زیتون ـ یلدا امیری: «جنگ جهانی سوم» یا «جنگ ترکیبی جهانی»، عبارتهایی که رسانهها در مورد تنشهای اوکراین و روسیه به کار میبرند. چشم انداز جنگی گسترده در اوکراین هراسآور است. قدرتهای غربی، خصوصا آمریکا و بریتانیا، روسیه را متهم میکنند که سودای جنگ و اشغال اوکراین را در سر دارد اما روسیه این موضوع را انکار میکند و رئیسجمهور این کشور میگوید که اوکراین به ابزاری در دست آمریکا تبدیل شدهاست.
آمریکا، برخی کشورهای اروپایی، عربستان سعودی، عراق، امارات متحده عربی از اتباع خود خواستهاند از اوکراین خارج شوند. سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، ۱۲ فوریه (۲۳ بهمن) در گفتوگوی تلفنی با همتای آمریکاییاش، آنتونی بلینکن، گفت که واشینگتن علیه مسکو یک «کارزار تبلیغاتی» به راه انداخته، او گزارشها درباره حمله قریبالوقوع روسیه به اوکراین را «نادرست» و «تحریکآمیز» خواند. بلینکن نیز با تاکید بر باز بودن مسیر دیپلماسی، روسیه را به «تحریمهای شدید اقتصادی» تهدید کرد.
غروب شنبه، جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا در یک مکالمه تلفنی با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه درباره «هزینههای حمله به اوکراین» هشدار داد. به گفته یک مقام کاخ سفید بایدن به پوتین هشدار داده که حمله روسیه به اوکراین واکنش «قاطع و سریع» غرب را در پی خواهد داشت و جایگاه روسیه در جامعه جهانی را پایین خواهد آورد. کرملین نیز پس از مکالمه بایدن و پوتین در بیانیهای هشدارها را «دامن زدن به هیجان» خواند.
اما امانوئل مکرون رئیسجمهوری فرانسه پس از گفتوگو با پوتین گفت که «آنچه از سخنان آقای پوتین برمیآید، روسیه قصد حمله به اوکراین را ندارد.»
امانوئل مکرون رئیسجمهوری فرانسه پس از گفتوگو با پوتین گفت که «آنچه از سخنان آقای پوتین برمیآید، روسیه قصد حمله به اوکراین را ندارد.»
روزنامه «پلیتیکو» نوشت که بایدن در جریان ویدئو کنفرانس با رهبران کشورهای غربی، اتحادیه اروپا و ناتو، چهارشنبه ۱۶ فوریه جاری را به عنوان تاریخ حمله نظامی روسیه به اوکراین پیشبینی کردهاست. اما اروپاییها با بایدن اختلافنظر داشتند. پولتیکو افزود که اروپاییها دادههای اطلاعاتی آمریکا را زیر سوال برده و تاکید کردند که دادههای متفاوتی در اختیار دارند.
در این راستا، ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه جمعه ۱۱ فوریه گفت: «جنون کاخ سفید بیش از هر زمان دیگری قابل توجه است. آنگلوساکسونها به هر قیمتی خواهان جنگ هستند و اقدامات تحریکآمیز، اطلاعات غلط و تهدیدها، ابزار مورد علاقه آنها برای حل مسائلشان است.»
در این میان ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور غربگرای اوکراین، از حمایت متحدان غربی در مقابل قدرتنمایی روسیه قدردانی و همزمان فرمانی را برای افزایش تعداد نیروهای مسلح این کشور صادر کرد.
چرا این خبر مهم است؟
اوکراین پس از روسیه پهناورترین کشور اروپاست که ذخایر معدنی فراوان و موقعیت ژئوپولتیک مهمی برای غرب دارد. مرزهای اوکراین تنها ۶۰۰ کیلومتر تا مسکو فاصله دارند. علاوه بر این اوکراین گلوگاه انرژی اروپاست. تنش قدرتهای جهانی بر سر اوکراین دلایل سیاسی و اقتصادی متعددی دارد و اختلافات درونی این کشور نیز نقش کاتالیزور را ایفا میکند. اوکراین سه دهه پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحادجماهیر شوروی هنوز درگیر عواقب این تحولات است. به نظر میرسد که در تنشهای اخیر که از آوریل ۲۰۲۱ آغاز شد، غرب، خصوصا آمریکا و بریتانیا تلاش میکنند با پروپاگاندای سیاسی و خبری، خطر حمله روسیه و اشغال اوکراین را بزرگنمایی کنند، تا اتحادیه اروپا را به سوی درگیری با روسیه سوق دهند.
ار آن سو نیز روسیه و چین در سالهای اخیر در قالب «اتحاد شرقی» به دنبال افزایش قدرت اقتصادی و سیاسی خود بوده و هستند و با عرضه انرژی و محصولات خود با قیمتی پایینتر از نرخ جهانی نفوذ خود را گسترش میدهند. علاوه بر این پوتین نه تنها از فروپاشی شوروی سابق ابراز تاسف کرده بلکه در حسرت روسیه تزاری است.
