اعدام‌درمانی؛ یکی بر شاخ بن می‌برید!

حسن یوسفی اشکوری

چند سال قبل به مناسبتی در نوشته ای برای «جمهوری اسلامی» از عنوان «جمهوری مرگ» استفاده کرده بودم و حال می‌بینیم شماری از مردم ایران از عنوان «جمهوری اعدامی» استفاده می‌کنند.

واقعیت این است که مقامات جمهوری اسلامی ظاهرا راهی برای بقا جز تحمیل مرگ بر برخی مخالفان و منتقدان نمی‌شناسند و می‌توان گفت گویا هنری جز اعدام‌درمانی برای درمان دردهای مردم و حتی حکومت خود ندارند. زمانی زنده یاد مهندس بازرگان در جدال قلمی با شیخ صادق خلخالی گفته بود: خلخالی از گرفتن جان آدمیزاد خوشش میاد.

این در حالی است که در طول این بیش از چهار دهه همواره خیرخواهانی از جریان ها و جناح مختلف همواره حتی با خطرکردن لحظه‌ای از نصحیت و رهنمود و «راهنمایی» دریغ نکرده و پیوسته با آینده‌نگری برای ملک و ملت نسبت به عواقب این جهالت‌ها و جنایت‌ها هشدار داده‌اند.

شگفت این است که چهار دهه از مرگ‌خواهی و مرگ‌درمانی استفاده شده اما به راستی کدام یک از مشکلات متنوع سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و حتی اخلاقی و مذهبی به درستی حل شده و امور به سامان شده است؟ واقعا چهار دهه برای فهمیدن و عبرت گرفت کفایت نمی‌کند؟!

چنین می نماید که گوش‌ها چنان سنگین است و چشم‌ها چنان کور یا کج‌بین که این همه تذکرات خیرخواهانه و حتی فریادهای اعتراض برآمده از خشم و نفرت را نمی‌شوند و نمی بینند!

با این که گفته‌اند: اگر دیدی نابینا و چاه است / اگر خاموش بنشینی گناه است؛ اما دریغ که گوش شنوایی نیست. هر سحن درستی وقتی تکرار مکررات شود، هم ملال‌آور می‌شود و هم بی‌فایده و بی ثمر. در هرحال چنین می نماید که حکومت و حاکمان تصمیم دارند به راه پراشتباه و غلط اندر غلط خود ادامه دهند و منتقدان خیرخواه هم ظاهرا خسته نمی‌شوند و همچنان به اندرزگویی و سنت «نصحیه الملوک» خود ادامه میدهند. آینده نه چندان دور نشان خواهد داد که کدامین درست بوده اند.

در هرحال برای هزارمین بار به مقامات جمهوری اعدامی هشدار می‌دهیم که: حضرات! بر شاخ نشسته اید و بُن می برید. باور ندارید، صبر کنید و عاقبت کارهای زشت و غلط خود را ببینید و کِشته های خود را درو کنید!

این جهان کوه است و فعل ما ندا / سوی ما آید نداها را صدا

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

5 پاسخ

  1. این حرف همان سال ۱۳۷۸ توسط دانشجویان کوی دانشگاه زده شد ولی گوش شنوایی نبود و همفکران همین جناب اشکوری بر طبل نادرستی براندازی و درستی اصلاحات می‌کوبیدند! تا وقتی هم که با یک اردنگی در وجه حامل از سوی شورای نگهبان روبرو نشدند از رو نرفتند.از نظر اینان “اصلاحات” چیزی جز امکان حضور خودشان در مناصب باصطلاح انتخابی همین سیستم نامشروع چیزی نیست.سال ۵۷ هم دردشان همین بود.کافیست خامنه‌ای گوشه چشمی نشان دهد تا اینان به سر بدوند! سال ۵۷ هم میخواستند فورا در سمت‌های عالی مدیریتی بنشینند و اسلام ناب محمدی را به حلق ملت فرو،ببخشید اجرا،کنند! درد ما بی شخصیتی و بی‌پرنسیبی نسل پیش ما بوده و هست که از ماکیاولی هم ماکیاولیست‌تر هستند. خواندن نوشته‌هایشان دردناک و رقت‌بار است.کی میشود که اینان راهی بهشت اسلامی شوند و اجازه دهند این جهنم دست‌سازشان را درست کنیم!

  2. اگر توان یا جرات یا تمایل انتشار نظرات خوانندگان خود را هم ندارید،لطفا این بخش دیدگاهها را مسدود کنید.

  3. آیا وقت آن نرسیده که ناصحان از نصیحت کردن دست بردارند؟ یا آنکه جهت نصیحت را عوض کرده و به ملت گفته شود که گوش شنوایی نیست و صلاح خویش خود دانید.

  4. نصیحه الملوک رو خوب اومدی حاجی! خخخخخ شما هنوز نفهمیدی که اینان به فرض قانع شدن هم نمی‌توانند دست از این کارها بردارند؟! چون افسارشان دست پوتین است. خامنه‌ای “ملک” نیست. گماشته پوتین است. تاریخ شما را جزو همین “ملوک” محسوب خواهد کرد. راستی شما نماینده مجلس اول همین رژیم نبودی که نقش مهمی در تثبیت این سیستم داشت و همدوره همان خلخالی بود؟!

    1. آقای اشکوری در مورد موضوعی که گفتید بارها گفته اند و نوشته اند. ایشان محکوم به اعدام توسط رژیم بوده اند و سالها زندان بوده اند. بروید بخوانید.
      اما شما خودتان کی هستید فریدون خان؟ نقش تان در تثبیت ادبیات لمپنی این دوره چیست؟ در مورد نقش خودتان در سرکوب و تخریب فضای نقد چیست؟ نقشتان در تخریب آزادی خواهان و مبارزان آزادی چیست؟ راستی، اینهمه تخریب آزادی خواهان توسط شما در دوره ای صورت نمیگیرد که جوانان ایران دسته دسته اعدام و زندانی میشوند؟ شما همدوره و همزبان جلاد های جمهوری اسلامی هستید. توضیح بدید.

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان قدیمی که سابقه جنگ و خدمت در رده بالای سپاه را

ادامه »

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده مردم از انقلابی که

ادامه »

آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که جهان در آن قرار دارد.

ادامه »