زیتون ـ سولماز ایکدر: از بین دهها اتهامی که جمهوری اسلامی به واسطه آن منتقدان و مخالفان خود را سرکوب میکند، «توهین به مقدسات» یا در واقع «توهین به مقدسات شیعیان» اتهامی است که میتواند بیشتر دامن اهل سنت را بگیرد.
از جملهی آخرین قربانیان این اتهام، مولوی «محمدحسین گرگیج»، امام جمعه اهل سنت آزادشهر است، که به دنبال یک اظهارنظر در نماز جمعه، توسط نماینده ولی فقیه در استان گلستان عزل و «نعمتالله مشعوف» از اساتید حوزه علمیه اهل سنت گالیکش، بهجای او منصوب شد. این عزل و نصب در پی یک موج رسانهای گسترده علیه این مولوی اتفاق افتاد.
در روز ۱۹ آذر مولوی «محمدحسین گرگیج» در خطبههای نماز جمعه با اشاره به اینکه خطبه عقد سومین امام شعیان با دختر یزدگرد را عمر خوانده بود، گفت: «اگر خلافت عمر را نپذیریم اعتبار امامان شیعه و نسَب آنان را زیر سوال بردهایم!»
فارغ از بحث فقهیِ این اظهار نظر امام جمعه اهل سنت آزاد شهر، گفتههای او موجب ایجاد موج جدیدی از سرکوب اهل سنت شد. در حکومت جمهوری اسلامی نه تنها پیروان دیگر ادیان و مذاهب حقی برای دفاع از باورهای خود ندارند بلکه حتی به جرم مطرح کردن آن نیز سرکوب میشوند.
چرا این خبر مهم است؟
تا پیش از سال ۸۶ مدارس دینی اهل سنت به نسبت مدارس دینی اهل تشیع، مستقلتر اداره میشد. از آن زمان اما «شورای نظارت بر مدارس دینی اهل سنت» به صورت رسمی آغاز به کار کرد. طبق اساسنامه، این شورا بهمنظور «تامین نیاز فرهنگی-آموزشی جامعه اهل سنت ایران» شورای برنامهریزی مدارس علوم دینی اهل سنت را زیر نظر شورای نمایندگان ولیفقیه تشکیل داد.
در اساس نامه این شورا آمده که از جمله اهداف تشکیل آن تربیت عالمان آگاه، متعهد و متخلق برای انجام وظایف و پاسخ به نیازهای دینی جامعه اهل سنت، ساماندهی امور آموزشی و فرهنگی با تاکید بر آموزشهای تطبیقی و زبان رسمی کشور، نشر فرهنگ تقریب و وحدت و انسجام اسلامی و ارتقای کیفی مدارس علوم دینی اهل سنت است.
آن زمان ترکیب اعضای این شورا که از میان ۱۱ عضو آن تنها ۳ نفر از روحانیون اهل سنت هستند، اعتراضات فراوانی را در جامعه اهل سنت برانگیخت. بهخصوص اینکه اولویت با روحانیان اهل سنتی است که در مجلس خبرگان عضویت داشتهاند و از فیلتر شورای نگهبان عبور کردهاند.
انتقادات رهبران جامعه اهل سنت اما راه به جایی نبرد و نتوانست بر ادامه کار این شورا تاثیری بگذارد تا جایی که به مرور شورای نظارت بر مدارس دینی اهل سنت توانست با حذف امامان جمعه و روحانیون منتقد و جایگزین کردن آنها با افرادی که مورد تایید نظام هستند، اراده خود را بر این جامعه تحمیل کند.
از همین روست که به نظر میرسد حذف مولوی گرگیج نه یک استثنا و به دلیل اظهار نظر او که روندی است مبنی بر حذف روحانیون مستقل اهل سنت در ادامه حذف مستقلین شیعه.
کمی عمیقتر؛ عزل، حصر، حذف
مهدی نخلاحمدی، روزنامهنگار و فعال حقوق اقلیتها، در گفتوگو با «زیتون» ضمن اشاره به نقش «شورای نظارت بر مدارس دینی اهل سنت» تاکید کرد که از پس از ایجاد این شورای پروژه ایجاد وابستگی مالی حوزههای علمیه اهل سنت به حاکمیت نیز در دستور کار قرار گرفت.
به گفته این فعال حقوق اقلیتها، به مرور مولویها یا امامان جمعه اهل سنتی که به هر دلیلی زیر بار قیمومیت «شورای نظارت بر مدارس دینی اهل سنت» نرفتند به دلایل مختلف به مرور حذف شدند. مهدی نخلاحمدی برای مثال از یکی از مولویهای سیستان بلوچستان نام برد که به دروغ برای او پرونده فساد اخلاقی درست شد تا حذف شود.
