نزدیک‌ترین تصویر به حادثه‌ی کربُ‌بلا

افشین حکیمیان

شهر را هم دارند خفه می‌کنند. وسط این بلوار. بالای آن یکی پل. ورودی هر اداره‌ای، سازمانی. دور و بر هر میدانی….هرکجایی که توانسته‌اند را پرچم سیاه آویخته‌اند. سیاه‌پوش کرده‌اند. به اسم دهه‌ی محرم. به اسم امام‌حسین. به بیمارستان‌ها هم رحم نکرده‌اند. همه‌جا را به شکل مسجد و تکیه درآورده‌اند. بیرق و باروهای بزرگ. عَلَم و کُتَل. شهر را با رنگ سیاه به تسخیر درآورده‌‎اند.

نهادها هم هرچه کَت و کلفت‌تر. سازمان‌ها هرچه به بیت نزدیک‌تر؛ چه موکِب‌ها و تکایای بی‌حساب و کتابی که برپا نکرده‌اند. بنِر و پرچم و بیرق‌های مُنقش به اباعبدالله‌الحسین. مُنقش به ما ملت حسینیم.

به قولِ خودشان لاکچری‌ترین عزاداری ممکن را راه انداخته‌اند. خیمه زده‌اند به چه بزرگی و هیبت، وسط میادین شهر. چه عَلَم و کُتل‌های رنگ‌به‌رنگ که دورتادور همان خیمه، کار نگذاشته‌اند. چه تزیین‌ها که نکرده‌اند. چه منبرها که برپا نکرده‌اند.

برنامه‌ی تلِنت‌شو پروپیمان “حسینیه معلی” هم هر شب توی تلویزیون‌شان به راه انداخته‌اند. استودیو دکور و تزیین کرده‌اند به چه شکوه و عظمتی. نوحه‌ها می‌خوانند به تُرکی، به عربی، به لُری. تا سوز و گُداز تولید کنند. تا اشک و آه دربیاورند. با سوپراستارِ نوحه‌خوانان درباری‌شان؛ که بازی‌ها و ادا و اطوارها فوتِ آب‌اند برای نوحه‌خوانی. کاروبار تزویر و ریا را خوب بلند. به رخ و رو و چهره‌ی شبیه به همان‌ها که همین چند ماه پیش‌تر سرِ چهارراه‌ها می‌ایستادند به باتومی بر دست. سوار بر ترکِ موتوری و یا آماده به شلیک از بالای فلان خوروی مخوف ضدِ شورش. و شلیکِ ساچمه می‌کردند به سر و دست مردم بی‌پناه. زیرِ موتور می‌گرفتند مردم را. شَل می‌کردند. کور می‌کردند دختر قد و نیم‌قد مردمی را. یورش می‌بردند به خانه و کاشانه‌ی مردم که:«والله قسم اگر پایش برسد سر ناموس و زن و بچه خودمان را هم می‌بُریم،» و حالا همان‌ها نشسته بر صدر همان مجلس نوحه‌خوانی‌شان؛ به زمزمه‌ی:«لای‌لای برادری که روی دست جان داد. لای‌لای برادری که از دیدن بچه‌هایش سیر نشد» داشتند زارزار گریه می‌کردند. بر سر می‌زدند.

