ما امیدواریم پزشکیان رئیسجمهور شود اما نگرانیهایی داریم:
۱- صیانت آراء برایمان مهم است که قدرتطلبان دوباره مثل ۸۸ تقلب نکنند.
چرا نباید ، اتفاقات ۸۸ تکرار شود؟ بدون شک تکرار اتفاقات تلخ ۸۸ ، یک نوع بازگشت به عقب است. هر چند آن مقاومت و پایداری نیروهای دمکراسیخواه توانست جلوی تکرار برخی رفتارهای خلاف واقع را بگیرد و مثلا در سال ۹۲ شاهد انتخاباتی با طعم تلخ تقلب نباشیم ولی از این نمیتوان گذشت که برخوردها با جوانان در خیابانها و کشتار آنها ، نظیر ندا آقا سلطان یا سهراب اعرابی، یا جنایات کهریزک نظیر آنچه بر محسن روح الامینی و دیگران گذشت، غیر قابل تحمل است و تن دادن به تکرار آن نوعی سنگدلی از سمت صاحبان قدرت و نوعی سادهانگاری از سوی کسانی ست که کورسویی برای اصلاح میبینند. پس باید مکانیسمی برای جلوگیری از تقلب در انتخابات با آنچه نیروهای دمکراسیخواه مشخص میکنند که نظام را ملزم به برگزاری انتخاباتی مردمی، آزادانه و فارغ از تدلیس سیستماتیک و تقلب و … بنماید.
۲- به نظر میرسد پزشکیان که انسان صادق و با مرامی هست باید حرف دل مردم را در برنامههای تلویزیونی تکرار کند تا مردم و قشر خاکستری انگیزه حضور در انتخابات پیدا کنند. اگر مردم در انتخابات حاضر نشوند حتما قالیباف یا دیگری به عنوان رییسجمهور اعلام خواهد شد و ما نمیخواهیم حضورمان به نفع قالیباف تمام شود.
بدون شک مکانیسم حضور مردم در انتخاباتی که از حداقل فاکتورهای دمکراسی خالی است، کاری مشکل به نظر میرسد اما غیر ممکن نخواهد بود. در همین راستا لازم است از متخصصین فن و افرادی که در مقاطع مختلف تاریخ نقش ایفا کردهاند ، کمکهای لازم گرفته شود. شاید نقدی که به برخی اصلاحطلبان وارد است این موضوع باشد که آنها در تحلیل مفهومی مانند انتخابات باور دارند که «رای مردم برای ماست »، بدون شک مردم چک سفید امضا به هیچ شخصی یا هیچ جریانی نخواهند داد. اگر دیکتاتورها متوهمانه رای مردم را ملک خویش میدانند بدون شک چنین خطایی نباید از سوی نیروهای دمکراسیخواه سر بزند. باید نیروهای دمکراسیخواه به عنوان پرچمدار احترام به آزادی و حق مردم، دمکراسی را برای جامعه و آیندهی آن نهادینه کنند نه اینکه رای مردم را در مدتی کوتاه از آن خود بدانند. باید چنین باوری ایجاد شود که قویترین سلاح، خواست و ارادهی مردم ایران در سیاستهای این سرزمین میباشد و اصلاحطلبان به عنوان نیروهایی که مدعی پیش روی هستند باید به چنین مقولهای جامهی عمل بپوشانند.
۳-آقای پزشکیان باید «الان» بعضی از اعضای کابینه را مشخص نماید چون تعداد زیادی از کارمندان هم اکنون اسیر مدیران کوتوله و کارنابلد هستند و هر روز از این زخم ناسور بیشتر زجر میکشند و اگر راهی برای رهایی باشد حتما به آقای دکتر پزشکیان رای خواهند داد.
فریاد زدن این تحول مدیران، در حقیقت بیان مسیر آینده است که جامعه به واسطهی آن امیدوار به انتخاب آقای دکتر پزشکیان شوند و اگر چیزی جز این باشد و به قولی قرار باشد در بر همان پاشنهی قبلی بچرخد، ورود به انتخابات فایدهای نخواهد داشت و چیزی جز شرمندگی اصلاحطلبان در پیشگاه مردم و عدم تحقق آزادی و آزادیخواهی را به بار نخواهد آورد .
۴- اگر تدبیر کنند امیدوارم دوم خرداد بزرگتری رقم بخورد.
دوم خرداد به مثابه غذایی برای روح آزردهی جامعه بود، پس تدبیری لازم است که تکراری برای جامعه صورت بپذیرد که موفق باشد و مانند دفعهی پیش در سال ۸۴ مختوم به پروژهای به نام «بهار» نگردد و افرادی ناشایست که جفاهای زیادی در حق ملت مظلوم کردهاند سر بر نیاورند و به یک باره مسیر دمکراسی فراموش نگردد تا موجب نشود ۸۸ دیگری اتفاق بیافتد که در اثرات ناشی از آن هنوز رهبران حرکت مردمی در حصر باشند، دهها تن جان بسپارند و زندانها مملوء از نخبگان شود و بازی از نو آغاز گردد .
بدون شک بیگدار به آب زدن نتیجهای جز شکست در پی نخواهد شد و پیروزی تنها در مسیر فریاد زدن خواستههای به حق ملت ایران است. این سرمایهی اجتماعی به خون دل در جریان دمکراسیخواه جمعآوری شده است و نمیتوان با سیاستی آبرو بر باد ده، بازیگر خیمهشببازی قدرتطلبان شد و اما اگر تدبیری شایسته از سوی با تجربگان صورت پذیرد، حادثه ای به وقوع خواهد پیوست که صلاح ملک و ملت در آن خواهد بود که میتوان گفت؛ صد حادثه چون دوم خرداد بسازیم.
به امید حقتعالی و پیروزی کامل ملت ایران در تمام عرصهها.