به نظر میرسد آمریکا و بریتانیا با افزایش تنش و ایجاد درگیری میان اروپا و روسیه دو هدف متفاوت دنبال میکنند، در صورت وقوع درگیری اتحادیه اروپا تضعیف خواهد شد و بریتانیا پس از سالها بار دیگر رهبری قاره سبز را در دست خواهدگرفت. با توجه به حجم بالای مبادلات اقتصادی اتحادیه اروپا با چین و روسیه، درگیری باعث قطع ارتباطات شده و اینگونه آمریکا از نفوذ «اتحاد شرقی» در اروپا جلوگیری میکند و علاوه براین اروپا ناچار میشود منابع انرژی را با چند برابر قیمت از آمریکا بگیرد. در این میان دو کشور اصلی اتحادیه اروپا، یعنی آلمان و فرانسه متوجه زیانهای اقتصادی درگیری با روسیه هستند و به همین دلیل همچنان در مواجهه با روسیه جانب احتیاط را نگاه میدارند و تلاشهای دیپلماتیک گستردهتری دارند.
کمی عمیقتر؛ تهدید و تحریم آمریکا و بریتانیا علیه قدرتنمایی شرقی
سیاست داخلی اوکراین همچنان بر مدار جنگ سرد میچرخد اگرچه ظاهرا نیروهای غربگرا قدرت بیشتری دارند اما اختلافات همچنان ادامه دارد. ماجرای مسمومیت ویکتور یوشچنکو، سیاستمدار غربگرا و رقیب ویکتور یانوکوویچ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۴ و وقوع انقلاب نارنجی بارزترین جلوه این اختلافات است. اما ورود مستقیم روسیه به تحولات اوکراین در دور جدید پس از اعتراضات مردمی فوریه ۲۰۱۴ و برکناری یانوکوویچ آغاز شد. روسیه که تغییرات سیاسی را تلاش غرب برای حضور سیاسی و نظامی پشت مرزهای خود میدانست، شبه جزیره کریمه بخشی از اوکراین را به خاک خود ضمیمه کرد.
دور جدید تنشها از ۸ آوریل ۲۰۲۱ (۱۹ فروردین ۱۴۰۰) آغاز شد. حضور نظامی ناتو در دریای سیاه افزایش یافت و ایالات متحده تحریمهای جدیدی را علیه مسکو وضع کرد. روسیه نیز حضور نظامی خود در اطراف اوکراین و دریای سیاه افزایش داد.
تمرکز اخبار سیاسی رسانههای غرب بر اوکراین از دو ماه پیش شدت گرفت. مقامهای آمریکا هفته گذشته گفتند که روسیه ۷۰ درصد از نیرو و تجهیزات نظامی لازم برای حمله تمام عیار به اوکراین را آماده کرده است و گفته میشود، روسیه بین ۱۰۰ تا ۱۳۰ هزار نیروی نظامی در مرزهای اوکراین یا داخل بلاروس دارد. ناتو نیز در بیانیهای اعلام کرده که دانمارک، اسپانیا، فرانسه و هلند برنامه ارسال نیروهای نظامی، جنگندهها و ناوهای جنگی دارند و آمریکا قول داده حضور نظامی خود را تقویت کند.
بریتانیا که به دنبال بازیابی نقش رهبری خود در اروپاست، بحران اوکراین و تضعیف اتحادیه اروپا را در راستای این هدف میبیند. هفته گذشته بوریس جانسون، نخست وزیر بریتانیا به روسیه هشدار داد که عواقب تجاوز به اوکراین «فاجعهبار، خونین، شدید و محنتزا» خواهد بود و گفت بریتانیا «تمام قد» در کنار مردم اوکراین ایستاده و بسته تحریمی علیه روسیه را آماده میکند.
مقامهای آمریکا هفته گذشته گفتند که روسیه ۷۰ درصد از نیرو و تجهیزات نظامی لازم برای حمله تمام عیار به اوکراین را آماده کرده، گفته میشود، روسیه بین ۱۰۰ تا ۱۳۰ هزار نیروی نظامی در مرزهای اوکراین یا داخل بلاروس دارد.
نشانههای تلاش بریتانیا برای رهبری اروپا در سخنان جانسون در مارس ۲۰۲۱ آشکار شد. او از تغییرات اساسی در اولویتهای سیاست خارجی و دفاعی رونمایی کرد و گفت که با خروج از اتحادیه اروپا، فصل جدیدی در تاریخ بریتانیا آغاز و تا سال ۲۰۳۰ ادامه دارد و تاکید کرد که آمریکا مهمترین متحد بریتانیا باقی خواهد ماند و از طریق ناتو امنیت اروپا را رهبری میکنیم.
