ایران در بحران است؛ بیانیه جمعی از فعالان سیاسی و مدنی در اعتراض به تداومِ حصر رهبران جنبش سبز

زیتون– در آستانه‌ی ورود حصر خانگی «رهبرانِ جنبش سبز» به دوازدهمین سال، قریب به سیصد تن از فعالان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حقوق بشری با انتشار بیانیه‌ای به تداومِ آن اعتراض کردند.

در این بیانیه آمده است: «یازده سال از حصر غیر قانونی و ظالمانه رهبران جنبش گذشته است و هنوز هیچ مقام و نهاد رسمی مسئولیت چنین ستم آشکاری را بر عهده نگرفته و هنوز هیچ دلیل موجه قانونی و ظاهرالصلاح یا محکمه پسند برای چنان اقدامی که ناقض حقوق انسانی و شهروندی بلکه بر خلاف همه قانون اساسی و قوانین موضوعه جمهوری اسلامی است، از سوی حکومت اعلام نشده است.»

امضا کنندگان این بیانیه در ادامه تاکید کرده‌اند «اکنون میهن ما ایران پس از گذشت دوازده سال از سرکوب جنبش سبز، بیش از پیش در بحران های مرکب و انباشته سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی فرو رفته و در افق آینده خود در صورت تداوم وضع موجود جز فاجعه هایی بزرگتر نمی بیند. حکومت به رغم آثار فاجعه بار سیاست های سرکوبگرانه، نا بخردانه و غیر مردمی، همچنان توسن قدرت را در مسیری می‌راند که پایانی جز پرتگاه مخوف نابودی کامل حرث و نسل ایرانی و بی آینده کردن کشوری کهن و ملتی بزرگ و تاریخی برای آن متصور نیست.»

به گزارش «زیتون» در بخش دیگری از بیانیه آمده است: «اکنون حکومت اقتدار گرا مگر نمیداند که تنها راه حل برون رفت از بحران ها و ابر بحران ها، بازگشت به مردم و بسط آزادی ، عدالت، استقلال و دمکراسی است؟ مگر نمیداند راه حل، شناسایی حقوق اساسی انسانی ، ملی و شهروندی مردم ایران و تن دادن به اصل حاکمیت ملی و مردمی و ترک خودکامگی، استبداد و پایان بخشیدن به تبعیض های گوناگون و نظامدار طبقاتی، مذهبی، قومی، صنفی و جنسیتی است؟ اقتدار گرایان مگر نمیدانند که راه بقا از درون میگذرد، از بازگشت امید و اعتماد به مردم ایران و روش آن نیز جز تحولی ساختاری در نظام حکمرانی و پذیرش حاکمیتی دمکراتیک نیست؟ سرآغاز این راه آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله رهبران جنبش سبز ، رفع سانسور و سرکوب و تعهد به حقوق ذاتی ایرانیان است. راهی که زمینه ساز همبستگی در جهت عدالت، آزادی ، استقلال و توسعه همه جانبه و پایدار و ساختن ایران آباد و آزاد و مقتدر فردا است.»

متن کامل این بیانیه که برای انتشار در اختیار «زیتون» قرار گرفته٬ به شرح زیر است:

به نام خدا

یازده سال از حصر غیر قانونی و ظالمانه رهبران جنبش سبز خانم دکتر زهرا رهنورد و آقایان مهندس میرحسین موسوی و حجت الاسلام والمسلمین مهدی کروبی گذشت و آنان همچنان در بند زندان خانگی اسیرند. هنوز هیچ مقام و نهاد رسمی مسئولیت چنین ستم آشکاری را بر عهده نگرفته و هنوز هیچ دلیل موجه قانونی و ظاهرالصلاح یا محکمه پسند برای چنان اقدامی که ناقض حقوق انسانی و شهروندی بلکه بر خلاف همه قانون اساسی و قوانین موضوعه جمهوری اسلامی است، از سوی حکومت اعلام نشده است.

سرکوب جنبش اعتراضی و ضد تقلب و کودتای انتخاباتی خرداد ۱۳۸۸ و حصر رهبران آن، نه تنها حکومت را از بن بست های خودساخته رهایی نبخشیده بلکه به گسترش بیشتر امواج اعتراضات و جنبش های اجتماعی در میان قشرها و طبقات اجتماعی ستمدیده و قربانی فقر ، فساد و تبعیض منجر شده است.

