زیتون- احسان نادرپور: بعد از سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی در رابطه با فایل صوتی فساد سپاه، دو دستگی در جریان موسوم به «انقلابی» شدت گرفت. علی خامنهای پس از ماجرای افشای فایل صوتی که در آن به فساد باقر قالیباف، قاسم سلیمانی و چندی دیگر از سرداران سپاه اشاره شده بود، گفت: «دروغپردازی و تهمتزنی به ارکان انقلاب و مراکزی که در پیشرفت انقلاب تأثیر دارند، شیوههایی است که در عملیات رسانهای استفاده میشود.» او «اتاقهای فکر دشمن» را به «لجنپراکنی» و دروغگویی متهم کرد و تاکید کرد: «تهمتزنی به مجلس، شورای نگهبان، سپاه و شهید بزرگوار سردار سلیمانی نمونههایی از این لجنپراکنیها است.»
تحلیلگران واکنش او به این اتفاق را با سخنرانی نماز جمعه پس از انتخابات ۸۸ مقایسه کردند؛ زمانی که علی خامنهای تمام قد پشت محمود احمدی نژاد ایستاد و اتفاقی را رقم زد که در سالهای بعد از آن یکی از گستردهترین ریزشهای حامیان او و نظام جمهوری اسلامی را در پی داشت. حالا پس از گذشت چند روز از این اتفاق، شبکههای مجازی پر شده از واکنش به فایل صوتی و «کش دادن» ماجرای فساد سرداران در میان نیروهای اصولگرا بالاخص «عدالتخواهان».
عدالتخواهان چه کسانی هستند؟
بخشی از جریان اصولگرا موسوم به «عدالتخواهان» در ماجرای فایل صوتی کماکان پیگیر فساد قالیباف و اطرافیانش هستند.
عدالتخواهان در دولت حسن روحانی به طور جدی وارد عرصه سیاست و افشاگری شده و خودی نشان دادند و با افشای فسادهای اقتصادی مربوط به اطرافیان دولت و انتشار مستندهایی در این زمینه شناخته شدند، اما آنها حالا دیگر فقط روحانی یا اصلاحطلبان را مورد هدف قرار نمیدهند. آنها مدتی هم علیه فعالیتهای آملی لاریجانی شروع به افشاگری کردند و مدت کوتاه حضور رئیسی در قوه قضاییه را جشن گرفتند. اوایل حضور رئیسی در قوه قضاییه دادگاههای معروف به دادگاه مفسدان اقتصادی عدالتخواهان را حسابی سر شوق آورده بود و باعث شده بود آنها شروع به قهرمانسازی از قاضیهای پرونده فساد و یا اصطلاحا «سلبریتیهای دستگاه قضا» کنند. با وجود این هر چقدر انتخابات ریاست جمهوری نزدیکتر میشد زاویه آنها با ابراهیم رئیسی بیشتر میشد.
از آن سو کسانی مانند رسول قهرمانی، نماینده دادستان دهه شصتی که در دادگاههای مربوط به مفاسد اقتصادی اسمی برای خودش دست و پا کرده بود و به جریان عدالتخواه نزدیک بود با روی کار آمدن اژه ای از گردونه حذف شدند و همین باعث اولین جرقهها بین عدالتخواهان و دستگاه قضای اژهای شد.
بیشتر بخوانید:
«مجمع دانشجویان عدالتخواه » و دردسرهای پرسشگری
«مصاف» اصولگرایان بر سر بودجه هشتگ «سردار دلها»
«جوانان انقلابی»؛ اجازهای و اجارهای
اما در میان اصولگرایانی که جریان ارزشیِ عدالتخواهان بر علیهشان صحبت میکنند، قالیباف یکی از پاهای ثابت است. وحید اشتری، یکی از نامدارترین فعالین عدالتخواه، پیش از این در رابطه با قالیباف گفته بود: «من آقای قالیباف را فاسد میدانم. اصلا تعارف ندارم. نقش آقای قالیباف در پرونده املاک نجومی چه شد؟» او به نقش صدا و سیما در به گفته خودش «ماله کشی» فسادهای قالیباف اشاره میکند و از این میگوید که چون این فساد با چفیه انجام شده، خواستند چشم پوشی کنند.
دعوا بر سر قالیباف
اینبار اما دعوا بر سر قالیباف بالا گرفت، منتقدان و معترضان هم چند روزنامهنگار اصلاحطلب نیستند که بتوان با بگیر و ببند آنها را ساکت کرد و یا وقعی به آنها ننهاد. جریانهای عدالت خواه پس از سخنرانی خامنهای باز هم از فایل صوتی و فساد قالیباف و اطرافیانش نوشتند. اشتری در یک رشته توییت در این باره اشارهای کرد به تلفن نزدیکان قالیباف به فاطمه راستگو در شب رای گیری انتخاب شهردار در شورای شهرِ ۸ سال پیش، که با واریز ۸۰۰ میلیون تومان رشوه رای او به سود قالیباف برگشت و قالیباف شهردار تهران شد. او در توییتی دیگر هم به فسادهای عیسی شریفی اشاره کرد و اینگونه نوشت:
میلاد گودرزی یکی دیگر از عدالتخواهان هم با اشاره به فسادهای هولدینگ یاس نوشت:
پس از این یادآوریها و افشاگریها بود که ارتش حامیان قالیباف هم شروع به حمله کرد. میثم مطیعی که با شعرهایش در نمازهای جمعه و اعیاد و در حضور رهبر، هواداران انقلابی زیادی برای خودش دست و پا کرده در توییتی به عدالتخواهان طعنه زد و به نیروهای ارزشی گفت که گول نسخههای جعلی عدالتخواهی را نخورند!
