زیتون ـ مهسا محمدی: رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی خود در روز ۱۹ بهمن دو کلید واژه تازه را وارد ادبیات هوادارنش کرد؛ «جهاد تبیین» و «تهاجم ترکیبی».
او که به مناسبت فرارسیدن چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب ۵۷ با فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش دیدار داشت از این فرصت استفاده کرد تا مهمات جدیدی در جنگ نرم به سربازان مجازیاش برساند و جبهههای جدیدی برای «تهاجم»های پیش رو تعریف کند. هر چند به «جهاد تببین» پیش از این در بیانیه گام دوم انقلاب هم اشاره شده بود، این بار اما گویی «جهاد» در مرحله عملیاتی شدن است.
در عکسهایی که از این مراسم گرفته شده تلاش شد صحنه ملاقات آیتالله خمینی با همافران بازسازی شود.
رهبر جمهوری اسلامی برای توضیح منظور خود از «جهاد تبیین»، مخاطبانش را به اتفاق روز ۱۹ بهمن سال ۵۷ ارجاع داد. در روز ۱۹ بهمن ۴۳ سال پیش عدهای از همافران و درجهداران نیروی هوایی شاهنشاهی با حضور در مدرسه علوی در مقابل آیتالله خمینی رژه رفتند و با او بیعت کردند. شیوه انعکاس خبر آن رژه، عکسهایی که از آن منتشر شد و اثری که در اتفاقات بعدی و مسیر انقلاب داشت از نظر رهبر جمهوری اسلامی مثال روشن «جهاد تبیین» است. او میگوید: « آن روز که این حرکت تاریخی نوزدهم بهمن در برابر امام انجام گرفت، اگر آن عکسی که از این واقعه منتشر شد منتشر نمی شد، یعنی این کار تبیینی اگر انجام نمی گرفت، این حادثه نه این جور ماندگار میشد، نه اثرگذار میشد؛ یک حادثهای بود مثل حوادث فراوان دیگری که اتّفاق میافتد و فراموش میشود. عامل ماندگاری و اثرگذاری این حادثه عبارت بود از همان قاب تصویر هنرمندانهای که از این منتشر شد؛ تبیین، این است، تبلیغ کردن و نشان دادن، این است.» او در ادامه تاکید میکند که این یک نمونه از «روایت درست حوادث» است که او مد نظر دارد.
آیت اللهخامنهای میگوید در برابر دشمنانی که به گفته او در برابر جمهوری اسلامی دایم در حال گفتن «دروغهای حرفهای» هستند «جهاد تبیین» یک «فریضه» است «یک فریضهی قطعی و یک فریضهی فوری است و هر کسی که میتواند[باید اقدام کند]».
علی خامنهای در بخش دیگری از سخنانش از «دیکتاتوری رسانهای» غرب سخن میگوید که نه میگذارد عکس قاسم سلیمانی در اینستاگرام پست شود و نه به گفته او به نقل از احمد خمینی، در زمان انقلاب حاضر میشود «پیام مفصّل» آیتالله خمینی در مورد حج را در مطبوعات آمریکایی منتشر کند. به گفته او این در حالی بود که احمد خمینی به مطبوعات آمریکایی تاکید کرده بود « هر چه پول لازم باشد من در مقابل این میدهم». در نهایت هم یک نشریه کانادایی پیام را چاپ میکند.
«رهبر» از مجموع این گفتهها نتیجه میگیرد که «جبهه دشمن» که «یک جبههی عظیم است» در برابر جمهوری اسلامی دست به یک «تهاجم ترکیبی» زده است که «جنبهی اقتصادی در آن هست، جنبهی سیاسی در آن هست، جنبهی امنیّتی در آن هست، جنبهی رسانهای در آن هست، جنبهی دیپلماسی در آن هست» و از این رو به دوستان جبهه خود میگوید که «ما هم در مقابل بایستی حرکتمان حرکت ترکیبی باشد».
تهاجم فرهنگی، تهاجم اقتصادی، جنگ نرم و مفاهیمی از این دست دیربازی است که به گوش همه ایرانیانی که به نوعی در معرض اخبار و تبلیغات برآمده از دستگاه رسمی حکومت ایران قرار گرفته باشند، آشناست. این بار به نظر میرسد رهبر و مشاورانش توانستند همه این مفاهیم را در یک جا جمع کرده و واژهای واحد برای آن استخراج کند.
