زیتون ـ مهسا محمدی: نزدیک به یک هفته است که رئیسی از سفرش به روسیه بازگشته، اما گویی این سفر و حاشیههای آن از او برنمیگردد. سفر ابراهیم رییسی و وقایعی که در کرملین رخ داد را منتقدانش «حقارتبار» میخوانند، هوادارانش در عوض میگویند این سفر «پر دستاورد» بوده. از جمله اینکه احتمالا برای اولین بار رییسجمهوری در کرملین نماز خوانده است.
اینکه هدف و آوردهی واقعی رییسجمهوری از این سفر (و نه حواشی تبلیغاتی آن) چه بود هم مطابق معمول نه از رسانههای داخلی و نزدیک به حاکمیت بلکه به صورت قطره چکانی از سایر رسانهها به اخبار ایران نشت میکند.
این در حالی است که در ایران هنوز بر سر اینکه سفر روز ۲۹ ام دی ماه ابراهیم رئیسی به روسیه «سفر رسمی» بوده یا «سفر کاری» بحث جریان دارد. دولت اصرار دارد این سفر رسمی بوده اما از شکل استقبال و بدرقه رئیسی و مدل برخورد پوتین با وی به نظر میرسد که این سفر در پایینترین سطح تشریفات ممکنه اجرا شده که مربوط به همان سفر کاری است.
از سوی دیگر اما به گفته یک مقام آگاه نزدیک به وزارت نفت ایران به سایت خبری اویل پرایس، پوتین و رئیسی در این سفر درباره موضوعات کلیدی «توافق ۲۰ ساله میان ایران و روسیه» گفتگو کردهاند. پیش از این سفر هم کاظم جلالی، سفیر ایران در روسیه، در مصاحبه با خبرگزاری «مهر» اعلام کرده بود که مقامات ارشد تهران و مسکو پیشتر توافق کرده بودند که قراردادی ۲۰ ساله «یا بیشتر» بین این دو کشور منعقد شود. حال به گزارش اویل پرایس ظاهرا پیشنویس توافق ۲۰ ساله درباره طیف گستردهای از موضوعات و توافقات تجاری، حمل و نقلی، بانکی و ساختارهای مالی و امنیتی است.
ایران مدتهاست که در پی خریداری سامانه موشکی اس-۴۰۰ و جنگنده سوخو بوده، حالا در تازهترین گزارش اویل پرایس فاش شده است که یکی از مهمترین بخشهای مذاکرات بین پوتین و رئیسی در روز چهارشنبه تکرار درخواست خرید سامانه موشکی اس-۴۰۰ و جنگنده سوخو بود. ایران هم در ازای این دو درخواست، وعده توافقهای مهم نفت و گازی را به روسیه داده است.
بندهای دیگر این توافق ۲۰ ساله که باز هم از سوی همین سایت خبری منتشر شده بود حاکی از آن بود که روسیه قرار است کنترل میادین گازی چالوس در دریای خزر را به صورت انحصاری در دست بگیرد.
اویل پرایس گزارش داده که یکی از مهمترین بخشهای مذاکرات بین پوتین و رئیسی در روز چهارشنبه تکرار درخواست خرید سامانه موشکی اس-۴۰۰ و جنگنده سوخو بوده، ایران هم در مقابل وعده توافقهای مهم نفت و گازی را به روسیه داده است.
خبر جزییات این قرارداد در حالی از سوی سایتهای خارج از ایران منتشر میشود که در روز ۳ بهمن ماه، یعنی دو روز بعد از بازگشت رئیسی از روسیه «ابراهیم رضایی» رئیس گروه دوستی- پارلمانی ایران و روسیه گفت که «جزییات این توافق باید مورد مذاکره قرار گیرد و همه موارد به طور شفاف به مردم اعلام میشود.» به گفته رضایی توافقات ایران و روسیه پنهانی و مخفیانه نیست، (برخلاف قرارداد ایران و چین که مقامات ایرانی تاکید دارند ضرورتی ندارد که جزییات آن به اطلاع عموم برسد) او میافزاید:« طبق قانون اساسی هر قرارداد خارجی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد لذا توافق ۲۰ ساله ایران و روسیه نیز باید به تصویب مجلس رسیده و به صورت شفاف به مردم اعلام شود.»
این عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس با تاکید به این اظهار نظر کلی که «در آستانه یک جهش صادراتی به روسیه هستیم» آنرا یک پیام «به طرف اروپایی و آمریکایی» ایران در مذاکرات هستهای میداند با این تاکید که «دولت به شعار خود مبنی بر اینکه معطل مذاکرات نمیمانیم، عمل کرده است».
ابراهیم رئیسی، هم در پی بازگشت از سفر روسیه بدون اشاره به جزئیات از «توافقات خوب» در جریان این سفر دو روزه خبر داده بود.
تاکید مقامهای جمهوری اسلامی بالاخص در دولت سیزدهم بر اینکه معیشت مردم را از مذاکرات هستهای جدا کنند حالا به طرز محسوسی از اقتصاد مقاومتی عبور کرده و بر چرخش به سوی شرق متمرکز شده است. وضعیتی که در آن به نظر میرسد فقط ۵۰ درصدِ جمهوری اسلامی حل باشد و «دوستان» شرقی هر چند حمایتهایی در عرصه کلامی و تبلیغاتی میکنند اما در میدان عمل فاصله زیادی با وضعیت دلخواه جمهوری اسلامی دارند. ایران در حالی از «کنسرسیومهایی بین اتحادیهها و تولیدکنندگان برای انعقاد قراردادهای بزرگ با روسیه» و «شکلگیری مرکز تجاری ایران در روسیه» و آینده رویایی مشابهی با چین حرف میزند که عملا تا زمان ادامه تحریمها و با وجود موانعی مانند لوایح FATF چشماندازی برای تحقق این «رویا» وجود ندارد.
