زیتون- همزمان با هشتمین سال برآمدن جنبش سبز و در کنفرانسی که با عنوان «هفت سال با جنبش سبز» دیروز (۲۹ خردادماه/ ۱۸ ژوئن) در شهر کلن آلمان برگزار شد، شماری از فعالان سیاسی به ارزیابی وضع امروزین جنبش سبز پرداختند.
به گزارش «زیتون» اردشیر امیرارجمند، محمدجواد اکبرین، مرتضی صادقی، مرتضی کاظمیان، و علی کشتگر سخنرانان این مراسم، هریک از زاویهی خود، به وجهی از جنبش اعتراضی متولد شده پس از کودتای انتخاباتی ۱۳۸۸ پرداختند و نسبت آن را با جامعه و حکومت مورد ارزیابی قرار دادند.
تداوم جنبش سبز و پویایی گفتمان و زنده بودن حرکت آن زیر پوست جامعه، با وجود سرکوب طولانی مدت و تبلیغ و تحریف حاکمیت، وجه برجستهی دیدگاههای ابراز شده بود.
امیرارجمند؛ جنبش سبز و اصلاحات جامعهمحور
اردشیر امیرارجمند، سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید در سخنان خود جنبش سبز را «پرده و مرحلهای دیگر از جنبشهای آزادیخواهانه و دموکراسیطلبانه از نهضت مشروطه بدین سو» توصیف کرد و گفت: «در سالهای پیش از ۸۸ کشور شاهد کوششهایی برای اصلاح از درون حاکمیت بود؛ جنبش سبز نیز در ادامهی همین روند متولد شد اما با تاکید بر جامعهمحوری.»
امیرارجمند جنبش سبز را دارای دو «پا» دانست: «پایی برای اصلاح در حکومت، و پایی برای تکوین نیروی اجتماعی». او تاکید کرد: بدون فشار اجتماعی، اصلاح کامیاب نخواهد بود.
مشاور ارشد میرحسین موسوی در بخش دیگری از سخنان خود به بررسی منش و روش و بینش رهبران جنبش سبز اشاره کرد و گفت: موسوی نمیخواست در گذشتهی خود باقی بماند؛ او به عقب نمینگریست؛ نگاهی رو به جلو داشت. و هر جریانی که نخواهد نگاه رو به آینده داشته باشد به فرقه سیاسی تبدیل خواهد شد.
امیرارجمند بیانیه شماره ۱۷ موسوی را سند و شاهد مهمی دال برای این حرکت رو به جلو موسوی خواند و پیشنهادی مهم برای شکستن بنبست توصیف کرد. وی همچنین تاکید کرد که موسوی کوشید صدای همه شهروندان تغییرخواه باشد و کنار آنان و حقخواهی معترضان ایستاد؛ همانگونه که در جنگ در متن صحنه و کنار سربازان و پاسداران میایستاد.
به باور امیرارجمند: «موسوی همان روشنفکر انقلابی صلحجو و مومن و سخت پایبند به ارزشهای انسانی و اخلاقی و دلسوز و خادم اقشار محروم است که خلاقیت و هنر تقلیل پارادوکسهای خود را یافته است.» وی اضافه کرد: یکی از نقاط قوت موسوی، «نقد خویش» بود و تلاش برای حل و رفع تناقضها.
او همچنین میرحسین موسوی را اصلاحگری دانست که «اصلاح را از خود شروع میکند.» وی افزود: «میرحسین هنر بازخوانی و بازیابی و اصلاح مستمر خود را یافته و این نعمت بزرگ الهی برای او و امیدی بزرگتر برای ما مردم است. او اکنون سرمایهای پایدار است.»
سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید، «انتقاد ار خود» را وظیفه همه جریانهای سیاسی دانست و تاکید کرد که همه باید مسئولیت اقدامها و سخنان خود را بپذیرند و ضمن نقد خویش، توضیحات لازم را به افکار عمومی و پرسشگران ارائه کنند.
اکبرین: تضعیف خشت به خشت اقتدارگرایی
محمدجواد اکبرین، روزنامهنگار سخنران بعدی مراسم بود. وی با اشاره به بخشی از بیانیه شماره ۹ میرحسین موسوی که در آن آمده بود: «در ابتدا هدف همه ما از شرکت در انتخابات آن بود که عقلانیت دینی به فضای مدیریت کشور بازگردد، لیکن در میانه مسیر به اهدافی بسیار بلندتر هدایت شدیم. ما در این بین میخواستیم ارکان ذیربط نظام به یاد آورند که در ورای تمامی آنان و ما فوقشان میزانی به نام رای و عزم مردم وجود دارد که آنها نه حق دارند و نه میتوانند آن را نادیده بگیرند»؛ فضای سیاسی ـ اجتماعی پس از کودتای انتخاباتی ۱۳۸۸ را «دوران پساانتخابات» توصیف کرد. وی توضیح داد: «در این دوران، مشارکت در انتخابات، به تعبیر موسوی، هدفی بسیار فراتر از انتخابات دارد.»