همین اتفاق باعث شد که اسم میثم مطیعی در توییتر تبدیل به هشتگ شود. مخالفانش با انشار اسکرین شات توییت های او و قالیباف برای یکدیگر شروع به طعنه زدن به او کنند و از سوی دیگر حامیان قالیباف با هشتگ «میثم مطیعی صدای ماست» از او و قالیباف حمایت کردند.
در این میان پای عبدالرضا داوری هم به این دعوا باز شد؛ کسی که تا پیش از این در کنار احمدی نژاد بر ضد قالیباف فعالیت میکرد این روزها با چرخش مثال زدنی تبدیل به یکی از حامیان بی چون و چرای «سردار » شده است. داوری با دفاع از میثم مطیعی نوشت: «با دفاع میثم مطیعی از عملگرایان در برابر بنیادگرایان و عدالتخواهان جعلی، چراغی برای توسعه گرایان ایرانی روشن شد.»
اما این درگیری بین ارزشیها محدود به قالیباف و اژهای نماند و دامن شهردار فعلی تهران را هم گرفت. از روز اولی که علیرضا زاکانی در روندی پر حرف و حدیث پا به شهرداری تهران گذاشت، جریان عدالتخواه به دنبال اثبات غیرقانونی بودن شهرداری او بود. محمدصالح مفتاح، یکی دیگر از عدالتخواهان که مشخصا به دنبال کار زاکانی بود، در توییترش نوشت: «گام بلند دیوان عدالت اداری برای ابطال حکم شهردار تهران هیات عمومی دیوان یکی از مهمترین مستندات برای قانونی جلوه دادن انتخاب آقای زاکانی برای شهردار شدن را خارج از حدود اختیار مرجع صادرکننده دانست و باطل کرد.»
مفتاح به این اشاره کرد که مطابق آئیننامه اجرایی شرایط احراز سمت شهردار، برای شهرهای بالای یک میلیون نفر، حداقل نه سال سابقه مدیریت ارشد لازم است. همچنان باید منتظر ماند تا رای نهایی درباره شکایت از حکم انتصاب شهردار تهران توسط دیوان عدالت اداری صادر شود.
روضهی ریزش
وسط این دعواها و انتشار هر روزه خبر فساد مقامات، منبریها هم احساس وظیفه کرده و دست به کار توجیه و رتق و فتق امور شدند. در یک نمونه ویدئوی از سخنرانی حمیدرضا مهدوی ارفع، دبیر نهضت جهانی نهجالبلاغه خوانی، با عنوانِ «امتحانات آخرالزمانی بچه حزب الهیها در ولایت پذیری» در کانالهای انقلابی منتشر شده است. او با اشاره به یک روایت از عدم محاکمه قاتلان عثمان توسط امام علی میگوید امام جلوی فشار مردم برای محاکمه قاتلان عثمان مقاومت میکرد و مردم و خودیها به او فشار میآوردند برای اینکه عدالتت را نشان دهی آنها را محاکمه کن.
مهدوی ارفع نقل میکند که امام علی مجبور شد سخنرانی کند و بگوید که شما چرا نمیفهمید، چرا نمیدانید یک کاسهای زیر نیم کاسه است و معاویه میخواهد نظام را به زمین بزند و من نظام را فدایی یک پرونده نمیکنم. در نهایت هم تاکید میکند که امیرالمومنین تا زنده بود نه قاتلین را معرفی کرد و نه محاکمه، و داغش را به دل دشمنان گذاشت. این سخنران شرایط امروز ایران را با این وضعیت قابل مقایسه دانست و حزب اللهیها را به اطاعت از رهبر جمهوری اسلامی دعوت کرد و گفت وقتی رهبری موضعی خلاف نظر ما را میگیرد از او اطاعت کنید.
یک پاسخ
وقتی علی آن موضع گیری را نسبت به قاتلین عثمان داشت، که یکی از قاتلین مالک اشتر بود و دیگری یکی از سرداران سپاه علی، نتیجه چه بود؟ جز اینکه جنگهای حضرت علی ، جمل ، صفین ، خوارج نهروان، منتهی به کشتن و کشته شدن بیش از سیصد هزار نفر و خدشه دار شدن آبروی علی شد و خود من تا زمانی که این حقیقت تاریخی را نمی دانستم ، علی برایم مظهر عدالت بود، اما وقتی این موضوع را فهمیدم عدالت خواهی معاویه برایم مطرح و علی نیز از حد یک انسانی که جایز الخطاست فراتر نیست! راستش را بخواهید ، برای من نه شیعه ارزشی دارد نه سنی ، شیعه ها در بالاترین حد خود میشوند خامنه ای و سنی ها هم میشوند القاعده و داعش و طالبان ! چیزی که در میان این مذهبی بازیها از بین رفت خود اسلام بود و خدا و آنچه که باقی مانده و بنیادش از اولین شب رحلت پیغمبر گذاشته شد ، دکان دو نبش کاسبی دین فروشی ، برای عده ای رند و قالتاق ، که از بیسوادی و خریت بیشمار آدمهایی سو استفاده کامل می کنند و به زراندوزی مشغول هستند! سیزده سال است که نماز را کنار گذاشتم ، چون مذهبی جماعت و علی الخصوص کار گزارشات مذهبی حکومت اسلامی ، با نشان دادن دولا راست شدن من به دیگران کسب اعتبار می کنند ، خدا به چنین نمازی احتیاج ندارد و فهمیده تر از این حرفها ست که دلیل من برایش پوچ باشد!
دیدگاهها بستهاند.