آنچه در ملاقات رئیسی با پوتین روی داد، که با انتشار هر فیلم و عکس جدیدی از این ملاقات عمق فاجعه آن مشخصتر میشود، تصویر واضحی از موقعیت بالادستی روسیه و رئیس جمهوری این کشور در برابر جمهوری اسلامی و رییسی ارائه میدهد. وضعیتی که نابرابری قدرت در آن به نمادینترین شکل ممکن رخ مینمایند و میتوان حدس زد اگر توافق ۲۰ سالهای هم از این میان بیرون بیاید برای ایران انعکاسی از همین وضعیت پایین دستی و امتیازدهنده خواهد بود.
به نظر میرسد تمایل مقامات ایران برای رابطه همهجانبه با روسیه تا بدانجاست که حالا از اختلافات پیشین خود با این کشور کوتاه آمده و بر سر داستان نیروگاه بوشهر هم تلویحا تقصیرها را گردن گرفتند.
طی روزهای اخیر محمودرضا سجادی، سفیر اسبق ایران در روسیه در مصاحبه با برنامه جهانآرا در شبکه افق، نزدیک به سپاه پاسداران گفته که ایران بر سر داستان نیروگاه بوشهر در برابر روسیه به تعهدات خود عمل نکرد و حقوق مهندسان روسی را به شکل متناسبی بالا نبرده است. او در واقع بانک مرکزی ایران را به این کار متهم کرد، چرا که به گفته سجادی گویی این برای بانک مرکزی «حیثیتی است که نباید تعهدات را به موقع به روسیه داد».
این در حالی است که این دعوا بین ایران و روسیه قدمتی ۱۵ ساله دارد و حتی گمانهزنیها حاکی از آن بود که اختلاف تهران و مسکو در مورد پرداخت حقوق پرسنل نیروگاه هستهای بوشهر میتواند در روند مذاکرات وین تاثیر منفی بگذارد.
نیروگاه هستهای بوشهر که ساخت آن در سال ۱۳۵۴ آغاز و در سال ۵۷ متوقف شده بود در سال ۱۳۷۴ با قراردادی به دست روسها سپرده شد تا آن را تکمیل کنند، اما با بروز اختلافات و کندی کار، تکمیل نیروگاه تا سال ۱۳۹۰ به طول انجامید. رقم هزینههای احداث نیروگاه هیچگاه اعلام نشد.
تمایل مقامات ایران برای رابطه همهجانبه با روسیه تا بدانجاست که حالا از اختلافات پیشین خود با این کشور کوتاه آمده و بر سر داستان نیروگاه بوشهر هم تلویحا تقصیرها را گردن گرفتند.
در واقع در سال ۱۳۸۵، شرکت روسی طرف قرارداد اعتراض کرد که جمهوری اسلامی به تعهدات مالی خود عمل نکرده و هشدار داد که با این روند تکمیل نیروگاه با تاخیر بیشتری مواجه خواهد شد.
مقامهای ایرانی هم شاکی بودند که «طرف روسی هم پول بیشتر درخواست کرده و هم پرداخت مالی زودتر از موعد مقرر، و ایران حاضر است این پول را بدهد به شرط آن که طرف روسی برنامه شفاف و مدونی را برای راهاندازی نیروگاه ارائه دهد».
طی یک سال اخیر اما به نظر میرسد پیشرفت تازهای در حل و فصل این اختلافات قدیمی رخ داده که هم طرف ایرانی تقصیرها را گردن گرفته و هم نماینده دائم روسیه در سازمانهای بینالمللی در وین گفته اختلافات بین ایران و روسیه بر سر نیروگاه اتمی بوشهر اثر منفی بر گفتوگوهای احیای برجام نخواهد داشت.
طی این سالها اقتصاد مقاومتی، سیاست اصلی رهبر جمهوری اسلامی و لقلقه زبان او و هوادارانش برای «بینیاز شدن کشور از غرب» و حل همهی مشکلات بود. این سیاست نتیجهای به جز تخریب سرزمینی از یک سو و سالهای پیاپی رشد منفی و تورم و بیکاری بالا بوده و فساد مالی فراگیر از سوی دیگر به بار نیاورد و تنها خرج حجم عظیمی از تولیدات بیکیفیت تبلیغاتی و ایدئولوژیک را بر دست مردم ایران باقی گذاشت. حالا جمهوری اسلامی باز هم به جای حل اساسی مسئله به دنبال یک راهحل غیر عملیِ جایگزین رفته و از «داخل» به سوی «شرق» چرخیده، چرخشی که حتی به فرض تحقق، بوی خوبی از آثار و نتایجش به مشام نمیرسد.
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…
تردیدی نیست که تداوم نزاع اسرائیل و فلسطین که اینک منطقهی پرآشوب و بیثبات خاورمیانه…
تصور پیامدهای حمله نظامی اسرائیل به ایران نیروهای سیاسی را به صفبندیهای قابل تأملی واداشته…
ناقوس شوم جنگ در منطقۀ خاورمیانه بلندتر از هر زمان دیگری به گوش میرسد. سهگانۀ…