سببِ این‌همه غلیان از چیست؟ این همه جلوه‌گری برای چیست؟

دارند عکس بی‌جان آن نوجوانِ دراز به دراز افتاده کف خیابان را از اذهان پاک می‌کنند؛ عکس مهدی حضرتی را؟ رنگِ خون شُره کرده از گردن آن مرد کُرد را دارند پاک می‌کنند که نشسته بر پشت فرمان پراید و وسط خیابان به تیر آن‌ها دچار شده بود؛ خون یحیی رحیمی را که به در و شیشه‌ی ماشین‌اش پاشیده بود. مظلومیت خدانور را دارند از چشم‌ها دور می‌کنند که آن‌ها چندین ساعتی به دست و پای بسته، بسته بودندش به پای آن تیرک. دارند چهره‌ی تکیده و سراسر رنج مادر خدانور را که آن‌ها را می‌نگرد از خاطر مردم می‌زدایند. دارند تصویر ضجه و ناله‌های مادر ابوالفضل آدینه‌زاده بر سر خاک تنها پسرش، را از چشم‌ها دور می‌کنند. چشمان مظلوم دخترک اهل زاهدان، هستی نارویی را دارند گم‌وگور می‌کنند که وقتی داشت همراه مادربزرگش از نمازجمعه بازمی‌گشت به تیر تفنگ آن‌ها چشم از جهان فرو بست. دارند چهره‌ی محمد حسینی را از پیش چشم مردم دور می‌کنند که چون تنهای تنها بود؛ که چون بی‌کس‌وکار بود؛ آن‌ها به‌راحتی به چوبه‌ی اعدام‌اش آویختند. دارند آن حس‌وحال وحشت و انزجار و تنفر را از ذهن مردم پاک می‌کنند که از تصویر تنهازن گیر افتاده در بین دارودسته‌ی پلید مزدوران سرکوب‌گر آن‌ها، هم‌چنان دارد مردم را آزار می‌دهد. دارند چشمان دختر فرشته احمدی را از ذهن مردم پاک می‌کنند؛ که بر سر مزار مادرش با مشتی که بر خاک مزار فرو می‌برد؛ ظلم را و جنایت را به تصویر می‌کشید.

آن‌ها با این همه بیرق سیاهی که از همه‌جا آویخته‌اند. با نوحه‌خوانان درباری‌شان در کار فریب و نیرنگ‌اند. می‌خواهند نزدیک‌ترین تصویر به حادثه‌ی کربُ‌بلا را از چشم‌ها پاک کنند. می‌خواهند که ملموس‌ترین ظلم قرین محرم را از یادها بزدایند. گرم‌ترین خون سرخ خیل مظلومان همین امروز تاریخ را که از ظلم آن‌ها بر خیابان‌های شهر سرازیر شده بود را از این حول‌وحوش، می‌خواهند که پاک کنند. آن‌ها چهره‌ی ظالم خود را پشت بیرق‌های سیاه قایم می‌کنند. چهره‌‌ی ظالمی که شبیه‌ترین است به روایت سمت پلید واقعه‌ی محرم.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

4 پاسخ

  1. زیتون” یک نهاد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اندیشه‌ای مستقل است که به نهادینه کردن قرائت انسانی، اخلاقی و دموکراتیک از سنت ستبر ایرانی- اسلامی و برکشیدن رفتار توام با مدارا و تساهل در میان ایرانیان می‌اندیشد.
    ۲. “زیتون” به جدایی نهاد دین از حکومت باور دارد، به گذار مسالمت‌آمیز متعهد است و از منظر تحلیلی- انتقادی به تحولات جاری کشور می‌پردازد*
    ۳. “زیتون” ترویج خشونت را کاری غیر اخلاقی می‌انگارد و از این‌رو از انتشار مطالبی که متضمن انواع خشونت کلامی یا تخفیف اقلیت‌های قومی، دینی، جنسیتی و نژادی باشد جدا معذور است.
    ۴. “زیتون” به هم‌زیستی مسالمت آمیز میان اسلامیت و ایرانیت عمیقا باور دارد؛ نه اسلامیت را ذیل ایرانیت می‌خواهد و نه ایرانیت را تحت‌الشعاع اسلامیت قرار می‌دهد. بنابراین مطالبی که صبغه دین ستیزانه یا ایران ستیزانه داشته و تمامیت ارضی کشور را نشانه رفته باشد، در این رسانه منتشر نخواهد شد.
    ۵. “زیتون” از انتشار آثار همه فارسی زبانان ایرانی، افغان، تاجیک در چهارچوب فوق استقبال می‌کند.

    ده شاهی بده آش… بهمان هوا باش….

  2. اسلام و ادیان را انسان های استثمار گر ساخته اند . ادیان از جانب خدا نیست.. شما هم اگر میخواهی قدمی در راه شرافت و عدالت و انسانیت بر داری مطالب نشریه ات را تغییر بده. ایرانی هموطن!

  3. مقصر مردم هستند که اعمال حکومت را تحمل میکنند.و در ضمن اسلام و حسین و عاشورا ربطی به ما ندارد.لذا خود ملت ایران هم در موقع آوردن خمینی خطا کردند و هم در تحمل کردن این حکومت…

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان قدیمی که سابقه جنگ و خدمت در رده بالای سپاه را

ادامه »

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده مردم از انقلابی که

ادامه »

آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که جهان در آن قرار دارد.

ادامه »