رهبر جمهوری اسلامی ۲۹ فروردین در جمع تعدادی از دانشجویان حامی جمهوری اسلامی گفت:«مسائل گوناگون کشور مگر قابل رفراندوم است؟ کجای دنیا این کار را میکنند؟مگر همه مردم که باید در رفراندوم شرکت کنند امکان تحلیل آن مسئله را دارند؟ این چه حرفی است؟!».
از این سخنان آقای خامنهای آشکارا بوی طاغوت بهمشام میرسد.
تجاوز رودخانه از مرز و محدودهاش را «طغیان» مینامند و تجاوز حاکم مستبد از مرز و محدوده قرارداد با ملت را «طاغوت»؛ چه تاجدار، چه بی تاج و تخت! به ویژه اگر داعیه ولایت مطلقه هم داشته و چهار پایه: قانون، کتاب، سنت و سیره را هم یکجا زیر پا گذاشته باشد. شرح آن در خلاصه زیر است:
۱- قانون: در اصل ۵۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی آَمده است:
در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همهپرسی و مراجعه مستقیم به آراء مردم صورت گیرد. درخواست مراجعه به آراء عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.
۲- کتاب: سوره ۴۲ قرآن «شورا» نام دارد که در آیه ۳۸ آن از جمله مشخصات جامعه نمونه ایمانی، حاکمیت «شوری» در امور اجتماعی را معین کرده است.
در این کتاب خطاب به پیامبر آمده است: «تو حق جباریت بر مردم نداری، یعنی نمیتوانی حکمی دینی را اجباری کنی،(۱) نگهبان (حفیظ) مردم هم نیستی،(۲) وکیل آنان نیستی و کار بندگان را به تو نسپردهایم(۳) حق سیطره یافتن برآنان (ولایت مطلقه) نداری،(۴) آیا میخواهی با اکراه مردم را به ایمان وا داری؟(۵) خدا برای شما در دین عسر و حرجی – تنگی- قرار نداده است،(۶) پیامبر فرمود من اهل تکلّف (سخت گیری) نیستم،(۷) نوح پیامبرِهزارههای پیش نیز گفته بود: «مگر ممکن است ما شما را به چیزی که نمیپسندید الزام کنیم؟(۸)
۳- سنت پیامبر اسلام: مؤرخین بر این اجماع هستند که پیامبر اسلام در اداره امور جامعه با مردم مشورت میکرد، از جمله هنگام محاصره مدینه توسط مشرکین قریش، با آنکه خود دفاع از درون شهر را، که حتی منافقان را مجبور به دفاع میکرد، ترجیح میداد، به همه پرسی روی آورد و رأی اکثریت را که مغایر رأی او در مواجهه با دشمن در بیرون شهر بود پذیرفت.
در این جنگ که به شکست منتهی گردید و حدود یک چهارم سپاه کشته و خود زخمی شد، با متخلفان که با ترک پست نگهبانی موجب این شکست شده بودند، با مدارا و ملایمت رفتار کرد و از آنجاییکه تنها راه رشد سیاسی جامعه، شخصیت دادن به مردم و نظرخواهی از آنان است، خداوند فرمود از آنان درگذر و برایشان آمرزش خواه و از همینها در امور نظرخواهی (مشورت) کن!
۴- سیره اهل بیت: امام اول شیعیان که هفته پیش در ایام و لیالی قدر مراسم شهادتش برگزار شد، هنگام پذیرش خلافت فرمود: «مپندارید که گفتن حق بر من (انتقاد از عملکردم) بر من گران میآید، زیرا هرکه شنیدن حق یا عدالت خواهی بر او گران آید، عمل کردن به آن نیز بر او دشوارتر آید، پس از حقگویی یا مشورت به عدل با من خودداری نکنید، که من به نظر خود بالاتر از این نیستم که خطا کنم و از افعال خود نیز ایمن نمیباشم، مگر آنکه خدا کفایتم کند که او از من بر من مالکتر است».(۹)
علی(ع) که ولایتمداران امروز نظام ولایت مطلقه را تداوم ولایت او میشمارند، در نبرد سرنوشت ساز صفین آنگاه که سربازان سطحینگر سپاهش در آستانه پیروزی قریبالوقوع بر سپاه معاویه، فریب حیله عمروعاص را برای توقف نبرد و ارجاع به حکمیت خوردند، به رغم نظر خود به خواسته سربازانش تن داد و گفت: «شما بقاء را بر مقاومت ترجیح میدهید و سزاوار من نیست که بر شما چیزی را که نمیپسندید تحمیل کنم»(۱۰)
و نیز برای آنکه تن دادن او به خواسته خود را به حساب ناتوانی نگذارند، گفت: من کاملا آگاهم چگونه شما را به اصلاح درآورم، و کجیتان را به پا دارم، اما چنین اصلاحی را جز به قیمت فساد نفس خویش ( استبداد رأی) نمیبینم.(۱۱)
امام حسن(ع) هم که مقام رهبری پیش از انقلاب درباره صلح ایشان کتابی نوشته بود، در ۶ ماه خلافت خود برای جلوگیری از ریخته شدن خون مردم و تجزیه ملک و ملت به مصلحت دید با معاویه صلح کند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پانوشتها
۱ – سوره ق آیه ۴۵- «نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَقُولُونَ وَمَا أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِجَبَّارٍ…»
۲ – انعام ۱۰۴ و ۱۰۷- «وَمَا أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفِیظٍ» شوری ۴۸، هود ۵۷.