اکنون میهن ما ایران پس از گذشت دوازده سال از سرکوب جنبش سبز، بیش از پیش در بحران های مرکب و انباشته سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی فرو رفته و در افق آینده خود در صورت تداوم وضع موجود جز فاجعه هایی بزرگتر نمی بیند. حکومت به رغم آثار فاجعه بار سیاست های سرکوبگرانه، نا بخردانه و غیر مردمی، همچنان توسن قدرت را در مسیری میراند که پایانی جز پرتگاه مخوف نابودی کامل حرث و نسل ایرانی و بی آینده کردن کشوری کهن و ملتی بزرگ و تاریخی برای آن متصور نیست.

امروز ایران در بحران است. این بحران های انباشته و متراکم محصول فرایند تصمیم گیری نهاد اصلی قدرت در راس هرم سیاسی است. بحران اقتصادی با نشانگان رشد منفی مداوم، تورم، گرانی، بیکاری، فقر، فاصله روز افزون طبقاتی، فرار مغزها و سرمایه ها و نیروی کار از کشور توان و نفس مردم را بریده است. بحران اجتماعی با نشانگان اعتیاد، دزدی ، سرقت و نا امنی اجتماعی و دهها آسیب و مشکل اجتماعی، جامعه ای نا امن و ناسالم را رقم زده است. علاوه بر اینها بحران در روابط بین المللی و منطقه ای و تحریم های حاصل از آن، بحران زیست محیطی به ویژه بحران آب، بحران پاندمی و قتل عام صدها هزار نفر از هم وطنان به ویژه محرومان ، بحران مدیریت و ناکارآمدی، بحران مسکن و اجاره نشینی ، بحران فساد ساختاری و اختلاس های نجومی ، بحران مشروعیت و مشارکت هریک گوشه ای از وضعیت نابسامان کنونی را ترسیم میکند. همه اینها در کنار بحران دینی، ایدئولوژیکی و اخلاقی و دیگر بحران هایی که بر شماری همه آنها سیاهه ای طولانی را تشکیل خواهد داد، حاصل و عملکرد چنین نظام حکمرانی است.

بر بستر این بحران های ساختاری و نهادی است که جنبش های اعتراضی در سالهای اخیر برآمدی بی سابقه یافته و با وجود سرکوب جنبش های اعتراضی تهیدستان و ستمدیدگان ایرانی نه تنها از تراکم و تعدد اعتراضات کم نشده بلکه اعتراضات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کارگران ، کشاورزان ، معلمان، زنان، پرستاران، حاشیه نشینان، مالباختگان و غارت شدگان نهادها و موسسات مالی حکومتی هر روز گسترده تر شده است. اعتراضات طبقه متوسطی که اکنون به صف طبقات پایین و محروم جامعه رانده شده و جنبش دادخواهی مادران و خانواده های قربانیان مظلوم و جانباخته در زندانها و خیابانها، در زمین و آسمان هر روز گسترده تر شده است و حکومت نیز راهی جز سرکوب و حبس معترضان و سخنگویان و نمایندگان آنان نمی یابد. نظام مستقر به جای اتخاذ راه و روش های عقلانی، قانونی و دمکراتیک برای حل بحران ها و پاسخگویی موثر به مطالبات قشرها و طبقات اجتماعی گوناگون متاسفانه تا کنون دو شیوه را انتخاب و اتخاذ کرده ، در درون تکیه بیش از پیش به نهادهای نظامی ، شبه نظامی و پلیسی- امنیتی سرکوبگر و در بیرون جستجوی متحدان راهبردی خیالی و دخیل بستن به آنها برای تضمین بقا . دو راهی که در واقع نه راه حل که خود مسئله است و بحران زا.

