۱- وضعیت ابربحرانی کشور ایران در همه حوزه های زیست جمعی و ناکارآمدی مطلق حکومت جمهوری اسلامی در اداره کشور و تداوم بنبستهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، زیست محیطی در نزدیک به یک دهه اخیر، همزمان با فشار تحریمها و تنشهای بین المللی بر روی حکومت، اگرچه منجر به وضعیت «بیحکومتی» شده است اما این وضعیت منتهی به سقوط رسمی حکومت و نظام مستقر نشده است. پرسش اساسی درین وضعیت دقیقاً همین است که چرا جمهوری اسلامی تاکنون سقوط نکرده است؟ چه عواملی و عللی این حکومت سراپا شکست خورده را تا کنون در عرصه نگاه داشته است؟
۲- روزنامه واشنگتن پست در شماره ۱۹ مارچ ۲۰۱۵ خود، مطلبی منتشر کرد با عنوان «نقش نهادهای شبهمردمسالار در تداوم دیکتاتوری». درین مطلب نویسندگان به نحوی میدانی/استقرایی با بررسی نمونههای چند از کشورهای مختلف جهان نتیجه گرفته بودند که برگزاری شبهانتخابات و تشکیل نهادهای شبهدموکراتیک برآمده ازین بازی و نمایش انتخابات، طول عمر حکومتهای دیکتاتوری را افزایشی قابل توجه و عنایت داده است. به دیگر سخن، حکومتهای دیکتاتوری با برگزاری بازی ادواری رأیگیری میان معتمدین خود، انرژی نیاز به تغییر را پشت سد مطالبات ملی خالی میکنند و مانع از انباشت این انرژی و مآلاً رسیدن به نقطه انفجار میشوند.
مرور تاریخ جمهوری اسلامی از بدو تأسیس تا کنون نیز نشان میدهد که چگونه برگزاری بازی بیاثر انتخابات توانسته رژیم را تا سال ۱۴۰۰ شمسی تداوم دهد. انتصاب دولت رییسی برای رهبر جمهوری اسلامی و مردم زنگ پایانی بر بازی انتخابات بود و آن را میتوان آغاز پایان جمهوری اسلامی برشمرد. نمونه تاریخی سقوط نظام پهلوی عمدتاً ریشه در تبدیل شدن به نظام تکحزبی و پایان همان بازیهای ظاهری رقابت و اختلاف نظر در رأی گیریهای مخدوش و از پیش تعیین شده دارد. ازینرو نوع رویکرد تحلیلی برای آینده روند جمهوری اسلامی نیاز به تغییر پارادایم از «نظامهای دوبنهایی» به «نظامهای دیکتاتوری فردی» دارد.
۳- در بررسی چرایی تداوم و عدم فروپاشی نظامهای دیکتاتوری چندین عامل همزمان و با شدت و ضعف متناوب دخیلاند. میتوان اصلیترین آنها را اینچنین احصا کرد:
– بازی های انتخاباتی: تا سال ۱۳۹۶ که مشارکت بالای در رأیگیری را در جمهوری اسلامی داشتیم، همین بازیهای انتخاباتی نقش اساسی در کانالیزه کردن انرژی بالای ضرورت تغییر در مسیر تداوم نظام سیاسی داشته است.
– سرکوب و کنترل نهادهای اصلی قدرت و ثروت: در همه حوزههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی. ارتش و سپاه و پلیس، رسانهها، قوه قضاییه. ترکیب تصاحب مطلق رسانه، اسلحه و زندان
– تبلیغات، بمباران دورغ، قلب واقعیت: که منجر به اختلال و انهدام دستگاه فکری و داوری افکار عمومی می شود. حجم بالای تولید دروغ و خلاف واقع در کل نظام ترویجی جمهوری اسلامی، به بیحسی عاطفی و روانی بخشی از افکار عمومی دامن میزند و درین فضای بیحسی، تلاش ایجابی برای تقویت گفتمان عمومی گذار، پیچیده و آشفته میشود.
– حمایتهای خارجی: در بعد ایجابی، وابستگی امنیتی و دفاعی به روسیه، چین و کره شمالی. همچنین ایجاد نیروهای نظامی و شبهنظامی نیابتی در کشورهای همجوار مثل عراق، لبنان، فلسطین، یمن و … در جهت سلبی، احتیاط کشورهای مهم غربی در برخورد با تحولات کشورهای بزرگ خاورمیانه مثل ایران، پس از تجربه دخالت مستقیم در عراق و افغانستان و بحرانی که وضعیت جنگ داخلی سوریه تا عمق اروپا ایجاد کرد، عنصر مهمی است.
– انحصار اقتصادی: انحصار مطلق بر پول سرشار و بادآورده نفت، و بی نیازی به روند توسعه و مالیات.
