زیتون- هاشمیرفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است« درباره حصر نباید از دولت توقعی داشته باشید. دولت نمیتواند کاری بکند.» او در مورد آینده حصر می گوید:« فعلاً در این فضا، پیشبینی آن یک مقدار آسان نیست. البته میتواند تحولی پیش بیاید و نمیخواهم منفی بگویم. نمیتوانم پیشبینی کنم.»
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد رابطه ایران و آمریکا نیز گفت:« اگر آمریکاییها عقل به خرج بدهند و درست عمل کنند، میتوانند بهجای خوبی برسند…من راهحلش را این میدانم که آمریکاییها مدتی باید نرمش نشان بدهند.»
هاشمی همچنین درباره احتمال دیدار رییسجمهوری کشورمان با باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا گفت: «در این شرایط اصلاً احتمالش هم نیست. وقتی رهبری مخالف باشند، آقای روحانی این کار را نمیکنند. حتی آن تلفنی که کردند، در آنجا به ایشان فشار آمد که تلفن کردند. فکر میکنم در این شرایط زمینهی ملاقات آقای روحانی نیست و آقای روحانی هم اقدام نمیکند.»
هاشمی رفسنجانی در مورد فراز و فرود های رابطه ایران و آمریکا نیز گفت:« آمریکاییها حتی بیشتر از ما میخواهند که با ما رابطه داشته باشند. ولی در زمان امام(ره) ایشان هیچوقت راه ندادند. در زمان آیتالله خامنهای هم ایشان هیچوقت به صورت رابطه مسأله را مطرح نکردند. تنها اقدامی که کردند، حدود یک سال قبل از اینکه دولت آقای روحانی بیاید، ایشان با میانجیگری سلطان عمان که از طرف آمریکاییها به او پیشنهاد شده بود، آنها خدمت آقا آمدند و ایشان موافقت کردند که مذاکره در عمان به صورت محرمانه مطرح شود. دو جلسه هم برگزار شد. معلوم شد که این مذاکرات بهجایی نمیرسد. چون حرفهای دو طرف خیلی با هم فاصله داشت. البته مذاکره در جمع ۱+۵ بود. آمریکایی یک مذاکره دو طرف جداگانه میخواستند که رهبری موافقت کردند و افرادی هم رفتند، اما نشد. بعداً که آقای دکتر روحانی آمد، در همان مذاکرات ۱+۵ که جریان داشت، گفتوگوهایی انجام شد. چون این دفعه آقای روحانی با سیاست مناسبتری نسبت به آن عمل کرد. به نظرم اگر آمریکاییها عقل به خرج بدهند و درست عمل کنند، میتوانند بهجای خوبی برسند. آن ها در داخل خودشان مشکلات زیادی دارند و بیشتر از ما مشکل دارند و ما هم در اینجا مخالف و موافق، تندرو و معتدل، داریم. در آمریکا که جمهوریخواهان کنگره را دارند، عملاً مخالف این کار بودند. اسرائیلیها که خیلی در آنجا طرفدار و نفوذ دارند، مخالف هستند. کشورهای منطقه که نفتی هستند و آمریکاییها در منطقه با آنها کار دارند، مخالف هستند. اوباما تحت فشار همهی اینها جریان را هدایت کرد و به اینجا رساند، ولی آن مشکلات داخلی باقی است.»
او درباره عملکرد دولت و فضای سیاسی و اقتصادی کشور در دوره پسابرجام به آفتاب گفت:« فکر میکنم همین امسال میتواند کارهای بزرگی بکند و وضع را در کشور عادی کند. میتوانیم در کشور اشتغال ایجاد کنیم. اولین اقدامی که دولت هم دستور داده ولی در استانها آنچنان فعال نیستند، این است که برنامهریزی کنیم تا تمام کارخانههایی که تعطیل شدهاند و خیلی زیاد است، کارشان را از نو شروع کنند.»