چرا این خبر مهم است؟
کلیدواژههایی که رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانیهای خود به هوادارانش میدهد از یک سو خیلی زود به ادبیات گفتاری و نوشتاری آنان راه مییابد و از سوی دیگر در قوه مقننه با راسالعین قرار دادن آن قانون تصویب میشود، بودجه تعریف میشود و به دستگاه اجرایی میرود، در قوه قضاییه هم بر اساس آن و التزام عملی داشتن یا نداشتن به حرفهایی که در آن سخنرانیها آمده جرم تعریف میشود و یا متهمی مبرا میشود. در عین حال در فضاهای فراقانونی موجود هم بر مبنای این «حرف»ها قرارگاههایی تعریف میشود و خلاصه اینکه خشت اول برای ساختن دیوارهای زیادی میشود.
از «اقتصاد مقاومتی» گرفته تا «جنگ نرم»، «آتش به اختیاری» و دهها کلمه دیگر، که همواره نشانههایی از «جنگ»ی گویی بیپایان در خود دارند، چون قوانینی عدولناپذیر از دهان کسی که نه قانونگذار است و نه نظارتپذیر خارج میشود و مبنای سیاستهای کشور در همه امور قرار می گیرد. حالا فرمان تازه رسیده.
جهاد تبیین همراه با تهاجم ترکیبی. اولی به نظر می رسد بیشتر بر تبلیغات و پروپاگاندا تاکید دارد و آنچه هست را کافی نمیداند و دومی هم گویی فرمان حملهای در همه جبهه ها را صادر میکند؛ فارغ از اینکه آیا سربازان در این جبههها اساسا ساز و برگ و توانی دارند یا نه.
کمیعمیقتر؛ سربازان به صف
انجام «فریضه»ی جهاد تبیین خیلی زود در دستور کار هواداران رهبر و نظام قرار گرفت. ابراهیم رییسی بدون فوت وقت و در اولین فرصت و در دیدار با هنرمندان هنرهای تجسمی جهاد تببین را به اظهار نظر خود در این حوزه وارد کرد.
با هشتگ «جهاد تبیین» توییتهایی زده شده، یادداشتهایی نوشته شد و گزارشهایی کار شد. «ستون»های جهاد تبیین شناسایی شده و دستور کار آنان مشخص شد.
به نظر می رسد جهاد تبیین در هر دو جبهه داخلی و خارجی برنامه ریزی شده. این «جهاد» هم قرار است سرو روی جمهوری اسلامی را در محافل بینالمللی بشوید و بیاراید و هم در جهت بازگرداندن اعتمادی که تصور میشود پیش از این در بین مردم نسبت به حاکمیت وجود داشت، تلاش کند.
یادداشت نویس خبرگزاری فارس دلیل «فوری» و «قطعی» بودنِ این جهاد را رمزگشایی کرده و میگوید «دیر جنبیدن در اینباره خسارات غیرقابل جبرانی به کشور تحمیل خواهد کرد.» مهدی جهانتیغی هر چند انعکاس واقعیات نظام، «هم ضعفها و هم قوتها» را بخشی از جهاد تببین میداند اما نمیتواند از خیر این تاکید بگذرد که «در جهاد تبیین بیان دستاوردها و پیشرفت ها بسیار بیشتر، بیشتر و بیشتر از نقد کردن، جایگاه دارد».
رهبر جمهوری اسلامی در این سخنرانی همچنین به این موضوع تاکید کرد «به شیوهنامههایی که پزشکان اعلام می کنند» مقید است، واکسن سوم کرونای خود را زده و «هر آنچه پزشکان محترم مصلحت بدانند، لازم بدانند» انجام میدهد. هواداران رهبر همین اظهارات را هم به صورت جهادی تبیین کرده و میگویند که شیوه عمل رهبر برای مبارزه با بیماری را الگوی خود قرار میدهند و آن را تبلیغ میکنند. اما همزمان بازنشر اظهارات پیشین رهبر درباره ممنوعیت واردات واکسنهای معتبر بینالمللی را تبلیغات جبهه دشمن برای خراب کرده چهره ایران و رهبرش میخوانند و یا ترجیح میدهند اظهارات عجیب آیتالله خامنهای مانند اینکه ویروس کرونا به طور ویژه از سوی آمریکا برای ایران طراحی شده را به فراموشی بسپارند.
به هر روی به نظر می رسد که «فریضه قطعی و فوری جهاد تبیین» و همچنین «حمله ترکیبی» مانند سایر فرایض بیش از هر چیزی نیاز به نهادسازیها و بودجههای جدید دارد. از آنجا که رهبر تکلیف کرده است که «هر کسی که میتواند» باید اقدام کند، میتوان پیشبینی کرد که همه بدنهی وفادار به حاکمیت از سه قوه گرفته تا نهادهای موازی دولت و قرارگاههای فراقانونی برای اجرای این «تهاجم ترکیبی» به جنب جوش بیفتند. حتی اگر در نهایت توان، میل و یا حتی تخصصی برای حمله و جهاد نباشد، شاید بالاخره بتوان در این میان ساز و برگی فراهم کرد.