۳ – اسراء ۵۴- «وَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ وَکِیلًا…» و انعام ۱۰۷، هود ۱۲، فرقان ۴۳، احزاب ۳ و انعام ۶۶.
۴ – غاشیه ۲۲- «لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ»
۵ – یونس ۹۹- «وَلَوْ شَاءَ رَبُّکَ لَآمَنَ مَنْ فِی الْأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعًا أَفَأَنْتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّىٰ یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ»
۶ – حج ۷۸- «مَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ…»
۷ – ص ۸۶- «…وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ»
۸ – هود ۲۸- «…أَنُلْزِمُکُمُوهَا وَأَنْتُمْ لَهَا کَارِهُونَ»
۹ – نهج البلاغه خطبه ۱۲۸- «…ولا تظنوا بی استثقالا فی حق قیل لی ولا التماس إعظام لنفسی فإنه من استثقل الحق أن یقال له أو العدل أن یعرض علیه کان العمل بهما أثقل علیه فلا تکفوا عنی مقاله بحق أو مشوره بعدل، فإنی لست فی نفسی بفوق ما أن أخطئ ولا آمن ذلک من فعلی إلا أن یکفی الله من نفسی ما هو أملک به منی، فإنما أنا وأنتم عبید مملوکون…»
۱۰ – نهج البلاغه خطبه ۲۰۸/۱۹۹ – «…وَقَدْ أَحْبَبْتُمُ الْبَقَاءَ، وَ لَیْسَ لِی أَنْ أَحْمِلَکُمْ عَلَى مَا تَکْرَهُون»
۱۱ – نهج البلاغه خطبه ۶۹- «وَ إِنِّی لَعَالِمٌ بِمَا یُصْلِحُکُمْ وَ یُقیمُ أَوَدَکُمْ وَ لکِنِّی لاَ أَرَى إِصْلاَحَکُمْ بِإِفْسَادِ نَفْسِی»
13 پاسخ
انقلاب ها وقتی به مرحله ای میرسند که بچه های خودشان را میخورند و میبلعند آنجا یعنی به مرحله خطرناکی رسیده اند
این یعنی اوضاع خیلی بحرانی شده است و تحمل بچه های خودش را هم ندارد چه برسد به بچه های همسایه
یعنی اینکه بدون تعارف باید گفت قطار انقلاب تقریبا خالی به پایان خط خود نزدیک شده است گویی که همه مسافرانش در طول مسیر از او پیاده شده اند این یعنی انقلاب از درون تهی شده است
اینجاست که باید بلافاصله و با سرعت به مدد نخبگان سیاسی و اقتصادی اصلاحات را بسمت دمکراسی خواهی و با خواست اکثریت ملت شروع کرد شاید این آخرین فرصت حفظ جمهوری اسلامی باشد البته به شکل نوین و با اعمال نظر اکثریت مردم و تعامل با دنیا همراه باشد
همچنانکه پادشاه جوان عربستان نیز جهت در امان ماندن از خطر سقوط و فروپاشی این اصلاحات را انجام داد و بسمت توسعه و دمکراسی پیشرفت میرود چین را برای سرمایه گذاری دعوت کرد و برای تضمین امنیت سرمایه گذاران چینی پیمان صلح پیشنهادی پکن را علی رغم عصبانیت امریکا اومد با ایران امضا کرد. پس ما هم باید کاری کنیم که دوباره مسافران به قطار انقلاب با رویکرد جدید برگردند اگرچه بسیار دیر شده است و همه فرصت ها سوخته است اما به حکم تدبیر میشود احیا کرد
یادمان بماند تجربه ۴۴ ساله ثابت کرد زور و تحمیل جواب نمیدهد و مسافران جوان امروز را نمیشود به زور سوار قطار اتقلابی کرد که پیش از این اجداد و پدران آنها در سال ۵۷ با عشق و علاقه سوار ان شده بودند این نسل بشدت آگاه و باهوش است نه کسی آنها را میتواند به زور سفارشان کند و نه کسی میتواند به زور پیادشان کند.