مسئله مولوی گرگیج نیز که از جمله مولویهای مستقلتر جامعه اهل سنت است را باید در همین راستا دید. او اجازه دخالت «شورای نظارت بر مدارس دینی اهل سنت» در امور مدرسه علمیهاش را نداده بود و بارها صراحتا انتقادات خود را نسبت به این شورا عنوان کرده بود.
پیش از این نیز چنین عزل و نصبهایی در جامعه اهل سنت سابقه داشته است و در طول سالهای گذشته تعداد زیادی از ائمه جمعه اهل سنت توسط نماینده ولی فقیه عزل شده بودند. ماه گذشته امام جمعه اهل سنت در بندر لنگه را نماینده ولی فقیه عزل کرده و فرد دیگری را به این مقام منصوب کرده بود؛ هرچند این موارد کمتر رسانهای شده بودند.
کاظم نورمفیدی، نماینده ولی فقیه در استان گلستان، اولین کسی بود که خواستار تعقیب قضایی مولوی گرگیج شد. نام این نمایندهی آیتالله خامنهای با فساد اقتصادی گره خورده است. سال ۹۳ گزارشی از جنگل خواری کاظم نورمفیدی و نزدیکان او در رسانهها منتشر شد. انصاف نیوز پیشتر در گزارشی به دیدار نورمفیدی با جوانان بسیجی اشاره کرده و نوشته بود که نماینده ولی فقیه در استان گلستان در پاسخ به سوال یکی از حاضران آن جلسه در خصوص جنگل خواری گفته بود: «این حق قانونی است و ما از طریق کانالهای قانونی یک سری امتیازها را گرفتهایم.»
مولوی گرگیج حداقل دوبار طی سالهای گذشته در خطبههای نماز نسبت به جنگلخواری نماینده ولی فقیه این استان انتقاد کرده بود.
مهدی نخلاحمدی در ادامه به «زیتون» گفت که مولوی گرگیج حداقل دوبار طی سالهای گذشته در خطبههای نماز نسبت به جنگلخواری نماینده ولی فقیه این استان انتقاد کرده بود. او ادامه داد پیشتر در سال ۹۷ نیز نور مفیدی تلاشهایی برای حذف گرگیج داشته است که البته آن زمان موفق نشده بود.
عزل مولوی گرگیج موجب یک سری اعتراضات در گلستان و سیستان و بلوچستان شد. پس از انتشار خبر عزل این امام جمعه اهل سنت مردم با تجمع مقابل خانه گرگیج این اقدام را غیر قانونی خواندند.
همچنین به دنبال انتشار خبری درباره دستور حصر خانگی مولوی گرگیج، برخی مردم آزادشهر روز جمعه گذشته او را از خانه به مسجد بردند.
به گفته مهدی نخلاحمدی، دفتر رهبر جمهوری اسلامی در تماس با برخی از امامان جمعه اهل سنت به آنها هشدار داده است که به این اقدام اعتراض نکنند.
در همین باره وبسایت «رصد بلوچستان» نیز طی گزارشی نوشت که پس از عزل مولوی گرگیج، دفتر رهبر جمهوری اسلامی و همچنین ادارههای اطلاعات در شهرهای این استان به صورت خصوصی به برخی از امامان جمعه اهل سنت هدایایی اهدا کردهاند.
مهدی نخلاحمدی اما تاکید کرد که به دلیل پراکندگی اهل سنت در ایران احتمال دامنهدار شدن اعتراضات وجود ندارد. از سوی دیگر بخش قابل توجهی از علما و شخصیتهای تاثیر گذار جامعه اهل سنت تحت فشار نهادهای امنیتی قرار دارند یا پیشتر به دلایل گوناگون «وفاداری» آنها به نظام جمهوری اسلامی اثبات شده است.
بیشتر بخوانید:
جعلِ اعتبار برای ولیفقیه؛ آذری قمی از چه کسی عذرخواهی کرد؟
انقلابی که «مراجع» را هم میخورد
پیشینه کنترل یا حذف رهبران دینی در جمهوری اسلامی به سالهای آغازین آن بر میگردد و محدود به اهل سنت نیست. پیش از این آیتالله شریعتمداری، آیتالله منتظری، و آیتالله صانعی نیز با روشهای مشابه ابتدا از عرصه سیاست و بعدها از سایر عرصهها حذف شده بودند.
سالها محمد یزدی، دبیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و دبیر شورای عالی حوزههای علمیه، به صورت غیر رسمی وظیفه کنترل حوزههای علمیه برای «خارج نشدن از محور انقلاب و نظام» را برعهده داشت. او در مواردی با بسیج گروههای فشار حمله به بیت مراجع منتقد را سازماندهی میکرد.
