امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است که انسانهایی عاشق، اندیشمند و بیزار از خشونت و سلطهی غیرضروری، در وجود خویش دریافتند و برای کاهش درد و رنج موجوداتی ستمدیده و بیدفاع و برای نجات سیاره زمین، در قالب یک جنبش اخلاقی و اجتماعیِ جهانی، در ساحت فلسفه ورزی، آگاهیبخشی علمی، آموزش رفتار با حیوانات و آگاهی و توسعه غذایی، مجاهدت نمودند. اکنون در جهانی به سر میبریم که حقوق حیوانات نه فقط یک موضوع فلسفی و نظری است بلکه به یک جنبش اجتماعی تبدیل شده است. از نگاه پیتر سینگر آنچه که جنبشِ آزادی حیوانات را همچون جنبشهای اجتماعی دیگر از جمله جنبشهای رفع تبعیضهای نژادی و جنسیتی، واجد اهمیت و توجه میسازد مطالبهای است که در آن نهفته است: پایان بخشیدن به همهی تبعیضهای مبتنی بر پیشداوریها در نگرشهای ما.
ممکن است برای بسیاری از مردم، جنبش آزادی حیوانات، این تردید را مطرح کند که آیا اساساً فایدهای خواهد داشت و این جنبش خواهد توانست توجه افکار عمومی را جلب کند یا خیر. پیتر سینگر پاسخ این مساله را بخوبی داده است. او میگوید زمانی که جنبش حقوق شهروندی برای سیاهان شکل گرفت، موفقیتهای اولیه و محدودش، موجب شد که به مدلی برای گروههای ستمدیدهی دیگر تبدیل شود. پس از آن، طولی نکشید که جنبش رفع تبعیض علیه همجنسگرایان و جنبشهای حامی سرخپوستان آمریکایی و آمریکاییهای اسپانیایی زبان، ظهور کردند. پس به نظر میرسد جنبش های اجتماعی، واجدِ قدرت مدلسازی هستند. ما اکنون بدنبال رفع تبعیض و اسارت از حیوانات هستیم. ایدهی این جنبش، همچون جنبشهای اجتماعی دیگر، شاید در آغاز راه، بیهوده، مورد تمسخر و موفقیت آن، مورد تردید بود اما اکنون شاهد پیوستن یا تمایل انسانهای بسیاری به این جنبش هستیم که تلاش میکنند با اصلاح سبک زندگی خود، از خوراک گرفته تا پوشاک، تفریحات، محصولات بهداشتی و آرایشی و آزمایشات علمی، از سهم خود در آسیب به حیوانات و سیاره زمین بکاهند. هر چند این جنبش هنوز در آغاز راه خود است و دشواریهای بسیاری پیش رو است.
آیا تبعیض علیه حیوانات، آخرین نوع باقی مانده از تبعیض است؟ پیتر سینگر با اشاره به این پرسش، عنوان میکند که هر گاه جنبشی شکل میگیرد، برخی فکر میکنند که ما به پایان راه نزدیک شدهایم. آن دسته از کسانی که علیه تبعیض نژادی مبارزه میکردند گمان میکردند که تبعیض بر اساس جنسیت، آخرین نوع باقی مانده از تبعیض است اما اکنون وجدان جهانی، تبعیض علیه حیوانات را در دستور کار خود قرار داده است. لذا سینگر بر این باور است که همواره باید در سخن گفتن از آخرین شکل باقی ماندهی تبعیض، محتاط باشیم. هر زمان، این امکان وجود دارد که نوع جدیدی از تبعیض یا بُعد جدیدی از آن بر ما آشکار گردد و این توسعهی اخلاقی، زمانی محقق خواهد شد که هر لحظه به نظارت بر خویش بپردازیم. ما بیش از آنکه به دوست داشتن حیوانات بیندیشیم میباید به شناخت حیوانات و رفع تبعیض میان آنها بپردازیم. ما بیش از آنکه طبیعتدوستی را در لذت بردن از طبیعت خلاصه کنیم ضروری است که به خودآگاهی نسبت به رفتار خویش، شناخت طبیعت و چگونگی عملکرد اکوسیستم و حفاظت از آن دست یابیم.
روز جهانی وگن، برای همه روحهای بزرگی که مرزهای اخلاقیزیستن را یک به یک فتح میکنند و هر گام، فراتر میروند یک روز کمنظیر است. روز جهانی وگن را میتوان عید قربان مدرن نامید؛ اگر عید قربان مذهبی روزی بود که ابراهیم به فرمان خداوند، به فدای فرزندش، کارد بر گلوی حیوانی نهاد، عید قربانِ مدرن روزی است که انسان مدرن به فرمان خِرد، به فدای حیوانات، کارد از گلوی آنها برمیدارد و گیاهان را جایگزین میسازد و از سلطهی غیرضروری بر موجودات زنده و نابودی کره زمین دست میکشد. این روز، یادآور این حقیقت است که تحقق آرمانهای بزرگِ شگفتانگیز در جهان آشفته و پررنج ما، شاید دور به نظر برسد اما امکانپذیر است.