اکبرین افزود: «در دههی پسا۸۸، هدف از انتخابات فقط انتخاب اشخاص با معیار عقلانیت دینی (که برآیند شرایط مندرج در قانون اساسی است) نیست؛ بلکه تضعیف هیمنهی کسانی است که میخواهند رأی و عزم مردم را نادیده بگیرند.»
این روزنامهنگار تصریح کرد که «بدون تضعیف تدریجی این هیمنه، تغییر حقیقی و حقوقیِ وضع موجود، دشوارتر از محاسبات ماست.»
وی همچنین با اشاره به واکنش رهبر جمهوری اسلامی به نتایج انتخابات مجلس خبرگان ۱۳۹۴، افزود: هیچکس به اندازه آقای خامنهای خسارت تحمیل شده به حاکمیت را از مشارکت هدفمند و موثر سبزها، متوجه نشد.
اکبرین تاکید کرد که خواست رهبران جنبش سبز تغییر تدریجی و دور از خشونت وضع نامطلوب مستقر بود. او اضافه کرد: «بجز تضعیف خشت به خشت دیوار اقتدارگرایی بنا شده در برابر خواست ملت، تغییر ممکن نیست.»
این تحلیلگر سیاسی فعالیت در میدان انتخابات و تکرار مطالبات را تداوم جنبش سبز ـ با وجود همه محدودیتها و موانع و فشارها ـ توصیف کرد.
صادقی: جنبش مدنی پویا و موثر
مرتضی صادقی از فعالان سیاسی چپ، «بزرگترین دستآورد و خدمت» جنبش سبز به ایران را «گذاشتن نقطه پایان بر فصلالخطاب بودن رهبری و رسواسازی اقتدارگرایی حاکم» دانست.
این فعال سیاسی جمهوریخواه، جنبش سبز را «اشاعهدهنده فرهنگ بود احترام به حقوق شهروندی» خواند و در همین راستا به ملاقات معنادار فائزه هاشمی با فریبا کمالآبادی (زندانی بهایی) بهعنوان یک نمونه مهم اشاره کرد.
وی همچنین با ستایش از همراهی رهبران جنبش سبز با شهروندان معترض و ایستادگی آنان در افزون بر ۵ سال گذشته زیر فشار حصر خانگی، به تجلیل از نامه اخیر کروبی به رییس جمهور پرداخت و آن را دستآورد و سندی مهم برای جنبش سبز دانست.
صادقی همچنین در مقام نقد جنبش سبز به پیوند نخوردن آن با جنبشهای کارگری و صلحطلبی اشاره و بر اهمیت حمایت از جنبش ضدخشونت نیز تاکید کرد. وی افزود: «اگرچه منطقه ما منطقه اعمال کریهترین اشکال خشونت در سالهای اخیر بوده اما کشور ما نیز متاسفانه از ظرفیتی غریب در اعمال خشونت برخوردار بوده است.» صادقی افزود: «ایران را میتوان پایتخت اعدام جهان نامید و صادق لاریجانی را شهردار آن.»
او به اعدام دستهجمعی زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ اشاره کرد و موضعگیری آیتالله منتظری (بهمثابه پدر معنوی جنبش سبز)، زهرا رهنورد (از رهبران جنبش سبز) و مصطفی تاجزاده (از فعالان جنبش سبز) را بسیار مهم خواند.
این فعال سیاسی چپ در ادامه سخنان خود، جنبش سبز را جنبشی اصلاحی دانست که متکی بر نیروی مدنی، خود را همچون آلترناتیوی مطرح کرده و به شکل «پویا و تاثیرگذار در جامعه حضور دارد». صادقی در همین راستا به مشارکت جهتدار و هدفمند و موثر بخش مهمی از سبزها در انتخابات اسفند ۱۳۹۴ اشاره کرد.
کاظمیان: جنبش اجتماعی پایان نیافته
مرتضی کاظمیان، روزنامهنگار و فعال ملی ـ مذهبی، سخنران بعدی برنامه بود. وی تاکید کرد: «اگرچه جنبش سبز برآمده از اعتراض به نتیجه انتخابات بود، اما تداوم آن در تغییرات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و تکنولوژیک ریشه داشت. جنبشی اعتراضی که ابتدا واکنش به پیروزسازی نامزد مطلوب هسته اصلی قدرت بود، و آنگاه، تغییر وضع نامطلوب مستقر را در دستور کار قرار داد و بر لزوم برگزاری انتخابات آزاد، سالم و عادلانه تاکید کرد.»
