زیتون ـ یلدا امیری: فرمان ولادمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه برای حمله به اوکراین درحالی صادر شد که روسیه در کنار غرب برسر میز مذاکرات هستهای ایران نشستهبود، درست در روزهایی که دیپلماتها از رسیدن به مراحل پایانی مذاکرات سخن میگفتند.
با آنکه روسیه میداند که جمهوریاسلامی با گردش به شرق و امضای قراردادهای بلندمدت مهمترین دست نشاندهاش در حوزه خلیج فارس است، باز هم با مطرح کردن بحث تضمینهای بلاموضوع باعث توقف مذاکرات هستهای شد. اصرار غافلگیرکننده روسیه برای گرفتن تضمین کتبی از روز ۱۴ اسفند، از نظر گروههایی از تحلیلگران، «گروکشی روسیه از برجام» و «بازی با کارت ایران» بود. مسیح مهاجری، مدیر مسئول روزنامه «جمهوری اسلامی» در این مورد نوشت: روسیه بار دیگر «مانند مقاطع مختلف تاریخی» نشان داده که منافع ملی ایران را قربانی میکند.
از سوی دیگر آمریکا میداند که در منازعات کنونی جهان، جمهوریاسلامی نه تنها بیطرف نیست بلکه به جبهه شرق پیوسته است، اما نگران دستیابی تندروهای جمهوریاسلامی به سلاح هستهای است و ترجیح میدهد با بستن پرونده هستهای ایران و رسیدن به توافق نسبی، از نگرانیها بکاهد و جلوی خونریزی این زخم بدخیم را فعلا با کهنه پارچهای بگیرد، تا بحرانهای بعدی را در دستور کار قرار دهد.
به نظر میرسد آمریکا با دادن تضمین به روسیه موافقت کرده و احتمال آنکه بار دیگر مذاکرات از سرگرفته شود وجود دارد. پس از سفر حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه جمهوریاسلامی به مسکو موضوع تضمینها حل شد و سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه روز ۲۴ اسفند اعلام کرد که «مسکو از واشنگتن ضمانتنامه کتبی دریافت کرده و این تضمینها در متن توافق برجام خواهند آمد»، او افزود: «در این متون حفاظت قابل اطمینان از کلیه پروژهها و حوزههای فعالیت پیشبینی شده توسط برجام از جمله مشارکت مستقیم شرکتها، متخصصان ما، از جمله همکاری آنها در پروژههای مهم مانند نیروگاه بوشهر و تمامی موارد موجود در این زمینه است.»
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا: «ایالات متحده ذیل برجام احیاء شده، مشارکت روسیه در پروژههای هستهای ایران را تحریم نمیکند.»
همزمان ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، نیز گفت: «ایالات متحده ذیل برجام احیاء شده، مشارکت روسیه در پروژههای هستهای ایران را تحریم نمیکند.»
امیرعبداللهیان نیز شامگاه ۲۵ اسفند پس از بازگشت به تهران گفت که مذاکرات به پایان خود نزدیک میشود و افزود: «ما چهار موضوع را به عنوان خطقرمز خودمان پیشرو داشتیم. از این چهار موضوع دو موضوع حل شده اما دو موضوع از جمله تضمین اقتصادی باقی مانده است.»
امیر عبداللهیان افزود که برداشت بخشی از افکار عمومی در ایران به گونهای بود که گویا «طرف روس توافق احتمالی در مذاکرات وین برای رفع تحریمها را در موضوع تحولات اوکراین به گروگان گرفته است.» او گفت که طرف روس اطمینان داده بین موضوع احیای برجام و جنگ در اوکراین «هیچ ارتباطی نیست».
امیر عبداللهیان: طرف روس اطمینان داده بین موضوع احیای برجام و جنگ در اوکراین «هیچ ارتباطی نیست».
آزادی زندانیان دوتابعیتی بریتانیا که توسط جمهوریاسلامی گروگان گرفته شده بودند و پرداخت بدهی چهل ساله بریتانیا به ایران را میتوان مهمترین نشانه از سرگیری مذاکرات و توافق احتمالی دانست. امیرعبداللهیان در این مورد به لیز تراس، وزیرخارجه انگلیس گفت: «به نقطه نهایی توافق بیش از هر زمان نزدیک شدهایم.»
عشق یکطرفه به شرق
جمهوریاسلامی در طول چهار دهه استیلای خود بر ایران با غرب خصوصا آمریکا در کشمکش است. رهبران نظام در سیاست خارجی، با نگاهی ایدئولوژیک، هدف به چالش کشیدن «نظام تکقطبی جهانی» را دنبال میکنند و از پذیرش گفتمانی که آمریکا را یگانه ابرقدرت دنیا میداند، سر باز میزنند. اگر چه در زمان آیتالله خمینی، رهبر اول نظام، شعار «نه غربی و نه شرقی» سر داده میشد، اما عملا روابط ایران با شرق حسنه بود اما در دوران رهبری علی خامنهای غرب به دیوی خونخوار بدل و شرق دلبری محبوب و الگوی پیشرفت نظام شد. رهبر جمهوریاسلامی در سخنرانی اخیرش درمورد جنگ اوکراین گفت که «رژیم مافیایی آمریکا… اساسا یک رژیم بحرانساز و بحرانزیست است.» این موضعگیری درحالی است که قدرتهای شرقی بارها نشان دادهاند که نه امیدی به خیرشان است و نه تضمینی برای شرنرساندن میدهند.
