زیتون – در حالیکه قتل داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدیفر، برای بسیاری از فعالان سیاسی و چهرههای فرهنگی، یادآور کارد آجین شدن داریوش فروهر و پروانه اسکندری بود و در شبکههای اجتماعی زمزمههایی از فعال شدن باند قتلهای زنجیرهای در بدنه حکومت به گوش میرسید، خبرگزاری قوه قضائیه، میزان، روز شنبه، بیست و نهم مهر و دو روز پس از اعلام بازداشت چهار متهم، تصاویری از «جلسه بازپرسی» این متهمان منتشر کرد.
در این عکسها متهمان که چهرهشان محو شده، با دستبند و لباس بازداشتگاه پلیس آگاهی استان البرز حضور دارند.
پلیس بیست و سوم مهر و تنها یک روز بعد از انتشار خبر قتل این دو زوج هنری ده نفر را به عنوان مظنون دستگیر کرد.
اعتماد به نقل از یک منبع آگاه تعداد مظنونان بازداشت شده توسط پلیس را بیست نفر اعلام کرد.
صبح روز پنجشنبه، بیست و هفتم مهر،اعلام شد سه نفر از بازداشتشدگان در صحنه جرم حضور داشته و به قتل اعتراف کردهاند و به گفته پلیس «قاتل اصلی» هم در میان آنها بوده است.
چند ساعت بعد حسین فاضلیهریکندی، رییس کل دادگستری استان البرز، از وجود متهم چهارم در این پرونده خبر داد و گفت هنگام بازداشت همراه این فرد چاقو، دو عدد گوشی تلفن همراه و چند قطعه طلای همسر داریوش مهرجویی کشف شده است.
سعید منتظرالمهدی سخنگوی ناجا، انگیزه اصلی این جنایت را «اختلافهای شخصی و مالی» اعلام کرد اما به میزان این اختلاف مالی اشارهای نشد.
خبرگزاری فارس متهم اصلی را باغبان سابق ویلای مهرجوییها معرفی کرد و گفت وی به خاطر اقدام به سرقت یک جاروبرقی از خانه این زوج اخراج شده و مدتی نیز به زندان افتاده بود.
گفته میشود این فرد پس از آزادی مدعی شده ۳۰ میلیون تومان بابت باغبانی در ویلای مهرجوییها طلب دارد؛ ادعایی که این زوج قبول نداشتند و از همان زمان میان آنها بر سر این مبلغ اختلاف بود.
برخی گزارشها اعترافات قاتل را نقل کردهاند که در آن میگوید:«بعد از اینکه با شکایت خانواده مهرجویی دستگیر شدم، از آنها کینه به دل گرفتم. آنها بهخاطر یک جاروبرقی از من نگذشتند و وقتی آزاد شدم، سراغشان رفتم و خواستم ۳۰میلیون تومان که از آنها طلب داشتم را بدهند، اما انکار کردند. همه اینها باعث شده بود که از آنها کینه به دل بگیرم. در نهایت نیز وقتی دیدم حاضر نیستند پولم را بدهند، نقشه قتلشان را کشیدم.»
شرق میگوید برخی از ساکنان محلی هنگام حضور متهمان در صحنه جرم برای بازسازی جنایت آنها را شناسایی کرده و حتی به اسم کوچک میشناختند.
در این میان «اعتماد» نوشت افرادی که به عنوان متهم و عامل اصلی این جنایت بازداشت و اعتراف کردند، ممکن است توسط فرد یا افرادی اجیر شده باشند ولی هنوز این موضوع از سوی مراجع قضایی تایید نشده است.
خانم محمدیفر شانزدهم مهر ماه در اینستاگرام از تهدید خود با چاقو توسط فردی با لهجه غیر ایرانی خبر داده بود.
وی وقایع آن شب را اینگونه روایت میکند:«رفتم دیدم در پشت شیشههای مات پنجره از پشت یک نفر چسبیده به در. اول فکر کردم شوخی است…ناگهان چاقویی از پشت سایه روشن مات پنجره به من نشان داد. گفتم الان زنگ میزنم ۱۱۰ گفت بزن، ولی حسابتون رو میرسم».
از همان ساعات اولیه پخش خبر قتل داریوش مهرجویی و همسرش اطلاعات ضد و نقیض فراوانی درباره کیفیت ماجرا و بعدها درباره متهمان در رسانهها منتشر شد. خبر رکنا از نقش باجناق داریوش مهرجویی، زمان و نحوه قتل و وضعیت مقتولان در حالی که منتظر دخترشان برای صرف شام بودند از جمله ابهاماتی است که نتوانسته پاسخ قانعکنندهای در گزارشهای رسمی بیابد.
یکی از چالشهای موجود فقدان اطلاعرسانی شفاف مقامات مسئول در زمینه پروندهای به این مهمی است که حتی در وزارت کشور برای آن جلسهای تشکیل شده است.
یک پاسخ
حرامیان حاکم بر کشور ما طی ۴۰ سال گذشته چندین نفر از هموطنان گرامی ما را کارد آجین نمودند. در بیرون از ایران زنده یادان بختیار و فرخزاد را و در درون کشور زنده یادان فروهرها و دکتر کاظم سامی. همه اینها گرچه مسلمان بودند اما با اسلام شمشیر بدست زاویه جدی داشتند و به همین خاطر کوردلان حاکم زندگی آن عزیزان را با شمشیر به پایان رساندند.
اما کارد آجین شدن داریوش مهرجوئی و همسرش از بسیاری جهات با کارد آجین شدن دکتر سامی نازنین، فرزند صادق خلق، انسان نیکوکار ، خوش قلب و خوش فکر شباهت دارد که از قضا زمانی اتفاق افتاد که دولت، اطلاعات و ساواما، قوه قضائیه و مجلس کذائی همگی در دست مکتبیها و خط امامیها آنروز که امروزه اصلاح طلب شده و منکر کودتا بودن کودتای امپریالیستی ۲۸ مرداد شدند، بوده است.
می گویند متهم اصلی باغبان سابق ویلای مهرجوئی بود که به خاطر اقدام به سرقت از خانه آنها اخراج شده(مگر ویلائی کوچک نیاز به باغبان تمام وقت دارد که با خاتمه دادن به کارش به تنگ دستی افتد!) و مدتی نیز به زندان افتاده است. قاتل دکتر سامی را نیز کارمند اخراج شده توسط ایشان، آنهم ۸ سال پیش از وقوع قتل، اعلام نموده بودند که به منظور تصفیه حساب و انتقام دست به آن جنایت فجیع زد! نحوه کشتن و نحوه اعلام نمودن سناریوی جنایت در هر دو مورد شباهت بسیاری با هم دارد و گونه است که مردم کوچه وبازار باورشان می شود اما برای آنهائیکه بایستی درس بگیرند باور نکردنی است.
دکتر سامی را، که سری نترس نداشت، اندکی پیش از برملاء شدن جنایت هولناک تابستان ۱۳۶۷ که در تاریخ کشور ما بی سابقه بود کارد آجین نمودند تا از سوئی صدای او را خفه نمایند و از سوئی دیگر به دیگر ملی مذهبی ها و ملیون بفهمانند که با چه قاتلان چیره دستی در بی رحمانه کشتن روبرویند تا حساب کار خود کرده و دم بر نیارند. هنرمند مهرجوئی و همسرش را هم کارد آجین نمودند تا مبارزه جاری مردم ما را از وجودشان محروم نموده و به دیگر هنرمندان بفهمانند که با چه حرامیانی روبرویند تا از میدان مبارزه کنار بکشند.
دیدگاهها بستهاند.