زیتون- در سلسله یادداشتهای «تفکر انتقادی» تلاش میکنیم نظر خوانندگان را به اهمیتِ این ترم در زندگی روزمره و نقشِ آن در نحوهی مواجهه با اخبار، تحلیلها، باورها و شکلگیری داوریها جلب کنیم.
***
«آقای پرویز پرستویی هر عقیدهای دارد، باید به عقایدش احترام بگذارید»؛ این جمله را اخیرا رضا کیانیان، هنرمند سرشناس، خطاب به سام رجبی نوشته است. «بیاید یاد بگیریم که به عقیده دیگران احترام بگذاریم»؛ این را همگوهر خیراندیش، هنرپیشه شناختهشده، در همین روزها گفته.
کلیشهی «همهی عقاید محترماند» و یا «باید به عقاید دیگران احترام گذاشت» و یا شکل نامفهومِ آن «عقیدهی هر کسی برای خودش محترم است»، از فرط تکرار در فرهنگ و زبانِ فارسی به یک «باورِ»عمومی تبدیل شده است. هنگامِ گفتن و شنیدن آن، گویی با یک گزارهی بدیهی مواجهیم. اما آیا این درست است؟
زبان فارسی، مخصوصا در گفتارها و نوشتارهای عمومی و غیر تخصصی، زبان دقیقی نیست و کاربر این زبان معمولا اهمیتی برای تفکیک جنسیتی، تصویر گزاره و نوع اجرای فعل قائل نیست. مثلا وقتی گفته میشود که «او برای تعطیلات به ترکیه رفت» شنونده متوجه نمیشود که یک زن به ترکیه رفته است یا یک مرد. و نیز در نمییابد که «او» به ترکیه پرواز کرده و با هواپیما رفته، و یا زمینی و از طریق ماشین به ترکیه رانده، و یا احیانا با پای پیاده رفته است. (شکل اجرای فعل مشخص نیست و اجزای تصویری که در ذهن مخاطب میسازد کامل نیست. اگر از سه مخاطب بخواهیم برای این شکل تصویری بکشند ممکن است اجزا تصاویر شباهتی با هم نداشته باشند، در یکی هواپیمایی بر فراز تهران ببینیم، در دیگری اتوبوسی که دارد مسافر سوار میکند و در سومی پیادهای که دارد از مرز رد میشود ).
برای آنکه نظرتان را به اهمیت این «بیدقتیِ ذاتی» در زبانِ عمومی و روزمره فارسی جلب کنم ذکر یک خاطره کوتاه کمک میکند.
خانوادهی ما بنا داشت در تعطیلات به انگلستان سفر کند. وقتی به فرزندم به زبانِ آلمانی گفتم که «ما برای تعطیلات با هواپیما به انگلستان میرویم»، کودک سهساله با تعجب گفت «اما هواپیما که چرخ ندارد»!
حق با او بود و بلافاصله متوجهی خطای خودم شدم. من در آن لحظه سهلانگارانه و بنا به عادتِ بزرگسالانی که زبانِ دوم را به کمکِ زبانِ اول یاد میگیرند، به اجرا و تفاوت این فعل در زبانِ آلمانی دقت نکرده بودم. زبان آلمانی، حتی در زبان روزمره و عمومی، برای شیوهی اجرای فعلِ «رفتن» تفکیک قائل میشود و شنونده نوعِ رفتن را هم همزمان با آن در مییابد. یعنی رفتن با پای پیاده، رفتن با ماشین و رفتن با هواپیما افعال جداگانهای در زبانِ آلمانی دارند. جملهای که من گفته بودم تصویر کاملی از فعلِ «رفتن» در ذهن کودک سهساله بهجا گذاشته بود و او در آن تصویر دنبال چرخ میگشت. (صدالبته ما نیز در زبان فارسی، وقتی بخواهیم با دقت بالا حرف بزنیم این افعال را در زبانِ تخصصی ممکن داشته باشیم و بتوانیم بهکار گیریم. مثلا برای تقریب به ذهن و با مقداری تسامح، میتوانیم بگوییم «ما برای تعطیلات به انگلستان میرویم»؛ «ما برای تعطیلات به انگلستان میرانیم» و یا «ما برای اطلاعات به انگلستان پرواز میکنیم». اما در مکالمات عمومی و روزمره بهندرت این اتفاق میافتد. حالا فرض کنید من به کودکی سهساله گفتهام که «ما برای تعطیلات با هواپیما میرانیم»؛ طبیعی است که او هم تعجب کند و بگوید اما با هواپیما که نمیشود راند چون چرخ ندارد. )
و حالا در کلیشهی اخیر هم، وقتی گفته میشود که «باید به عقیده دیگران احترام گذاشت» شکلِ اجرای فعل چنان مبهم است که مستعدِ سوءتفاهم بلکه برداشتهای نادرست و گاه متضاد است. یعنی معلوم نیست چگونه باید به عقاید دیگران احترام گذاشت؟ آیا احترامگذاشتن به عقاید دیگران به معنای سکوت در برابرِ آن است و یا برخوردِ فعال و یا نقدِ آن؟ آیا به معنای آزادگذاشتنِ فرد در اظهار عقیدهاش است یا آزادگذاشتن فرد در عمل به عقیدهاش؟ آیا منظور حرمتنهادن به صاحبِ عقیده است و یا مقدسدانستنِ عقیده؟ (چند تصویر برای این جمله میتوان کشید؟)
نتیجه اینکه، همین سوءتفاهم زبانی و ابهامِ نهفته در شکلِ اجرای فعلِ «احترامگذاشتن» به عقیده، آن را چنان ناکارآمد و پرحاشیه میکند که حتی اگر آن را درست و بدیهی بدانیم در عمل به آن درمیمانیم و دچار اختلاف میشویم. بماند که هیچ معلوم نیست این جملهی سراسر ابهام -و لاجرم بیمعنی-، چرا به کلیشهای تبدیل شده که انکارِ بداهتِ آن سخت شده است؟ باید پرسید نخستین بار چه کسی به درستی آن پی بُرد و چگونه؟ بهتر نیست ابتدا از خود بپرسیم چرا اصولا باید به عقایدِ دیگران احترام گذاشت؟ وقتی به دو عقیدهی کاملا متضاد احترام میگذاریم، دقیقا داریم چه میکنیم؟ … با تلاش برای یافتن پاسخِ این سوالات چهبسا به این نتیجه رسیدیم که «نباید» به عقاید دیگران احترام گذاشت و میشود این «مشکل» را به «مسئله»ای قابل حل ارجاع داد.
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…
آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…
۱. بدیهی است که میتوان بر روی مفاد و مواد گفتگوی مناظره عبدالکریم سروش با…
دونالد ترامپ، چهره جنجالی این سالهای آمریکا و جهان، پس از سالها تلاش و پایداری…
بازگشت ترامپ به کاخ سفید، بنبست راهبرد "نه جنگ، نه مذاکره" رهبر حاکمیت ولایی را…