آمریکا نیز با هشدارهای مکرر به اروپا و جهان خطر حمله روسیه به اوکراین را قریب الوقوع نشان میدهد. نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد در روز ۳۱ ژانویه (۱۱ بهمن) با مجادله لفظی نمایندگان روسیه و آمریکا بر سر اوکراین تداعی کننده رویارویی واشنگتن و مسکو در دوران جنگ سرد بود. همزمان پوتین گفت: «اوکراین به ابرازی در درست آمریکا علیه مسکو بدل شده است.»
در یک سال اخیر اقدامات آمریکا برای کاهش نفوذ چین و روسیه در اروپا شدت گرفته است. رهبران گروه هفت، خرداد امسال در نشستی در کورنوال انگلیس اعلام کردند که به دنبال پاسخی منسجم به نفوذ رو به رشد چین هستند. رئیسجمهور آمریکا در این نشست گفت: خواستار آن است تا ابتکار عمل زیرساختی جدید جهانی این کشور جایگزینی با کیفیت بالاتر برای برنامه چین باشد.
علاوه براین آمریکا همواره مخالف افزایش نفوذ روسیه در اروپا از طریق انرژی بوده، مخالفتی که در جریان قرارداد خط لوله گاز نورداستریم-۲ آشکارتر شد. بیش از ۴۰ درصد گاز وارداتی اروپا از روسیه تامین میشود. در سفر صدراعظم آلمان به واشنگتن، بایدن گفت اگر روسیه اوکراین را اشغال کند او پروژه نورداستریم-۲ را متوقف میکند. بلینکن نیز در گفتگو با جوزپ بورل، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت که آمریکا و اتحادیه اروپا در حال هماهنگ کردن تلاشها برای سهیم شدن در ذخایر انرژی در صورت قطع صادرات گاز روسیه به اروپا هستند.
گرفتن جای چین و روسیه در بازارهای اروپا در زمینه محصولات چینی و انرژی و تسلیحات روسی برای آمریکا سود بسیاری به دنبال دارد و از نفوذ شرق در اروپا میکاهد هر چند که این اتفاق برای اروپا به معنای بالا رفتن معنادار هزینهها در کشورهایی است که هنوز گرفتار پسلرزههای بحران اقتصادی هستند. به نظر میرسد که مماشات و میانداری آلمان و فرانسه نیز با آگاهی از همین مساله است.
آلمان تاکنون با انتقادات داخلی و بینالمللی بسیاری درمورد «کمکاری» در حمایت از اوکراین روبرو شده. فرانسه نیز که ریاست دورهای اتحادیه اروپا را برعهده دارد، تلاش میکند اوضاع را آرام کند. امانوئل مکرون در سفر به روسیه و دیدار با پوتین، گفت که هدف گفتوگوها اعتمادسازی و کاهش تنش است. پوتین نیز گفت که بعضی از پیشنهادهای مکرون برای امنیت اروپا واقعگرایانه است.
چین و روسیه در راستای ایجاد «اتحاد شرقی» بیش از پیش به یکدیگر نزدیک شدهاند، به اعتقاد برخی کارشناسان شاید حتی نزدیکتر از دوران استالین و مائو.
چین و روسیه در راستای ایجاد «اتحاد شرقی» بیش از پیش به یکدیگر نزدیک شدهاند، به اعتقاد برخی کارشناسان شاید حتی نزدیکتر از دوران استالین و مائو. پس از حمایت چین از موضع روسیه در اوکراین، بار دیگر موضوع قرار گرفتن قدرتهای شرق در برابر غرب مطرح شد. چین خواستار پایان ذهنیت جنگ سرد شد و آشکارا از نگرانیهای روسیه حمایت کرد. خبرگزاری دولتی چین، شینهوا نوشت که ایالات متحده در تلاش است که «افکار عمومی داخلی را منحرف کرده» و «نفوذش در اروپا را احیا کند.»
علاوه بر این پوتین در رویای امپراتوری روسی است او در سال ۲۰۰۵، فروپاشی اتحادجماهیرشوروی را بزرگترین فاجعه ژئوپلیتیک قرن بیستم خواند و در دوران حکومت خود ایدهای قدیمی را دوباره زنده کرد. «جمعکردن اراضی روسی»، مفهومی فئودالی که سیاستهای توسعهطلبانه روسیه را توجیه میکند، او برای گسترش نفوذ در اروپا دست به سرمایهگذاری عظیمی زده است.
برخی تحلیلگران بر این باورند که مسکو با تهدید اوکراین و خلق وضعیتِ بازی ترسوها ( Chicken Game) میخواهد غرب با پذیرفتن قدرت این کشور موقعیت روسیه در صحنه جهانی را تقویت کند. در واقع، به رسمیت شناخته شدن همچون چین، به عنوان یک ابرقدرت و گرفتن تضمینهای مشابهی که چین گرفته است.