پس از حمله به سفارت آمریکا در تهران توسط دانشجویان خط امام و با هدایت مقامات نظام، به جرات میتوان گفت که بزرگترین چالش جمهوریاسلامی با آمریکا موضوع پرونده هستهای بوده است. تهاجم نظامی روسیه به اوکراین که در واقع شمشیر کشیدن بر غرب و نقطه عطفی تاریخی در ایجاد بحران و تغییر در نظم جهانی است، همزمان با مذاکرات غرب با ایران بر سر برنامه هستهای و رفع تحریمها آغاز شد.
علاوه بر این روسها بنا بر سیاست مالوف خود در دنبالکردن الگوی برد-باخت و منفعتطلبی یکسویه مذاکرات را به جنگ اوکراین گره زدند، روسیه پس از اعمال تحریمهای شدید غرب بر سر جنگافروزی در اوکراین، بازی با کارت مذاکرات و گروکشی از غرب را آغاز کرد و از آمریکا تضمین کتبی برای عدم دخالت در همکاریهای ایران و روسیه خواست. البته مقامات جمهوریاسلامی باز هم دلبر شرقی را نیازردند و رفتاری محتاطانه با روسیه در پیش گرفتند.
غربستیزانی که توهم بازیگری جهانی دارند
برخی از تحلیلگران حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ را سرآغاز چالش در نظم نوین جهانی میدانند، فاجعهای که توسط تروریستهای اسلامگرا به وقوع پیوست و پای ایران را نیز به معرکه باز کرد، در ژانویه سال ۲۰۰۲ میلادی تنها چند ماه پس از حملات ۱۱ سپتامبر، جورج بوش، رئیس جمهوری آمریکا در گزارش سالیانه خود به سنا، برای اولین بار از اصطلاح «محور شرارت» استفاده کرد و سه کشور عراق، ایران و کره شمالی را شرور خواند.
بیشتر بخوانید:
حملات ۱۱ سپتامبر باعث دست بالا پیدا کردن نومحافظهکاران در سیاست خارجی ایالات متحده شد و روند تحولات خاورمیانه، از گفتوگوهای صلح فلسطین و اسرائیل تا نرمالیزه شدن ایران را در جامعه جهانی مسدود کرد، اینگونه جمهوریاسلامی بیش از پیش به سوی شرق حرکت کرد.
تهاجم نظامی روسیه به اوکراین در مقایسه با برنامه هستهای ایران، در شرایط کنونی برای غرب خصوصا آمریکا، اولویت جدیتری است و آمریکا به دنبال آن است تا این مذاکرات را به سرعت به نتیجه برساند تا بر مساله اوکراین، قدرت اقتصادی چین و اتحادشرقی تمرکز کند. برخی نیز معتقدند که ذهنیت حاکم بر کاخ سفید استفاده از اهرم برجام برای فشارها و توافقات بعدی از جمهوریاسلامی است.
تندروهای غربستیز گمان میکنند که در صورت تغییر نظم جهانی و ایجاد نظمی چندقطبی، جمهوریاسلامی در کنار کشورهایی چون چین و روسیه یکی از بازیگران اصلی خواهد بود.
با آنکه بازی روسیه با کارت مذاکرات هستهای برای گرفتن امتیاز و تضمین از آمریکا نشان داد که کرملین در صورت لزوم منافع جمهوریاسلامی را فدای منافع خود میکند اما تندروهای غربستیز گمان میکنند که در صورت تغییر نظم جهانی و ایجاد نظمی چندقطبی، جمهوریاسلامی در کنار کشورهایی چون چین و روسیه یکی از بازیگران اصلی خواهد بود و با عضویت در تشکلهایی مانند آسه آن، مرکوسور و شانگهای میتواند خواهان سهم بیشتری از نظام بینالملل شود.
احمد نادری، نماینده مجلس و از تحلیلگران اصولگرا، چین ، روسیه و ایران را مهمترین بازیگران نظم جهانی آینده میداند و در گفتگو با خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه، میگوید: «آمریکا برای حفظ وضعیت موجود در نظم جهانی با چند مساله عمده مواجه است که تقریبا تمامی این مشکلات به ایران و موقعیت ژئوپلیتیکی آن گره خورده است. تامین آینده انرژی دنیا، موضوع سوریه، موضوع دوستان ایالات متحده در منطقه از جمله مسائلی است که ایالات متحده را محتاج ایران کرده است.»
مسکو تلاش میکند از طریق همسویی با نیروهای ضدغربی مانند چین، ایران و برخی کشورهای آمریکای لاتین، توازن قوا را در سطح بینالمللی به نفع خود و به ضرر غرب تغییر دهد، در چنین بستری جمهوریاسلامی با چشم بستن بر واقعیات و پر و بال دادن به توهم منجی شرقی بار دیگر اشتباهات خود را تکرار کرده و منافع ملی را فدای آیندهای خیالی میکند.
یک پاسخ
سلام. به به! چه تحلیل عمیق و جالبی. مسکو سعی میکند از طریق نیروهای ضد غرب….!!!!؟؟؟ مسکو برای سالیان دراز سعی کرد به غرب روی کند. در سال دوهزار پوتین رسما تقاضای غضویت ناتو داد که پذیرفته نشد. در سال ۲۰۰۸ تقاضای عضویت در G۷ داد مورد قبول قرار نگرفت. چین ضد غرب؟ شما آیا به تغییر در سبک زندگی چینیهادر سالهای گذشته توجه کرده اید؟ متاسفانه در ایران چنان قلم به دستان به گونه ای وقایع و تاریخ رانشان میدهند که آدم نمیداند ایاجاهلند ویا مزدور. اخروقتی امریکا آشکارا و عامدانه سیاست ضد چینی، ضد ایرانی، و ضد روسی خود را بیان میکند و این دلایل برکسی که خواندن نوشتن میداند پوشیده نیست، این چه چیزی است که شما مینویسید؟
دیدگاهها بستهاند.