اکنون حکومت اقتدار گرا مگر نمیداند که تنها راه حل برون رفت از بحران ها و ابر بحران ها، بازگشت به مردم و بسط آزادی ، عدالت، استقلال و دمکراسی است؟ مگر نمیداند راه حل، شناسایی حقوق اساسی انسانی ، ملی و شهروندی مردم ایران و تن دادن به اصل حاکمیت ملی و مردمی و ترک خودکامگی، استبداد و پایان بخشیدن به تبعیض های گوناگون و نظامدار طبقاتی، مذهبی، قومی، صنفی و جنسیتی است؟ اقتدار گرایان مگر نمیدانند که راه بقا از درون میگذرد، از بازگشت امید و اعتماد به مردم ایران و روش آن نیز جز تحولی ساختاری در نظام حکمرانی و پذیرش حاکمیتی دمکراتیک نیست؟ سرآغاز این راه آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله رهبران جنبش سبز ، رفع سانسور و سرکوب و تعهد به حقوق ذاتی ایرانیان است. راهی که زمینه ساز همبستگی در جهت عدالت، آزادی ، استقلال و توسعه همه جانبه و پایدار و ساختن ایران آباد و آزاد و مقتدر فردا است.

یکشنبه بیست و چهارم بهمن هزار و چهارصد

ابراهیم خوش سیرت-ابراهیم ملکی- ابوالفضل حاجی زادگان-ابوالفضل قدیانی- ابوالفضل نجفی-احسان شریعتی-احمد بخارایی-احمد حری- احمد رضا طالب-احمد شجاعی-احمد شیخ زاده–احمد صییام پور-احمد منتظری- احمدمعصومی-اسماعیل علوی-اکبر امینی–اکبر دانش سرارودی-اکرم مصباح-امیر حسین مرتضایی-امیر خرم-امیر رضایی-امیر زرین کم-امیر طیرانی-امیر فرهادی نجف آبادی-امیر مختاری- امیرخسرو دلیرثانی-آتوسا عطایی-آرزو باهر- باقر بختیار- بدرالسادات مفیدی- بهزاد حق پناه- بهزاد همایونی-بهمن احمدی امویی-بهمن رضاخانی-بهنام بیات-پارسا پورغفار مغفرتی-پروانه سلحشوری-پریسا گنجی-پیمان احمدی-جعفر زمانی-جواد وفایی-حجت شریفی- حسن اسدی زیدآبادی-حسین ارغوانی-حسین الهی منش- حسین آزادی آران-حسین ثاقب-حسین حدادنژاد-حسین رفیعی-حسین سربندی-حسین فرزین- حسین فلّاح-حسین کربلایی-حسین کروبی- حسین گودرزی- حسین مجاهد-حسین وفاپور-حمید آصفی-حمید علی عسگریان-حمید محمدنژاد-حمیدرضامحمدنژاد-حمیده خدایی-حمیده زارع-حوریه خاکپور-داوود حسن پور کهنمویی-درخشنده تبموریان-رحمان کار گشا-رسول ذوالفقاری-رسول شاهرخ-رضا احمدی-رضا اروین-رضا اقاخانی- رضا تیموری- رضا دبیر-رضا رحیمی-رضا رئیس طوسی-رضا سید زاده-رضا کشاورز- رضاکیانی-رقیه زارع پورحیدری-روح الله رحیم پور-روزبه جامه شورانی-رویا بلوری-روئین عطوفت- ریحانه سادات مرتضوی- ریحانه طباطبایی- زهرا اقاخانی-زهرا ربانی املشی-زهرا رحیمی- زهره آقاجری- ژیلا بنی یعقوب-سعید خسروی-سعید رضادوست-سعید شهرتاش-سعید فاضل-سلمان بهزادی-سمانه فکوری-سوده صفوی-سید ابراهیم حجازی- سید احسان میرلوحی- سید احمد شمس-سید سراج الدین موسوی-سید علی میرموسوی- سید محمد سیف زاده-سید یعقوب آل شفیعی فومنی- سیداحمد مجیدی-سیدعبدالعلی حسینیون- سیدمحمدعلی ایازی-سیدمحمود باقری-سیدیعقوب آل شفیعی فومنی-سینا نوربخش-شهروز احمدی-شهناز امجدی-شهیده احمدیان-شهین دخت قاسمی-شهین علوی-صالح نوریان- صبا شعردوست-صدرالدین بهشتی شیرازی-صدیقه کنعانی- صدیقه وسمقی-طاهره دهقان-طاهره قابل-طیبه