زیتون: رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، در نشست پایان سال با روسای دانشکدهها از اعلام آمادگی این دانشگاه برای جذب نخبگان خبر داد. البته ایشان در شرایطی از جذب صحبت میکند که گویی اطلاعی از اخراجهای پی در پی اساتید در چند ماه گذشته ندارد. این اساتید روزی نخبگان همین سرزمین بودند که ماندن را بر کوچ ترجیح دادند و حالا این طور نقره داغ میشوند.
به گزارش خبرگزاری مهر، علیرضا زالی، «رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی در این نشست ضمن اعلام ایجاد سازو کارهایی با هدف افزایش توانمندی اعضای هیئت علمی، پیشرفت در حوزه تحقیقات و فناوری، تبدیل شدن به دانشگاه نسل سوم با نگاه فن آور محور، جذب نخبگان را از جمله برنامههای سال ۱۴۰۱ دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی عنوان کرد.»
در نخستین مقاله دکتر محمد فاضلی پس از اخراج ایدئولوژیکش از دانشگاه شهید بهشتی که در روزنامه اعتماد به چاپ رسید، تحلیلی هوشمندانه و علمی از منظر سیاست عمومی به اخراج اساتید ارائه شدهاست. ایشان در ابتدا با تاکید بر اینکه «این نوشتار ابدا ناظر بر مسالهای شخصی نیست، آن را کمکی برای بهبود حکمرانی» دانست.
ایشان در ادامه می نویسند: «دانشگاه اگر از دو خصیصه استقلال و آزادی دانشگاهی بهره ببرد، میتواند سرزنده باشد. دانشگاه فقط در این صورت است که خود را در قبال جامعه مسوول و پاسخگو حس میکند. دانشگاهی که با انواع سازوکارها از قبیل رویههای غیرشفاف مداخله سیاست در انتخاب اساتید، تنظیم برنامه درسی براساس منویات افرادی با گرایشهای خاص در شوراهای حکومتی و حضور و سیطره انواع نهادهای دارای ماهیت سیاست در محیط دانشگاه و موثر بر فرایندهای آن ادامه حیات بدهد، قادر به حفظ استقلال و آزادی آکادمیک نیست و دیر یا زود به انواع صورتهای زوال دچار میشود.»
محمد فاضلی در خصوص اخراج خود در بخشی از همین مقاله می گوید: «مورد قطع همکاری با محمد فاضلی، مصداق این شیوه مداخله سیاست در دانشگاه است. دولت سیزدهم یا وزیر علوم این دولت نقش مستقیمی در قطع همکاری با محمد فاضلی نداشتهاند اما این به معنای نفی مداخله سیاست در دانشگاه نیست. حکم این قطع همکاری در ۱۵ شهریور صادر شده است زمانی که دولت سیزدهم هنوز مستقر نشده بود تا فرصتی برای دخالت در ماجرا داشته باشد اما واقعیت این است که استادان دانشگاه بر اساس معیارهایی بسیار پیچیدهتر و فراتر از چهار معیار شایستگی پژوهشی، آموزشی، اخلاقی (اخلاق علمی و اخلاق عمومی) و ایفای مسوولیت اجتماعی ارزیابی میشوند و سازوکار این ارزیابی از حیطه اختیار دولتها جدا شده است. واقعیت دیگر آن است که افراد منتسب به برخی ارگانهای قدرت سیاسی در دانشگاهها، صاحب نفوذ هستند و قادرند بر اساس معیارهایی بسیار متفاوت از چهار شاخص اصلی ضروری برای ارزیابی اساتید، به داوری بنشینند.»
محمد فاضلی: افراد منتسب به برخی ارگانهای قدرت سیاسی در دانشگاهها، صاحب نفوذ هستند و قادرند بر اساس معیارهایی بسیار متفاوت از چهار شاخص اصلی ضروری برای ارزیابی اساتید، به داوری بنشینند.
ایشان در پایان مقاله، ضمن هشدار به حکمرانان نظام آکادمیک، از آیندهای سخن می گوید که هیچ امیدی به آن نیست «ادامه این روند از تاک علم و تاکنشانان علمی چیزی بر صحنه دانشگاه باقی نمیگذارد و اقتدار اخلاقی دانشگاه فرو میریزد. دانشگاهی که اقتدار اخلاقیاش در جامعه فروبریزد، کنشگرانش در درون این نهاد نیز اخلاق رعایت قواعد کنش علمی را پاس نخواهند داشت و اینچنین دانشگاهی نه دردی از جامعه درمان میکند و نه به کار افزایش قدرت ملی میآید که قدرت سیاسی سخت به آن نیازمند است.»
از سوی دیگر، سازمان امور دانشجویان در شرایط و اوضاع جنگی حال حاضر کشور اکراین، با اعتماد به نفسی مثال زدنی، شرایط و نحوه پذیرش دانشجویان ایرانی که مشغول به تحصیل در آنجا بودند، را در دانشگاههای داخل کشور تشریح کرد. کاش کسی از ایشان میپرسید، جوانی که شرایط سرزمین مادری را حتی مناسب ادامه تحصیل ندانسته و غربت و دوری از خانواده و هزینههای هنگفت را به جان خریده، چرا باید به صرافت ثبت نام در سامانه سجاد بیفتد و بعد تازه کارشناسان تشخیص دهند که آیا شایستگی لازم برای تحصیل در مملکت خودشان را دارند یا نه.
در این میان شورای صنفی دانشجویان وزارت بهداشت هم طی بیانیهای خواستار اجرای عدالت آموزشی در خصوص این انتقالها شد. در بخشی از این بیانیه آمده : «لازم به ذکر است که انتقال دانشجویان خارج از کشور به داخل از ورودی فوریه ۲۰۱۹ به بعد به شکل کلی ممنوع شده است و دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور گنجایش پذیرش دانشجو خارج از ظرفیت کنکور سراسری را در حال حاضر به هیچ وجه ندارند. و این افراد در ابتدای حضور جهت تحصیل در خارج از کشور، مسلما از عدم حضور اسم دانشگاه خود در لیست دانشگاههای مورد تایید وزارت بهداشت و وزارت علوم مطلع بودهاند و حال به صورت آشکار، در شرایط فعلی قصد دور زدن کنکور سراسری و پایمال کردن حقوق دانشجویان داخل کشور را دارند.»
البته که نگرانی اعضای شورای صنفی، در کشوری نرمال و با شرایطی نرمال میتوانست کاملاً به جا و به حق باشد اما از ایرانی سخن میگوییم که در میان مدیران دانشگاهیاش دغدغهای برای آموزش دیده نمیشود، وجود مسئولی که نخبه را تنها «در اندیشه نقش آفرینی در مکتب امام حسین» بپذیرد و یا دانشجویی که «نه دی را تجدید پیمان با حسین زمان برای پیچیدن طومار فتنه گران» میداند، خبر از سقوطی ناگزیر میدهد…