کاظمیان جنبش سبز را «نتیجهی کنش گروهی و محل تبلور احساس محرومیت لایههای مختلف اجتماعی» توصیف کرد که «وضع و مطالبات آنان با هویت جنبش پیوند خورده»؛ جنبشی اعتراضی علیه دروغ و فریب و سرکوب و ناکارآمدی و اقتدارگرایی.
وی افزود: «نارضایتی و تغییرخواهی موجود در لایههای اجتماعی (طبقه متوسط فرهنگی، جوانان، زنان، فارغالتحصیلان دانشگاهی بیکار، و کارگران و معلمان) در گفتمان مشترک ـ یا برخوردار از خطوط مشترک متعدد ـ خود را زیر سایهی سرکوب تداوم بخشیده است.»
این فعال ملی ـ مذهبی با ذکر برخی شواهد، و همچنین با اشاره به تداوم ایستادگی رهبران محبوس جنبش سبز و نیز واکنشهای تند رهبر جمهوری اسلامی و برخی دیگر از بازیگران سیاسی اقتدارگرا، افزود: «ابتنا و اتکای جنبش سبز بر تغییرات اجتماعی و خواستههای تحولطلبانه، این پتانسیل را داراست که در هر مجال و بزنگاهی که کنشگران از منظر برآورد واقعبینانه و محاسبه عقلانی و «هزینه ـ فایده» کنش، موجه تشخیص دهند و موثر، خود را متبلور کند.»
این تحلیلگر سیاسی تصریح کرد که «مطالبه حقوق اساسی و مدنی، مرکز ثقل این جنبش اجتماعی زنده است؛ جنبشی که با وجود سرکوب سنگین و تبلیغ منفی و گسترده حکومت علیه آن و رهبرانش، همچنان پایاننیافته نشان میدهد.»
کشتگر: تداوم جنبش زیر پوست جامعه
علی کشتگر، فعال سیاسی چپ، سخنران آخر این برنامه بود. وی با اشاره به اقدام رهبر جمهوری اسلامی و نیروهای نظامی ـ امنیتی همسو برای تحقق «بزرگترین تقلب انتخاباتی تاریخ جمهوری اسلامی»، اظهار داشت: «پاسخ مردم هشیار تهران و شهرهای بزرگ کشور اعتراض مدنی مسالمتآمیز به گستاخی کودتاچیان و دزدان رأی ملت بود.»
او با طرح این پرسش که «آیا جنبش سبز زنده است؟» اظهار داشت: «جنبش سبز ادامه جنبش اصلاحات و صورت تکامل یافته آن است. گفتمان و روشهای سیاستورزی جنبش اصلاحی، در جنبش سبز کامل و همهجانبه شده است.»
این فعال سیاسی جمهوریخواه تاکید کرد: «جنبش سبز مثل همه جنبشهای اصلاحطلبانه، مخالف خشونتورزی و قانونگریزی و افراطگرایی، و خواهان تغییرات اصلاحطلبانه از طریق صندوقهای رای است. اما با توجه به تجربه ۸ ساله دوران خاتمی و ناکارآمدی استراتژی حکومتمحور به هر دو جنبه سیاستورزی در بالا و پائین تکیه دارد.»
به باور کشتگر، فضای سیاسی امروز ایران و تحولات سیاسی کشور در هفت سال گذشته تحت تاثیر گفتمان، مطالبات و مقاومت جنبش سبز بوده و «این جنبش، بیشترین تاثیر ممکن را در نزدیکی و همدلی جریانهای سیاسی دموکراسی خواه ایران ایفا کرده است.»
وی همچنین جنبش سبز را دارای «گفتمان جاری و زنده» دانست و افزود که جنبش سبز به این اعتبار و نیز به پشتوانهی مطالبات تحقق نیافته آن که در فرصتهای مختلف ابراز میشود، مقاومت رهبران جنبش، و نفوذ عمیق آن در جامعه مدنی بویژه در میان طبقه متوسط فرهنگی کشور (که نزدیک به بیست میلیون از جمعیت ایران را تشکیل می دهد و نقش رهبر و مرجع جنبشهای اجتماعی و سیاسی را برعهده دارد) جنبشی زنده و پویاست.
این تحلیلگر سیاسی تاکید کرد که «جنبش سبز بیتردید در تحولات آینده ایران نقش راهبردی و رهبری خواهد داشت.»
پس از طرح دیدگاههای یادشده توسط سخنرانان، حاضران در جلسه ـ با مدیریت میترا شجاعی ـ به طرح نقدها و پرسشهای خود و نیز اظهارنظر درباره موضوع جلسه پرداختند.