مگر خوشان تشخیص دهند قطار امن و بسمت پیشرفت و توسعه و صلح و ارامش میرودانگاه سوار میشوند.
هرچه حکومت یکدست تر شود خطر تهی شدن آن بیشتر میشود خطر نابودی دین و باورهای مذهبی مردم بیشتر میشود خطر بی حجابی و خروج مردم از خطوط قرمز اسلامی بیشتر میشود این تعارف نیست حقیقتی است که در صدارت حضرت آیت الله رئیسی به عینه مشاهده و اثبات شد باید همه جریانات مذاهب نخبگان و اندیشمندان دراصلاحات مشارکت کنند و نسخه و نقشه توسعه کشور را تدوین کنند الان وقت آشتی ملی است هیچ ایرادی ندارد که بگوییم اشتباه کردیم دیر رسیدن به هدف بهتر از هرگز نرسیدن است
اجازه بدیم مردم یمن، عراق ، سوریه ، لبنان و فلسطین خودشان برای سرنوشت کشورشان تصمیم بگیرند و مردم ایران هم خودشان تصمیم بگیرند
کاری نکنیم دشمنان قسم خورده ایران اسلامی با سو استفاده از وضعیت داخلی باکو را تبدیل به اکراین کنند و پشت او را بگیرند و با پیشرفته ترین سلاح های خود به کشور حمله کنند و زیر ساخت های ۴۴ ساله را نابود و کشور را ویران و تجزیه کنند و مردم را بی خانمان و در به در کنند.
اگرچه ایران توانایی نظامی قوی و بی نظیری در منطقه دارد ولی یادمان باشد در جنگ هلوا پخش نمی کنند ضمن اینکه هرچقدر هم قوی باشد از متحدین یعنی اسرائیل، آمریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان و ترکیه که احتمالا باکو را حمایت خواهند کرد قوی تر نخواد بود. جنگایران جنگساده ای نخواهد بود جنگی ویرانگر خواهد بود زیرا سال هاست اتاق فکر غرب نقشه تجزیه و فروپاشی ایران را کشیده است
نقشه و نسخه غرب برای ایران تجزیه است بدون برو برگرد
و هرچه اوضاع داخلی آشفته و مردم از حکومت دور تر شوند غرب نیز جری تر و گستاخ تر خواهد بود و نقشه خود را زود تر اجرا می کند پس سعی کنیم تجربه نه چندان موفق گشت ارشاد را با نیروهای مذهبی و آتش به اختیار تجربه نکینم و اعتماد مردم را بیش از این سلب نکنیم
وطن پرستان عزیز و دوستاران ایران متحد و یکپارچه و نظامیان عزیز و انقلابی اکنون وقت تدبیر است با تحلیل واقعیت ها و ارائه مشاوره های منطقی به مقام معظم رهبری و دیگر رهبران تاثیر گذار جمهوری اسلامی کشور را از خطر فروپاشی وخطر تجزیه و خطر وقوع جنگ ویرانگر نجات بدیم
کاری که با اصلاحات و تدبیر و تامین اکثریت مردم میشود انجام داد چرا باید بسمت جنگ و خونریزی رفت بسرعت اقتصاد را ترمیم کنیم هیچ اشکالی ندارد حتی اگر جناب رئیسی را نیز تغییر بدیم در فوتبال هم گاهی افراد تیم سرپرست تیم و مربی را برای رسیدن به پیروزی تعویض می کنند جنگ نمی کنند بلکه با مهره ها بازی می کنند
واقعا کوته فکری است که شما بخواهید از قرآن و کلام محمد برگزاری رفراندم و همه پرسی از آن بیرون بیاید ؛ چرا که در هیچ امری نظر مردم محترم شمرده نشده است
جناب بازرگان من،و البته علمای حوزه علمیه،براحتی میتوانیم از همان قرآن و نهجالبلاغه آیات و بخشهایی را نشان دهیم که دقیقا نتایج مخالف این مطلب شما را القا میکنند و تایید کننده سیستم جبر و زور هستند.کیست که نداند پیامبر اسلام در سن بالا تحمل خود را کم کم از دست داد و آیاتی آورد که اکنون دستمایه افراطیترین گروههای اسلامگرا مانند طالبان و داعش و جمهوری اسلامی شده است؟ نمونه آن آیه ۳۹ سوره انفال در تحمیل اسلام با جنگ بر سراسر کره زمین، آیات ۱۹۰ تا ۱۹۳ بقره در مشرکین را هر جا یافتید بکشید و همه جا در کمین(بخوانید ترور) آنان باشید(!)، هیچ دینی جز اسلام در نزد خدا پذیرفته نیست(آل عمران ۸۵)،تشبیه مخالفان به جانوران مختلف (میمون،الاغ با بار کتاب،خوک…)،و غیره.علی ابن ابی طالب نیز دستور داد هر کس در نماز جماعت او حاضر نشود خانهاش را خراب کنند و علنا اعلام کرد که حتی کسانی که با او بیعت هم نکردهاند حق مخالفت با حکومتش را ندارند. غرق کردن شهر استخر در خون ایرانیانی که از دست حاکم ستمگرش زیاد ابن ابیه(پدر عبیدالله بن زیاد قاتل پسر خودش!) به جان آمده بودند و به اسارت و کنیزی بردن زنان و دختران اسیر ایرانی نیز بماند. آقای بازرگان عزیز،یکطرفه به قاضی رفتن هنر نیست!