او در مورد انتشار نقل قولی مبنی برا اینکه با توجه به فضای پیش آمده و رشدی که مردم از لحاظ درک و شعور و آگاهی رسیدهاند، می تواند با خیال راحت از این دنیا وداع کند، توضیح داد:« آن حرف من متوجه نقطه خاصی بود. سیاست دنیا، سیاست منطقه و سیاست داخلی همیشه در تحول است. هیچ سیاستمداری خیالش راحت راحت نیست. مخصوصاً اینکه کشورها و افرادی دشمن هستند. ما دشمن کم نداریم. به همینخاطر خیال هیچکس راحت نیست. آن جمله من مربوط به یک ناراحتی، یعنی مربوط به انحراف اجرایی کشور بود. آن حالت هر کسی را نگران میکرد که کشور را دارند بهگونهای اداره میکنند که به بنبست و شاید به جنگ میرسد. من نمیگویم که آنها سوءنیت داشتند، تفکرشان این بود و با این تفکر در کشور خیلی اشکالات ایجاد کردند. آن حالت را مردم دیدند و نمیخواهم شرح بدهم. من نگران بودم که این به کجا میرسد. البته یک عدهای فریب ظاهرکاریها مثل مسکن مهر و یارانهها و امثال آنها را میخورند. اینها کارهای روبنایی است. البته سیاست کشور این نیست که دولت اینگونه کارها را بکند. بخش خصوصی باید انجام بدهد و دولت به آنها میدان، زمین و تسهیلات بدهد تا آنها مسأله مسکن را حل کنند. اگر یارانه را صرف تولید و اشتغال کنند و در هر خانه یک نفر شاغل باشد، احتیاج به یارانه نیست که به هر نفر ماهی ۴۵ هزار تومان بدهیم. واقعاً نگران بودیم که این انقلاب کجا میرسد. تندرویهایی که بعضی از گروههای سیاسی، بعضی از آقایان قم، بعضی از افراد شاخص روحانیت و تریبونها میکردند، چیزهایی بود که مردم را از انقلاب دور میکرد. اتکای نظام در درجهی اول به خدا و بعد به مردم است و باید مردم همراهی کنند. انقلاب را مردم پیروز کردند. جنگ را مردم پیروز کردند. همه این کارها با مردم است. من نگران بودم. بعد افکار عمومی مسایل را حل کرد و در دو انتخابات هم ثابت کرد که فهمیده عمل میکند. در انتخابات اخیر میدانید که هر کسی را که فکر میکردند رأی میآورد، سلب صلاحیت کردند. ولی مردم آن قدر آگاه بودند که به پیشنهادهای بعدی به خوبی رأی دادند و این نشان داد که مردم راهشان را پیدا کردهاند. من گفتم بعد از دو انتخابات به نظرم روشن شد که مردم میخواهند سرنوشت خودشان را جدّیتر در دست بگیرند، که باید چنین بشود و اسلام همین را خواسته و انقلاب هم همین را خواسته است. حضرت علی(ع) از طرف خداوند به عنوان امام معین شده بودند، اما پیامبر(ص) در آخرین ملاقاتهایشان به ایشان گفتند: اگر مردم تو را قبول کردند، بمان و خدمت کن و اگر قبول نکردند، بگذار خودشان، خودشان را اداره کنند. این یک واقعیت است. یعنی حکم اسلامی چنین است. اگر غیر از این عمل بکنیم و مردم نباشند، هیچ حاکم مقتدری نمیتواند کار کند. لذا از آن راه به جای دیگر رسیدیم و من دیگر آن نگرانیها را ندارم.»
او در ادامه تاکید کرد که هر کسی تا زنده است، رسالتش باقی است. ولی زمانی نگران میشود که وقتی من رفتم بعد از من چه میشود. من دیگر اینگونه نگران نمیشوم. چون الان مردم وضع خودشان را زیرنظر گرفتند.
او بحران های آینده کشور را بیکاری، گرانی و اختلافات داخلی دانست و گفت:« البته اختلافات میتواند معمولی باشد و در همه جا احزاب با هم رقابت کنند. اگر اخلاق سیاسی داشته باشیم، ضرری ندارد و این مهم نیست. اما این وضع فعلی باید عوض و بهتر شود. از این که بگذریم الان در منطقه کشورهای عربی و مسلمان علیه ما جبهه گرفتند و این مسأله آسانی نیست و باید حل شود. دست ما در عراق، سوریه، لبنان، افغانستان و یمن، به خاطر مصالح آنجا بند شده است و نمیتوان به آسانی آنجا را رها کرد و ادامهاش هم واقعاً کار سختی است. همین عربهایی که در مقابل ما صف کشیدند، الان در این مسایل میخواهند عراق را بگیرند.»