با توجه به ماهیت دینی جمهوری اسلامی دور از ذهن نیست که این حکومت تلاش کند حداقل از سوی مراجع دینی صدایی در انتقاد بلند نشود و به این منظور در استفاده از هیچ ابزاری، از حصر تا عزل و حذف فرو گذار نکند.
2 پاسخ
اصلِ الاغ
سابقهی همدلی با برخی سازوبرگهای ایدئولوژیک این دستگاه – بنا به خاستگاه اجتماعی مذهبی و طبقاتی – و تجربهی بازاندیشی تدریجی و دفعی در آن، اندک فراستی در من پرورده است که میتوانم به اتکای آن خود را از تکرار خطاهای تحلیلی و عملی گذشته تا حد زیادی در امان بدارم. اما مشاهدهی تکرار آن خطاها در دیگر دوستان است که این تجارب دردناک را یادآوری میکند؛ خاصه وقتی میبینم که همچنان اندک امیدی به هدایت در ناصیهی اصحاب دولت دارند یا بلاهت اهل سیاست در این دستگاه سفیهپسند و سفلهپرور را دستکم میگیرند.
نظیر انتخابات اخیر که دوستان دور و نزدیک تمام هشدارهای من راجع به فرمایشی بودن انتخابات (فارغ از صدق و کذب پیشبینیها در باب اینکه کدام مصداق به مدد غالب شدن ارادهی کدام جناح بر ملت قالب خواهد شد) را نادیده میگرفتند و ناچار از جملهی جماعت کناره گرفتم تا اندک شعلهی شهود و بهرهی خرد سیاسی در من نمیرد. عاقبت آن انتخابات فرمایشی همان شد که دیدیم و آن دوستان هم امروز جملگی سر به جیب مراقبت فرو برده و زبان در کام گرفتهاند.
اما برای آنکه این خطاها در مورد مسائلی مثل مذاکرات هستهای تکرار نشود، من دو اصل را چونان «رهبر خرد» (به تعبیر زندهیاد دکتر محمود شهابی) در تحلیل سیاسی جیم الف طرح میکنم، باشد که «مقبول طبع مردم صاحب نظر شود»:
– مانند هر قوم و ملت دیگری، در مردمان گونهگون گسترهی وسیع این کشور در ادوار گسسته و پیوسته، فضایل و رذایل بسیار هست، اما سفلهترین، سفیهترین و سفاحترین گروههای اجتماعی و سیاسی در تاریخ آن هماکنون حاکماند؛
– همهچیز در حکومت کشور خرکی است و هیچچیز از عقل تبعیت نمیکند، پس ابلهانهترین احتمال ممکن محقق خواهد شد؛
– منفیترین سناریوی موجود، بهترین پیشبینی ممکن است:
– برای اصلاح کشوری که این جماعت بر آن حاکماند، بهترین کار ممکن هیچکاری نکردن است؛
– تنها کار ممکن برای نجات ما، دست زدن به ناممکنترین گزینه است.
این گزارهها در مجموع ما را به «اصلِ الاغ» (Prinzip des Esels) میرساند که برخلاف «قضیهی حمار» در تمثیل بخردانه بودن «نابرابری مثلثی» در هندسهی اقلیدسی، الاغ مذکور کمترین عقل و هوشی ندارد. طبیعی است که همچون شعار انقلاب پیشین، پالان الاغ را در روز آخر عوض کردن هیچ فایدهای به حال حکومت ندارد، همچنان که شعار انقلاب پسین باید این باشد که تعویض خود الاغ مثل روز اول آن انقلاب فایدهای به حال ملت نداشت و چیزی جز تعویض پلاک «پاسارگاد ۲۵۳۷» به «یثرب ۱۳۹۹» یا تبدیل تاج به دستار نبود.
@RezaNassaji
با سلام برخی از این مطالب کذب محض است. هیچ خبری تا کنون مبنی بر اعتراض مولوی گرگیج به جنگل خواری منتشر نشده و از اساس دروغ است . مولوی گرگیج به دلیل اهانت های مکرر به عقاید شیعیان و اهل بیت عزل شده است و این خواسته افکار عمومی بوده است. اینها موج سواری رسانه ایست که این مسایل را به کینه های شخصی تقلیل بدهیم . ضمنا آیت الله نورمفیدی از جمله کسانی است که برای وحدت و آرامش در استان گلستان زحمات زیادی کشیده و مورد احترام مردم و علمای منطقه است و همین مولوی گرگیج چه قدر از ایشان تجلیل کرده در انتخابات خبرگان در ستاد ایشان سخنرانی کرده این مساله ربطی به حذف اشخاص و روحانیون مستقل هم ندارد زیرا تا پیش از این اظهار نظر روابط نورمفیدی و گرگیج حسنه بوده است.
دیدگاهها بستهاند.