آغاز شد به دلیل بی توجهی به هشدارهای مکرر کارشناسان و فعالان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در چهار دهه گذشته، چنین شده که امروز پیشروی همه ما است. قدرت نمایی در حکومت چنان شدت گرفت که حذف و حبس و حصر را اختیار کرد و در گذر زمان با بی تدبیری، بی کفایتی، فساد و سوء مدیریت، مشکل را به بحران تبدیل کرد و اینک با سرکوب های پیاپی راه سقوط و تباهی را هموار میکند.
انکار واقعیت های بحرانزا بویژه در سالهای اخیر، از جمله بحران آب و محیط زیست، بیکاری، فساد، تورم افسارگسیخته، سیاست خارجی تنش زا در صحنه بین الملل به حدی رسیده که تاب تحمل کوچکترین تحرک مطالبهگر ودادخواهانه مردمی در دستگاه حاکم را زایل کرده و سرکوب را جایگزین پاسخگویی کرده است. مسایل آب و محیط زیست شروعی است بر سلسله ای از بحران ها که تقریبا در تمام نقاط کشور خود را نشان خواهد داد. بحران زاینده رود در یکی از قدیمیترین کانون های تمدنی این کشور باید هر مسئولی را از خواب غفلت بیدار و به فکر حل معضل بیاندازد.
اما با سلب آزادیها و نقض مکرر حقوق بشر، زخم های دیگری نیز باز شده است. اینک، حکایت کشتارهای جمعی دهه سیاه ۶۰ در زندان ها روشنگری می کند. اینک سرکوب دانشگاه در ۱۸ تیرماه ۱۳۷۸ سر برآورده است. اینک، فراق جوانان به خون غلطیده در اعتراض به انتخابات ۸۸ هنوز بر قلب ها سنگینی میکند. اینک، صدای آبان ۹۸ با ریختن خون مردم زیر خط فقر که درکف خیابان ها فریاد گرانی سر دادند، طنین افکن است. اینک جان های شیرین از دست رفته مسافران پرواز اوکراینی با موشک سپاه، اندام ها را به لرزه می اندازد. اینک، فوت بیش از ۱۳۰ هزار نفر از کرونا بدلیل انکار وجود بیماری درشروع و سپس جلوگیری از ورود واکسن توسط بالاترین مقامات حکومت هم چنان بی پاسخ است . پاسخ حکومت به دادخواهان این وقایع و فجایع و وکلای قانونی، از حبس در زندان تا جان دادن با گلوله است و هر چه عرصه برایش تنگ تر می شود، سرکوب را تشدید می کند. اینک، خانواده هایی بی شمار در شوک پنهان کاریها، فریب ها و دروغ های حکومت برای این فجایع، هزینه های گزاف پرداخته و میپردازند.
این بحران ها موجب شده تا نرخ بی سابقه ۴۰ تا ۵۰ درصدی تورم، بیکاری بیش از ۲۵ درصد جوانان، افزایش جمعیت حاشیه نشینی به بیش از ۲۶ میلیون نفر، مهاجرت حدود۷ میلیون نفر به خارج از کشور طی ۳۰ سال اخیر و اختلاس های نجومی، مردم را با آسیب های اجتماعی و روانی جدی مواجه کند. در حالی که مطابق گزارشهای رسمی۲۲درصد از کل جمعیت ایران فاقد هرگونه درآمد ثابت بوده و حتی تحت پوشش کمکهای حداقلی کمیته امداد و بهزیستی نیستند این شاخص در شهر اصفهان ۲۳ درصد است. از این گذشته در شهرستانهای استان اصفهان که اتفاقا وابستگی معیشتی زیادی به آب دارند، هر روز بر تعداد فقرا اضافه میشود؛ به طوریکه بین ۳۰ تا ۳۵ درصد از جمعیت ساکن در شهرستانهای این استان در فقر مطلق به سر میبرند؛ بیش از یکچهارم اهالی این شهرها فاقد هرگونه درآمد ثابتی هستند و برخی از آنها با مستمریهای حداقلی کمیته امداد و بهزیستی زندگی میکنند.
تنگتر شدن حلقه خودیها در حکومت، عدم درک منافع ملی، عدم شناخت موقعیت حساس کشور، هموار شدن راه نظامیها در همه عرصه های حاکمیتی حتی در خدمات اجتماعی وفرهنگی، نازل شدن سطح سواد مدیریت کشور، حتی عجز در گفتار معمول در سطح مدیران ارشد، دستگاه حاکمه را تهی از هر گونه کارآمدی کرده، به گونه ای که از مدیریت آب و انرژی و صنعت و تولید و آموزش و هر امری عاجز است. چنین ساختار سراسر بحرانی فساد را تشدید کرده و منابع را هدر داده است. ساختار اینک خود تبدیل به بحران شده است. بحران در نظامحکمرانی امکان پاسخ دهی را ناممکن و خروج از بحران را بیش از همیشه دشوار ساخته است و به این ترتیب راهی جز تغییر نیست.
