نامه ی همایون کاتوزیان به علی خامنهای (۱) را درک نمیکنم! کاتوزیان احتمالا نه حجاب اجباری، بنیادها ی سنتی و تاریخ آن را به درستی میشناسد و نه اسلام سیاسی و علی خامنهای را! چه، پیوند اسلام سیاسی با پدیده ی ننگین حجاب اجباری در جمهوری اسلامی یک انتخاب نیست، یک اجبار است.
حجاب اجباری عمود خیمه ی اسلام سیاسی است. میگویم خیمه تا بر بنیادها ی سنتی، پدرسالارانه و قبیلهگی پندار حجاب و فرآیند اجباریدن آن در فرهنگ قبیلهگی و ذهنیت روستایی و شبانی تاکید کنم. به گسترش اسلام سیاسی در منطقه نگاه کنید؛ حجاب اجباری و اسلامسیاسی با هم پیش میروند.
با این همه حجاب اجباری در جمهوری اسلامی ایران تنها برآمد هراس از آزادی جنسی و سکسی نیست؛ به هراس از آزادی به طور عام و هراس از آزادی سیاسی بهطور ویژه هم میرسد؛ به زبان دیگر حجاب اجباری پوشش نبود جمهوریت (دمکراسی) و حجاب بیگانهگی مردم با جمهوری اسلامی ایران هم هست. هرچه پیشتر آمدهایم این بیگانهگی بیشتر و شکاف میان مردم و حکومت پرژرفاتر و پهناورتر شده است. ایستادهگی در برابر حجاب اجباری ایستادهگی در برابر نظام است؛ و پایوران استبداد آن را به درستی میشناسند.(۲)
خودپایی و حفظ نظام و الزامات آن آشکارتر از آن است، که یک نظام ۵۰ ساله ی محافظهکار از درک آن ناتوان باشد؛ آنچه دشوار است، خودپایی و حفظ نظام در نبود مردم کنار حکومتی است که به نام مردم برپاشده است! حجاب اجباری در ایران ترفندی برای پوشش این غیبت کبرا است! دستها ی خامنهای بسته است! انتخاب خامنهای بودن یا نبودن است.
او یک دیکتاتور است؛ و همانند همه ی دیکتاتورها نادان و ترسو! با این همه او را دستکم نگیرید؛ میداند چه میکند!
این دست آسیبشناسیها خام و ناتمام در خوانش تاریخ دوران پهلویها هم دیده میشود. انگار خطاها و کوتاهیها ی حکومت در آن دوران هم یک بدسلیقهگی سیاسی کوچک بوده است و با کمی حوصله و دوراندیشی برطرفشدنی! چنین آسیبشناسی خامی است که سوگشیرین گذشته را به جان زخمی پهلویطلبان انداخته است و سودا ی بازگشت سلطنت را پرزور میکند. اما آن نادانیها و کوتاهیها هم بدسلیقهگی نبود؛ هراس از آزادی سیاسی بود؛ هراسی که در جایی به بودن یا نبودن دیکتاتور میرسید.
تصور پیوند سلطنت و لیبرال دمکراسی در ایران همانند تصور جمهوری اسلامی و آزادی زنان در بنیادها ناممکن و سادهاندیشانه است. اسلام سیاسی و حجاب اجباری با هم آمدهاند و با هم میروند.
پانویسها
۱) محمدعلی همایون کاتوزیان بهتازگی به خامنهای نوشته است:
حضور آیتالله علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران
پس از سلام، چنانکه میدانید در میان فقها و علمای اسلام درباره حجاب اجباری اجماع وجود ندارد، زیرا که جمعی از آنان برآنند که حجاب اجباری نیست. از این گذشته عدم رعایت فرائض نماز و روزه که از واجبات اسلامند از نظر شرعی و قانونی جرم شمرده نمیشود. گذشته از این، اکثریت مردم هواخواه حجاب اجباری نیستند. بنابراین نگذارید که اصرار سیاسی بر حجاب اجباری تضاد دولت و ملت را از این هم که اکنون هست بیشتر کند.
۲) پیوند حجاب اجباری با اسلام سیاسی را در کتاب «سکس و دمکراسی» در سرنام «اسلام سیاسی در چمبره ی حجاب»(۱۳۹۱) کاویدهام.
کرمی، اکبر، سکس و دمکراسی، تارنما ی میشان.
https://mischann.com/wp-content/uploads/2023/04/%D8%B3%DA%A9%D8%B3-%D9%88-%D8%AF%D9%85%D9%88%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%B3%DB%8C.pdf
3 پاسخ
انگار این نسل ۵۷تی اصلاحپذیر نیستند.به هر مناسبتی باید قربتا الی الله فحشی هم به پهلویها بدهند وگرنه روزشان شب نمیشود! مرد حسابی وسط مبارزه ملت با حجاب اجباری با پهلویها چکار داری؟! پهلویها هر چه بودند سکولار بودند. با دین و مذهب مردم کاری نداشتند.مجری حجاب اجباری نبودند. شما مذهبیون با آنان کار داشتید،که چرا شرع خدا را اجرا نمیکنند. شماها دنبال آزادی و دموکراسی نبودید. دنبال برقراری دیکتاتوری ایدئولوژی خودتان بودید و نتیجه شده این سیستم مزخرف که فریاد خودتان را هم در آورده است. واقعا فریاد “آی دزد،آی دزد” شما دزدان حال ملت را به هم زده است. به قول معروف حرف زدن را بلد نیستید،حرف نزدن را که دیگر بلدید!
در این جمله شما “تصور پیوند سلطنت و لیبرال دمکراسی در ایران همانند تصور جمهوری اسلامی و آزادی زنان در بنیادها ناممکن و سادهاندیشانه است.” اگر از مغالطه آن هم چشم پوشی کنیم
ولی همینقدر که شما اینقدر محکم و قوی حکم می دهید من را یاد جمله با قلبی و ضمیری آگاه خمینی می اندازد. عموما هرچه کسانی که کمتر می دانند ایمان/یقین/احکام شان قطعی تر است!
آن لگد پرت کردن سمت پهلوی هم خیلی با مزه بود. قبلا همان اول متن شعار نه سلطنت نه رهبری – دموکراسی برابری می زدید و کمتر خودتان را اذیت می کردید! خخخخخخخخخ
درود. زیبا گفتید
دیدگاهها بستهاند.