زیتون- مهدی تاجیک:باشگاهی که سال گذشته با پیرهن‌های مشکی و قرمز در میادین حاضر می‌شد و به نام «سیاه جامگان ابومسلم»٬ فوتبال مشهد را در لیگ برتر ایران نمایندگی می‌کرد حالا با دستور احمد علم الهدی نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی٬ مجبور به تغییر نام شده است. نام جدید باشگاه طبق خواست علم‌الهدی قرار بود « مشهد الرضا» باشد اما در نهایت به دلیل پیامدهای آن از جمله احتمال قدسیت‌زدایی از این نام در شعارهای تماشاگران و شکست‌های باشگاه در مقابل سایر تیم‌ها این نام به تصویب نرسید و نام «مشهد» برای آن انتخاب شد. لوگوی جدید باشگاه که به تازگی رونمایی شده است نیز این تغییر را تایید می‌کند. اهمیت تغییر نام باشگاهی که فصل گذشته در قعر جدول رده‌بندی لیگ برتر فوتبال ایران قرار داشت و با بخت و اقبال توانست در بین ۱۶ تیم لیگ‌برتری فصل آینده قرار بگیرد فراتر از یک رویداد ورزشی است. طبق اطلاعات رسیده به «زیتون» این تغییر نام دارای سویه‌های پررنگ سیاسی است و صرفا به خواست و اصرار نماینده ولی‌فقیه در مشهد محدود نمی‌شود.
بازی با هویت
در شرایطی که بسیاری از مدیران رده اول تیم‌های فوتبال در لیگ برتر ایران را چهره‌های نظامی یا نزدیک به نهادهای قدرت تشکیل می‌دهند در تیم سیاه‌جامگان وضعیت تا حدودی متفاوت بود. مدیر باشگاه یعنی علی عباسی و عنایت کلایی مدیریت اقتصادی آن٬ از چهره‌های اصلاح‌طلب هستند و روی هم رفته باشگاه سیاه‌جامگان از دید بعضی فعالان سیاسی در مشهد تاکنون به عنوان یک پایگاه رای برای اصلاح‌طلبان در این شهر نیز کارکرد داشته است. در پایان فصل قبل اما ده‌ها مورد چک برگشتی و بدهیهای میلیاردی باعث زمین‌خوردن باشگاه شد. مسوولان پیش از آن که تکلیف باشگاه در جدول رده‌بندی مشخص شود برای رهایی از بند بدهی‌ها و سر و سامان دادن به اوضاع راهی جز دیدار و درخواست حمایت از احمد علم‌الهدی ندیدند. طبق اطلاعات رسیده به «زیتون»٬ علم‌الهدی در این جلسه خطاب به مسوولان باشگاه می‌گوید «تا نام سیاه‌جامگان را تغییر ندادید نه به سراغ من بیایید و نه درخواست کمک و حمایت مالی داشته باشید.» در فاصله کوتاهی بعد از این دیدار بود که مدیران باشگاه تصمیم می‌گیرند به خواست علم‌الهدی تن دهند و راه را برای حمایت‌های مالی از این تیم بازکنند.
بهای فرار از ورشکستی
تغییر نام باشگاه سیاه‌جامگان به «مشهد» و پذیرش شروط نماینده ولی فقیه در ازای وعده حمایت‌های مالی یکی از آخرین نمونه‌هایی است که نشان می‌دهد چگونه برخی افراد منصوب به رهبر جمهوری اسلامی از هر فرصتی برای گسترش قلمرو خود استفاده می‌کنند. آخرین برآوردهای انجام شده حاکی است که این باشگاه حدود ۲۰ میلیارد تومان ارزش داشته است در حالی که بدهیهای آن چندین برابر این رقم است. وضعیت مالی این باشگاه به اندازه‌ای وخیم بود که حتی توان پرداخت مالی به پزشک تیم را هم نداشت. حالا اما مصاحبه‌های مدیر باشگاه توام با خوش‌بینی و دلگرمی به رفع مشکلات مادی است. او گفته « امسال مطمئن باشید با تمهیداتی که در نظر گرفته ایم مسائل فصل قبل را نخواهیم داشت.» وی علاوه بر این وعده داده است که باشگاه « مشهد» در ۵ سال آینده قهرمان لیگ برتر نیز خواهد شد. هنوز مشخص نیست که حمایت‌های مالی که قرار است به این باشگاه تزریق شود آیا در اندازه‌ای خواهد بود که جایگاه آن را در فصل آینده بین سایر رقبا ارتقا بخشد و نگرانی درباره رفتن یا ماندن در لیگ برتر را از بین ببرد یا نه. با این حال قابل پیش‌بینی است که کسب حمایت از جانب علم‌الهدی به تغییراتی در مدیریت باشگاه هم منتهی شود و چهره‌هایی در آن حضور پیدا کنند که نسبتی با پیشینه این تیم مشهدی ندارند.
سردار رشید یا انسان جانی
تغییر نام باشگاه‌ها در ایران بی سابقه نیست و در ثبت احوال فوتبال ایران نام ۲۴ باشگاه تغییر کرده است. مهم‌ترین آنها تغییر نام پرسپولیس به پیروزی بعد از انقلاب بود که در نهایت دوباره این تیم به نام اصلی‌اش بازگشت. تیم تاج نیز بعد از انقلاب به نام استقلال ثبت شد و از آن زمان تاکنون با همین نام در میادین حاضر می‌شود. دلیل تغییر نام باشگاه «سیاه‌جامگان» اما به ضدیت احمد‌علم‌الهدی با این نام برمی‌گشت که از یک جنبش تاریخی مشهور الهام گرفته شده است. سیاه‌جامگان به رهبری ابومسلم خراسانی یکی از اولین مقاومت‌های مسلحانه و سازمان‌یافته در چهارچوب اسلام در همان سده نخست و دوم هجری بود. سیاه‌جامگان یا ابومسلمیان نخست جنبشی را علیه ظلم و زور کارداران خلفای اموی در ایران سازماندهی کردند و سپس هنگامی که ابومسلم شهرت یافت و نهضت سیاه‌جامگان سراسری شد، آنان توانستند که خلافت را از خاندان امویان به عباسیان منتقل کنند. چون عامل این انتقال در اصل ابومسلم بود، دستگاه خلافت نگران بود که او روزی حتماً سر خلیفه را نیز زیر آب خواهد کرد.در نتیجه منصور خلیفه عباسی بنای دشمنی با ابو مسلم و بهانه‌جویی از او نهاد. خلیفه عباسی توانست، او را که در خراسان و سراسر ایران محبوبیت یافته بود، با حیله و نیرنگ به بغداد فراخواند و با دسیسه‌ای به قتل رساند. بعد از قتل ابومسلم٬ مجموعه‌ای از جنبش‌های همراستا در ایران شکل گرفت که همه با پیروی از روش مزدک هویت طبقاتی و توده‌ای داشتند و انتقام از خلیفه در برنامه مبارزه آنها بود. برداشت احمد‌الهدی از این جنبش اما کاملا متفاوت است و او ابومسلم را «یکی از دشمنان سرسخت امام هشتم شیعیان می‌داند و مدعی است که « ابومسلم دشمن شیعیان یک انسان جانی، بی‌باک و بی‌بند وبار بود که مایه ننگ اسلام است.»
حالا با تغییر نام این باشگاه خیال علم‌الهدی نیز آسوده شده است اما مهم‌تر این که هویت یک تیم با سابقه به واسطه خواست یکی از تندرو‌ترین روحانیون حکومتی به راحتی تغییر کرده و مشکلات مالی باعث شده که آنها در مقابل این خواست سرخم کنند.