حسن لو-طیبه طاهریان- عارف صفوی- عباس اقبال-عباس پور اظهری-عباس پیمانی-عباس راستی بروجنی-عبدالحسین اشتری-عبدالحسین خدادی- عبدالفتاح سلطانی-عبدالله طوسی -عبدالله کاظمی-عبدالله مومنی-علی اکبر باغانی-علی پیرای-علی تقی پور-علی تک‌فلاح-علی توکل-علی خدادادی-علی سلطانی-علی شاهزید-علی شریعتی- علی شیخ الاسلامی-علی صرافیان-علی فرید یحیایی-علی قاسمی- علی محمد فراهانی-علی محمدی-علی موسوی-علی نظری- علی وحیدی- علیرضا بهشتی حسینی-علیرضا بهشتی شیرازی-علیرضا خوشبخت- علیرضا رجایی-علیرضا رجبیان-علیرضا سرفرازی-علیرضا عبدی-علیرضا قمی-علیرضا کاکاوند-علیرضا همتی-غلامرضا انصاری-غلامرضا جعفری-فاطمه انصاری-فاطمه آذری قمی-فاطمه پزشک-فاطمه پوراسماعیلی-فاطمه حاتمی مجومرد-فاطمه حسنی-فاطمه دردکشان- فاطمه گوارایی- فتح الله حنیف- فرزانه افشاری- فریدون سحابی-فضل الله صلواتی- فهیمه احمدیان-فهیمه افشاری-فیاض زاهد-فیروزه صابر-قربان بهزادیان نژاد- قدس قاسمی-کاوه افضل-کمال اطهاری–کیارش کاظمی-لاله شاکری-لیلا کیان‌مهر-مجتبی بدیعی- مجید زرگر-مجید علی عسگریان- محبوبه اعرج شیروانی-محدثه عاطفی-محسن آویژگان-محمد احمدی-محمد امین هادوی-محمد تقی خسروی-محمد تقی شامخ-محمد حسین عربی-محمد حسین هادوی-محمد حیدری رنانی- محمد داوری–محمد دردکشان- محمد شیورانی-محمد صحفی-محمد علی سادات الحسینی- محمد علی کوشا-محمد قربانی-محمد قزوینی-محمد کارخانه چبن-محمد محمدی-محمّد محمّدی‌اردهالی-محمد موسوی-محمد مهدی باقری- محمد نانکلی-محمد نصرالهی- محمدرضا احمدی-محمدرضا آهنی-محمدرضا نوری-محمدسعید حنایی‌کاشانی-محمدصادق آخوندی-محمدصادق ربانی املشی-محمدعلی حسن نژاد-محمدلطیف عباس‌پناه-محمّرامین هادوی-محمود باقری-محمود حیدری-محمود دردکشان- محمود عمرانی-محمود وجدانی-محموداحمدی- مرتضی امینی- مرتضی رازی-مرتضی سالم- مرتضی مومنی- مریم حقیقت-مریم صفایی- مریم یحیوی-مژگان اورند-مسعود آقائی- مصطفی بادکوبه ای هزاوه ای-مصطفی تاجزاده-مصطفی حمصیان- مصطفی رسته مقدم-مصطفی نیلی-مطهره ملکی-ملیحه دردکشان-منصور کوچک محسنی- موسی جلالی خواه-مونا معافی-مهدی‌ بیک-مهدی حاجی اسماعیلی-مهدی زمانی-مهدی شعبانی خلج-مهدی مظفری-مهدی ملکی- مهدی منتظر قائم- مهدی همتی-مهدی یوسفیان-مهرداد جهانگیری-مهرگان وثوق-مهری مقدم -میثم سعادت-میثم معتمدنیا-نادره شفیع نادری-ناصر دانشفر-نصرالله یوسفی-نظام الدین قهاری-نوید موذن-وجیهه دردکشان-وحید پوراسما عیلی-وحید نجفیان-هاشم آقاجری- هاشم باروتی-الهام ذوالفقاری-الهه رضایی-یاور ذاتی-یونس رستمی.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

رسانه‌های گوناگون و برخی “کارشناسان” در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور مکرر از مفهوم “فشار حداکثری” (Maximum Pressure) استفاده می‌کنند. این اصطلاح شاید برای ایجاد هیجان سیاسی و عوام‌فریبی رسانه‌ای کاربرد

ادامه »

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان

ادامه »

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده

ادامه »