شما نمی تونید با بحث تاریخی و تفسیری توقع داشته باشید افراد را قانع کنید که فلان مکتب/دین/… بده وقتی آنها با انگیزه هایی مثل محبت و عرفان و … آنها را قبول کردن
شاید ادیان مهمان همیشه تاریخ هستند …
این مدل ادیان هم مثل دین های یونان باستان یا ایران باستان به راحتی از بین خواهند رفت منتهی در چندین هزار سال. برای تاریخ ۳ یا چهار هزار سال عددی نیست
امیدوارم 🙂
با سلام. این بدعت را از اول خود الله گذاشت که محمد را پیامبر، رییس، و فرمانده برای همه ساکنین زمین انتخاب فرمود. در (۴:۵۹) و (۴:۶۹) دستور اطاعت از سر کردگان قوم را هم صادر فرمود. حضرت آقا هم به همان کتابی استناد میکند که شما استناد میکنید منتها تفسیر آیشان با شما فرق دارد. کیست که بگوید تفسیر کدام درست است یا غلط. ارادتمند
خدا وکیلی خود الله هم گفته که ما برای هر قومی پیامبری به همان زبان میفرستیم. پیامبر اسلام با همین تعریف هیچ رسالتی برای ایرانیان نداشته و اصل ورود اسلام به ایران غلط و بدعت عمر بوده و باید برافکنده شود و ما به پیامبر ایرانی(زرتشت) بازگردیم. درست هم هست چون دین مانند نسخه دارویی است و نسخه هیچ کس برای کس دیگر قابل استفاده نیست چون بنیانهای فرهنگی ایران با اعراب بدوی متفاوت است.
پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
نا خلف باشم اگر من نفروشم به جویی
استفاده یک مبتدی از سبک شناسی استدلال حوزوی برای مقابله با ابداع کنندگان آن سبک شناسی، استمرار همان راهی است که مرحوم مهدی بازرگان رفت و سر آخر نادم شد.
این زبان و طرز اندیشه را کنار بگذارید و به زبان آدمیزادگان یک کلام بگویید ظلم و خود محوری حاکم جایز نیست. این برخواسته از ارزشهای مشترک بشریت است. همگان آن را مفهمند و در تایید آن همدلند. وگرنه کسی که مستضعف را به جانیان و رجاله های روزگار ترجمه میکند، در کسری از ثانیه برداشتهای شما از کتابهای درسی خودش را معوج و در چشم همگان فرو میکند. اصولا جایی برای دیالوگ با ملایی کن بوی پول و مقام به مشامش رسیده وجود ندارد.
بنیان های فرهنگی الانمون که از اعراب خیلی خرابتره … 🙂
دین علی خامنه ای و بازرگان یکی است اگر فرقی می بینید به خاطر در قدرت بودن و نبودن است. فریب این جملات متناقض را که در همه جای قران هست و به هر سو قابل تعبیر و تاویل است نخوریم
هوایی که تو تنفس می کنی هم با هوای خامنه ای یکیه. آیا هر دوتا تون یک جور فکر می کنید دقیقا؟
هر دین هزار تا تفسیر داره و دقیقا این تفسیرهاست که حوزه فردی و اجتماعی دین را مشخص می کنه. اسمش هم تناقض نیست.
مسیحیت و یهودیت هم در دوره هایی شدیدترین فجایع انسانی را به وجود آوردند. شما می خواهید الان بگید تمام مسیحی ها و یهودی ها همونطور فکر می کنند که اون مسببان فجایع فکر می کردند؟
همه چیز کلا یکیه
این شکلی بهتر نبود شروع می کردی؟
دیدگاهها بستهاند.