– ترویج ترس و وحشت مقابله با رژیم: بالاترین آمار اعدام، زندانیان سیاسی و مطبوعاتی، قتلهای زنجیرهای و تمام کارنامه جمهوری اسلامی در سرکوب جامعه مدنی، نخبگان و مردم عادی
– چنددستگی مخالفان: بخش عمدهای از تلاشهای تبلیغی و تخریبی رژیم ناظر به ایجاد و تشدید دودستگیها و چنددستگیها در میان مخالفان است. این اختلافها و تفاوتها منجر به عدم شبکهسازی و سازماندهی نیروها و هدر رفتن تلاشها میشود و انرژی اصلی برای تقویت شرایط گذار، صرفاً صرف خنثیسازی رقبای سیاسی میشود.
– عناصر و بسترهای تاریخی و فرهنگی: حمایت بخشی از افکار عمومی از ساختار و عملکرد حکومت یا تقویت گسلهایی که مبتنی بر آن، روندهای دیکتاتوری، توجیه تاریخی و فرهنگی مییابند. تاریخ استبداد ایرانی یا استبداد تاریخی، تشیع دوازه امامی و منجیگرا ذیل مفهوم انتصاب الهی ولی امر، گستردگی جغرافیایی و نژادی که منجر به تقویت دولت مرکزی برای حفظ تمامیت ارضی شده است و …
۴- با عنایت به آنچه ذکر شد، پرسش اصلی چگونگی تحقق فروپاشی سیستم است. عوامل دخیل در فروپاشی نظام سیاسی در ایران امروز میتوانند در چند کلان گزینه فهرست شوند:
– ناکارآمدی: در کنار تمام عوامل دخیل در تداوم رژیمهای دیکتاتوری غیرنفتی که به نحو تاریخی درصدی از کارآمدی از خود نشان دادهاند (نمونه اعلی و تام این نظامها با کارآمدی بالا، حکومت چین است)، در اقتصادی نفتی که عنصر کارآمدی، مدخلیتی ندارد، اصلیترین عامل شکست و سقوط همین فقدان کارآمدی خواهد بود. به این معنا اگر سقوط حکومتهای دیکتاتوری غیرنفتی در اروپای شرقی، ریشه در تضادهای سیاسی و مدنی داخلی و جنگ سرد داشته است، در ایران و اقتصاد نفتی، ناکارآمدی عمیق و بیوقفه حکومت، میتواند زنگ پایان آنرا به صدا درآورد.
– رقابتهای داخلی حکومت: رقابت مافیاهای حکومتی برای تصاحب سهم بیشتری از نفت، جنگ قدرت و ثروت را تشدید خواهد کرد و این شکافها و درگیریها منجر به تضعیف و فرسایش نیروی حکومت برای تجمیع نهاد سرکوب میشود و نهایتاً بر غلبه لشکر عظیم ناراضیان منتهی میشود. رهبر جمهوری اسلامی به مثابه پدرخوانده چندین نهاد و ساختار مافیایی، حافظ تعادل و توازن در برخورداری از ثروت و قدرت عمل میکند و سپاه و قوه قضاییه به عنوان پلیس اقتدار در سرکوب مخالفان و اجرای منویات رهبر در حفظ تعادل این ساختارهای مافیایی ایفای نقش میکنند. روزی که این درگیریها از توان مدیریت رهبر جمهوری اسلامی خارج شود، جنگ این ساختارهای مافیایی آغازی بر پایان آنهاست.
– عامل دیگر، اختلال در تمام مواردیست که برشمردهایم. از سویی، نه نظام تبلیغی، نه سرکوب، نه حمایتهای خارجی و نیروسازیهای نظامی به سطح و عمق پیشین و اولیه خود کارآیی دارند و از سوی دیگر برآمدن نسل جوان و جدید در داخل و خارج کشور که نویدبخش ورود مخالفان به فاز و فضای جدید و تحول شده است جملگی نهایتاً به لرزان شدن پایههای اقتدار و تداوم نظام سیاسی موجود منتهی میشوند. جنگ اخیر در غزه نشان داد این نیروهای برساخته و پرهزینه تا چه اندازه به معضل جمهوری اسلامی تبدیل شده اند. در میان مردم و نخبگان نیز ضرورت اتحادهای ایجابی و همافزا برای فراروی از جمهوری اسلامی روز به روز به عمق بیشتری میرسد و این همافزایی، مآلاً به بروز و ظهور نیرویی مهم و تأثیرگذار در عرصه گذار منجر خواهد شد.
مروری بر تاریخ جمهوری اسلامی به ویژه آنچه پس از جنبش سبز شاهدیم، ورود جمهوری اسلامی به سراشیبی سقوط و فروپاشی است. این روند پرهزینه برای ملت شجاع ایران، روزی به نتیجه خواهد رسید.
یک پاسخ
برای حرفهای مفت که ۴۰سال است می زنیدکنتورشماره نمی اندازدبه حول خداقدرت جمهوری اسلامی ازدریای سرخ شمال افریقا دریای مدیترانه اقیانوس هندومرزچین گسترش پیداکرده وممکن نیست دراین محدوده تصمیمی گرفته شودبدون درنظرگرفتن خواست ایران پس برواول قرصهایت رابخوروبعدازاربابایت اجازه بگیروسپس چرندیاتت راصلاح کن!!!
دیدگاهها بستهاند.