زمان کوتاه است و دغدغه مندان ایران بس نگران. از این رو با آنکه حکومت با سلطه گری و نظامی گری بر حفظ وضع موجود پا میفشرد، ما به عنوان فعالان سیاسی و اجتماعی و حقوق بشری با اعتقاد به استقلال کشور و پاسداری از منافع ملی و نیز جمهوریت مبتنی بر دموکراسی و عدالت اجتماعی از حکومتگران میخواهیم ضمن آزادی سریع بازداشت شدگان و پیگرد قانونی عاملین و آمرین حمله به کشاورزان و مردم معترض در بستر زاینده رود و دلجویی از افراد زخمی و مجروح به ویژه از ناحیه چشم و جبران خسارات وارده با آنان، پیش از آنکه روند فروپاشی بیش از این به نقطه پایانی نزدیک شود، به تغییرات بنیادین و ساختاری از جمله در قانون اساسی و در مسیر دمکراتیزه شدن نظام حکمرانی تن دهد تا کشور در دام شورشهای خشن، ناامنی و واگرایی و تهدید بیگانه قرار نگیرد. باشد که عقل در لحظاتی بر خشم فایق آید.
یکشنبه چهاردهم آذر هزار و چهارصد
ابراهیم خوش سیرت- ابراهیم ملکی- ابوالفضل قدیانی-احسان رضایی-احسان شریعتی-احمد صیامپور -احمد معصومی-احمد منتظری- احمدرضا اسدی- اصغر ممبینی-اعظم جعفری-افسانه جعفری-اقدس محمدی-امیرحسین مرتضایی- آروین خادم مولا-باقر بختیار- بهزاد حق پناه-بهمن رضا خانی-بهنام چگینی-بیژن گل افرا-پدرام فرهادی فر-پروانه سلحشوری- پرویز زندی نیا-تقی شامخی- ثریا زرین کمر- جلال رنجبران- جواد رحیم پور-جواد وفایی-حسن اسدی زید آبادی-حسین ثاقب-حسین رفیعی- حسین سربندی-حسین فرزین- حسین فلاح-حسین گودرزی- حسین مجاهد-حعفر زمانی- حمید آصفی-حمید محمدنژاد – حوریه خانپور- خسرو دلیرثانی-رحمان کار گشا- رسول ذوالفقاری-رسول شاهرخ- رضا اقاخانی- رضا دبیر-رضا رحیمی- رضا کشاورز-رضا مالکی-رضارئیس طوسی- رضاممبینی- رقیه زارع پور حیدری- رویا بلوری-رویین عطوفت- ریحانه موسوی-زهرا اقاخانی- زهرا باجلان-سعید خسروی- سعید فرمد- سعید مدنی – سمانه گلاب-سوده صفوی- سیاوش حاتم-سید ابوذر علوی-سید احمد مجیدی- سیّد امیر خرّم-سید رضا حسینی امین- سید علی سادات حسینی- سید محمد سیف زاده-سید محمود باقری-سید یعقوب آل شفیعی فومنی-سیداحسان میرلوحی- سیدعبدالرسول موسوی –سیده سمیه علوی-سیده لیلا علوی-سیده مینا علوی-سینا نوربخش- شاداب رضوانی-شکوه سید علی اکبر-صدیقه دانشمندی- صدیقه وسمقی-طاهره طالقانی-عباس افبالی-عباس پیمانی- عبدالحسین خدادادی- عبدالفتاح سلطانی-عبدالله مومنی-عبدالله ناصری طاهری- عفت حسینی- علی اکبر باغانی-علی پیرای-علی سلطانی-علی شاهزیدی- علی شیخ السلامی-علی طهماسبی-علی فرید یحیایی- علی محمد فراهانی- علی موسوی- علیرضا بهشتی شیرازی-علیرضا رجایی- علیرضا عبدی-علیرضا قمی- علیرضا همتی-غنی جرجانی- فاطمه چاوش زاده-فاطمه حسنی-فاطمه طاهری- فاطمه گوارایی- فتح اله حنیف زاده- فرامرز خداشناس- فرانک چالاک- فرزانه افشاری- فرشاد نوروزیان-فهیمه اسکندری- فهیمه افشاری- فیروزه صابر- قربان بهزادیان نژاد-کمال اطهاری-کیارش کاظمی-لاله شاکری-لیلا نوروزی-ماندانا عبدالله پور-مجتبی بدیعی- مجید زرگرنژاد-محترم رحمانی – محمد افشار- محمد رضایی-محمد کارخانه چین- محمد محمدی اردهالی-محمد موسوی- محمدامین هادوی-محمدرضا کا خانه چین-محمدسعید حناییکاشانی – محمدلطیف عباسپناه – محمود دردکشان- محمود عمرانی – محمود وجدانی- مرتضی امینی- مرتضی سالم-مسعود باستانی-مصطفی محب کیا-معصومه دهقان-ملیحه باجلان-ملیحه دردکشان- ملیحه صندوقداران-منصور حسین زاده- منیژه فتحی- مهتاب ممبینی-مهدی حاجی اسماعیلی-مهدی زمانی-مهرداد جهانگیری-مهرگان وثوق-مهری حسن پور-مهسا تاجیک-مهناز جنگجو-میرزا محمد مهرابی- ناصر علیجانی-نظام الدین قهاری- وجیهه دردکشان- وحید نجفیان- هاشم آقاجری-هاشم باروتی-الهه رضا قلی-یونس رستمی.
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…